
موقعیتها (اختلالات) بهتر شده بود. با این وجود شیوه شناختی رفتاری فردی (ICBT) و خانوادگی (FCBT) از دوره آموزش حمایت و توجه دهی خانواده (FESA) در کاهش در چند انواع اختلالات اضطراب کودکان موثر بودهاند این نتایج در پس آزمون 1 سال بعد هم نشان داده شدند. البته در پس آزمون اول دوره آموزشی ICBT یعنی درمان به شیوه شناختی رفتاری فردی موثرتر از FCBT درمان شناختی رفتاری خانوادگی بوده است.
در پس آزمون 1 سال بعد در خانوادههایت که قبل از دوره آموزشی پدر یا مادر (یا هر دو) اختلال اضطراب داشتهاند. درمان FCBT درمان به شیوه شناختی رفتاری خانواده موثرتر نشان داده شده است.
آن ماری چالفنت89 و همکاران (2007) با هدف بررسی تاثیر مشاوره به شیوه شناختی رفتاری در CCBT والدین با کاهش اختلالات اضطراب کودکان با اختلالات خیال پرستی90 تحقیقی انجام دادهاند.
نمونه مورد مطالعه آنها 47 کودک مضطرب دارای اختلال خیال پرستی بودند دوره درمان شامل 12 هفته آموزش گروهی والدین بوده است. تفاوت بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون و گزارشات والدین کودکان و معلمان مورد تحلیل آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد که اختلالات اضطربی کودکان مورد مطاله به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است. وندی سیلورمن91 و همکاران (2008) یک فرا تحلیل بر 32 پژوهش انجام شده در زمینه اختلالات اضطرابی کودکان و تاثیر درمان به شیوه شناختی رفتاری بر آنها انجام دادهاند و به نتایج زیر رسیدهاند:
1. از میان درمان شناختی رفتاری فردی و (ICBT)92 و گروهی (GCBT)93 درمان به شیوه شناختی رفتاری والدین تاثیر بیشتری بر کاهش اضطراب کودکان داشته است.
2. در شیوههای درمانی دیگر تفاوت معنی داری در درمان گروهی و فردی درمان کودک به طور مجزا و والدین به طور مجزا دیده نشده است.
3. درمان شناختی رفتاری علاوه بر کاهش علائم اضطراب کودکان اختلالات دیگر نظیر ترس، افسردگی، پرخاشگری، درون گرایی مفرط هم موثر بوده است.
سوزان اسپنس94 و همکاران (2006) با هدف بررسی آموزش به شیوه شناختی رفتاری والدین از طریق اینترنت یک طرح آزمایش را اجرا کردهاند آنها 72 کودک مضطرب 14-7 ساله را به طور تصادفی در گروههای درمان به شیوه شناختی رفتاری کلینکی و درمان شناختی رفتاری از طریق آموزش از راه دور اینترنت تقسیم کردند. پیش از آزمون پس آزمون از 2 گروه گرفته شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که آموزش از طریق اینترنت والدین بطور معناداری بیشتر بر کاهش اضطراب کودکان تاثیر داشته است.
کودکانی که والدین آنها از طریق اینترنت درمان شناختی رفتاری را یاد میگرفت و علائم اضطرابی کمتری در پس آزمون نشان دادند همچنین استقلال بیشتری را از این طریق نشان دادند.
کتی کریس ول95 و همکاران (2007) با هدف بررسی مشاوره گروهی والدین به شیوه شناختی رفتاری بر کاهش اضطراب کودکان تحقیقی انجام دادهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که مشاوره گروهی والدین بیش از درمان مستقیم فرزندان در کاهش اضطراب تاثیر داشته است. با این حال عواملی چون درجه اضطراب خود والدین سن و جنسیت کودک نوع و شدت اضطراب کودک و تعداد جلسات در این مسئله موثر هستند.
هيمبرگ وهمكارانش ( 1990) در اولين بررسيهاي به عمل آمده در خصوص اثر بخشي درمان شناختي رفتاري نشان دادند كه درمان رفتاري – شناختي در مقايسه با درمان كنترل توجه در مرحله پس از درمان و نيز در مرحله پيگيري موجب كاهش معني دار اضطراب اجتماعي شده است . (به نقل از مهري نژاد ، 1379)
در يك پژوهش جديدتر فابخت ( 2000) به بررسي تاثير رفتاري شناختي بر بيمار دچار هراس اجتماعي پرداخت كه نتايج پژوهش او نشان دهنده افزايش معني دار آماري نمرات شركت كنندگان در پرسشنامه جرات ورزي و ترس و كاهش نمرات هراس اجتماعي بود. ( به نقل از نامجو، 1385)
همچنين اتو – پولاك و همكارانش 1996 در بررسي مقايسه اثر بخشي درمان رفتاري شناختي و دارو درماني بوسيله كلونازپام دريافتند كه هر دوي اين درمانها در بهبود اضطراب اجتماعي موثرند، همسو ميباشند . ( به نقل از يوسفي لويه ، 1386)
تحقیقات انجام گرفته در ایران
تحقیقاتی نیز در ایران انجام گرفته است که اغلب آنها حاکی از موثر بودن شیوه درمان شناختی- رفتاری CBT در کاهش اضطراب و سایر اختلالات بوده است که به چند مورد آنها اشاره میگردد.
