
بههمراه کردار و رفتار مناسب با گفتار و در صورت لزوم جدال نیکو معرفی میکند. در حقیقت، این آیه با نگاهی روانشناسانه به مخاطبان خویش در مقابل گروههای فکری متفاوت، برای هر کدام روشی مناسب با ایشان را پیشنهاد میکند. در ابتدا دعوت با گفتاری حکیمانه همراه با منطق و استدلال، سپس با موعظه نیک را عرضه مینماید؛ زیرا برخی استدلال قوی و برخی دیگر صرفا با موعظه نیک اقناع میشوند. بنابراین شکل دعوت بهتناسب ویژگیهای افراد متفاوت است.
سيرهي پيامبر در برخورد با غيرمسلمانان بويژه اهل كتاب مطابق دستور قرآن بر مبناي تاكيد بر مشتركات است. جعفربن ابیطالب فرستادهی پیامبر به حبشه، در حضور نجاشی آیاتی از سورهی مریم را تلاوت کرد و بر جایگاه معنوی عیسی علیهالسلام و مادرش مریم نزد مسلمانان تاکید کرد797 مشركين مكه بههنگام تنظيم مفاد صلح حديبيه با نگارش اسم پيامبر مخالفت كردند و اعلام كردند خداي يگانه را در جايگاه خدايي و محمد عليهالسلام را به پيامبري قبول ندارند؛ لذا پيامبر به نوشتن «بسمك اللهم» بهجاي «بسمالله الرحمنالرحيم» و نام محمد فرزند عبدالله بهجاي محمد پيامبر خدا اكتفا كرد.798 مطالعهي متن نامههاي پيامبر به هرقل قيصر روم و اسقف مسيحيان نجران نيز نمايانگر پيروي پيامبر از اصل شروع مذاكره بر اساس مباني مشترك است. پيامبر همچنين در بازگشت از سفر طائف در برخورد با عداس و هنگامي كه متوجه شد وي از اهالي نينواست از يونس پيامبر و اشتراكات دعوت انبياء سخن گفت.799
انگیزه دعوت به توحید چنان مهم است که امام رضا علیهالسلام معمولا خود بهسمت مکان مناظره حرکت میکردند. مأمون از امام سوال کرد که ایشان خواهد آمد یا مامون و پیروان ادیان نزد ایشان بروند، امام پاسخ دادند: «انشاء الله خودم خواهم آمد».800 امام همچنین از فن جدل و استدلال علمی و مقایسه در مناظرات بهره میگرفت. امام بر انجیل تسلط کامل داشت و از روی بخشهایی از آن برای جاثلیق بزرگ مسیحیان که برای مذاکره نزد آن حضرت آمده بود خواند.801 امام رضا به جاثلیق بزرگ نصارا گفت: «ای مرد مسیحی اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم میپذیری»؟ جاثلیق گفت: «آیا میتوانم آن چه را که انجیل فرموده رد کنم»؟ و حضرت با استناد به انجیل شروع به صحبت کرد.802
كسانی كه مورد خطاب قرآن و معصومین علیهمالسلام قرار گرفتهاند و اسلام با آنها به گفت وگو و مفاهمه نشسته است، پیش از آن كه كافر و مشرك تلقی شوند انسان هستند و خارج از حوزه كفر و شرك، از وجوه و مشتركات انسانی فراوانی برخوردارند. گفت وگوی قرآنی با آنان نیز، با توجه بههمین همبستگیها و وجوه مشترك است. در اسلام، پیامهای هدایتی و آموزههای قرآن، متوجه همه انسانهاست، نه ویژهی گروه یا قوم خاصی. رهنمودها و عملكرد معصومان(ع) و توصیههای قرآن نشانگر آن است كه آنان، همواره در تلاش بودهاند كه از مخاطبان خود انسان بسازند. ائمه(ع) در گزینشها بدون توجه به نسب و قبیله و قومیت افراد، ملاك را تقوی و انسانیت آنـان قرار میدادند.
