
در محل ندا داده شده حضور يافته است منتظر بماند تا امام از منبر بالا برود. زمخشري در تفسير خود کشاف ميگويد منظور از سعي، قصد کردن است نه اينکه افراد بدوند سعي يعني تصرف کردن در هر محلي است. يعني مؤمنين در اتمام کارهاي مستحبي روز جمعه مانند نظافت و عطر زدن عجله کنند و به سوي نماز بشتابند.
2 – 3 – 1 – 1 – 4-3. مراد از کلمه ذکر در آيه
در مورد اين کلمه آراء گوناگوني از جانب مفسرين قرآن وجود دارد. دسته اول نظرات مختلفي را بيان نموده اند:
الف: به نظر مرحوم طبرسي ?واذکروا الله کثيراً? يعني اينکه خداوند را بهخاطر نيکيهايي که بر شما روا کرده شکر کنيد و بر توفيق شما بر طاعات و اداي فريضه جمعه شکر کنيد.
ب: گفته ميشود که منظور از “ذکر” فکر کردن است؛ زيرا روايت داريم که يک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است.
ج: يک نظر بر اينست که خداوند را در تجارت و زندگي روزمره خود به ياد داشته باشيد زيرا از پيامبر”صلي الله عليه و آله و سلم” نقل شده که فرمودند: هر کس خداوند را در زندگي روزمره خود به ياد داشته باشد براي او هزار حسنه نوشته ميشود و خداوند او را در روز قيامت ميآمرزد.
د: احتمال دارد که منظور از ذکر، ياد خدا باشد در طلب حاجتها. يعني از خداوند غير از حلال را نخواهي. (از خدا حاجت خود را بطلبيد)
نتيجه آن که خداوند مؤمنين را امر فرموده است که تجارت و خريد و فروش و امثال آن را که از ياد خداوند غافل ميسازد رها کنند.116
دسته دوم مفسرين معتقدند که در اين آيه منظور از ذکر خداوند همان نماز جمعه به همراه خطبههاي آن ميباشد که در بردارنده حمد و ثنا، دعا، امر به معروف و نهي از منکر ميباشد که همه اينها ذکر خدا محسوب ميشود و اينکه خطبه و نماز را توأمان ذکر خدا ناميده و ذکر را به کلمه الله اضافه کرده تأکيد در تأکيد است. مانند اين آيه شريفه که ميفرمايد: ?أقم الصلاة إن الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر?؛117 ميتواند کبراي قضيه در نظر گرفته شود و ذکر الله را صغري بدانيم و نتيجه بگيريم که نماز جمعه بزرگتر و عظيمتر از نمازهاي يوميه است و تأثير بيشتري در نهي از فحشاء و منکر دارد، چرا؟ زيرا اين ذکر خدا در بردارندهي موعظه و ارشاد و نهي از محرّمات ميباشد و چون اجتماع در چنين نمازي بزرگتر و عظيمتر از نمازهاي جماعت يوميه است (زيرا همه مردم يک شهر و اطراف آن ميآيند و جمع ميشوند) بنابراين اثرات و فوائد آن بزرگتر و کاملتر ميشود.118
دسته سوم ميگويند ممکن است ذکر خدا معناي عام داشته باشد اما ميتوان از آن معناي خاص را هم برداشت کرد بدين صورت که ذکر خدا گرچه معناي اعم هم داشته باشد، در شرع چنين چيزي نداريم که دعوت به ذکر خدا به معناي عام شود و اگر ذکر خدا واجب دانسته شود در افعالي مانند نماز، حج و غيره هم به معناي خاص واجب دانسته شده است بنابراين مراد از ذکر خدا در آيه همان معناي نماز است نه ذکر به معناي عام؛ زيرا در آيه گفته شده ?إذا نودي للصلا??. همچنين آيه ميفرمايد: ?فإذا قضيت الصلو? فانتشروا? و اين دليل بر اين است که ذکر به معناي نماز است و همان ذکر و ياد حقيقي خداست که بالاترين مرتبه ذکر است.
