
ين پژوهش ازتحليل كوواريانس استفاده شده و بر پايه آنها فرضيههاي پژوهش مورد بررسي قرار گرفت .
پس از بررسي انجام شده در اين تحقيق كه در راستاي مشاوره گروهي صورت گرفت نتيجه كار بر اين شد كه از لحاظ آماري اين تحقيق به نتيجه مثبت رسيد .
پرسش اول :
آيا آموزش والدين به شيوه شناختي رفتاري بركاهش اضطراب فراگير كودكان تاثير دارد ؟
با توجه به مقدار F محاسبه شده ( 229) و سطح معني داري آن (00/0) در سطح 05/0 r و با 095/0 اطمينان ميتوان فرض صفر را رد كرد به عبارت ديگر با 05/0 خطا ميتوان نتيجه گرفت كه بين نمرات پس آزمون و پيش آزمون گروه كنترل و آزمايش تفاوت معنيداري وجود دارد .
پس ميتوان نتيجه گرفت كه آموزش والدين به شيوه شناختي رفتاري دركاهش اضطراب كودكان موثر بوده است .
اين نتيجه بانتايج حاصل از پژوهشهاي ؛ ژاله عباسي باويل در سال 79 كه به مقايسه اثر بخشي گروه درماني شناختي – رفتاري و دارو درماني در درمان اختلال اضطراب فراگير پرداخت كه نتايج نشانگر آن بود كه گروه درماني شناختي رفتاري دركاهش سطح اضطراب وافكار نگرشهاي ناسالم و بهبود روابط بين فردي بيماران موثر بوده است .
كتي كريس ول و همكاران (2007) با هدف بررسي مشاوره گروهي والدين به شيوه شناختي رفتاري بر كاهش اضطراب كودكان تحقيقي انجام دادهاند آنها به اين نتيجه رسيدهاند كه مشاهده گروهي والدين بيش از درمان مستقيم كودكان در كاهش اضطراب فراگير آنها تاثير گذاشته است .
وندي سيلورمن وهمكاران (2008) يك فرا تحليل بر 32 پژوهش انجام شده در زمينه اختلالات اضطراري كودكان وتاثير درمان شناختي رفتاري بر آنها انجام دادهاند و به نتايج زير رسيدهاند .
1- از ميان درمان شناختي رفتاري فردي (GCBT) , (ICBT) درمان به شيوه شناختي رفتاري والدين تاثير بيشتري بر كاهش اضطراب كودكان داشته است .
كه به اين نتيجه رسيدهاند همسو ميباشد .
پرسش دوم :
آيا والدين به شيوه شناختي رفتاري، والدين بر كاهش هراس اجتماعي كودكان تاثير دارد ؟
با توجه به F محاسبه شده ( 67/8) و سطح معنيداري آن ( 005/0) در سطح 05/0 r و با 095/0 اطمينان ميتوان گفت فرض صفر رد ميشود .
به عبارت ديگر با 05/0 خطا ميتوان نتيجه گرفت بين نمرات پس آزمون گروه كنترل و آزمايش تفاوت معنيداري وجود دارد و با توجه به كمتر بودن ميانگين نمرات گروه آزمايش تفاوت معنيداري وجود دارد با توجه به كمتر بودن ميانگين نمرات گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل ( 93/1 در برابر 40/3) ميتوان نتيجه گرفت كه آموزش والدين به شيوه شناختي رفتاري بر كاهش اضطراب كودكان موثر بوده است.
