
مستحکمتر مييابد و طبعاً درصدد برميآيد تا وضع خويش را ترميم کند و نصيب بيشتري از درآمد نفت را بدست آورد.
پس از جنگ جهاني اول (1914-1918) کوشش مداوم و پيگير به منظور بينالمللي کردن1 قراردادهاي نفتي آغاز شد. هدف از اين کوشش آن بود که بر اعتبار و دوام امتيازات بيفزايد و آنها را از آسيب تصميمهاي يک طرفه دولتهاي امتياز دهنده بر کنار و مصون نگه دارند. اهميت نفت در جريان جنگ با تبديل سوخت کشتيها از زغال سنگ به نفت و پس از خاتمه جنگ با توسعه روز افزون مصرف نفت در صنايع حمل و نقل اهميت حياتي اين ماده بر همگان روشن گشت.
قراردادهاي نفتي جزء قراردادهاي فراملي 2هستند زيرا معمولاً در اين قراردادها يک طرف سرمايه گذار خارجي است و طرف ديگر دولت يا دستگاهي که از سوي دولت عمل ميکند. معمولاً موضوع اين قراردادها عمليات در زمينه توسعه و بهره برداري از منابع طبيعي است، مدت اين قراردادها اکثر طولاني است، مرجع رسيدگي به اختلافات اين قراردادها معمولاً محاکم داخلي کشور طرف قرارداد نيست.
در واقع قراردادهاي نفتي جزء قراردادهاي مربوط به بازرگاني بينالمللي هستند که چنان که از عنوان آن پيداست پاي طرفهايي را در ميان ميکشد که هر کدام مليت جداگانه دارند و قاعدتاً از قوانين جاريه کشور خود تبعيت ميکنند. تاريخچه تحولات قراردادهاي نفتي حاکي از جنگ و گريز مستمري است که در ميان طرفين وجود داشته است.
قراردادهاي نفتي از نوع قراردادهايي است که در اصطلاح برخي از حقوقدانها، قراردادهاي بينالمللي توسعه3 خوانده شدهاند، اين قراردادها داراي جنبه نيمه خصوصي و نيمه عمومي ميباشند. موضوع آنها معمولاً يا انجام خدمات مربوط به رفاه عامه است4 و يا فعاليتهاي مرتبط با توسعه بهره برداري ذخاير طبيعي است. يکي از دو طرف اين قراردادها، يک موسسه دولتي است.
– قراردادهاي نفتي يا هر قرارداد ديگر، هر چه جامع و مفصل باشد نميتوانند تمام جزئيات مربوط به جريانات و اتفاقاتي را که در طول مدت اجر وقوع خواهد يافت پيش بيني کند. قرارداد نفتي نيز مانند هر قرارداد ديگر متضمن الزامات و تعهداتي براي هر دو طرف قرار داد است.
– قراردادهاي نفتي در ابتدا به صورت امتياز نامه بودند5 ولي به تدريج امتياز نامه نفتي به سوي قرارداد و تآکيد روز افزون برجنبه قراردادي يعني الزام آور بودن و دو طرفي بودن آنها پيش رفتيم.
در قرن حاضر قرار دادهاي نفتي طوري منعقد شدهاند که هر تغييري در يکي از آنها حاصل شود آثار آن در قراردادهاي ديگر هم انعکاس مييابد.6
طي چند دهه گذشته، قراردادهاي نفتي از نظر نحوه نگارش و تدوين متون مورد استفاده، به لحاظ شکلي دچار تغييراتي شده است.
قراردادهاي نفتي در کشورهاي مختلف جهان چارچوب مشخص دارد مثلا قراردادهاي نفتي در داخل ايالات متحده آمريکا عمدتا از نوع اجاره7 و در انگلستان و استراليا و برخي از کشورها از نوع امتيازي يا از نوع مشارکتي (مانند قراردادهاي مشارکت در توليد) يا خدماتي ميباشند.
