
دعوت به حق و آشکارسازی آن قرار دارد،1548 جدال در جهت دفاع از حقانیت با تلاش برای غلبه بر مخاطب با استفاده از مسلماتی است که خود مخاطب بر درست بودن آن صحه گذاشته است. در روش جدال احسن، شخص با تکيه بر اصول و اعتقادات مشترک به گفت وگو مي نشيند تا براساس همان اصول و اعتقادات مشترک حقانيت سخنان خود را تبيين و تحليل کند.
به بیان دیگر، گفتو گو، حالات مختلف و متنوع را بهخود ميگيرد. نوعي از گفتو گو كه در قرآن تبيين شده است، جدال است. جدال ، گفتو گويي همراه با درگيري و چيرگي و برتري جستن يك سوي بر سويه ديگر است. هدف از جدال را قصد منصرف كردن ديگري در راه و روش و حتي در راي و نظر و باور دانستهاند.1549 بهنظر ميرسد كه ميان اصطلاح قرآني جدل و اصطلاح منطقي آن كه به ديالكتيك نيز مشهور است، تفاوتهاي محسوسي نباشد؛ زيرا در جدل آن چه مهم است، همراهي با طرف گفتو گو و بهرهگيري از اصول مشترك و مقبول دو طرف است كه در قرآن نيز بدان اشاره شده است. هدف از جدل قرآني و منطقي چيرگي و غلبه بر طرف ديگر است كه از ايننظر نيز مشترك ميباشند. قرآن نيز همانند اهل منطق، ميان جدل و برهان (سلطان ) تفاوت ميگذارد و آن را دو گونه از روشهاي گفتو گوي علمي بر ميشمارد.1550 بهنظر قرآن گفتمان جدلي، امري فطري در بشر است و انسان نه تنها با ديگران بلكه حتي با خود به مجادله بر ميخيزد تا خود را قانع سازد و امري را كه بر خود مشتبه شده را به يقين اقناعي تبديل كند. قرآن بيان ميكند كه نفس انساني گرايش به اين دارد كه از خود دفاع كند. از اينرو ميكوشد به هر شكل ممكن نه تنها از جان بلكه از خواسته و رفتار و منش و عقايد خود كه شاكله و شخصيت وجودي او را شكل ميدهد، دفاع و از آن در برابر هر بيگانه و حتي خود، دفاع كند. روزي ميرسد كه انسان با خودش به مجادله بر ميخيزد و ميكوشد تا خود را براي خود مقبول قرار دهد و عقايد و رفتارش را در پيش وجدانش توجيه نمايد: روزي مي رسد كه هر نفس با خودش به مجادله بر مي خيزد.1551 گرايش فطري بشر به جدال و مجادله به اندازهاي شديد است كه قرآن در توصيف انسان ميفرمايد: «انسان در ميان موجودات هستي از همه بيشتر به سوي جدال گرايش دارد و اهل مجادله است».1552 از سه گونه جدال (باطل،1553 جاهلانه1554 و عالمانه1555) که قرآن کریم مطرح میکند تنها جدال احسن مورد قبول این کتاب آسمانی است که بهرهگیری از آیات جدلی قرآن مصداق بارز جدال احسن به شمار میرود.
ب، کنش اخلاقی: با توجه به روایتی از پیامبر اکرم ص که فلسفه بعثت خود را «کامل کردن مکارم اخلاق» بیان کرده است، ممکن است این دیدگاه شکل بگیرد که کنش مسلمانی در همه شرایط بایستی اخلاقی است و دعوت یا ترغیب غیرملسمانان به اسلام نتیجه کارکردی ارتباط اخلاقمدارانه است. اگرچه این تعبیر هم از ظرفیت کافی برای توصیف الگوی ارتباطی مسلمانی دارد لکن در موقعیتهای میانفرهنگی کنش دعوتی با ویژگیهایی که بیان شد تعبیر مناسبتری است. در چنین موقعیتهایی با تسامح میتوان بهجای کنش دعوتی از «کنش اخلاقی» تعبیر کرد؛ اما بایستی توجه داشت که کنش دعوتی، کنشی مبتنی بر گفتگوست که اخلاقمداری پشتیبان آن است. کنش دعوتی از لحاظ نظری، ظرفیتی را در اختیار می نهد که کنش اخلاقی فاقد آن است و این ویژگی عبارت از رویکرد گفتگویی است که امکان مقایسه آن را با کنش ارتباطی فراهم میکند.