– ژاله عباسی باویل در سال 79 به مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و دارو درمانی اختلال اضطراب نشر پرداخت که نتایج نشانگر آن بود که گروه درمان شناختی رفتاری نسبت به دارو درمانی در کاهش افکار و نگرشهای ناسالم و بهبود روابط بین فردی موفقتر بوده است اما در کاهش سطح اضطراب تفاوت بین این روش و دارو درمانی ملاحظه نشد. (به نقل از يوسفي لويه ، 1386)
– یعقوبی نصر آبادی در سال 78 به بررسی تاثیر گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی و اضطراب بیماران بستری در بیمارستان که مبتلا به اختلال خلقی بودند پرداخت که نتیجه حاکی از آن بود که گروه درمانی شناختی رفتاری به طور معناداری در کاهش افسردگی بیماران بستری موثر ببوده این روش در کاهش اضطراب تاثیر قابل ملاحظهای نداشت.(به نقل از نامجو، 1385)
– بیابانگرد در سال 78 به مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی، خود آموزش دهی و حساسیت زدایی منظم در کاهش اضطراب امتحان پرداخت که نتیجه این بود که هر سه روش درمانی در کاهش اضطراب امتحان به طور معنا داری موثر از گروه کنترل بودند. ( به نقل از سازگار ، 1384)
– فاتحی زاده در سال 75 به بررسی تاثیر گروه درمانی شناختی به روش بک در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پرداخت که نتیجه پژوهش حاکی از اختلاف در نمره پیش آزمون و پس آزمون بود اما این تفاوتها معنی دار نبود.( به نقل از يوسفي ، 1386)
– اعتمادی در سال 74 به بررسی نقش مشاوره گروهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان مقطع راهنمایی پرداخت که نتیجه حاکی از آن بود که اضطراب دانش آموزانی که در گروه درمانی شرکت کرده بودند بطور معنا داری کمتر از دانش آموزان گروه کنترل بود. ( به نقل از سازگار، 1384)
– بخشانی در سال 73 به بررسی اثر بخشی روش رفتاری- شناختی در درمان حالات اضطرابی پرداخت در پژوهش او 21 بیمار مبتلا به حالات اضطرابی (اضطراب منتشر و پانیک) در فاصله سنی 17 تا 40 سالگی حضور داشتند. نتایج نشان داد که دو روش دارو درمانی و رفتاری شناختی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبودی معنی دار سطح اضطراب و علائم جسمانی میشوند. مشخص شد که درمان شناختی رفتاری را میتوان بعنوان یک درمان موازی یا مستقل در درمان حالات اضطرابی و حتی در شرایط خاص فرهنگی به کار گرفت. (به نقل از نامجو، 1385)
جمع بندي و نقد و بررسي پژوهشهاي انجام شده
شناخت توانائيها، نيازها، ناسازگاريها و ويژگيهاي رفتاري و خصوصيات رواني كودكان از اهميت ويژهاي برخوردار است و يكي از مهمترين مسائل ومشكلات اجتماعي امروز درجوامع گوناگون اضطراب كودكان و روشهاي مقابله با آنهاست ترديدي نيست كه مساله بهداشت رواني و شناخت و پيشگيري و درمان اختلالات، اضطرابي روز به روز اهميت بيشتري در جهان كنوني مييابد و علاوه بر آن گاه يك مشكل جزئي شخصيتي و رفتاري كه رفع آن مستلزم آگاهيهاي مقدماتي و كوششهاي ابتدايي است بر اثرعدم آگاهي اولياء و مربيان با گذشت زمان به يك مشكل حاد و مزمن بدل خواهد شد .
لازم به ذكر است كه كودكان با توجه به تاثيرپذيري كه از محيط دارند وتاثير گذاري برمحيط وجامعه و آينده از اهميت ويژهاي برخوردارند . بسياري از ما نميدانيم كه چطور ميتوانيم به بچههاي خود كمك كنيم تا از زندگي به ميزان كافي لذت ببرند و علت اين هم اين است كه هيچ كس اين رمز ساده را به خوبي به ما نياموخته است . ما چيزي كه نميدانيم نميتوانيم به كار ببريم و اين باور كه پدر و مادرها مي توانند راه حلهاي مفيدي براي كودكان مضطرب خود بيابند بر يك واقعيت استوار است .
