
م بهشت و جهنم در قرآن میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
با توجه به اینکه در قرآن تـصریح شـده کـه اهل بهشت دارای درجههای متفاوتند (انفال/ 8) شاید اسـامی مـختلف بـهشت مـؤید ایـن مـعنا باشد که این نامها ناظر به درجههای متفاوت بهشت است. در قرآن چنین آمده که بهشتیان، گروه گروه، با چهرههای با طروات، به هنگام ورود به بهشت درهای گـشوده را پیش روی خود میبینند و با درود و سلام فرشتگان و خازنان بهشت مواجه میشوند که با کمال احترام و ایمنی به آنان میگویند: بهشت بر شما خوش باد! به درون بیایید (زمر/ 73؛ زخرف/ 70؛ ص/ 50؛ حجر/ 46؛ رعـد/ 24؛ مـطففین/ 24؛ غاشیه/ 8-9). خدا دلهایشان را از هرگونه کینه به کلی پاک میسازد و همگی به یکدیگر مهر میورزند (حجر/ 47؛ اعراف/ 43). در آنجا تا ابد هر چه آرزو کنند و دیده از آن لذت بیرد، برایشان مهیاست (یس/ 57؛ زخرف/ 71؛ فـرقان/ 16). آنـان از خدا خشنودند و خدا نیز از آنان خشنود است (بینه/ 8)، ؛ مرگی در آنجا نیست و تا ابد در آنجا مقیماند. صـدای دوزخ در آنـجا به گوش نمیخورد و وحشت بـزرگ (فـزع) کسی را اندوهگین نمیسازد (صافات/ 58؛ مائده/ 85؛ دخان/ 51؛ انبیاء/ 102-103؛ فرقان/ 24، فاطر/ 34 – 35؛ ق/34؛ سبا/ 37). در آنجا سخنان بیهوده، دروغین و گناهآلود به گوش کسی نمیرسد (واقعه/ 25؛ نبأ/ 35، غاشیه/ 11؛ مـریم/ 26). در بـهشت غرفههای بسیار نیکو و قـصرهایی وجـود دارد که از زیرش جویبارها روان است (اعراف/43؛ زمر/ 20؛ توبه/ 72؛ عنکبوت/ 58). هوایش معتدل است (انسان/ 13)؛ آکنده است از درختان (رحمن/ 48) که در میان آنها درخت سدر بیخار و درخت موز و تاک به چشم میخورد (واقـعه/ 28-30؛ نـبأ/ 32) و سایه این درختان همیشگی است (رعد/ 35؛ واقعه/ 30). از زیر درختان نهرها و چشمهها جاری است (مائده/ 85؛ دخان/ 52). در میان این نهرها، جویبارهایی است از آبهای تغییرناپذیر و نهرهایی از شیری که طعمش دگرگون نمیشود و جویبارهایی از شـراب کـه آشامندگان از آن لذت مـیبرند و نهرهایی از عسل مصفّا (محمد/ 15). بهشتیان خود را به دستبندهایی از سیم، زر و مروارید میآرایند و جامههایی از دیبای نازک سبز و حریر سـتبر بر تن دارند (انسان/ 21؛ کهف/ 31؛ حج/ 23؛ فاطر/ 33). در بهشت اورنگهای جواهرنشان و بـسترهایی اسـت کـه آسترش از دیبای ضخیم است. همچنین فرشهای نیکو و بالشهای سبزی است که بهشتیان به آنها تکیه میزنند و روبـهروی هـم مینشینند و پسرانی همیشه جوان چون مرواریدِ ریخته به گردشان میچرخند با قدحها و ابـریقها و جـامهایی از بـادهای که در جویبارها روان است (انسان/ 17؛ صافات/ 44؛ رحمان/ 76؛ واقعه/ 15-19). همچنین کاسهها و پیالههای سیمین شراب در میانشان میچرخد (انـسان/ 15-16). در آنجا شرابهای متنوعی هست: شراب سفید (صافات/ 45-47)، شراب آمیخته به کافور (انسان/ 5)، شـراب آمیخته به زنجبیل از چـشمهای بـه نام سلسبیل (انسان/ 17-19)؛ شراب پاکیزه (انسان/ 21) و شراب ناب سر به مُهری که مُهرش از مشک است (مطففین/ 25-28). البته نوشیدن