سخن نهايي
اولا، همانطورکه در مفهوم شناسی نیز اشاره شد، سطح بحث به ارتباطات میانفردی محدود شده است به ایندلیل که رویکرد غالب در ادبیات ارتباطات میانفرهنگی بهسمت ارتباطات میانفردی است. در حقیقت مباحث میانرشتهای ارتباطات و فرهنگ در یک تقسیم بندی به چهار حوزه اصلی تقسیم میشوند که عبارتند از ارتباطات بینفرهنگی، ارتباطات میانفرهنگی، ارتباطات بینالمللی و ارتباطات توسعه.1556 در این میان برخی معتقدند «ارتباطات بینالمللی و ارتباطات توسعه، عمدتا از سوی محققان ارتباطات جمعی ایجاد شدهاند، در حالی که ارتباطات میانفرهنگی را محققان ارتباطات میانفردی بنیان نهادهاند.1557 ارتباطات میانفرهنگی مبتنی است بر نظر محققانی که بر سطح خرد تعاملات میانفردی در ارتباطات میان مردم از فرهنگهای متفاوت تاکید دارند. بههمین دلیل، بیشتر محققان، ارتباطات میانفرهنگی را محدود به ارتباطات چهره به چهره میدانند
ثانیا، پرسش مهمي وجود دارد مبني بر اين که حاصل اين نوع نگاه الگويي است که فقط تکليف مسلمانان را در ارتباط ميانفرهنگي مشخص ميکند نه الگويي جهان شمول که جايگزيني براي ساير نظامهاي هنجاري در اين حوزه باشد. امّا همچنان که در مقايسهها1558 نشان داده خواهد شد، الگوي ارتباط ميانفرهنگي اسلامي بديل مناسبي براي نظريههاي هنجاري در خصوص ارتباطات خواهد شد. بهعبارت ديگر، اگرچه منبع الهامبخش اين رويکرد آموزههاي اسلامي است امّا دليل ندارد فوايد آن منحصر در مسلمانان باشد. از آنجا که آموزههاي هنجاري اسلام مطابق با فطرت بشري است، هرگونه نظريهپردازي برخاسته از اين آموزهها ناظر به کليت بشر خواهد شد. گرچه اين پژوهش چنين هدفي را دنبال نکرده است.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم
2. نهج البلاغه
3. ابارشی، احمد و سیدیعقوب حسینی، مدل سازی معادلات ساختاری، تهران: جامعهشناسان، 1391.
4. ابطحی، سیدحسین و راحله منتظر، «مفهومشناسی تعاریف و اصطلاحات الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: منشاء علمی، فلسفی و دینی آنها»؛ مندرج در: مجموعه نقشه راه طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تهران: پیام عدالت، 1391، صص 106-137.
5. ابن ابیالحدید معتزلی، عبدالحمید؛ شرح نهجالبلاغه؛ قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴.
6. ابن بابویه، محمدبن علی (شیح صدوق)، عیون اخبارالرضا علیه السلام، تهران، نشر جهان، 1378ق.
7. ابن بابویه، محمدبن علی (شیح صدوق)، معانیالاخبار، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1403ق.
8. ابن هشام(م ۲۱۸)؛ زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام؛ ترجمه سیدهاشم رسولی؛ تهران: انتشارات کتابچی، چ۵، ۱۳۷۵.