اين نتيجه با نتايج حاصل از پژوهشهاي :
هيمبرگ وهمكارانش ( 1990) در اولين بررسيهاي به عمل آمده در خصوص اثر بخشي درمان شناختي رفتاري نشان دادند كه درمان رفتاري – شناختي در مقايسه با درمان كنترل توجه در مرحله پس از درمان و نيز در مرحله پيگيري موجب كاهش معني دار اضطراب اجتماعي شده است . (به نقل از مهري نژاد ، 1379)
در يك پژوهش جديدتر فابخت ( 2000) به بررسي تاثير رفتاري شناختي بر بيمار دچار هراس اجتماعي پرداخت كه نتايج پژوهش او نشان دهنده افزايش معني دار آماري نمرات شركت كنندگان در پرسشنامه جرات ورزي و ترس و كاهش نمرات هراس اجتماعي بود. ( به نقل از نامجو، 1385)
همچنين اتو – پولاك و همكارانش 1996 در بررسي مقايسه اثر بخشي درمان رفتاري شناختي و دارو درماني بوسيله كلونازپام دريافتند كه هر دوي اين درمانها در بهبود اضطراب اجتماعي موثرند، همسو ميباشند . ( به نقل از يوسفي لويه ، 1386)
پرسش سوم :
آيا آموزش والدين به شيوه شناختي رفتاري موجب كاهش اضطراب جدايي كودكان ميگردد.
با توجه به مقدار F محاسبه شده ( 01/16) و سطح معنيداري آن (00/0) در طح 05/0 r و با 95 % اطمينان ميتوان گفت فرض منجر رد ميشود .
به عبارت ديگر با 5% خطا ميتوان نتيجه گرفت بين نمرات پس آزمون گروه كنترل و آزمايش تفاوت معني داري وجود دارد .و با توجه به كمتر بودن ميانگين نمرات گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل ( 93/1 در برابر 40/3 ) ميتوان نتيجه گرفت كه آموزش والدين به شيوه شناختي رفتاري بر كاهش اضطراب كودكان موثر بوده است.
اين نتيجه با نتايج حاصل از فيليپ كندال و همكاران (2008) با هدف مشاوره به شيوه شناختي و رفتاري و آموزش خانواده بركاهش اضطراب جدايي كودكان 14-7 ساله تحقيقي انجام دادند كه نتايج تحقيق نشان داد كه اين شيوه بر كاهش اضطراب جدايي موثر است همسو مي باشد .
محدوديتها
1- با توجه به اينكه نمونه انتخاب شده در پژوهش 60 دانش آموز مضطرب ( 30 نفر آزمايش و 30 نفر گواه ) بوده است بعلت كمي تعداد نمونهها تعميم نتايج به كل دانش آموزان شهر تهران خالي از اشكال نيست .
2- به علت عدم همكاري مديران مناطق انتخاب شده در نمونهگيري تصادفي خوشهاي، محقق مجبور به انتخاب مدارسي شد كه مديران با اجراي اين پژوهش همكاري كردند بنابراين نمونهگيري از تصادفي خوشهاي به نمونهگيري در دسترس تغيير پيدا كرد .
3- همهي الدين مشاركت فعال در كلاسها نداشتند و محقق براي ايجاد انگيزه در آنها دچار مشكل بود .
4- براساس مشاهدات پژوهشگر در جريان كارگاه آموزشي علائم چون تپش قلب ، لرزيدن دستها و… كه خود از علائم ظاهري اظطراب است در بعضي از مادران گروه نمونه به چشم ميخورد . لذا اضطراب مادران كه خود يكي از عوامل اضطرابزا در كودكان است مانع بزرگي براي اجراي تمرينات CBT توسط والدين بر روي كودكان بود قابل به ذكر است با توجه به كارگاه جلسه ششم اين والدين داراي خطاي شناختي بودند .
5- عدم توجه تعدادي از معلمان و والدين كه حاضربه پاسخگويي نبودند و اين مسئله منجر به اتلاف وقت گرديد .
6- احتمال اينكه والدين و معلمان با دقت به پرسشنامه پاسخ نداده باشند (پاسخ درست نداده باشند ) بنابراين مسئله ميتوان بر نتايج تحقيق تاثير بگذارد .
7- واكنش منفي بعضي از مديران كه منجر به عوض كردن مدارس واتلاف وقت شد .