لذا، با توجه به اهميت موضوع محقق تصميم گرفته كه بر روي والدين كودكان مضطرب كار تحقيقي انجام دهند پژوهش انجام گرفته داراي اهداف ويژهاي است كه عبارتند از :
1- برخورد صحيح ومناسب بانگرانيها و هراسهاي كودكان توسط والدين .
2- تغيير باورهاي غلطي كه اضطراب آنان را افزايش ميدهد، توسط والدين .
3- آموزش راههاي مقابله با اين افكار ،احساسات و رفتارها بوسيله والدين .
4- تغيير نگرش والدين نسبت به مسائل تربيتي ( آن مسائلي كه در ايجاد و تداوم اضطراب كودكان نقش دارند).
5- تاثير آموزش روي آگاهي والدين و تاثير آن بر تربيت كودكان .
با نگاهي اجمالي به تحقيقات خارجي (روي كودك انجام شده ) مشاهده شد كه شيوه درمان شناختي رفتاري روي والدين و كودكان دركاهش اضطراب كودكان نتيجه مثبت بهمراه داشته است . كه نگارنده معتقد است دليل مثبت بودن اين تحقيقات ناشي از جدي بودن بحث مشاوره در مدارس، توجه دولت به كودكان، همكاري لازم بامحققين و مناسب بودن شيوه شناختي رفتاري بر كاهش اضطراب و شيوههاي صحيح آموزش به والدين، رفاه اقتصادي ميباشد .
اما در تحقيقات انجام شده در ايران محقق تحقيقي مشابه با تحقيق خود نيافته است نتايج تحقيق نشان ميدهد كه مشاوره گروهي به شيوه شناختي رفتاري والدين بر كاهش اضطراب كودكان موثر بوده است و اگردر اين ميان 3 ركن اصلي جامعه خانواده و نهادهاي اجتماعي (مراكز آموزشي و تفريحي ) همسو و همگام در جهت سياستهاي آموزشي مشاورهاي و حمايتي پيش بروند ميتواند نتايج چشمگير آگاهي والدين تربيت صحيح كودكان بردارد .
در این فصل به مرور ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته شد. ابتدا به اختلالات اضطرابی کودکان و رویکردهای نظری به اضطراب پرداخته شد سپس به شیوه شناختی رفتاری والدین در کاهش اضطراب کودکان و درمان و مشاوره گروهی مورد بررسی قرار گرفت.
آنآنآیتنب
فصل سوم
روش اجرای پژوهش
الف ) طرح پژوهش
• نوع پژوهش حاضر-شبه آزمایشی- میباشد.
• طرحپژوهش حاضر به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با نمونه در دسترس است.
در این طرح افراد در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل نهاده میشوند از هر دو گروه پیش آزمون گرفته میشود سپس متغیر مستقل (آموزش مشاوره گروهی والدین به شیوه شناختی رفتاری) به یکی از گروهها (گروه آزمایش) ارائه میشود و در نهایت از هر دو گروه پس آزمون گرفته میشود و نتایج پیش آزمون- پس آزمون هر دو گروه با هم مقایسه میشود و اثر پيش آزمون با استفاده از تحليل كوواريانس كنترل ميگردد.
• تعداد گروههای شرکت کننده در این طرح دو گروه میباشد که شامل گروه آزمایش (گروهی که به آنها آموزش داده میشود) و گروه کنترل (گروهی که به آنها آموزش داده نمیشود) میباشند.
• شرایط انجام آزمایش: طرح در محیط عادی آموزشی (مدرسه) اجرا شد.
• هدف از استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل: میخواهیم ببینیم آیا بین نتایج حاصل از پیش آزمون و پس آزمون دو گروه مورد مطالعه (آزمایش و کنترل) تفاوت معنادار وجود دارد؟
اگر این تفاوت وجود داشتهباشد میتوان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (آموزش مشاوره گروهی والدین شیوه شناختی رفتاری) بر متغیر وابسته (اضطراب کودکان) تاثیر داشته است.
• نحوه گماردن هر گروه به تدابير آزمایشی: در این پژوهش نحوه گماردن گروهها در گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی ساده میباشد.
• معرفیمتغیرهای مستقلو وابسته: متغیرمستقل در این پژوهش آموزش مشاوره گروهی به شیوه شناختی رفتاری والدین است که فقط به گروه آزمایش ارائه میشود تا تاثیر آن بر متغیر وابسته مشخص شود. متغیر وابسته در این پژوهش (اضطراب کودکان همان والدين) است که بررسی میشود تا تاثیر متغیر مستقل بر آن تایید شود.
نمونه و نمونه گیری:
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه اول تا چهارم شهر تهران در سال تحصيلي 88-87 است.
نمونه مورد مطالعه و روش نمونه گیری
در این پژوهش به دلیل مشکلات مربوط به اجرای طرح که مستلزم همکاری موثر اولیایمدرسه و والدین میباشد از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده
