
است
3. هر اجتماع نياز بهتنوع فرهنگي و قومي دارد.
4. کار اجتماعسازي را با گروههاي کوچکتري که عضو آن هستيم آغاز کنيم.
5. افکار انسان او را تشکيل ميدهد. ما همانيم که میانديشيم.
6. اجتماع بدون اختلاف و تعارض موجوديت نمیيابد و شکل نميگيرد.
7. يک فرد ميتواند يک رابطه را تغيير دهد يا بهتشکيل يک اجتماع مبادرت ورزد.
با در نظر گرفتن فرضيات بالا ميتوانيم هفت اصل تشکيل اجتماع را اينگونه مطرح کنیم:
1. متعهدبودن: بايد نسبت به اصول تشکيل اجتماع در زندگيمان و به افرادي که قرار است با آنها اين اجتماع را بسازيم، متعهد باشيم.
2. هشيار بودن: ناآگاهانه و بدون مراقبت، ارتباط برقرار نکنيد.
3. بي قيد و شرط پذيرا بودن: ديگران را آنطور که هستند بپذيريد.
4. به خود و ديگران اهميت دادن: يعني از قطبي کردن ارتباط پرهيز شود.
5. فهيم بودن: براي درک ديگران تا جاي ممکن بکوشيم.
6. اخلاقي بودن: فقط دستیابی به هدف توجيه کننده رفتار نيست.
7. مسالمتجو بودن: بايد براي هماهنگي دروني و ايجاد هماهنگي در روابطمان با ديگران بکوشيم.
اين هفت اصل، ايدهآلهايي هستند که ميتوانيم براي دستيابي به آنها تلاش کنيم. هرقدر بهطور فردي به آنها عمل نماييم، شانس برقراري اجتماع و صلح در جهان بيشتر خواهد بود. اما اگر در رسيدن به اين ايدهآلها و آرمانها موفق نبوديم، نبايد خود را ملامت کنيم. رسيدن به هريک از اين ايدهآلها زمان زيادي ميطلبد و نيازمند تمرين فراوان است.
2-4-6- ریدموند و بونی: مهارت ارتباطی و اضطراب:
مطالعهای با عنوان «رابطه مهارت ارتباطات بين فرهنگی با اضطراب و كنترل آن به نحوی كه دانشجویان بينالمللی توضيح میدهند» توسط ریدموند و بونی353 در سال 1993 انجام گرفته است. در این مطالعه، مهارت ارتباط بينفرهنگی در قالب مفاهيمی چون كارآیی ارتباطی، انطباق، ادغام اجتماعی، مهارت زبانی و دانستن فرهنگ كشور ميزبان تعریف شده است. ميزان انطباق گزارششده از سوی افراد، بهعنوان بهترین پيشبينیكنندة ميزان اضطراب گزارششده درنظر گرفته شد و ميزان كارایی ارتباطی، انطباق و ادغام اجتماعی گزارششده از سوی افراد، بهعنوان بهترین پيشبينیكنندة ميزان كنترل اضطراب آنان بهحساب آمد.354
2-4-7- کلک و مارتین: کاهش حساسیتهای بینفرهنگی
کلک و مارتین355 تحقیقی را درسال 2003 منتشر کردند که به مطالعه تغییرات نگرشهای دانشجویان نسبت به تفاوتهای فرهنگی می پرداخت. این تحقیق زمانی انجام شد که دانشجویان در همایشی که در مورد فرهنگهای آمریکای لاتین برگزار میشد، در دانشگاه میامی در اوهایو در پاییز 1996 شرکت کرده بودند. با بهکارگیری مدل حساسیتهای بینفرهنگی و ابزار پیمایشی مرتبط با آن، نگرشهای دانشجویان نسبت به تفاوتهای فرهنگی و اینکه چگونه در مواجهات بینفرهنگی خود آن را بهکار میگیرند، سنجیده شد. نتایج ابتدایی این تحقیق نشان داد