شرابهای بهشتی عقل را تباه نمیسازد و نوشنده را مست نمیگرداند (صافات/ 45-47) و سر درد و بیهوشی نمیزاید (واقـعه/ 18-19). نیز هرگونه میوه و گوشت که بخواهند، فراهم است (طور/ 22؛ رحمن/ 68). در آنجا حورانی هستند درشت چشم همانند مراوریدهایی در صدف که دوشیزهاند و پیش از بهشتیان دست هیچ آدمی و پری به آنان نخوردهاست. پاک و زیبا و هـمسالند، که جز به همسر خویش به کسی ننگرند (رحمن/ 56-58؛ واقعه/ 22، 23، 34-37؛ نبأ/ 33؛ بقره/ 15) (گذشته، 1378: 63-64).
2-3-2 بهشت و دوزخ در احادیث
در روایتی از پیامبر فرمودند: «از ظلم و ستم بپرهیزید، زیرا در روز قیامت به صورت تاریکی نمایان میشود» (عباسزاده، 1382: 248).
از امام محمدباقر(ع) نقل شده است: «همانا دشمن علی(ع) از دنیا نمیرود مگر اینکه جرعهای از آب جوشان و سوزان جهنم بنوشد» (عطائی اصفهانی، 1386: 109). این حدیث نشان میدهد که جهنم دارای آبهایی سوزان و جوشان است و طبق روایات، این آب جوشان و دردناک، نوشیدنی دشمنان اهل بیت است که قبل از مرگ از آن مینوشند و بعد جان میسپارند.
2-4 بهشتیان چه کسانی هستند؟
2-4-1 صالحان
قرآن در مورد صالحین میفرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادند، اصحاب بهشتند و برای همیشه در آن باقی خواهند ماند (بقره/82 ).
هدف غائی تعلیم و تربیت در اسلام، این است که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در «صراط مستقیم» پرستش پروردگار فراهم آورد و به کسی که بتواند این مسیر را به نحو احسن طی کند، انسان صالح میگویند. در قرآن آمده است: « وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ »؛ و چگونه كفر مىورزيد با اينكه آيات خدا بر شما خوانده مىشود و پيامبر او ميان شماست و هر كس به خدا تمسك جويد قطعاً به راه راست هدايتشده است (آل عمران / 101).
2-4-2 صابرین
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ* أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛ محققا كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند، بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد * ايشان اهل بهشتند كه به پاداش آنچه انجام مىدادند جاودانه در آن مىمانند (احقاف/14).
2-4-3 متقیان
خداوند در قرآن کریم ریشه همهی خوبیها را تقوا معرفی کرده است. متقین کسانیاند که به خدا، روز قیامت، ملائکه، کتابهای آسمانی و پیامبران خدا ایمان دارند. اموال و داراییهای خود را برای رضای خدا با اینکه به آن نیازمندند به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راهماندگان، گدایان و آزاد کردن بردگان اتفاق میکنند. نماز به پای میدارند، زکات میدهند. به عهد خود پایبندند و در سختیها و مشکلات صبور و شکیبایند و از راستگویان به شمار میروند. اینان صفاتی است که در قرآن و احادیث برای متقین برشمرده است.
«هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ»؛ اين [قرآن] براى مردم بيانى و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است (آلعمران / 138).