محسنیانراد پروژه سنگین هنجارها در سه کتاب مقدس را با هدف استخراج هنجارهای مشترک سه کتاب آسمانی تورات، انجیل و قرآن با روش تحلیل محتوای عمقی انجام داده است. به عنوان مثال، طبق تحقیق وی ده فرمان تورات برای حضرت موسی ع به عبارتهایی در انجیل و قرآن کریم نیز آمده است. محسنیانراد بر این باور است که گفتگوی میان مردم درباره دین یک دیگر که میتوانسته یکی از مهمترین حوزههای «ارتباطات میانفرهنگی» باشد، هنوز اتفاق نیافتاده و بهجای آن گفتگوی روحانیان ادیان مختلف با یکدیگر انجام شده است. محسنیان مانع عمده را در عدم همفهمی ناشی از فقدان زبان مشترک در میان پیروان ادیان مختلف جستجو میکند و بر این باور است که این وضع دیری نخواهد پایید و ظرف چند دهه آینده، با ورود به «بازار پیام» و با توسعه هوش مصنوعی و کشف روشهای ذخیرهسازی اطلاعات انبوه در فضاهای میکروسکوپی و حل مسأله درک زبانهای مختلف، تحولی در حوزه ارتباطات میانفرهنگی در حوزه دین به وقوع خواهد پیوست.803 محسنیان به فهم عامیانه یا «فهم ساده متن» از دین و گفتگوی بدون انگیزههای رقابتی بها میدهد.804
7-1-1-2-1- دعوت به مشترکات مصداقی از مجادله احسن
طبق تفسیر علامه طباطبائی ذیل آیه 46 عنکبوت، دعوت به مشترکات مصداقی از مجادله به احسن بهشمار میرود: «اینک در این آیه کیفیت دعوت را بیان میکند و از مجادله با اهل کتاب نهی میکند مگر به طریقی که بهترین مجادله باشد. مجادله وقتی نیکو بهشمار میرود که با درشتخویی و طعنه و اهانت همراه نباشد، پس یکی از خوبیهای مجاله این است که: با نرمی وسازش همراه باشد، و خصم را متأذی نکند که در اینصورت مجادله دارای حسن و نیکی است، یکی دیگر این که شخص مجادلهکننده از نظر فکر با طرفش نزدیک باشد، به این معنا که هر دو علاقهمند به روشن شدن حق باشند، و در نتیجه هر دو با کمک یکدیگر حق را روشن سازند و لجاجت و عناد بهخرج ندهند، پس وقتی این شرط با شرط اول جمع شد، حسن و نیکویی مجادله دو برابر میشود، آنوقت است که میتوان گفت این مجادله از بهترین مجادلههاست و بههمین دلیل جهت وقتی مومنین را نهی میکند از مجادله با اهل کتاب، مگر آن مجادله که احسن و بهترین طرق مجادله باشد، از اهل کتاب جمعی را استثنا میکند و میفرماید مگر آن عده از اهل کتاب را که ستم کردند و مراد از ستم به قرینه سیاق این است که: آن اهل کتاب که شما میخواهید با او مجادله کنید معاند نباشد و نرمی و ملاطفت در سخن را حمل بر ذلت و خواری نکند که در اینصورت مجادله به طریق احسن نیز فایدهای بهحال آنان ندارد چون هرچه بشتر نرمی به خرج دهی، او خیال میکند این نرمی از بیچارگی و ضعف توست و یا میپندارد که میخواهی با این خلق خوشت او را به دام بیندازی، و از راه حقش به راه باطل ببری. این قسم افراد ظالمند که مجادله هر قدر هم احسن باشد سودی نخواهد بخشید. و نیز به همین جهت است که دنبال کلام مسأله نزدیکشدن با ایشان را بیان کرد، که چطور با اهل کتاب نزدیک شوید که هم شما و هم ایشان در روشن کردن حق هماهنگ شوید و طرف بحث شما نیز مانند خود شما علاقهمند به روشن شدن حق شود و آن این است که نخست به ایشان بگویید: «آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» ما هم به آنچه به ما نازل شده ایمان داریم و هم به آنچه به شما نازل شده، و ما معتقدیم که معبود ما و شما یکی است و ما تسلیم آن معبودیم.»805
7-1-1-2-2- موعودگرایی مصداقی از امر مشترک میاندینی
مسأله عقیده به ظهور مصلحى جهانى در پایان دنیا امرى عمومى و همگانى است، و اختصاص بههیچ قوم و ملّتى ندارد. سر منشأ این اعتقاد کهن و ریشهدار، علاوه بر اشتیاق درونى و میل باطنى هر انسان ـ که بهطور طبیعى خواهان حکومت حقّ و عدل، و برقرارى نظام صلح و امنیّت در سرتاسر جهان است ـ نویدهاى پیامبران الهى در طول تاریخ بشر به مردم مؤمن و آزادىخواه جهان است. تمام پیامبران بزرگ الهى در دوران مأموریّت الهى خود بهعنوان جزیى از رسالت خویش به مردم وعده دادهاند که در پایان روزگار، یک مصلح بزرگ جهانى ظهور خواهد نمود و مردمان جهان را از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات خواهد داد و فساد، بىدینى و بىعدالتى را در تمام جهان ریشهکن ساخته و سراسر جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت. سیرى کوتاه در افکار و عقاید ملل مختلف جهان مانند مصر باستان، هند، چین، ایران و یونان و نگرش به افسانههاى دیگر اقوام مختلف بشرى، این حقیقت را بهخوبى روشن و مسلّم مىسازد که همه اقوام مختلف جهان در عین داشتن اختلاف آرا، عقاید و اندیشه، در انتظار مصلح موعود جهانى بهسر مىبرند.
«اصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمانهاست. ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را، در نهایتِ زمانه دارند. آنها هم در یک بخ از قضیه، مطلب را درست فهمیدهاند؛ اما در بخش اصلی قضیه، که معرفت به شخص منجی است، دچار نقصِ معرفتند. شیعه، با خبرِ مسلم و قطعیِ خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد میشناسد».806 «موعود آخرالزمان، به تایید اغلب ادیان و مذاهب توحید (و حتی بشری)، خواهد آمد تا اوضاع در هم ریخته و مناسبات سر تا پا ظلم حاکم بر بشریت در عرصه فرهنگ، اقتصاد، حقوق و حاکمیت را بهنحوی کاملا انقلابی و غیرعادی اصلاح کند».807
هانس اِکو، کشیش سوئدی پیرو مذهب پروتستان، در پاسخ به اختلافات و اشتراکات اسلام و مسیحیت میگوید: «موضوع منجی در نگاه اسلام و مسیحیت دارای وجوه اشتراک و افتراق بسیاری است. وجه اشتراک این دیدگاه انتظار برای ظهور فردی است که بشریت را به ارزوهای دیرین خود میرساند. تجلی عدالت، جامعه آرمانی، نجات انسانها از ظلم و فقر و تاریکی و نوید زندگی روشن و آرام بزرگترین بشارت اعتقاد به مهدویت است. بشر امروز گرفتار ناکامیها و رنجهای بسیاری است و مفهومی چون ظهور منجی میتواند چشماندازی روشن را پیش رویش بگشاید و از رنجها و تنهاییها و ناکامیهایش بکاهد. این مفهوم مشترک، که در همه ادیان وجود دارد، امیدی است روشن و شیرین، برای همه ادیان و پیروان آنها».808
7-1-1-2-3- اقتدای حضرت مسیح به ولیعصر عج
حضرت عیسی به تصریح قرآن کریم از دنیا نرفته است و هنوز زنده است. خداوند او را را به آسمانها برده است.
«گفتهی ايشان كه ما مسيح عيسىبن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعا در مورد آن دچار شك شدهاند و هيچ علمى بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروى مىكنند و يقينا او را نكشتند؛ بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است؛ و از اهل كتاب كسى نيست مگر آنكه پيش از مرگ خود حتما به او ايمان مىآورد و روز قيامت [عيسى نيز] بر آنان شاهد خواهد بود.»809
حضرت عیسی ع قبل از فوتش نزول میکند. چنان که در بعضی از روایات آمده است حضرت عیسی ع در آخرالزمان از آسمان می آید و یهود و نصارا در آن روز به وی ایمان میآورند.810 نزول حضرت عیسی ع در زمان ظهور حضرت ولی عصر عج خواهد بود و بر آن حضرت اقتدا خواهد کرد.811 و این مهم حاکی از آن است که گرایش ادیان توحیدی مسیر وحدت و یگانگی را طی میکند. «عقل و فطرت و وجدانهای بیدار و تجارب بشری نیز این معنا را تایید مینماید که سمت و سوی کاروان بشری به سوی حکومت واحد جهانی عدالتخواه و عدالتپرور اخلاقی است.»812
7-1-1-3- دعوت به فطرت
ارتباطات، خود پديدهاي فطري است. انسان بر اساس فطرت813 خويش به برقراري ارتباط با موجودات عالم گرايش دارد. سرّ فطري بودن ارتباطات، گرايش انسان به بروز درونيات خويش و بيان داشتههاي خود است. ازاينرو، پيدايش «زبان»، که رکن اساسي ارتباطات است، را بايد پديدهاي فطري برشمرد. البته زبان، يکي از مظاهر اين گرايش فطري است و اين مسئله معنايي گستردهتر از صرف الفاظ دارد: «از جمله معشوقات (فطري)، اظهار و بيان معاني و کمال نهفته در باطن است. بههمين دليل، کلام، به اين نام خوانده شده است و آن را بهوجود لفظ مشروط نساختهاند».814
مفاهمه، شرط برقراري ارتباط است. اگر دو انسان نتوانند زبان يکديگر را بفهمند، ارتباطي شکل نخواهد گرفت. زبان مبتني بر الفاظ، ناظر به »طبيعت» انسان است. بنابراين، بهشدت وابسته بهشرايط زماني و مکاني متغير است و از آن نميتوان انتظار فراهمکردن بستر مفاهمه و ارتباط کامل انسانها را داشت. انسانها و جوامع، براي پاسخ به اين نياز فطري خود، بايد مجهز به زبان ديگري باشند که از فراگيري کامل در تمام زمانها و مکانها برخوردار باشد.815 فطرت، زبان ثابت، همگاني و هميشگي انسانهاست.816 اين زبان، برخلاف زبانهاي اقوام و ملل مختلف، اعتباري و قراردادي نيست، بلكه سرماية تکويني انسانهاست که هيچکس نميتواند دلالتهاي معنايي آن را تغيير دهد. زبان فطرت، بدون نياز به
