
المطلب به صدقه محتاج نمیشدند؛ چرا که سهم ذویالقربی در خمس و انفال و فیء در قرآن کریم (انفال/ ۴۱ و حشر/ ۷) ایشان را کفایت بود. روایت از مستندات جواز زکات بر بنیهاشم در زمان اضطرار و عدم کفایت خمس است. مفهوم آن عدم حلیت زکات در زمان عادی و وقت کفایت خمس است. اطلاق آن بنیهاشم عصر غیبت را نیز در بر میگیرد.187
ب) اجماع
پس از تبین و بررسی دلایل روایی از سوی مذهب امامیه نوبت به دلیل بعدی که اجماع است میرسد
فقهای متعددی در مسئله ادعای اجماع کردهاند؛ از آن جمله علامه حلی نوشته است: «وقد أجمع علماء الاسلام على أن الصدقه المفروضه عن غیر الهاشمی محرمه على الهاشمی188»
اجماع نیز مطلق بنیهاشم را در برمیگیرد بنیهاشم تحت هر شرایطی (مضطر و غیر مضطر) و اختصاصی به زمان حیات پیامبر صلّیاللهعلیهوآله یا حضور ائمه علیهمالسلام ندارد و اطلاق آن زمان غیبت ائمه علیهمالسلام را نیز دربر میگیرد.
نتیجه: اطلاق این هفت روایت و اجماع علمای اسلام بنیهاشم دوران حیات پیامبر صلّیاللهعلیهوآله، عصر حضور ائمه علیهمالسلام و نیز دوران غیبت را و بنیهاشم تحت هر شرایطی را دربر میگیرد؛ بنابراین صدقه و زکات واجب از غیرهاشمی در زمان ما نیز بر بنیهاشم حلال نیست.
دلایل قائلین به جواز مطلق صدقه به بنیهاشم
همانطوری که بیان شد اکثر امامیه فتوا به حرمت صدقه به بنیهاشم، دادهاند و درواقع فتوای مشهور علمای امامیه حرمت صدقه به بنیهاشم است؛ بهجز شیخ صدوق که در آثارش فتوا به جواز داده است؛ بنابراین میتوان سه دلیل را بهعنوان ادله قول به جواز مطلق از دیدگاه مجوزین متصور شده را عنوان کرد.
سه دلیل که بهعنوان ادله جواز مطلق ذکر کردهاند.
در بررسی ادله قائلین به جواز مطلق، روایتی که هم از نظر سندی و دلالی محکم باشد که بتوان بهعنوان دلیل مطرح کرد وجود ندار د طبق بررسیهای انجامشده چهار ادله میتوان از نگاه مجوزین، اقامه کرد دلیل اول قاعده اصول عملیه، اصالة البراة است.
دلیل دوم، دلیل دوم تنها روایتی که از سوی علمای امامیه بهعنوان ادله جواز مطرح شده روایت ابیخدیجه است که از جهت سند و دلالت قوی نیست
دلیل سوم: دلیل سوم دخیل دانستن شرط حضور ولی را بهعنوان یک قید، در حرمت صدقه بر بنیهاشم است.
دلیل چهارم: چهارمین دلیل را میتوان فتاوای متفاوت شیخ صدوق بر حرمت و عدم حرمت صدقات بر بنیهاشم در آثارش، بهعنوان یک دلیل از سوی مجوزین، مطرح کرد.
در اینجا به نقد و بررسی این ادله از سوی قائلین میپردازیم.189
دلیل اول
اولین دلیل مجوزین، اصل و قاعده حلیت، به معنای جواز تصرف در اشیای خارجی است که در حلیت آنها تردید شده است؛ برای مثال، هرگاه در حلال یا حرام بودن خوردن چیزی شک شود، با اجرای اصل حلیت، به حلال بودن آن حکم داده میشود. بعضی از فقها، اصل حلیت را مترادف اصل اباحه دانستهاند.190
تحلیل نگارنده.
اصل: این اصلِ اصولی توانایی معارضه با این همه روایاتی که مبنی بر حرمت صدقه بر بنیهاشم وارد نشده را ندارد.
دلیل دوم
روایت ابیخدیجه
یکی از روایات که توسط مجوزین جهت اثبات ادعای خود اقامه کردهاند روایت ابیخدیجه است.
الف: متن روایت
ابیخدیجه سالم بن مکرم الجمّال عن أبی عبدالله علیهالسلام «به هریک از بنیهاشم که درخواست کرد زکات بدهید، چرا که بر ایشان حلال است، زکات تنها بر پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و امامی که بعد از ایشان است و بر ائمه (علیهالسلام) حرام است191.»
ب: بررسی سندی روایت:
در حجیت و عدم حجیت روایت و وثاقت و یا عدم وثاقت راوی (شخص ابیخدیجه ) بین فقهای امامیه اختلافنظر وجود، دارد ولی با این حال یکی از ادله مجوزین یا ادله قول به جواز پرداخت صدقه به بنیهاشم، است
ج: دلالت: مجوزین دربیان دلالت روایت گفتهاند که زکات بر نبی و ائمهی اهلبیت حرام است، اما بر بنیهاشم حلال است.
علامه در منتهی آورده که شیخ طوسی در توجیه این روایت فرموده، روایت ابیخدیجه را باید حمل بر حال ضرورت کرد تا با اخبار حرمت صدقه، جمع گردد و اینکه پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام در روایت مذکور، استثنا شدهاند و حرمت صدقه، بر آن بزرگواران باقی میماند، به این علت است که حالشان هیچوقت به حد ضرورت نمیرسد که صدقه و زکات دریافت کنند برخلاف دیگر هاشمیون که گاهی حالشان به حد ضرورت أکل صدقات و زکوات میرسد192
تحلیل نگارنده
طبق نظر مشهور امامیه این حدیث دلالت بر جواز مطلق اخذ صدقه هاشمی از غیرهاشمی نمیکند و در نهایت، دلالت بر جواز اخذ صدقه هاشمی از غیر در حال اضطرار میرساند چون این حالت فقط برای بنیهاشم بدون پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و امام معصوم، علیهالسلام ، اتفاق میافتد دارد؛ زیرا این بزرگواران به جهت داشتن تقوا، روزی آنان از سوی خداوند تأمین است و هیچوقت مضطر واقع نمیشوند
دلیل سوم
رکنیت حیات نبی حضور ولی و عدم غیبت او بهعنوان قید مؤثر و دخیل در حرمت صدقه
ادعا مجوزین مبنی بر وجود بر رکنیت حیات نبی (حضور ولیّ) در حکم عدم حلیت زکات غیرهاشمی بر بنیهاشم یا حیثیت تقییدیه بودن آن
با توجه به این دلیل مجوزین، فقط در صورت حیات نبی اکرم صلّیاللهعلیهوآله و امام معصوم علیهالسلام حکم حرمت صدقه بر بنیهاشم، جاری میدانند (زیرا فقط در آن زمان این بزرگواران در معرض تهمت و سوءاستفاده از اموال عمومی مسلمین هستند و با عدم وجود آنها دیگر مورد اتهام قرار نمیگیرند)
به بیان دیگر، حضور نبی علیهالسلام (ولیّ علیهالسلام در نزد امامیه) علت حکم است به این معنی که حکم دائر مدار آن است، باوجود آن حکم موجود میشود و با عدم آن حکم معدوم میگردد.
بهعبارتدیگر حضور پیامبر و امام بعد از او بهعنوان حیثیت تقییدیه موضوع، در حکم حرمت صدقه بر بنیهاشم، دخیل میدانند بنابراین صدقه در این زمان که زمان غیبت محسوب میشود (حتی در غیر اضطرار و در زمان برخورداری از خمس) بر بنیهاشم جایز است زیرا که بعد از وفات پیامبر (و غیبت ولی) مطلقاً چنین شبههای در میان نیست، دیگر نبی در قید حیات نیست و ولیّ حضور ندارد تا بستگانش بهواسطهی قرابت به او موظف به عدم استفاده از زکات شوند. بنیهاشم در دوران غیبت ائمه علیهالسلام هیچ فرقی با دیگر مردم در حقوق و تکالیف دینی ندارند.
دلیل چهارم
فتوای متفاوت شیخ صدوق در آثارش
: یکی از ادله قول به جواز صدقه به بنیهاشم، استناد کردهاند فتوا و رأی متفاوت محمد بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق، مبنی بر جواز صدقه بر بنیهاشم، (البته این فتوا در مقابل فتوا مشهور نظر آنان حرمت صدقه بر بنیهاشم است صادر شده است) این بزرگوار در کتابهایش بهویژه در کتاب الاعتقادات فی دین الامامیه، در کتاب الهدایه و بالاخره در دیگر آثارش رأی و فتوای متفاوتی داده است
الف. صدوق در الاعتقادات
شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات فی دین الامامیه بابی را به «باب الاعتقاد فی العلویه» اختصاص داده و نوشته است: «اعتقاد ما در علویه این است که ایشان آل رسولالله بودهاند و مودتشان واجب است، زیرا این مودت اجر نبوت است، خداوند فرموده است: «بگو (ای پیامبر) من از شما بر رسالتم اجری نمیخواهم، مگر مودت نزدیکانم193» و صدقه بر ایشان (آل رسول) حرام است، چرا که صدقه چرک دستان مردم است و (دادن صدقه) تطهیر (مال) ایشان است. مگر صدقهی مردم به کنیزان و غلامان آل رسول و صدقه بعضی از آل رسول به بعضی دیگر (که جایز است) اما زکات امروز برای آل رسول حلال است، در عوض خمس که از ایشان منع شده استvii
و از این فتوا شیخ صدوق، در کتاب اعتقادات اینگونه برداشت میشود که شیخ صدوق در کتاب اعتقادات قائل به حلیت اخذ زکات هاشمی از غیرهاشمی نهتنها در عصر غیبت است بلکه از حدود سال ۴۱ هجری که بنیهاشم از خمس غنائم محروم بودهاند زکات بر ایشان حلال بوده است. بهعبارتدیگر از آن زمان هیچ تفاوتی بین هاشمی و غیرهاشمی در جواز استفاده از زکات واجب نبوده است.194
ب: صدوق در الهدایه
شیخ صدوق در کتاب الهدایه در آخرین باب کتاب الزکاة آن «باب من یعطى ومن لا یعطى من الزکاة» نوشته است: «وقد فضل الله بنیهاشم بتحریم الزکاة علیهم، فأما الیوم فإنها تحل لهم، لأنهم قد منعوا [من] الخمس» خدا بنیهاشم را به تحریم زکات [از غیر بنیهاشم] فضیلت داده است، اما امروز زکات بر ایشان حلال است، زیرا ایشان از خمس منع شدهاند195
تحلیل نگارنده: از فتوای شیخ صدوق نمیتوان، بهعنوان ادله جواز مطلق صدقه بر بنیهاشم استفاده کرد بلکه نهایتاً چیزی که از این فتوا فهمیده میشود جواز صدقات در زمان محرومیت از خمس که دیگر علمای امامیه هم در این زمان که به حالت اضطرار تعبیر میشود را جایز میدانند
دلایل قائلین بهتفصیل در صدقه به بنیهاشم
برخی از علمای امامیه در حرمت و عدم حرمت صدقه بر بنیهاشم بین صدقه واجب و مستحب و در حرمت صدقه، بین مطلق صدقات واجب، (که شامل کفارات و نذورات و غیره میشود) یا حرمت، فقط منحصر در زکات مال و فطره است، قول بهتفصیل را پذیرفتهاند و بر اثبات نظراتشان خود دلیل آوردهاند ما ابتدا بررسی ادلهی قائلین بهتفصیل بین صدقه واجب و مستحب و در ادامه به بررسی ادله، قائلین بهتفصیل درباره مطلق صدقات میپردازیم و به بعد از آن، به بررسی فتوای صاحب جواهر درباره حکم پرداخت زکات فطره از غیرهاشمی به هاشمی، خواهیم پرداخت.
صدقات مستحبی
اکثر علمای امامیه در حرمت و عدم حرمت صدقات بین واجب و مستحب بر بنیهاشم، قول بهتفصیل را پذیرفتهاند صدقه واجب حرام (که ادله قائلین به این قول، بررسی شد) و صدقه مستحبی را جایز میدانند بنابراین لازم است که به بررسی ادله قائلین به جواز مستحبی، پرداخته شود
ادله جواز صدقات مستحبی بر بنیهاشم
دلیل اول: عدم صفت وسخ در صدقات مستحبی
زیرا وسخ بودن زکات در کلمات اهلبیت علیهمالسلام ناظر به آیه شریفه «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم بها وتزکیهم» است و امر در آیه شریفه در مورد زکات واجب وارد شده است و به زکات مندوبه هیچ ارتباطی ندارد. شاهد بر این مطلب برخی روایاتی است که از جایگزینی خمس به جای زکات سخن گفته بود، زیرا این قاعده جایگزینی فقط، در صدقه و زکات واجب معنا دارد.196
دلیل دوم: روایات
اکثر فقها قائل به جواز گرفتن زکات مستحبی، بر بنیهاشم شدهاند دلیلشان هم روایات فراوانی است که زکات ممنوع بر بنیهاشم را منحصر در زکات واجب یا مفروض میداند.viii
ادله قائلین حرمت صدقه مستحبی
برخی حتی صدقات مستحبی را هم حرام میدانند علت آن را روایاتی میدانند که دلالت بر حرمت مطلق صدقات میکند به وسخ197 بودن آن اشاره کردهاند که در بحث ادله قائلین تحریم مطلق صدقات، به این مسئله پرداخته شد.
مرحوم شیخ انصاری در کتاب الزکاه خو د فرموده: «عدهای زکات مندوب را مثل زکات واجب میدانند که گرفتن آن بر بنیهاشم غیرمجاز و حرام است. به روایاتی بر اثبات ادعا خود استناد میکنند» شیخ انصاری ضمن ذکر این دو روایت از سوی قائلین به حرمت این نوع صدقات، این روایات را توجیه کرده است
روایت اول
روایاتی که دلالت بر نهی امام (هاشمی را) که از آب مسجد ننوشند زیرا این آب از صدقه (و یا با پول زکات و صدقه) است از ادله حرمت صدقات مستحبی، محسوب میشود198
روایت دوم: مشهور است که حضرت زینب کبری و حضرت امکلثوم سلامالله علیهما در جریان اسارت، در شام کودکان از گرفتن غذا ونان خرما و غیره از مردم نهی میکردند، زیرا اینها صدقه هست و صدقه بر اهلبیت پیامبر حرام است.199 البته شیخ انصاری دلالت این روایات بر حرمت صدقات مستحبی، بر بنیهاشم را قبول ندارد و دو توجیه برای آن بیان کرده است.
الف: شاید بتوان استفاده از این نوع صدقات مستحبی را حمل بر کراهت کرد200
ب: یا حمل بر حرمت زمانی که قبول کردن و أکل این صدقه، مستحبی همراه با توهین به بنیهاشم باشد201
(تحلیل نگارنده): بنابراین اگر دادن صدقهی مستحبی به هاشمی همراه با توهین و منت و ذلت باشد، حرام میشود؛ حتی اگر بهواسطهی دادن صدقهای که کم و بیارزش