در قراردادهاي اجاره، مالک مخازن در مقابل دريافت حق امتياز، کليه فعاليتهاي نفتي را واگذار ميکند در اين حالت بديهي است وقتي کليه عمليات، منافع و عوايد حاصل از قرارداد (بر مبناي شرايط اجارهاي) به يک شرکت نفتي پيمانکار واگذار ميشود نياز به انعقاد موافقت نامه عملياتي مشترک نخواهد بود.
– زماني که بنا شود منافع حاصل از يک طرح، پروژه يا هر فعاليت نفتي بين دو يا چند طرف (يا اشخاص مختلف حقوقي) تسهيم شود، موضوع چگونگي اجراي عمليات و نحوه يا مکانيزم تسهيم هزينههاي مربوطه به ميان ميآيد. در اين حالت، معمولا موافقت نامه يا سند عمليات مشترک تنظيم ميگردد، که مشخص خواهد ساخت کدام طرف، متصدي عمليات خواهد بود، دارايي حاصل از سرمايه گذاري چگونه مورد بهره برداري قرار خواهد گرفت، و هزينههاي مربوط چگونه تسهيم خواهد شد.8
– شرکتهاي نفتي خارجي عموما (با توجه به فرمولهاي رايج سرمايه گذاري در کشورهاي داراي ذخاير هيدرو کربني) از انواع مختلف قراردادهاي نفتي به اشکال متنوع استفاده ميکنند.
همچنين تحولات توسعه و رشد اقتصادي کشور نيز گوياي نقش و اهميت عوايد حاصله از نفت در اقتصاد است. در سالهاي 1937 الي 1945 عوايد حاصله از نفت 13 در صد کل هزينههاي کشور را تأمين ميکرد.
هدف از عقد چنين قراردادهايي تأمين بهره برداري دراز مدت از ذخاير طبيعي است و بنابراين قراردادهاي مزبور مشتمل بر عملياتي است که انجام آنها مستلزم سرمايه گذاري عظيم در تاسيسات و کارخانهها و غيره است.
صنعت نفت مراحل مختلفي را چون اکتشاف، استخراج و توليد، حمل و نقل، پالايش، پتروشيمي و توزيع را شامل ميگردد، که در تمام مراحل فوق علم بشري به کار گرفته ميشود، قراردادهاي نفتي يا به صورت بالا دستي و يا به صورت پايين دستي ميباشند:
قراردادهاي بالا دستي شامل اکتشاف و توصيف و توسعه و بهره برداري است، يعني تا مرحله انتقال که شامل مصرف و صادرات است و قراردادهاي پايين دستي شامل توزيع در منطقه، حمل و نقل و فروش است يعني به عبارتي به بعد از انتقال ميباشد.
به طور کلي ميتوان گفت:
بالادستي: آنچه زير زمين است. اکتشاف، استخراج، توسعه، بهره برداري و توليد را شامل ميشود.
پايين دستي: آنچه روي زمين است. ناظر به انتقال نفت، پالايش، پخش و فروش است.
ميان دستي: انتقال نفت از ميدان نفتي به پالايشگاه
پروژههايي که به صورت عمده در بخش بالا دستي اجرا ميشود. پروژه اکتشاف، توسعه و بهرهبرداري از مخزن تا پايان عمر آن است، به طور معمول عمليات اکتشافي 2 سال، مدت عمليات توسعه 4 سال و مدت عمر مخزن در مرحله بهره برداري 30 سال است. کلا ريسک در پروژههاي بالادستي نسبت به پايين دستي بالاتر است و خيلي هزينه بردار نيز ميباشد. به عبارتي سرمايه گذاري بلند مدت ميطلبد ريسک بسيار بالايي را به علت امکان از دست رفتن کل سرمايه نيز در بردارد و اين ريسک تا حد زيادي متأثر از طبيعت احتمال پذير کار اکتشافي در نتيجه تصادفي بودن ماهيت تابع موفقيت اکتشافي است.