8- از آنجا كه رفتار انسان پيچيده است بايد در تحقيق علوم انساني تا حد امكان اثر متغيرهاي مزاحم كنترل يا خنثي شود اگر چه گزينشي تصادفي نمونه و به وجود آوردن شرايط مناسب بر اين مسئله جامه عمل ميپوشاند ولي باز هم نميتوان مدعي عدم تاثير متغيرهاي ديگر بر مسئله اضطراب كودكان شد . به عنوان مثال دخالت نگرش معلم نسبت به دانش آموز ( درسخوان و غير درسخوان )
پيشنهادات :
الف : پيشنهاد به پژوهشگران بعدي
1- پيشنهاد ميشود محققين بعدي در زمينه تاثير كاهش اضطراب والدين بر كاهش اضطراب كودكان پژوهشهايي انجام دهند .
2- پيشنهاد ميشود محققين بعدي تاثير CBT كودكان و CBT والدين را بطور همزمان بر كاهش اضطراب كودكان بررسي كنند .
3- پژوهش حاضر در گروه سني مختلف منجمله ( نوجوانان و خردسالان تكرار شود )
ب: پيشنهادات كاربردي
1- شيوههاي كاهش اضطراب را به معلمين و ديگر مسئولان مدارس آموزش داده شود .
2- در كلاسهاي آموزش خانواده كه اغلب در مدارس تشكيل ميشود بحث اضطراب كودكان و چگونگي مقابله با آن گنجانده شود .
3- كمبود مشاور در دوره دبستان كاملاً محسوس است، بهتر است با استفاده از مشاورين آگاه به كودكان مضطرب و والدين آنها كمك شود .
4-مسئولين بهزيستي وديگر ارگانهاي مرتبط به والدين در حل مشكلات خانواده وداشتن شيوه فرزند پروري صحيح آموزشهاي لازم داده شود .
5 – معرفي كتابهاي علمي و تربيتي به والدين و معلمان .
منابع و مأخذ :
منابع فارسي :
اتكينسون، ريتال و اتكينسون، ريچاردس و هيلگارد، ارنست، زمينه روان شناسي ( جلد دوم )، ترجمه محمدنقي براهني و همكاران، ( 1380). تهران : انتشارات رشد.
آركراتو ،چويل و موريس، ريچارد جي، روان شناسي باليني كودك، ترجمه محمد رضا نائينيان و همكاران، ( 1381). تهران : رشد .
اشتاينبرگ، لارنس ( 1952). ده اصل ثابت فرزند پروري، ترجمه مهرنوش عابر (1387). تهران : انتشارات رشد .
انجمن روان پزشكي آمريكا ( 2000). متن تجديد نظر شده راهنماي تشخيصي و آماري اختلال هاي رواني، ترجمه ياماك آواديس يانس و محمد رضانيكخو، (1381). تهران : انتشارات سخن
ايسائو، پيترمن، اختلالات اضطرابي در كودكان ونوجوانان . ترجمه براتيان ، (1384). تهران : انتشارات رشد .
بلك برن ايوي، ماري و ديويدسون، كيت ام، شناخت درماني افسردي و اضطراب، ترجمه حسن توزند جاني، ( 1374). مشهد : انتشارات آستان قدس رضوي .
پروت، تامپسون و براون، داگلاس، روان درماني و مشاوره كودكان ونوجوانان، ترجمه حسن فرهي، ( 1383 ). تهران : انتشارات ارجمند .
پروچاسكا، جيمزاو و نوركراس، جان سي، (1999). نظريههاي روان درماني، ترجمه يحيي سيد محمدي، ( 1383). تهران : انتشارات رشد .
تامپسون، چارلزل و رودلف، ليندا، مشاوره با كودكان، ترجمه جوان طهوريان، (1384). تهران : رشد .
تروز، پاول، وانرايت، سيمون،. كنترل اضطراب و استرس ،ترجمه حسن نوزنده جاني و نسرين كمال پور، ( 1376). نيشابور : دانشگاه آزاد اسلامي
چانسكي ،تاماريي ( 2004) . رها از اضطراب ،ترجمه مهدي قراچه داغي، ( 1384) . تهران: انتشارات پيك بهار .