9. ابنمنظور، لسان العرب، بیروت، دارالتراث عربی، 1408
10. ابوالقاسمی، محمدجواد و سجادی، سیدمهدی؛ پژوهشی در چالشهای فرهنگی توسعه فرهنگ دینی، تهران، عرشپژوه، 1385چاپ دوم.
11. ابوالقاسمی، محمدجواد؛ شناخت فرهنگ؛ تهران: عرشپژوه، 1385.
12. اثباتی، بهروز؛ مبانی ارتباطات؛ تهران: ساقی، 1389.
13. احدی، افسانه، «دیپلماسی عمومی آمریکا»، پژوهشنامه سیاست خارجی امریکا، فروردین ١٣٨٧
14. احمدی، مجید؛ «مولفههای تحقق حکومت الگو در اندیشه و عمل امام علی ع»؛ مندرج در: مجموع مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ج4، تهران: موسسه انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1392، ص 363-418.
15. اخوان کاظمی، مسعود و پروانه عزیزی؛ «دیپلماسی عمومی و الگوی اسلامی آن»؛ رسانه، زمستان 1388، شماره 80، ص 5-22.
16. ادیبی، حسین و عبدالمعبود انصاری، نظریههای جامعه شناسی، تهران، ۱۳۵۸،
17. اسميت، آلفرد جي، ارتباطات و فرهنگ(3)، ترجمه طاهره فیضی، اکرم هادی زاده مقدم، مهدی بابائی اهری، تهران، سمت، 1382.
18. اسميت، آلفرد جي، ارتباطات و فرهنگ، تهران، سمت، 1379
19. اسميت، فيليپ، درآمدي بر نظريه فرهنگي، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1383
20. اشتریان، کیومرث؛ «نظریه سیاستی به مثابه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»؛ مندرج در: نقشه راه طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: مجموعه مقالات نخستین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، 1391، ص 151-167.
21. اشنايدر، سوزان، و ژانلوئي بارسو؛ مدیریت در پهنه فرهنگها، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1379.
22. الويري، محسن؛ «ارتباطات میانفرهنگی در دهههاي نخستين اسلامي» در: تعامل دين و ارتباطات، حسن بشير، صص 72-53. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1387.
23. الويري، محسن؛ «شيوههاي فرهنگي – ارتباطي پيامبر (ص) در عهد مکي»، در: تعامل دين و ارتباطات، حسن بشير، صص52-21. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1387.
24. الویری محسن و جواد نظریمقدم، «بررسی سیره فرهنگی – اجتماعی امامان معصوم علیهمالسلام با تاکید بر ابزارها و روشهای تبلیغی – ارتباطی»، الهیات اجتماعی، تابستان 1389، شماره 3، ص 219-246.
25. الویری، محسن؛ «چیستی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و نقش حوزه های علمیه در آن»، مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، سال اول، ش1، 1391، ص 69-90.
26. البیرونی، ابوریحان محمدبن احمد؛ فی تحقیق ما للهند من مقوله فی العقل او مرذوله، حیدر آباد دکن، بینا، 1958
27. امامی، سیدمجید، «نگاهی به تأثیر آثار علمی مسلمین بر تمدن غرب؛ ارتباطی میانفرهنگی»، نامه فرهنگ و ارتباطات، سال اول، ش1، 1388
28. امزیان، محمدمحمد؛ روش تحقیق علوم اجتماعی از اثباتگرایی تا هنجارگرایی؛ ترجمه عبدالقادر سواری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ تهران: المعهدالعالمی للفکر الاسلامی، 1389.
29. اﻣﯿﻦ، ﺣﺴﻦ، داﯾﺮه اﻟﻤﻌﺎرف اﻻﺳﻼﻣﯿﮥاﻟﺸﯿﻌﻪ، ﺑﯿﺮوت، داراﻟﺘﻌﺎرف، 1990م.