برگزاری جلسات، به کاهش حساسیتهای بینفرهنگی دانشجویان کمک میکند.356 این تحقیق که از نظریه بنت استفاده میکند، بهطور کلی بیانگر این مسأله است که توسعه ارتباطات افراد، به کاهش حساسیتهای بینفرهنگی آنان میشود. بنت به ارائه یک مدل توسعهای در ارتباطات بینفرهنگی پرداخته است. او مدل خود را به شش مرحله شناختی و ساختاری تقسیم میکند که به صورت پیوستاری از حساسیتهای فزاینده به سوی نسبیگرایی فرهنگی در حرکت است. یعنی حرکت تسلسلوار از قوممداری به دیگرمداری که هر مرحله با انواع خاصی از نگرشها و رفتارهای نسبت به تفاوتهای فرهنگی توصیف شده است.357
بهطور خلاصه از بررسی پیشنه به این نتیجه میرسیم که منابع اصلی این رشته به سالهای ۱۹۷۲ به اینسو بر میگردد که با کار مشترک سماور و پرتر آغاز میشود. اما ما باید پیشینه بحث خود را در میان آثاری جستجو کنیم که با رویکرد اسلامی به مسأله پرداختهاند.
2-5- رویکردهای هنجاری به ارتباط میانفرهنگی
بخشی از ادبیات ارتباط میانفرهنگی را بایستی در آثار مربوط به جهانگردی و توریسم جستجو کرد. به هر میزان که اصطلاح ارتباط میانفرهنگی نو باشد، اصطلاح جهانگردی تحت عناوین متفاوت (بهویژه سیر و سیاحت) قدیمی است. جهانگردی در میان مسلمانان سابقهای دیرینه دارد. «با دقت در سفرنامههایی که به جای مانده به این نتیجه میرسیم که آن چه از قرن سوم تا هفتم وجود دارد، سیاحت مسلمانان است به کشورهای خاورمیانه و خاور دور، مانند: ژاپن، آفریقا و اروپا. جهانگردان مسلمان گزارش سفر خویش را در کتابهای جغرافیایی و یا تحقیقات تاریخی و عقیدتی ارائه دادهاند و در این دوران خبری از رفت و آمد سیاحات اروپایی و مردمان غرب مسیحی نیست و گویا آنان هیچگونه علاقهای به گردشگری نداشته اند».358 در اهمیت گردشگری در نگاه عالمان اسلامی تنها ذکر این نکته کافی است که «عالمان تیزبین، فقهای دور اندیش، برای سیر و سیاحت و گردشگری حتی هزینه کردن بیت المال را نیز روا می دانستند. علامه امینی پس از بازگشت از سفر هند می گوید: «من اگر مرجع بودن و وجوهات شرعی به دست میرسید، همه را به طلاب میدادم تا سفر کنند، حرکت کنند. می گفتم: این هزینه، بروید جهان و انسان را بشناسید.»359 از قرن هشتم جریان معکوس میشود و آنچه مشاهده میشود گزارشهای جهانگردان غربی است وگزارشهای جهانگردان مسلمان بهندرت بهچشم میخورد. ذاکری علت را در شرایط اقتصادی کشورها جستجو میکند.360