ايران با داشتن زمينههاي تاريخي، صنعتي، امکانات، تسهيلات توليد، انرژي و نيروي کار ارزان و فراوان، داراي قدرت رقابت مناسبي براي توليد و عرضه صنعتي انواع فرآوردههاي نفتي در بازارهاي جهاني است.
نفت ايران نه تنها درآمدهاي هنگفت براي کشور جهت سرمايه گذاريهاي عظيم در طرحهاي توسعه اقتصادي ميگردد، بلکه به طرق مستقيم وغير مستقيم ديگر نيز نقش عمدهاي در اقتصاد مملکت ايفاد ميکند. و در واقع نفت در ساختار اقتصادي کشورهاي داراي ميادين نفتي نقش گرانبهايي را ايفا ميکند که اقتصاد ايران نيز به طور عمده بر پايه نفت قرارداد داشته و دارد.
زادگاه صنعت نفت در پنسيلوانيا در سال 1859 به طور مکانيزه کشف شد. حدود 102 سال پيش در 5 خرداد 1287 چاه شماره 1 مسجد سليمان زده شد.
هم اکنون که قرن بيستم هستيم سه انقلاب يا سه حرکت اجتماعي و سياسي را در ايران شاهد بوديم. اول: نهضت مشروطه (اويل قرن بيستم) دوم: نهضت ملي در نيمه قرن و سوم: انقلاب در اواخر قرن اتفاق افتاد.
دو حرکت اول به تغير نظام حکومتي انجاميد و حرکت دوم نيز تا آستانه تغيير نظام پيش رفت ولي ناکام ماند. حرکت دوم به نام نفت آغاز شد و در اصل قرن بيستم براي ما با امتياز نامه دارسي(1901) آغاز شد و اکنون نيز که به پايان قرن رسيده ايم سرنوشت ما هنوز با نفت سخت گره خورده است.9
ايران به غير از اينکه از حيث منابع نفتي جايگاه ممتازي دارد. در حوزهي صنعت نفت حداقل در خاورميانه ممتاز است.
اولين امتياز نفتي خاورميانه در ايران بود: امتياز نامه دارسي
اولين چاه نفت در ايران بود: چاه شماره 1 مسجد سليمان 1908
اولين کشوري که در خاورميانه نفت آن ملي شد ايران بود: سال 1952(1329)
اولين شرکت ملي نفت را بر پا کرد: 1952 (1330)
اولين کشوري بود که در خاورميانه قانون نفت را تدوين نمود: 1336
اولين کشوري که اختلافات نفتي اش به مراجع بينالمللي رفت.
اولين کشور در خلق قراردادهاي نفتي در خاورميانه بود.
چرخه توليد و مصرف نفت (صنعت نفت)
اکتشاف
روشي که زمين شناسان نفتي به وجود نفت پي ميبرند غير مستقيم است و تا حفر چاه اکتشافي و رسيدن به نفت نميتوان از وجود آن اطمينان حاصل کرد روش اصلي براي اکتشاف روش لرزه نگاري است. پس از به دست آوردن منحنيهاي لايهبندي و پيدا کردن طاقديسهاي نفوذ ناپذير که احتمال محبوس شدن نفت و گاز در آنها وجود دارد، بايد چاههاي اکتشافي حفر شوند و با حفر اين چاهها وجود مخزن مشخص ميشود.10
مرحله بعدي تعيين ابعاد و مشخصات محتويات مخزن است، بر اساس دادههاي به دست آمده از چاههاي اکتشافي و مطالعات لرزه نگاري، مخزن مدل سازي ميشود. بر اساس مدل ثبت شده به تعداد چاهها و محل حفر آنها و ميزان برداشت از آنها تصميم گيري ميشود.
توسعه و استخراج
پس از حفر چاه و اصابت به مخزن، به دليل فشار زياد، جريان نفت به سوي دهانه چاه هدايت ميشود. اين مرحله از استخراج که عامل آن فشار داخل مخزن است به بازيافت اوليه نفت مرسوم است. با افزايش توليد و کاهش فشار، سرعت توليد کاهش مييابد تا اينکه فشار به حدي ميرسد که ديگر نفت از چاه خارج نميشود. در اين مرحله ممکن است 30 تا 50 درصد کل نفت مخزن استخراج شده باشد.
در مرحله بعدي براي افزايش فشار در مخزن از روشهاي گوناگوني استفاده ميشود سيلاب زني آبي و تزريق گاز از جمله اين روشها است.
انتقال، پالايش، بازاريابي و فروش(عمليات پايين دستي)
انتقال به پالايشگاه از طريق خط لوله يا کشتي، پالايش، پترو شيمي و فروش مراحل اصلي بخش پايين دستي صنعت نفت است.
از شرکتهاي برزگ نفتي که فقط در بخش بالادستي فعال هستند ميتوان به اوريکس، لاسمو، اينترپرايز و اينپکس اشاره کرد. ولي همچنان بسياري از شرکتهاي نفتي در حوزههاي ديگر به خصوص توليد انرژيهايي مانند برق، صاحب سرمايه هستند.
از زماني که ايده انجام يک پروژه نفوذ مالک اعم از اشخاص حقيقي يا حقوقي مطرح ميشود تا زماني که پروژه به بهره برداري ميرسد مراحل مختلفي طي ميشود. اين روند در سه مرحله بررسي ميشود: پيدايش ايده تا تصويب طرح، تصويب تا راه اندازي پروژه و مرحله آخر يعني بهره برداري از طرح.
مسئله نفت در ايران البته بيشتر به تحولات يکصد ساله اخير مربوط است. رويدادهاي سياسي و اجتماعي و تاثير عميق اين سيال ارزشمند بر اقتصاد ايران بر همگان روشن است. اما طلاي سياه از روزگار باستان و نخستين ادوار تمدن بشري در ايران اهميت داشته و با توجه به هرکدام از اين مقاطع تاريخي، از روزگار باستان تا معاصر، ميتوان کارهاي پژوهشي دقيق و مفيدي انجام داد.11
تاکيد نفت بر رويدادهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي ايران و رخدادهاي تاريخي اين سرزمين آنچنان زياد و حساس است که با مبنا قراردادن نقش نفت بر رخدادهاي تاريخي گذشته ميتوان چندين و چند بار هر حادثه و رويداد را از نو باز خواني و کنکاش کرد.
صنعت نفت ايران در بخش بالادستي در سه دوره بررسي ميشود:
1-دوره اول: از اعطاي امتياز دارسي تا انعقاد قرارداد کنسرسيوم (1333-1280)
2-دوره دوم: از اعطاي قرارداد کنسرسيوم تا پيروزي انقلاب اسلامي (1358-1333)
3-دوره سوم: از سال 1358 تاکنون
تاريخ هفتاد ساله صنعت نفت ايران، تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، بيانگر واقعيات دردناکي است که سرمنشاء تمامي آنها را تنها بايد در تحولات مربوط به از بين بردن منابع نفت، اين طلاي سياه که به تعبيري بلاي ايران نيز نام گرفته است، جستجو نمود.
– سه موضوع اصلي مبناي داستان نفت را تشکيل ميدهد:
1-ظهور و گسترش کاپيتاليسم و بازرگاني مدرن: بزرگترين و فراگيرترين کسب و کار جهان، نفت است و نفت به واقع بزرگترين صنعتي است که در دهههاي پاياني سده نوزدهم به وجود آمده است.
در سراسر تاريخ نفت، ميان افراد، شرکتها و کشورها معاملات فراواني صورت گرفته و تصميمهاي با اهميتي در زمينه معاملات نفتي اتخاذ شده است که گاهي با محاسبات دقيق و گسترده و گاهي نيز با شانس و تصادف همراه بوده است. هيچ کسب و کار ديگري چون نفت با اي