و بالاخره آخرين دسته از مفسرين هم قائل به اين هستند که مراد از ذکر خطبههاي نماز جمعه ميباشد بدين معني که آيه ميفرمايد وقتي خورشيد زوال يافت در روز جمعه و وقت داخل شد مؤذن اذان گفت، پس بشتابيد به سوي نماز براي استماع خطبههايي که در آن موعظه و ذکر خدا گفته ميشود. حال اگر گفته شود که منظور از ذکر همان معناي نماز ميباشد، اکثريت مفسرين معناي آن را نماز ظهر نميدانند بلکه مراد نماز جمعه خواهد بود و چون آيه در هنگام آمدن کاروان دحيه کلبي نازل شد در حقيقت توبيخ بود براي کساني که متفرق شدند به همين دليل خداوند در آية يازدهم سورة جمعه ميفرمايد: ?و إذا رأوا تجار? او لهواً انفضوا إليها و ترکوک قائماً?.119
2 – 3 – 1 – 1 – 5. تفسير ?إن کنتم تعلمون?
اين عبارت نشاندهندة اموري با اهميت است؛ مانند کسي که به او گفته شود: اگر بداني در اين کار خير است آنرا انجام خواهي داد.
دوم دلالت بر اينکه اگر کسي از شرکت در اين نماز غفلت کند بهخاطر جهلي است که دارد و نميداند که چه فضيلتي را از دست داده است و همچنين تأکيد بر اين دارد که اهمال در اين کار جز از روي جهالت و ناداني نيست.
?إن کنتم تعلمون? مفعول مذکور ندارد؛ يعني به مجرد اين که فهميديد نماز جمعه اقامه ميشود بايد بر شرکت در آن اهتمام کنيد؛ زيرا فضايل اين کار امري است بديهي.120
2 – 3 – 1 – 1 – 6. تفسير ?فإذا قضيت الصلا? فانتشروا في الأرض?
گفته ميشود منظور از اين بخش از آيه اين است که آنچه که قبل از نماز حرام شده بود، بعد از آن حلال ميشود. و ايناشاره به اين است که همه چيز بستگي به سعي و اهتمام در دستيابي به ماديات ندارد بلکه فضل خداوند و رحمت او هم بايد باشد تا توفيق دستيابي به منافع مادي از جانب خداوند فراهم شود. در تفسير مجمع البيان گفته شده که اين به معني اباحه است و حتماً واجب نيست که بعد از نماز دست به خريد و فروش و طلب رزق و روزي زد. حتي از پيامبر اکرم “صلّي الله عليه و آله و سلم” نقل شده که در مورد کلمه “فانتشروا” اينطور فرمودند که اين کلمه به معني طلب دنيا نميباشد بلکه منظور از “فانتشروا” عيادت کردن از مريض، حضور در مراسمي مانند تشييع جنازه، زيارت برادران ديني و غيره ميباشد وگفته ميشود مراد از “فانتشروا” طلب علم ميباشد.
نظر ديگر اين است که از امام صادق”عليهالسلام” نقل کردهاند که نماز مخصوص روز جمعه است و انتشار مربوط به روز شنبه ميباشد و صاحب بحار ميفرمايند که اين قول نزديکتر به صواب است. زيرا انتشار دلالت بر اين ندارد که حتماً بعد از نماز پراکنده شويم بلکه بعد از نماز بايد در زمان نماز عصر شروع به تعقيبات و ذکر خداوند کرد؛ زيرا خداوند اين روز را جمعه ناميده و اجتماع مسلمانان را مستحب دانسته است. بنابراين همه اين روز، روز اجتماع و عيد است نه اينکه بخشي از آن صرف ماديات شود و بخشي از آن صرف عبادت.121
در دين اسلام بر خلاف يهود و نصارا يک روز خاص براي عبادت و شکرگزاري اختصاص نيافته؛ بلکه همه کارها ميتوانند با ذکر و ياد خدا انجام گيرند؛ بنابرايناشکالي نيست که بعد از انجام فريضه نماز در طلب روزي حلال بود.
