
بیشتر به آموزشگاهها و کتابخانهها برده شدهاند. همچنین از کتابخانه سیار در مراکز یا انجمنهای محلی، معابد بودایی، مراکز نگهداری کودکان، خانه ها، نمایشگاههای کتاب، نمایشگاههای تجاری، رستورآنها و بازارها نیز استفاده شده است. قصهگویی، نمایش، نقاشی و شعرخوانی بخش مهمی از فعالیتهای این طرح را دربر میگیرد. در سال ۱۹۸۱/۱۳۶۰ش. “دفتر هیات ملی آموزش دبستان” کشور تایلند طرح و ایده کتابخانه سیار را پذیرفت و بیشتر دبستآنهای این کشور از برنامه جعبه کتاب یا کتابخانه سیار بهرهمند شدند. اعلام جایزه گسترش خواندن آساهی IBBY – Asahi با بدترین توفانی که تا آن هنگام در تایلند رخداده بود، هم زمان شد. مسئولین طرح بیدرنگ تصمیم گرفتند مبلغ جایزه را برای تهیه و توزیع کتابخانه سیار برای بهرهگیری در آموزشگاههای روستایی استآنهای “سورات تهانی” و “ناکورن ستامارات” که در این رویداد طبیعی ویران شده بودند، به کار ببرند. طرح کتابخانه سیار تایلند به عنوان طرحی بین المللی و موفق شناخته شده است و کشورهای دیگری همچون لائوس، ویتنام، لبنان و مصر که نیازهای همسانی به گسترش خواندن داشتهاند، این طرح را اجرا کردهاند.
دستاورد مثبت اهدای جایزه ترویج خواندن آساهی IBBY به کشور تایلند، پشتیبانی دانشگاه سرینا کارین ویروت از خانم سامبون سینگ کامافان برای راهاندازی رشته دانشگاهی ادبیات کودکان را فراهم ساخت. در نتیجه از سال ۱۹۹۷/۱۳۷۶ش. هر ساله ۲۵ دانشجو در این رشته نامنویسی کردهاند و دانشآموختگان این رشته به آموزگاری، نویسندگی، تصویرگری، ترجمه، ویراستاری، نشر کتاب، کتابداری، کتاب فروشی، قصه گویی و نیز برخی به هماهنگی برنامه کودکان در رسانههای گروهی پرداختهاند (پایگاه ترویج کتابک، 1388).
“طرح کتابخانه سیار، متعادل کردن فضای جنگ و صلح “
طرح “کتابخانهی سیار” مربوط به موسسهی مطالعات زنان در جهان عرب است که به گروههای محروم در کشور جنگ زده لبنان خدمات کتابخآنهای ارائه میکند. این طرح در پی تبادل نظر بینالمللی و با پشتیبانی IBBY به اجرا در آمده است. فکر ایجاد این کتابخانه از یک طرح موفق کتابخانهی سیار در تایلند گرفته شده است که درسال ۱۹۸۹برندهی جایزهی ترویج خواندن آساهی شد. در دوران جنگ در لبنان، مسئولان موسسهی مطالعات زنان در جهان عرب با مدیریت خانم جولیندا ابوذر استاد روان شناسی کودک در کالج دانشگاه بیروت (که اکنون دانشگاه امریکایی بیروت نامیده میشود) کتابخانهی سیار را به پناهگاهها بردند تا با کودکان کتاب بخوانند.