بیشتر آثاری که به موضع جهانگردی و توریسم پرداخته اند، رویکرد اقتصادی به مسأله داشتهاند. صنعت جهانگردی موضوع بسیار از آثار در این زمینه است. تعداد بسیار کمی رویکرد فرهنگی و هنجاری به جهانگردی دارند از این تعداد میتوان به کتاب کتاب جهانگردی در چشم اندازی جامع361 اشاره کرد که در بخشی از کتاب به جنبههای فرهنگی اجتماعی جهانگردی و بایستههای رفتاری جهانگردان و افراد میزبان پرداخته است. از آنجا که بخشی از چالشهای ارتباطات میانفرهنگی به عدم شناخت کافی از بایستههای تعاملات اجتماعی در جوامع دیگر مربوط میگردد، نیمه دوم این کتاب اطلاعات مفیدی را در اختیار قرار میدهد. مجموع واکنشهای افراد یک جامعه نست به تازه واردها و تشکیلات جدید که احتمالا به رفتارهای ناگوار میانجامد، شوک فرهنگی نامیده میشود. امکان دارد هر دو جامعه ی میزبان و میهمان ضربه فرهنگی را تجربه کنند. برای مثال امکان دارد جهان گردان و کسانی که به یک مکان وارد میشوند نتوانند زبان، علامتها، نمدها و نشانه های فرهنگی محل بازدید را درک کنند که در نتیجه از ایجاد ارتباط با آن جامعه ناتوان میشوند و در نهایت تنها استیصال و سردرگمی را تجربه خواهند کرد. از سوی دیگر، هنگامی که جهانگردان به مقررات و اصول فرهنگی آن جامعه احترام نگذارند یا آنها را نقش کنند، برخوردی نامناسب خواهند دید. از نقض مکرر مقررات از سوی جهانگردان با عنوان «گستاخی فرهنگی»362 تعبیر میشود.363 استراتژیهای گوناگونی باید به اجرا درآورد تا بتوان ضربههای فرهنگی را محدود و گستاخیهای فرهنگی را کاهش داد.364
منشور جهانی اخلاق گردشگری با انگیزه زمینهسازی برای رفتارهای بهینه در گردشگری، اصولی را تحت عنوان «کدهای جهانی اخلاق گردشگری» برای جوامع میزبان و مهمان توصیه کرده است. کدهای جهانی اخلاق گردشگری در ده ماده به تصویب رسیده است که نه ماده از آن حکایت از «قوانین بازی» برای مقصدها، دولتها، متصدیان تور، برنامهریزان، کارگزاران مسافرتی، کارکنان و مسافران مینماید و در ماده دهم به نکات اجرایی مورد توجه تأکید دارد.365 همچنین بر اساس کدهای دهگانه گردشگری، اصول هشتگانه مسافر و گردشگر مسئول هم طی قطعنامهی در مجمع عمومیسازمان جهانی گردشگری در سال 2005 به تصویب رسید. در ین بیانیه، گردشگری بهعنوان ابزاری برای تکامل فردی و اجتماعی معرفی شده است و در آن آمده است که گردشگری عاملی غیرقابل جایگزین در زمینه خودآموزی، ارتباطات دو جانبه و درك اختلافات موجود میان افراد بشمار میرود. در ایجاد یک تجربه مطلوب سفر هر کس(اعم از میزبان- میهمان) نقشی را بر عهده دارد، در این میان نقش میهمان(گردشگر) در ایجاد این تجربه و کمک به توسعه گردشگری بسیار مسئولانه است؛
1. چشمان خود را به روی فرهنگ و سنتهای دیگر بگشایید؛
2. به حقوق بشر احترام بگذارید؛
3. به حفاظت از میحط زیست کمک کنید؛
4. به منابع فرهنگی احترام بگذارید؛
5. سفر شما میتواند موجب توسعه اجتماعی و مشارکت در اقتصاد محلی شود؛ با خرید صنایع دستی و کالاهای محلی به اقتصاد محلی کمک کنید.
6. در خصوص وضعیت فعلی سلامتی مقصد مورد نظر و دسترسی به امکانات ضروری پزشکی اطلاعات بهدست آورید.
7. در خصوص مقصد مورد نظر تا حد ممکن اطلاعات بهدست آورید.