2-4-4 نیکوکاران
خداوند (عزوجل) در قرآن کریم در مورد ابرار و نیکوکاران پانزده صفت به کار برده است که به آن اشاره مینماییم: 1- ایمان به خداوند یگانه 2- ایمان به روز قیامت 3- ایمان به فرشتگان 4- ایمان به قرآن 5- ایمان به پیامبران 6- نیت خالص برای رضای خداوند 7- بخشیدن بخشی از اموال به خویشان 8- کمک به یتیمان 9- کمک به فقیران 10- کمک به رهگذران 11- آزاد نمودن بنده 12- اقامه و برپاداری نماز 13- زکات به مستحقان دادن 14- وفای به عهد 15- صبر در برابر شدائد و سختیها.
« لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»؛ نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند، آنانند كسانى كه راست گفتهاند و آنان همان پرهيزگارانند (بقره / 177).
«فَأَثَابَهُمُ اللّهُ بِمَا قَالُواْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء الْمُحْسِنِينَ»؛ پس به پاس آنچه گفتند خدا به آنان باغهايى پاداش داد كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه مىمانند و اين پاداش نيكوكاران است (مائده/85).
2-4-5 مهاجران، مجاهدان و شهیدان
مهاجران به کسانی اطلاق میشود که از وطن و کاشانه خود به خاطر علتی هجرت کرده باشند و منظور در اینجا مهاجران صدر اسلام بودند که به خاطر دین از وطن خود هجرت کردند؛ مجاهد به معنی کوشش کننده، کسی که بادشمن جنگ کند.
شهیدان كسانی هستند كه برای برقراری عدالت قیام میكنند، خود را در راه خدا فدا كرده و برای رسیدن به رضا و وصال محبوب، از هستی خود هجرت میكند.
2-4-6 عابدین
عابد کسی است که دائم به عبادت مشغول است، و یا لااقل وجهه اصلی همت او عبادت به معنای خاص کلمه است. عبادت راستین و واقعی آن است که انسان، میان محبت خداوند و بیم از وی وتذلل در برابر او و امید و چشم داشتن به رحمتهای او زندگی کند.
2-5 توصیفاتی از بهشت
در مورد بهشت، توصیفاتی در مورد نعمتهای داخل بهشت، وسعت آن، کسانی که در بهشت حضور دارند و … در قرآن و احادیث ذکر شده است که به پارهای از آنها اشاره میکنیم.
2-5-1 نعمتهای بهشت
اسلام معتقد به معاد جسمانی میباشد و اعمال انسانها را به اعمال جوارحی و جوانحی تقسیم میکند و نعمات بهشتی را نیز به می توان به دو بخش تقسیم کرد:
2-5-1-1 نعمتهای روحانی
نورانيت و صفاي معنوي نوعي هديه ملكوتي و اخروي است كه باعث لذّت شديد روح و آرامش روان آدمي است. خاصيت اطمينان بخشي و روان درماني حالات معنوي، آنقدر زياد و قوي است كه با هيچ شيوه درماني روانشناسي يا دارويي يا تفريحي نميتوان به آن دست يافت.
برخی از نعمات روحانی عبارتند از:
رضایت طرفینی مخصوصاً رضایت پروردگار، همنشینی با انبیاء، شهدا و صالحین، امنیت، سلامتی، احترام دیدن، ایجاد محبت بین بهشتیان و…
در قران به برخی از این نعمتهای روحانی اشاره شده است:
«أُوْلَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ»؛ آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود (معارج/35).
« فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ »؛ [انواع] ميوهها و آنان مورد احترام خواهند بود (صافات/42).
« لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا »؛ در آنجا نه بيهودهاى شنوند و نه [يكديگر را] تكذيب [كنند] (نباء/35).
«الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ»؛ همان [خدايى] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد در اينجا رنجى به ما نمىرسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمىدهد (فاطر/35).
«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛ بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد (کهف/110).
« وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ»؛ و آنچه كينه [و شائبههاى نفسانى] در سينههاى آنان است بركنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشستهاند (حجر/47).
« وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ
