
د شوهری نیز نه با طبیعت انحصار طلبی مرد سازگار است نه با اصل اطمینان پدری در تناسل و نه با طبیعت زن؛ پس تنها تعدد زوجات است که این مشکلات را ندارد، هرچند که تعدد زوجات نیز برای موارد استثنایی تجویز شدهاست و نه به عنوان قانون کلی و ابدی. برای پیدایش تعدد زوجات عوامل مختلفی توسط نویسندگان متعدد ذکر شدهاست که از آن جمله میتوان به عوامل جغرافیایی، طبیعی، شخصی، اقتصادی و اجتماعی اشاره کرد.
مبحث اوّل: پیشینهی تاریخی تعدد زوجات
برخلاف نظریات شایع و معمول که تمدن و فرهنگ اسلامی را بانی تعدد زوجات میداند، باید گفت که قبل از ظهور اسلام در بسیاری از جوامع تعدد زوجات و در برخی مواقع چند شوهری نیز وجود داشته است. اصل تعدد زوجات، اساس تشکیل خانواده ایرانی را در زمان ساسانیان تشکیل می دادهاست. در اسناد یونانی نیز دیده میشود که مردی چند صد زن داشت.
گفتار اول: پیشینهی تاریخی تعدد زوجات قبل از دین مبین اسلام
حال نوبت به طرح این مسأله میرسد که تعدد زوجات قبل از ظهور اسلام بیشتر در میان چه اقوامی مرسوم بوده و با توجه به سیل عظیم انتقاد اروپاییان از قانون تعدد زوجات که آن را ره آورد اسلام برای مشرق زمین میدانند، موضوع ادیانی چون یهود و مسیح نسبت به این مسأله چه بود؟ آیا تعدد زوجات در این ادیان هم مورد پذیرش واقع شد یا تنها اسلام است که از آن استقبال کردهاست؟
همانطور که ازدواج و تشکیل خانواده از آغاز زندگی بشر وجود داشته، اشکال مختلف زندگی زناشویی نیز در میان بشر اولیه به چشم میخورد. در این میان تعدد زوجات به دلیل امتیازاتی که بر سایر فرم های زناشویی دارد، همواره مورد توجه انسان قرار گرفته و تا به امروز تداوم یافته است. تعدد زوجات خود به دو شکل رسمی و غیررسمی صورت میگرفت و از نظر عدد، طبق آداب و رسوم مختلف، متنوع بود. در شکل رسمی؛ یعنی هنگامی که صورت قانونی به خود میگرفت، هر مردی چند همسر برای خود انتخاب میکرد و وظایف و تعهدات خود در رابطه با همسران را با توجه به قانون جامعه خود میپذیرفت، هرچند که اغلب قانون به نفع مرد بود و حقوق زنان به دست فراموشی سپرده میشد، چرا که بسیاری از اقوام، زن را در شمار حیوانات یا اگر لطفی شامل حال وی میشد، او را همچون برده و کنیز میخواندند نه این که او را به عنوان یک انسان همانند مرد بنگرند. تعدد زوجات غیررسمی نیز به شکل رفیقه و معشوقهگیری در برخی ملل به وفور مشاهده میشود. در روم قدیم تعدد زوجات بیشتر به شکل معشوقهگیری مرسوم بود و از افتخارات مرد رومی این بود که معشوقههای زیادی داشتهباشد.12
تشکیل حرمسراها که در اکثر نظامهای پادشاهی و امپراطوری دیدهمیشود، نمونه بارز تعدد زوجات است. به گفتهی «منتسکیو»، پادشاه مراکش در حرمسرای خود همسری از تمام نژادهای سفید، سیاه و زرد داشت. مادها، بابلیها، آشوریها، هندوها و چینیها را میتوان به شمار ملتهایی که تعدد زوجات در آنها مرسوم بود افزود. گاهی اوقات تعدد زوجات علاوه بر رسمی بودن، دارای شروط خاصی بود که عدم رعایت آن شرط منجر به لغو آن میشد؛ برای مثال در قانون «مالدیو» گرفتن سه زن جایز اما مستلزم رعایت عدالت در رفتار با آنها بود13. ایران نیز که زمانهای قدیم یک امپراطوری قوی بوده، از این امر مستثنی نیست و طبق مدارک و منابع موجود در ایران، تعدد زوجات در کنار ازدواجهای خانوادگی که در میان بعضی از فرمانروایان ایران مرسوم بود، جایز و رایج، اما دائر بر مدار تمکن و قدرت مالی مرد بوده و تعداد همسرانشان بسته به توان مالی آنها متغییر بود، ولی افرادی که در فقر و فلاکت زندگی میکردند به یک زن اکتفا میکردند. اگر به عقب برگردیم و گذشته ایران را مرور کنیم، لازم است به اقوامی که قبل از آریاییها در ایران سکونت داشتند هم سری بزنیم و ببینیم آیا تعدد زوجات در میان آنها هم به این شیوههایی که گفتیم وجود داشته یا خیر؟
آنچه از تاریخ این اقوام بدست آمده این است که قبل از آریاییها تعدد زوجات مرسوم نبوده بلکه به دلیل رواج مادر سالاری در میان این اقوام، تک زنه بودن مرسوم میباشد. اما ایرانیانی که در اواخر هزارهی دوم در فلات ایران زندگی میکردند چند زن میگرفتند14. هرچه جلوتر میآئیم، رواج تعدد زوجات در ایران بیشتر به چشم می خورد؛ برای مثال در عصر ساسانیان که معاصر با ظهور اسلام در عربستان است، مردان علاوه بر چند زن عقدی، زنان غیرعقدی زیادی داشتند که زنان اسیر و کنیزان زر خرید را نیز باید به آنها افزود15. در برخی ملل، تعدد زوجات معمول نبوده و مرد یک زن رسمی داشته اما اگر توان مالی داشت میتوانست معشوقههای زیادی در خانهی خود نگهداری کند که از جمله این ملل، یونانیها بودند که میان فرزندان رسمی و معشوقه به لحاظ حقوق فردی و اجتماعی تفاوتی قائل نبودند و هر دو از حقوق مساوی بهره مند میشدند.