سازگار ، پونه. (1384). بررسي ارتباط ميان شيوههاي فرزند پروري با اختلال اضطراب ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشكده علوم اجتماعي و روان شناسي ، واحد تهران مركز .
شرودر، كارولين و گوردان، بتي ان، سنجش ودرمان مشكلات دوران كودكي، ترجمه مهرداد فيروز بخت، ( 1384). تهران : دانش .
شفيع آبادي، عبدالله ( 1375). پويايي و مشاوره گروهي، تهران : رشد
شفيع آبادي، عبدالله و ناصري، غلامرضا، (1365). نظريههاي مشاوره و روان درماني، تهران : انتشارات مركز نشر دانشگاهي .
فروگات،وین ( 1947). ، راهنماي غلبه بر اضطراب، ترجمه مهرداد فيروز بخت ،( 1385). تهران : انتشارات رسا .
كاپلا ن و سادوك، خلاصه روان پزشكي (جلد دوم )، ترجمه نصرت الله پور افكاري، ( 1382). تهران : شهر آب
كداسن، هايدي و شفر، چارلز، ( 1998). برگزيدهاي از روشهاي بازي درماني، ترجمه سوسن صابري و پريوش وكيلي، ( 1382). تهران : آگر، ارجمند .
كلارك، ديويد و فربورن، كريستوفر، دانش در روشهاي كاربردي رفتار درماني شناختي، ترجمه حسين كاوياني، ( 1380). تهران : انتشارات فارس .
كندال، فيليپرسي، روان شناسي مرضي كودك، ترجمه بهمن نجاريان و ايران داوودي، ( 1384). تهران : رشد .
كنرلي ،هلن، اختلالات اضطرابي، ترجمه سيروس مبيني، ( 1384). تهران : انتشارات رشد.
گارنر، استيفن ( 1946). چگونه با كودكم رفتار كنم، مترجمان شاهين خزعلي، هومن حسيني نيكه ،احمد شريف تبريزي، ( 1387). تهران : انتشارات مرواريد .
گراهام، فيليپ، درمان شناختي رفتاري براي كودكان و خانوادهها، ترجمه محمد رضامحمدي و هوشمند هاشمي كهن زاد، ( 1381). تهران : دانشگاه علوم بهزيستي وتوانبخشي .
لاست ،سينتيا ( 2006). چگونه بر ترس واضطراب كودكان غلبه كنيم، (1386) ،مترجم بهزاد رحمتي، تهران : نشر در دانش بهمن .
ماش، اريك جي و باركلي، راسل اي، روان شناسي مرضي كودك (جلد اول ). ترجمه حسن توزنده جاني، جهانشير توكلي زاده، نسرين كمال پور، ( 1383). گناباد :مرنديز.
ماناسيس، كاتارينا ( 1996). كليدهاي مقابله با اضطراب دركودكان و نوجوانان، ترجمه فرناز فرود ،( 1383). تهران : صابرين .
متين، آذر ( 1383). تاثير قصه درماني بر راهبردهاي رويايي كودكان با مشكلات يادگيري، پايان نامه كارشناسي ارشد واحد تهران مركز .
مهري نژاد، سيد ابوالقاسم ( 1379). بررسي و مقايسه اثر بخشسي روان درماني شناختي رفتاري وتركيبي در دو سطح هوش كودكان مبتلا به فزون كنشي همراه با كمبود توجه، پايان نامه دكترا دانشگاه تربيت مدرس .
نامجو،حسين ، بررسي اثر بخشي آموزشي گروهي به شيوه شناختي بر اختلالات خلقي مددياران زن شاغل در مراكزتوانبخشي معلولين ذهني بهزيستي اصفهان ، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوارسگان دانشكده تحصيلات تكميلي ،( 1385)
نوابي نژاد، شكوه (1383)، نظريههاي مشاوره و روان درماني گروهي ،تهران :انتشارات سم
