
کار ادوارد هال است، بهگونهای که تحقیقات کنونی در این حوزه متاثر از کارهای اوست. او در کارهایش224 به اصولی توجه کرد که هم اکنون نیز در این حوزه مهم شمرده میشود.225 بررسی کارهای انجام شدة هال و تحقیقات کنونی، ارتباط میان کار وی و تحقیقات جاری ارتباطات میانفرهنگی را در موارد ذیل نشان میدهد:
1. مقایسه فرهنگهای ملی بهجای تاکید بر یک فرهنگ
2. حرکت از تحلیل کلان به تحلیل خرد
3. تاکید بر کنش متقابل میان اعضای فرهنگهای گوناگون
4. ارتباطات بهعنوان امری الگویی، آموختنی و قابل تحلیل
5. استفاده از تجربیات میانفرهنگی زندگی واقعی بهعنوان ابزار آموزش
6. استفاده از زبان شناسی توصیفی
7. مخاطبانی وسیع برای تربیت میانفرهنگی226
این نکته نیز حائز اهمیت است که همه انواع ارتباطی که در میان دو فرد از دو فرهنگ متمایز(بهشکل باواسطه یا بیواسطه) صورت میگیرد، مصداق ارتباط ميانفرهنگى است. امروزه ارتباط ميانفرهنگى در شکل بیواسطه آن عمدتا در قالب مهاجرتهای خارجی، سفرهای علمی، اردوهای آموزشی، فرصتهای مطالعاتی، سفرهای تجاری، سفرهای ورزشی، سفرهای تبلیغی، جهانگردی، سفرهای زیارتی، و در شکل باواسطه آن در قالب محصولات فرهنگی (همچون الگوهای تغذیه و پوشش)، برنامههای هنری، کتب داستانی و رمانهای ترجمه شده، استفاده از نظریههای علمی یک دانشمند از طریق متون درسی و آثار ترجمه شده و … صورت میگیرد.
1-6- کنشگران و محملهای ارتباطات میانفرهنگی
ارتباطات میانفرهنگی از طریق عامل انسانی بهشکل با واسطه یا بیواسطه شکل میگیرد. هنگامی که ارتباط بهشکل بیواسطه برقرار شود محمل ارتباط خود انسان است که در پوششها و نقشهای گوناگون زمینههای ارتباط میانفرهنگی را فراهم میکند.227 اما درصورتی که ارتباط میانفرهنگی بهصورت با واسطه شکل گیرد، محمل ارتباط همان کانالی است که ارتباط از طریق آن میسر میگردد. بهعنوان مثال، محصولات مکتوب و تصویریِ228 رسانهای229 یکی از محملهای مهم ارتباطات میانفرهنگی بهشمار میروند.230 «مجاری ارتباطات میانفرهنگی گاه دو طرفه و گاه یکطرفه است. ترجمه متون خارجی، نشر کتاب و مطبوعات و پخش برنامههای تولید شده در فرهنگهای دیگر و انواع واردات و صادرات کالاهای فرهنگی موجب ارتباطات میانفرهنگی از نوع یکطرفة آن میشوند.231 رسانههای مکتوب بهخصوص در قرون گذشته، در قالب نهضت ترجمه از مظاهر اصلی ارتباط میانفرهنگی بوده و آثار فراوانی برجای گذاشته است. «در اولين گامهاي برافراشته شدن بناي تمدنهاي بزرگ، به نهضتي شبيه به جنبش ترجمه برميخوريم كه اولين مرحله براي انتقال و بومي كردن علوم و فنون بوده است .اين نهضت ترجمه از مهمترين مظاهر ارتباطات ميانفرهنگي است».232 «نقطه آغاز جنبش ترجمه ارپا، شبه جزیره ایبری (اسپانیا و پرتغال امروزی) بود؛ همان جایی که بیشترین سابقه ارتباط علمی و عینی و اساسا حضور مسلمانان را در خود داشت. در مورد مترجمین هم اغلب منابع اذعان داشتهاند که پیشگام این راه، مترجمین یهودی233 بودند که از سویی رابطه علمی بیشتر با مسلمانان برقرار کرده بودند و از سویی دیگر در زبان عربی تبحر بیشتری داشتند و در واقع مترجمین یهودی، حلقه رابط دانش مسلمین و دانش مسیحیان بهشمار میرفتند.»234
امروزه از زبانآموزی بهعنوان مهمترین محمل ارتباط میانفرهنگی نام برده میشود. دانشپژوهانی که در دورههای متوالی آموزش زبان شرکت میکنند بهمرور زمان با فرهنگهای بیگانه آشنا میشوند. زبان صرفنظر از محتوایی که حمل میکند، بهعنوان یک رسانه (میانجی) نقش زیادی در انتقال فرهنگ ایفا میکند؛ چرا که «هر زبانی ریشه در فرهنگ یک ملت دارد و مثل آینه اعتقادات، ارزشها، آداب و رسوم آن ملت را منعکس میکند. زبان و فرهنگ بهم وابستهاند توانایی یک فرد در یادگیری زبان بهمیزان زیادی به سطح فهم و یا تسلط او بر فرهنگ وابسته است. یادگیری بهتر زبان در حقیقت با شناخت فرهنگ مقصد ممکن میگردد. بهمنظور تسلط پیدا کردن بر یک زبان، یادگیرنده باید با جزئیات فرهنگ در زبان مقصد آشنا شود و از تفاوتهای فرهنگی بین گروهی موجود بین خود و دیگر ملتها آگاهی داشته باشد و بدین ترتیب بهسمت آفزایش آگاهیهایش که ماورای تفاوتهای فرهنگی است حرکت کند.235 یک فرد باید این توانایی را داشته باشد تا بداند چه موقع کجا و چطور صحبت کند.236»237 «مهمترین واسطه ارتباط پیش از فرم و بستر و زمینه، زبان است.»238
در حقیقت هر کنشگری که قصد تعامل با افرادی در آنسوی فرهنگ خود را داشته باشد، کنشگر ارتباط میانفرهنگی نامیده میشود چه این ارتباط بهشکل مستقیم(چهره بهچهره) صورت گیرد و چه بهشکل غیرمستقیم(از طریق یک رسانه از قبیل کتاب، نامه، تلفن، گفتگوی مجازی و مانند آن). بدین ترتیب مهمترین کنشگران ارتباطات میانفرهنگی بهشرح ذیل خواهد بود:
1-6-1- مهاجران
مهاجرت، شکلی از تحرک جغرافیائی یا مکانی جمعیت است که بین دو واحد جغرافیایی انجام میگیرد.239 قدیمیترین شکل ارتباط میانفرهنگی مهاجرت بوده است؛ مهاجران خارجی از جامعهای به جامعه دیگر بهدلیل اقامت بلندمدت و نیز نزدیکشدن به مخاطبان ارتباطی خود، مهمترین و شاید موثرترین حاملان و کنشگران ارتباطات میانفرهنگی بهشمار میروند.240 امروزه مشاهده میشود که مهاجران در برخی از عرصههای زندگی بهویژه عرصههای عمومیتر، معمولا در چارچوب فرهنگ میزبان عمل میکنند و بهرقیقتر و کمرنگتر شدن عناصر فرهنگ اولیه خود رضایت میدهند؛ گرچه الگوی زیست فرهنگی برحسب موقعیت و شرایط مهاجران متفاوت است. معمولا نسل قدیمی مهاجران که خود مستقیما حامل فرهنگ سرزمین اصلی هستند، نسبت به نسل جدید یا فرزندان مهاجران اولیه که فرهنگ اولیه را بیواسطه تجربه نکردهاند، با اکراه بیشتری به همزیستی و آمیزش فرهنگی تن میدهند.241
1-6-2- جهانگردان
واژه جهانگردی242 به مجموعه مسافرتهایی گفته میشود که بین مبدأ و مقصدی با انگیزههای استراحتی، تفریحی، تفرجی، ورزشی، دیداری، تجاری، فرهنگی و یا گذران اوقات فراغت انجام میگیرد و در آن شخص توریست در مقصد اشتغال و اقامت دائم ندارد.243همایون با استناد به مضمون برخی آیات و با رویکردی فرهنگی، جهانگردی را به: «حرکت انسانها در زمین که منجر به ارتباط میانفرهنگی مستقیم میان آنها می شود.»244
از دير زمان مردمان خردمند براى سيروسفر جايگاه ويژهاى قائل بودهاند و آن را بخشى از زندگى اجتماعى و انسانى خويش مىشمردهاند. در تكاپوى زندگى بهويژه در ابعاد اقتصادى، فرهنگى، سياسى، و تاريخى، سفر و گردشگرى و سيرو جهانگردى داراى نقشى تعيينكننده و سرنوشتساز است. شايد بتوان گفت اكنون گستره و حجمِ رفت وآمد فرامرزيِ انسانها و پيوند مردمانِ كشورها و قارّهها با يكديگر همان اندازه است كه رفت و آمد ميان افراد يك قوم و قبيله در گذشته و نيز همانگونه سهل و آسان. نكته در خور توجه آن كه: چه بسا بههمان اندازه مورد نياز و ضروری براى بشرِ امروز و براى ادامه حيات و زندگيِ انسانهايى كه در اين روزگار مىزيند. برانگيختهشدنِ احساسى در بشرِ متمدن ديده مىشود كه او را به شناخت و آگاهى از فرهنگها، تمدنها، سنّت و آداب ملتها و بازكشف پديدارهاى تاريخيِ نوع و نسل خويش دعوت مىكند. اين احساس، بسان گذشته، در افرادى معيّن و محدود وجود ندارد، بلكه عموم مردمان را بهحركت و گردش درآورده است.
بههر روى، عوامل و انگيزههاى گونهگون دست بهدست هم داده و گردشگرى را بهصورتى فراگير مورد نياز بشر امروز درآورده است، تا جايى كه هم اكنون بهعنوان يك صنعت درخور و سودمند شناخته مىشود. 245 جهانگردی امروز یکی از پررونقترین صنایع(کارهای) جهان بهشمار میرود. اکنون مردم تمام کشورهای جهان از مسافرتهای هوایی همچون وسیلهای برای کشف فرهنگهای دیگر استفاده میکنند. یکی از دستاوردهای این فرصتها و امکانات مسافرتی این است که مردم با فرهنگهایی روبهرو میشوند که گاهی عجیب و حتی اسرارآمیز بهنظر میرسد. اکنون منشاء این تفاوتها بسیار فراتر از موارد مربوط به وسایل لازم برای خوراک، پوشاک سنتی و شیوة مسافرت است. نقطهنظرات فرهنگی مختلف برای ادراک زمان و مکان و رفتار با بانوان و افراد مسنتر، شیوهها و وسایل انجام کسب و کار و حتی کشف و دریافت معنی حقیقت در معرض دید افراد قرار میگیرد.246 بهطور کلی تاثیر اجتماعی- فرهنگی مستقیمی در جهانگردی وجود دارد که از برخورد میان میزبان و جهانگردان بهوجود آمده است.247 این تاثیرات همواره مثبت و سودمند نیستند. در بسیاری موارد، اقتصاد جهانگردی ابزار نیرومندی در جهت نابودی روابط اجتماعی سنتی و معرفی الگوهای اجتماعی کشورهای صنعتی بوده است. بههمین دلیل است که برخی به جهانگردان بهعنوان یکی از ابزارهای نیرومند سلطه و استعمار مینگرند. درجهانگردی بینالمللی در نتیجه حضور جهانگردان نمایش مصرفگرایی از خارجیان که الگوی مصرفی کشورهای صنعتی را انتقال میدهند تقویت میشود. این الگوها ممکن است تاثیرات شدیدی بهجای گذارند. اول به ایندلیل که تاحدودی به هویت ملی و بومی تجاوز میکنند و آن را از میان میبرند و دوم، آنها تصویر تعریفشدهای از کشورهای صنعتی، طبقات خاصی از اجتماع، نوع خاصی از رفتار و بهخصوص فقط حوادث حاشیهای زندگی مردم این کشورها را معرفی میکنند.248
درعین حال، جهانگردی و سیر و سفرها بهترین فرصت برای ارتباط میانفرهنگی است. گروهی از آیات قرآن صریحا و با استفاده از صیغه امر به انسانها فرمان میدهد تا به حرکت در زمین بپردازند.249 گروهی دیگر آیاتی هستند که بهشکل استفهامی به نکوهش کسانی پرداخته است که از این امر مهم سرباز میزنند.250 و از همین منظر جهانگردی از نگاه اسلامی بیشتر یک مقوله فرهنگی است تا امری اقتصادی.
1-6-3- مبلغان
درگذشته، مناسبترین روش شناخت آداب و رسوم ادیان و مناسک و عقاید آنان، گفتگو و تعامل چهره به چهره بود و این مهم میسر نمی شد مگر آن که روحانیان و پیروان این ادیان به سرزمینهای یکدیگر سفر و از نزدیک باهم ملاقات می کردند.251 همانطور که پیامبر اسلام از طریق فرستادن مبلغان خود بهطور غیرمستقیم با مردم ارتباط برقرار میکرد و آنها را به اسلام دعوت میکرد. شاید بتوان اولین مبلغان اسلام را گروهی از مسلمانان دانست که به حبشه هجرت کردند. این هجرت ضمن آنکه باعث حفظ عقاید و تامین آزادی این گروه مهاجر شد، زمینه گسترش اسلام را در خارج از شبهجزیره عربستان فراهم آورد. استدلالهای جعفربن ابیطالب نماینده مسلمانان در مورد اسلام و آشنا کردن پادشاه حبشه با مبانی این دین، باعث تمایل وی به اسلام و شکست و ناکامی قریش گردید و زمینه گسترش اسلام در خارج از عربستان را فراهم کرد.252 اما به مرور زمان که جوامع پیچیدهتر میشوند و تقسیم کار ضرورت پیدا میکند، تبلیغ نیز به یک امر حرفهای تبدیل میگردد.
وظیفه تبلیغ، یعنی رساندن دین، هم وظیفهای عام است253 و هم به حکم لزوم تخصص و تقسیم کار، یک طبقه خاص باید آن را به عنوان رشته تخصصی انتخاب کنند. قرآن وظیفه عام را در آیه «كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ»254، و نیز «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»255 و وظیفه خاص را در آیه « وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ»256 بیان کرده است.257 گرچه همه مسلمانان از آنجا که مسلمان هستند، بهطور طبیعی، خواسته یا ناخواسته، مبلغ دینی بهشمار میروند ولی در اینجا منظور کسانی هستند که با هدف تبلیغ و بهعنوان یک کار حرفهای به کشوهای خارجی سفر میکنند. نمونه بارز آن زباندانهاییاند که از سوی بعثه رهبری یا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به سفرهای تبلیغی اعزام میشوند.
سفرهای تبلیغی یکی از شیوههای برقراری ارتباطات میانفرهنگی است که بهصورت هدفمند صورت میگیرد. گسترش تشیع در ایران بیش از همه چیز مرهون مسافرت علمای طراز اول لبنان