با کنکاش در اعتقادات مذهبی مللمختلف درمییابیم که تعددزوجات مخالفتی با اعتقادات و گرایشهای مذهبی نداشته است. در قانون حمورابی اصل بر تکهمسری است اما طبق شرایطی مرد میتواند چند زن بگیرد. شروطی که مجوز تعدد زوجات در شریعت حمورابی است، عبارتند از: عقیم و نازا بودن زن، سوء رفتار زن با شوهر و بیماری زن. اگر بیماری زن مسری و قابل انتقال به همسرش باشد، مرد میتواند همسر دوم اختیار کند.16 در قانون حمورابی جز این سه شرط تحت شرایط دیگری تعدد زوجات تجویز نمیشود. در میان نصرانی ها، تعدد زوجات تنها تا دو زن جایز بود17.
در میان ادیان الهی که قبل از اسلام برای نجات بشر ظهور کردهاند، هیچ دینی نیست که تعدد زوجات را تحریم کند بلکه افزایش روزافزون مشکلات ناشی از ازدواج با محارم و چندشوهری باعث میشد که منادیان الهی تمام اهتمام خود را صرف متوجه کردن بشر به مضرات این دو کنند و تحریم ازدواج با محارم و الغای چند شوهری را جزء برنامههای اصلی خود قراردهند. در مورد تعدد زوجات تقریباً در تمام ادیان، مردان میتوانستند چندین زن اختیار کنند. بسیاری از انبیاء الهی خود دارای چندین زن بودهاند که این گواه صدق این مطلب است؛ به عنوان مثال حضرت داود علیهالسلام نود و نه زن و سیصد کنیز داشت یا حضرت سلیمان دارای هفتصد زن و سیصد کنیز بود18.
دین یهود نیز تعدد زوجات را تحریم نکرده و تلمود تنها آن را نهی کرده ولی تحریم نکردهاست. در دین مسیحیت هم تعدد زوجات تحریم نشده و تا قرن هفدهم قانون تعدد زوجات در میان مسیحیان رایج بود و کشیشان نیز رسماً تعدد زوجات را جایز می شمردند و شاهزادگانی که در نتیجهی اینگونه ازدواج ها متولد میشدند را مشروع میدانستند. در انجیل تعدد زوجات فقط برای اسقف ها جایز نبود. اگر امروز میبینیم قانون چندهمسری در جهان مسیحیت تحریم شده، باید بدانیم که این امر مبتنی بر فرمان انجیل نیست بلکه ناشی از قوانین وضعی کشورهای مسیحی عصر حاضر است. از دیگر اقوام که تعدد زوجات در آن به وفور دیده میشود، اعراب بودند که همسران متعدد میگرفتند و با ظهور اسلام و محدود کردن این رسم ناخواسته دچار مشکلاتی شدند. «ویلدورانت» در مورد زنان عرب مینویسد: «زن کالایی بود که جزء دارایی پدر یا شوهر یا پسر به شمار میرفت که او را با چیزهای دیگر به ارث میبرد»19.
گفتار دوّم: تعدد زوجات در دین اسلام
زن در طول تاریخ همواره مورد ستم قرارگرفته و جزء اموال و اشیایی بود که مرد مالکیت آن را در اختیار داشت و هر زمان و به هر طریقی که بخواهد میتوانست از آن استفاده کند و آن را به دیگری هدیه دهد. در جوامع بدوی زن جزء جامعه انسانی نبوده و وجودش تنها برای رفع نیازها یعنی خدمتگذاری و تکثیل نسل بود. زن تا در خانه پدر زندگی میکرد مالک هیچ چیز حتی لباس های خود نبود. بعد از ازدواج در خانه شوهر نیز تنها برای رفع نیازهای جنسی وی مورد استفاده قرار میگرفت. زنان عرب نیز از این امر مستثنی نبودند و از هرگونه حقوق اجتماعی، فردی و حتی ارث محروم بودند و در سایهی این عقیده بود که این مثل که میگوید: «وَ أَنَّمَا أُمَّهَاتِ النَّاسُ أَوِ عیه»: مادران حکم ظروف را دارند که فقط برای جای نطفه آفریده شدهاند، در میان اعراب رواج کامل داشت. اما با ظهور اسلام زن چهرهای انسانی به خود گرفته، نه تنها «انسان» تلقی میشد، بلکه به سان مرد دارای حقوق و امتیازاتی گردید که تا آن زمان هیچیک از شرایع به وی چنین هدیهای نبخشیده بود. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«یا ایّها النَّاسُ اتَّقُوا ربکم الذی خلقکم مِنْ نَفْسٍ واحده وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کثیراً وَ نِسَاءُ …»20
ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفس واحده آفریده جفتش را نیز از همان نفس آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکند، پروا دارید. «علامه طباطبایی» در تفسیر المیزان میفرمایند: «منظور از نفس واحده همان حقیقت واحده است یعنی مبدأ همهی انسآنها یک چیز است و در این امر فرقی میان زن و مرد وجود ندارد»21. پیامبر اکرم(ص) تنها کسی است که جداً به سرنوشت زن پرداخته و حیثیت انسانی و حقوق اجتماعی وی را به او باز دادهاست. اعطای حق مالکیت فردی، استقلال اقتصادی زن و در عین حال متعهد ساختن مرد به تأمین زندگی وی به گونهای که حتی برای شیر دادن کودک میتواند حق خویش را از همسرش مطالبه کند و نیز تعهد پرداخت مهریه، نمایندهی شخصیت زن و نیز پشتوانه اقتصادی وی بوده است.
همانطور که بیانشد، تعدد زوجات قبل از ظهور اسلام وجود داشتهاست. تعدد زوجات از احکام تأسیسی اسلام نیست بلکه از احکام امضایی اسلام میباشد. اسلام ضمن پذیرش این پدیده اجتماعی آن را تعدیل و در مسیر صحیح قرار داد. تعدد زوجات مانند بردهداری است که وقتی اسلام ظهور میکند و پیامبر(ص) در میان امتّی مبعوث میشود که مسأله برده و خرید و فروش بردگان (برده یکی از کالاهای تجاری آن زمان محسوب میشد) رواج داشت، پیامبر بدون آن که با این مسأله برخورد منفی کند، با دستورات زیبای خود حق انسانی برای بردگان قائل شد و دستور داد با بردگان برخورد انسانی به همراه رأفت و عطوفت انجامگیرد و با برنامهریزی دقیق و حسابشده و تشویق و تکلیف به آزادسازی بردگان، زمینهی این رسم غلط را خشکاند.22
ویل دورانت میگوید: «علمای دینی در قرون وسطی چنین تصور میکردند که تعدد زوجات از ابتکارات پیغمبر اسلام است، در صورتی که چنین نیست و در اجتماعات اولیه، اصل چند همسری روشی متداول بوده است. عللی که سبب پیدایش تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایی گشته، فراوان است. به واسطه اشتغال مردان به جنگ و شکار، زندگی مرد بیشتر در معرض خطر بوده، به همین جهت مردان بیشتر از زنان تلف میشدند و فزونی عدهی زنان بر مردان سبب میشد که یا تعدد زوجات رواج پیدا کند یا عدهای از زنان در بی شوهری به سر برند. ولی در میان آن ملل که مرگومیر فراون بود، هیچ شایسته نبود که عدهای زن مجرد بمانند و تولید مثل نکنند. بیشک تعدد زوجات در اجتماعات ابتدایی امر متناسبی بود زیرا عدهی زنان بر مردان فزونی داشته است».23در مجموع، دو آیه قرآن، آیات 3 و 129 سورهی مبارکهی «نساء»، در رابطه با تعدد زوجات آمدهاست. خداوند متعال در آیهی 3 سورهی مبارکهی «نساء» که جواز تعدد زوجات را بیان میکند میفرمایند:
«وَ آتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَ لاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ﴿۲﴾ وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَ ثُلاَثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿۳﴾»
و اموال و یتیمان را پس از بلوغ به آنها بدهید و بدل نکنید مال نامرغوب و بد خود را با مال خوب و مرغوب آنها و اموال آنها را با مال خود نخورید که این عمل، گناه بزرگی است و اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان مراعات عدل و داد نکنید پس