8. با قوانین و مقررات مقصد موردنظر خود آشنا شوید.366
در حوزه ارتباطات میانفرهنگی از نظر اسلام(از نظر عنوان اثر) تا جایی که امکان تتبع برای نگارنده وجود داشت، تنها یک اثر مکتوب تحتعنوان «جهانگردی: ارتباطی میانفرهنگی» است که بهقلم محمدهادی همایون بهرشته تحریر درآمده است. این کتاب بهطور کلی در دو فصل تدوین شده است. مولف کتاب در فصل اول به مباحث کلی درباره جهانگردی در جهان معاصر پرداخته است. فصل دوم این کتاب که ارتباطی با پژوهش ما پیدا میکند، جهانگردی را بهعنوان ارتباطی میانفرهنگی از نظر اسلام به بحث گذاشته و صرفنظر از اینکه بخش قابلتوجهی از مطالبی که ذیل اصول سهگانه مطرح کرده، خارج از موضوع جهانگردی است، مباحث قابل استفادهای را طرح کرده است که در این رساله مورد استفاده قرار خواهد گرفت. بهویژه بخش دومِ فصل دوم که از اصول فلسفی، اجتماعی و حقوقی جهانگردی در اسلام بحث کرده، ارتباط نزدیکی با بحث ما پیدا میکند. لکن نکته اساسی که تحقیق ما را از آن متمایز میسازد عبارت از این است جهانگردی تنها یک گونه از ارتباطات میانفرهنگی است. ما ضمن بررسی الگوی حاکم بر ارتباطات میانفرهنگی در همه ابعاد آن که شامل جهانگردی هم میشود، به ویژگیهای کلی نظام ارتباطی اسلام نیز خواهیم پرداخت؛ چرا که بررسی الگوی ارتباطات میانفرهنگی بدون توجه به نظام ارتباطی اسلام کامل نخواهد بود.
آثاری که در موضوعات ارتباط با بیگانگان و یا همزیستی و حقوق اقلیتها از نگاه دینی نوشته شدهاند نیز پیشینه این تحقیق بهشمار میروند. در میان اینگونه آثار مجموعه مقالات «دین و همزیستی مسالمتآمیز»،367 «مبانی همزیستی اجتماعی در اسلام»،368 «اسلام و همزیستی مسالمتآمیز»369 اشاره کرد. اثر اخیر از این جهت حائز اهمیت است که راهبردهای همزیستی در ابعاد معرفتی، اخلاقی و سیاسی را در فصول جداگانه به تفصیل بررسی کرده است.
شاید مهمترین اثر در زمینه جهانگردی، کتابی باشد که از سوی بوستان کتاب تحت عنوان «جهانگردی در فقه و تمدن اسلامی» منتشر شده است. این کتاب که از سوی جمعی از نویسندگان به رشته تالیف درآمده است، نگاهی نسبتا جامع به جهانگردی از منظر اسلامی دارد. هفت فصل از این کتاب با عنوانهای «گردشگری در قرآن»، «اصل نخستین در برخورد با غیرمسلمانان»، «بازدید جهانگردان غیر مسلمان از مکان های مقدس»، «زنان و محدودیتهای جهانگردی»، «آمد و شد با جهانگرد غیرمسلمان»، «حقوق گردشگران غیرمسلمان در کشورهای اسلامی»، «نگاهی به جهانگردی در تمدن اسلامی»، «گردشگری در سیره معصومان و ابرار» و «فقیهان جهانگرد» پیوندی نزدیک با رویکرد پژوهش حاضر به ارتباطات میان فرهنگی دارد.
این کتاب مجموعه مقالات است و همین امر سبب شده انسجام کافی در میان فصول وجود نداشته باشد. رویکرد پژوهش، جز در بررسیهای مفهومشناختی، کاملا فقهی است و به دلالتهای فرهنگی بحث توجه نکرده است.
جهانگردی مشترک موسی و خضر ع بهعنوان دو گردشگر ناهمگون تلقی شده به از سختیهای درک متقابل اشاره میشود.370 در صفحاتی از نفی سبیل بهعنوان قاعده حاکم بر روابط مسلمان با غیر مسلمان و از جهانگردی به عنوان بستر ابلاغ دینی371 بحث شده و در صفحاتی به اصول