دردوران صلح نیز بیش از ۷۵ کتابخانهی سیار (که جعبه ای است ساخته شده از چوب که روی چرخ قرار گرفته است و در هر یک نزدیک به ۱۲۰کتاب جا میگیرد) در اردوگاههای پناهندگان، بیمارستآنهای کودکانی که بیماریهای درمان ناپذیر دارند، مراکز کودکان معلول، مراکز نگهداری کودکان بیسرپرست و بزهکار خدمات کتابخانه ای ارائه میدهد. کتابخانه های سیار همچنین به مناطق دورافتادهی روستایی که مواد خواندنی بسیار اندکی دارند نیز میرود. کودکان لبنان که در فضای جنگ زده بزرگ میشوند سال هاست با تهاجم و خشونت درگیرند. موسسهی مطالعات زنان در جهان عرب با درنظر داشتن این واقعیت که جنگ و خشونت به پدیدهای معمول در زندگی مردم این منطقه در آمده است، تلاش میکند که با برنامههای کتابخوانی، معیارهای انسانی و ارزشهای اجتماعی را در میان نسل جوان ترویج کند. موسسهی مطالعات زنان عرب در سال ۱۹۹۴ جایزهی ترویج خواندن را به خاطرفعالیتهایی که در پی میآید از آن خود کرد: تشویق گسترده کودکان به خواندن، تشکیل کتابخانه درمناطق دور افتاده، شناساندن جایگاه کتاب و خواندن برای کودکان در جامعه به ویژه برای والدین و چاپ کتابهایی با کیفیت بالا به زبان عربی که خواندن آنها سبب لذت کودکان میشود (اشرفی،1388).
“طرح خواندن شادی بخش است!”
“بانکودل لیبرو” سازمانی غیر دولتی است که در سال ۱۹۸۸ با اجرای پروژه “خواندن شادی بخش است”، جایزه ی آساهی را از آن خود کرد. بانکودل لیبرو “از سال ۱۹۶۰ در زمینهی ترویج خواندن و کتابهای کودکان در ونزويلا فعالیت میکند. بانکودل لیبرو سازمانی حرفهای و دارای تجربههای گوناگونی در گسترهی ترویج خواندن و کتاب است واز این راه مشارکت موثری در نو کردن شیوههای آموزشی در ونزوئلا داشته است. این سازمان در طول سالهای گذشته به شبکههایی از کتابخانههای آموزشگاهی و عمومی خدمات داده است. این خدمات شامل برنامههای آموزشی برای آموزگاران و کتابداران و تدوین برنامهای برای انتخاب کتاب برای کودکان بوده است. همچنین با تشکیل “مرکز اسناد” به عنوان هسته ی مرکزی سازمان خود، یک شبکهی بین المللی از مراکز اسناد تخصصی ادبیات کودکان به وجود آورده است که بسیاری ازآنها، شاخههای ملی IBBY در امریکای لاتین هستند. این سازمان “مرکز مطالعات و ترویج ادبیات کودکان” و یک کتاب فروشی ویژه کودکان را نیز بنیاد نهاده است. به دنبال فعالیتهای بانکودل لیبرو، تجربههای مربوط به کار کتابخانهها به “کتابخانهی ملی” و وزارت آموزش وپرورش ونزوئلا منتقل شدند تا از توان سازمآنهای ملی برای ارائه و گسترش این خدمات در سراسر کشور استفاده شود. بانکودل لیبرو با همکاری تنگاتنگ با بخش خصوصی صنعتی و سازمان های دولتی، سیاست کاری خود را در زمینهی توسعهی خدمات به بخش های مختلف جمعیت شهری و روستایی ادامه داده است. این سازمان در سال ۱۹۹۹ طرحی به نام “بخوان تا زنده بمانی” اجرا کرد که در آن از روش کتاب درمانی برای مقابله با آسیب های دوران های بحران استفاده میشود، مانند آسیبهایی که مردم و نزوئلا در آن سال به خاطر سیلهای خانمان برانداز تحمل کردند.
اهدای جایزهی “خورشید تابان / جایزه آساهی” در سال ۱۹۸۸سبب شد بانکودل لیبرو بتواند طرحها و تجربههای مربوط به خدمات کتابخآنهای را گستردهتر ادامه دهد. در این طرح بیست و دو کتابخانه سیار به صورت آزمایشی راه اندازی شد. این کتابخانهها برای مدارس روستایی، و مناطق دور دست در نظر گرفته شده بود و شامل مجموعهی کوچکی کتاب در یک جعبه بود که آموزگار میتوانست هر روز آن را به کلاس ببرد. این طرح ۱۳مدرسه روستایی در استآنهای لارا، بولیوار، میراندا و آراگوا را نیز دربرگرفت. طرح دیگری که به برکت این جایزه راه اندازی شد، طرح آموزشی آموزگاران مدارس روستایی برای ارائهی خدمات کتابخآنهای بود. ۴۹ آموزگار و ۱۰ مدیر در ۹ مدرسهی روستایی در استان بولیوار در زمینهی کار کتابخانهی روستایی آموزش دیدند. پس از این آموزش، بیش از ۱۰۰ شرکت کننده در ۶ کارگاه آموزشی مختلف که در مورد شیوهی انتخاب کتاب کودک تشکیل شده بود، شرکت کردند (اشرفی، 1388).
” خواندن چه لذت بخش است!”
پروژه “خواندن چه لذت بخش است” از سوی “بنیاد ترویج خواندن” که سازمانی غیرانتفاعی در کلمبیاست از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ با پشتیبانی دولت کلمبیا به اجرا درآمد و جایزه آساهی را در سال ۱۹۹۵از آن خود کرد. هدف این پروژه، تشکیل شبکهی کتابخانههای روستایی و کتابخانههای سیار در ۱۲۰۰ منطقه ی محروم و دور افتادهی کشور بوده است. این پروژه هر سه ماه یکبار، مواد خواندنی مناسبی را در ۴۲۰ هزار مدرسهی دولتی که فرزندان خانوادههای کم درآمد در آنها تحصیل میکردند، پخش کرد. ازدیگر فعالیت های این پروژه برگزاری کارگاههای آموزشی برای پدر و مادران، آموزگاران و کتابداران بود. آموزگاران مدارس با شرکت در کارگاههای آموزشی که بنیاد ترویج خواندن برگزار میکرد و با استفاده از کتابهای راهنما تشویق میشدند تا باشگاههای کتاب مدارس را به شیوهی موثری اداره کنند (پایگاه ترویج کتابک، 1388).
“طرح خواندن برای همه”
طرح خواندن برای همه از سوی “مرکز ملی خواندن برای همه” درسال ۱۹۷۷ در مالی آغاز به کارکرد و تا سال ۲۰۰۱ به شکل مرکز خدمات رسانی کتابخآنهای گسترش یافت. این خدمات در قالب شبکهای از ۶۴ کتابخانهی عمومی برای همهی گروههای سنی است که تمام بخشهای این کشور فرانسه زبان آفریقایی را پوشش میدهد. بیشترکتابخانههای این طرح در جوامع دورافتادهی روستایی قرار دارد که دسترسی به آنها با وسایل ارتباط جمعی مدرن مشکل است. مالی یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست، تقریباً ادبیات ملی چاپ شده ندارد. در این کشورتنها چند کتاب فروشی وجود دارد وکتاب بسیار گران است. اعضای طرح خواندن برای همه ازهمان آغاز کار پیبردند که ترویج خواندن را باید با کودکان و نوجوانان شروع کرد. از این رو نزدیک به یک سوم از ۲۵۰۰ تا ۴۰۰۰ جلد کتاب این طرح را کتابهای کودکان تشکیل میدهد. کتابداران محلی که در ضمن کار آموزش دیدهاند، به ترویجخواندن در میان کودکان و خانوادهی آن ها میپردازند و فعالیتای گوناگونی در ارتباط با کتاب برای کودکان و جوانان ترتیب میدهند، مانند قصهگویی، نمایش و بازی. افزون براین از سال ۱۹۸۵ کتابداران مجلهای با عنوان “کودکان اول” منتشر میکنند که این یک کار مشارکتی است. در این نشریه شعرهای کودکان وبزرگسالان منتشر میشود و کتابداران به ضبط و حفظ ادبیات شفاهی و سنتی میپردازند. این طرح در سال ۱۹۹۲موفق به دریافت جایزهی آساهی شد. با توجه به این که بیشترکتابخانههای این طرح در مناطق بدون برق قرار دارند، “مرکز ملی خواندن برای همه” تصمیم گرفت پول جایزه ی آساهی را برای درست کردن یک پایگاه اطلاعاتی از طریق کامپیوترهای قابل حمل و نقل هزینه کند. از این راه مجموعهی کتابها را ثبت و اطلاعات را به روز کرد. فعالیتهای دیگری که اعضای طرح مایلاند انجام دهند، برقرسانی به کتابخانهها هنگام شب با انرژی خورشیدی است. طرح خواندن برای همه، در زمانی کوتاه و کار زیاد توانست شبکهای توانا و کارآمد از کتابخانهها درست کند که تأکید اصلی کار آنها بر ترویج خواندن است. اهداف “مرکز ملی خواندن برای همه” برای افزایش شمار کتابهای کودکان در مجموعهها، تلاش برای چاپ کتاب کودکان و ضبط و حفظ مطالب به زبآنهای محلی مالی میتواند الگوی خوبی برای کشورهای در حال توسعه باشد (پایگاه ترویج کتابک، 1388).
“طرح کتابخانه برای کودکان فقیر”
طرح کتابخانهی کودک وابسته به “جامعهی نویسندگان و تصویرگران کودک”28 در هندوستان در سال ۱۹۸۳ آغاز به کار کرد. زنده یاد شری شانکار پیلای بنیادگذار این انجمن و صندوق کتابهای کودکان دردهلی نو بوده است. اعضای این انجمن نخست داوطلبانه ۹ کتابخانه در خانههای خود درست کردند. اعضا کتابها را میخریدند یا از ناشران هدیه میگرفتند. این طرح رفته رفته گسترش پیدا کرد تا این که یک “انبار کتاب” در دهلی نو بنیاد نهاده شد. بدین ترتیب برای داوطلبانی که در دیگر مناطق کشور در شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها کتابخانه تاسیس میکردند، کتاب فرستاده میشد. به هر کتابدار داوطلب کیفی با ۱۵۰ تا ۲۰۰ عنوان کتاب، یک تخته، یک دفتر ثبت و تقویم برای کودکان داده میشد. به کودکان تهیدست ماهیانه حق عضویت اندکی پرداخت میشد تا آن ها تشویق شوند در فعالیتهای مختلفیکه در کتابخانه انجام میشود شرکت کنند، مانند قصه گویی، داستانخوانی، مسابقه کتابخوانی، بازیهای چیستانی، نقاشی، نمایش و دیدار با نویسندگان وتصویرگران. همراه با گرفتن کتاب، خوانندگان جوان یک تقویم و یک کارت دریافت میکردند واز آنها خواسته میشد نظرشان را دربارهی کتابهایی که خواندهاند روی کارت بنویسند. آنها باید نویسنده، تصویرگر و ناشر مورد علاقهی خود را برای جوایز دو سالانهی گزیدهی کودکان که از سوی “جامعهی نویسندگان و تصویرگران کودک” برگزار میشود، انتخاب کنند. “جامعهی نویسندگان و تصویرگران کودک” همچنین کتابهای توصیه شدهی کتابداران را به عنوان جایزه به کودکان خواننده هدیه میکرد. تشکیل کارگاههای آموزشی و دادن جایزه به کتابداران داوطلب نیز بخش مهمی از اجرای طرح بود. این طرح در سال ۱۹۹۱ جایزهی آساهی را به خود اختصاص داد. “جامعهی نویسندگان و تصویرگران کودک” با دریافت این جایزه نقدی توانست کتابهای بیشتری بخرد و کتابخانههای جدیدی برای