کليني در حديثي حسن – که مانند حديث صحيح است – از امام محمد باقر “عليهالسلام” نقل ميکند:
إن الله أکرم بالجمعة المؤمنين فسنّها رسول الله”صلي الله عليه و آله و سلم” بشارة لهم وتوبيخاً للمنافقين و لا ينبغي ترکها فمن ترکها متعمداً فلا صلاة له؛
خداوند مؤمنين را بهوسيلهي روز جمعه کرامت بخشيده است و بهوسيلهي روز جمعه به مردم بشارت ميدهد و منافقين را سرزنش ميکند؛ پس هر که عمداً اين نماز را ترک کند نمازهاي ديگر از او قبول نيست.122
2 – 3 – 1 – 2. ديگر آيات مرتبط با نماز جمعه
در سورهي مبارکهي بقره ميخوانيم:
?حافِظوا عَلَي الصَّلَوات و الصَّلوة الوُسطي و قُومُوا لله قانتين فَإن خفتم فَرجالاً أو رُکباناً فإذا خفتم فاذکروالله کَما علمکم ما لم تکونوا تعلمون?؛123
در انجام همه نمازها و نماز وسطي کوشا باشيد و از روي خضوع و طاعت براي خدا بهپا خيزيد…
“وسطي” يا به معناي توسط و ميانه است (يعني ميان نمازها) و يا به معناي فضل است (يعني نماز داراي فضيلت است). با توجه به آيه فوق و نيز آيه ?إن الصلاة کانت علي المؤمنين کتاباً موقوتاً?124 ميتوان بر وجوب نمازهاي نهگانه مشهور استدلال نمود: 1. نمازهاي يوميه؛ 2. نماز جمعه؛ 3. نماز عيدين؛ 3. نماز کسوف و خسوف؛ 5. نماز طواف؛ 7. نماز ميت؛ 8. نماز نذر و عهد؛ 9. نماز قضاء.
بيان اين دو آيه بر وجوب انجام چيزي که از نظر شرعي نام صلاة بر آن صادق است، دلالت دارد و تنها دو مورد از شمول اين دو آيه خارج است:
– نمازي که وجوب آن ادعا نشده است؛
– نمازي که مستحب بودنش مورد اجماع است.
غير از اين دو مورد همه نمازها تحت عموم آن دو آيه باقي ميمانند و وجوب همهي آنها ثابت ميشود.
انگيزه اينکه صلوه وسطي را به امر به محافظت اختصاص داده با آنکه نماز وسطي داخل در نمازهاست آن است که صلوه وسطي برتريهاي فراواني دارد که باعث بالا بردن منزلت و شأن آن گرديده است و باعث شده است که از بين نمازها به تنهايي نام برده شود، مانند خرما و انار که از همه ميوهها از آنها در قرآن نام برده شده است و مانند جبرئيل و ميکائيل که از بين همه فرشتگان از آنها نام برده شده است.
در مورد صلاة وسطي اقوال مختلفي گفته شده است. بعضيها گفتهاند مراد از آن نماز ظهر است؛ چون مشقت بيشتري دارد و در گرما و زمان تابش شديد آفتاب انجام ميشود. برخي هم گفتهاند نماز صبح است چون نماز منفرد است و تنها واقع شده و با ساير نمازها قابل جمع نميباشد. خلاصه آنکه اقوال در اين زمينه مختلف و متعدد است آنچه که ذکر آن ضروري است اين است که از برخي رهبران زيديه نقل شده که نماز وسطي همان نماز جمعه است در روز جمعه و نماز ظهر است در ساير روزها.125
عدهاي هم گفتهاند نماز وسطي در ميان نمازها پنهان است؛ چنانکه ليلة القدر در ميان شبها و اسم اعظم در اسماي الهي و ساعت استجابت دعا در ميان ساعات شبانه روز نهفتهاند.
?أقم الصَّلاة لِدُلوکِ الشَّمس إلي غَسَقِ اللَّيل و قرآن الفجر إنّ قُرآن الفَجر کانَ مشهوداً?؛126
نماز را وقت زوال خورشيد تا تيرگي شب، بر پاي دار و قرائت نماز صبح را رعايت کن. وقت قرائت نماز صبحاشکار، يا مورد گواهي فرشتگان روز و شب است.
(در ادامة نظرات و آراي فقها، به تفسير آنان از اين آيه و ارتباط آن با نماز جمعه خواهيم پرداخت)
?إنَّ الصَّلاة کانت علي المؤمنين کتاباً موقوتاً?.127
نماز بر اهل ايمان فرض است و محدود به وقت. يعني اهميت وقت شناسي بر هيچکس پوشيده نيست و بهترين روش براي تنظيم اوقات آن، تقسيم عبادات بر حسب ساعات مهمه شبانه روز است.128
?يا ايُّها الَّذين آمَنوا لا تُلهِکُم اموالُکُم و لا أولادُکُم عَن ذِکرِ الله و مَن يَفعَل ذلکَ فَاولئکَ هُمُ الخاسرون?.129
?و أقِمِ الصّلوة إنَّ الصَّلاة تنهي عَنِ الفحشاء و المُنکَر و لَذِکرُ الله أکبر?.130
از آنجا که نماز جمعه بر اساس نص آيه قرآن ذکر خداست و از مصاديق اعلاي آن ميباشد لذا اقامه نماز جمعه در نهي از فحشا و منکر اثر بيشتر و عميقتري نسبت به ساير نمازها دارد.
?و من أعرض عن ذکري فإنّ له معيش? ضنکا و نحشره يوم القيامة اعمي?.131
اينگونه استدلال ميشود که وقتي که اقامه و شرکت در نماز جمعه ذکر خداوند محسوب ميشود، اين آيه کسي را که از ذکر خداوند اعراض ميکند را وعده به عذاب ميدهد.
?و إقيموا الصَّلاة و آتوا الزّکوة و ارکعو مع الرّاکعين?.132
به اين صورت استدلال کردهاند که ابتداي آيه ميخواهد اجزاي نماز را نشان دهد که يکي از آنها رکوع ميباشد و امر به رکوع کردن ميتواند بر حسب ظاهر آيه نوعي از تأکيد باشد. اما ظاهراً آيه رکوع را امر ميکند در حالي که اگر آيه را تعبير به نماز جماعت کنيم و اينکه فرمود ?وارکعوا مع الراکعين? را تعبير کنيم متوجه ميشويم که منظور از “مع الراکعين” نماز جماعت است؛ يعني از باب تسميه جزء به کل رکوع را آورده و نماز را اراده کرده است. بر اساس علم اصول فقه تأسيس بر تأکيد اولويت دارد. بنابراين آيه در حقيقت نوعي وجوب را در نمازهاي جمعه و عيدين دارد زيرا در جاهاي ديگر از وجوب نماز جماعت صحبتي به ميان نيامده و اينکه اينجا امر به وجوب نماز کرده که با سايرين خوانده شود، حتماً منظور نماز جماعت است. هرچند که احمد بن حنبل که پيشواي حنابله ميباشد قائل به اين است که بر مسلمانان واجب است که نمازهاي يوميه واجب را با جماعت بخوانند اما بطور کلي واجب نيست که نمازهاي يوميه به جماعت خوانده شوند.133
بند دوم: احاديث
روايات و احاديث بسياري در باب نماز جمعه نقل شده است که ميتوان آنها را در چند گروه دستهبندي