30. امینپور، فاطمه؛ روششناسی اجتماعی از منظر قرآن، قم: بوستان کتاب، 1390
31. امینی(علامه)، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1366
32. ایروانی، جواد و دیگران، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، مشهد: دانشگاه علوم رضوی، 1387.
33. ایروانی، جواد، «آداب گفتگو از دیدگاه قرآن»، الهیات و حقوق، پاییز ۱۳۸۶، ش ۲۵. صص ۳-۳۳
34. ایمان، محمدتقی؛ فلسفه روش تحقیق در علوم انسانی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393، چ2.
35. آﺧﻮﻧﺪی، ﻣﺤﻤﺪﺑﺎﻗﺮ، «ﻧﮕﺎه ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑـﻪ ﻗـﻮم ﯾﻬـﻮد در ﻗـﺮآن» ﭘـﮋوﻫﺶﻫـﺎی ﻗﺮآﻧﯽ، ش45، صص204-162، ۱۳۸۵.
36. آخوندی، محمدباقر؛ «نفوذ اجتماعی در تفاسیر قرآن(از طریق عطف توجه مخاطب به تفکر و اندیشه)»؛ اسلام و علوم اجتماعی، پاییز و زمستان 1391، سال چهارم، شماره 8، ص 7-33.
37. آذربایجانی، مسعود؛ مقیاس سنجش دینداری؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387
38. آذری، غلامرضا؛ «آشنایی با سنتهای هفتگانه نظریههای ارتباطات»؛ وبگاه علم ارتباطات، بازبینی شده در 18 خرداد 1393، قابل دسترس در: http://azari-gh.blogfa.com/post-82.aspx
39. آزاد ارمکی، تقی؛ تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام از آغاز تا دوره معاصر، تهران: علم، 1391، چاپ دهم.
40. آشنا، حسامالدین، ، «فرهنگ، ارتباطات و سیاست خارجی، ارائه مدلی برای دیپلماسی عمومی»، فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۳، ش ۲۱، صص ۲۲۷- ۲۶۲.
41. آکوچکیان، احمد و زهرا صفری، «اندیشه و گفتمان سبک زندگی در کانون انسانشناخت الگوی دینشناخت پیشرفت»، 1393.
42. آکوچکیان، احمد؛ «آسیبشناسی بحران از خود بیرون شدگی با سوره تبت»، 1392، ص12؛ در: جمعی از نویسندگان، معنای زندگی، 1388
43. آلن، بیرو؛ فرهنگ علوم اجتماعی؛ ترجمه باقر ساروخانی؛ تهران: انتشارات کیهان، 1375.
44. آمارتیا، سن، توسعه یعنی آزادی، ترجمه محمدسعید نوری نائینی، تهران: نشر نی، 1392
45. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، [بیتا]
46. آیتالهی، حمیدرضا، تحلیل مبانی گفتو گوی ادیان در تعاملات میانفرهنگی، مندرج در: مصلح، علیاصغر، فلسفه میانفرهنگی در عالم معاصر، تهران: حکمت، 1392.
47. آیتو، جان؛ فرهنگ ریشهشناسی انگلیسی؛ ترجمه حمید کاشانیان، تهران: انتشارات معین، 1386.
48. بابایی، محمدباقر؛ مبانی استراتژی فرهنگی از دیدگاه امام علی ع؛ انتشارات سپاه پاسداران، 1384.
49. بانشی، «فلسفه حرکت و تاملی بر روششناسی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»؛ مندرج در: مجموعه مقالات اولین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، 1391، ص441-456.
50. بانکی، طرح گفتمان میانفرهنگی، در: مصلح، فلسفه میانفرهنگی و عالم معاصر،
51. باهنر، ناصر. «ارتباطات در جامعه اسلامي متکثر فرهنگي» در: تعامل دين و ارتباطات، حسن بشير، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، 1387.
52. باهنر، ناصر؛ ارتباطات
