
اين کشور را به يکي از قدرت هاي ذيربط در اين رابطه مطرح و تصميم گير در صحنه تحولات جهاني و موضوعات مهم بينالمللي معرفي مينمايد. روابط روسيه با آمريکا در پي خاتمه جنگ سرد و طي حدود 20 سالي که از آن تاريخ ميگذرد مراحل مختلفي را پشت سر نهاده که سياست چانه زني در مورد همکاريهاي هسته اي با ايران قابل ملاحظه مي باشد.
روسيه سعي ميکند تا سياست به اصطلاح کژدار و مريز را در اين مورد دنبال کند. همچنين آمريکا سياست همکاري خود با روسيه در زمينه هاي مختلفي از جمله استفاده از موشکهاي روسي پرتاب کننده ماهواره به فضا و يا اعطاي برخي از کمک ها را موکول به عدم همکاري هسته اي روسيه با ايران نموده است.
روسها در برابر ابراز نگراني عميق مقامات کاخ سفيد و کنگره آمريکا تأکيد ميکنند که دانش فني و سخت افراز تسليحاتي که در اختيار ايران قرار ميگيرد به هيچ وجه به ايران در راه دستيابي به سلاح هستهاي يا سلاحهاي غيرمتعارف ياري نميرساند. اما از طرفي روسيه در قبال توافق با توقف فروش سلاحهاي متعارف به ايران در سال 1995 که تحت فشار آمريکا صورت گرفت، توانست مجوز پرتاب ماهواره هاي کشورهاي غربي به فضا را کسب کند. کنستانتين ماکي نيکو تحليلگر ارشد موسسه استراتژي و تکنولوژي در مسکو ميگويد: “اين توافق ضمن آنکه براي روسيه 2 ميليارد دلار عايدات داشت از مرگ آژانس فضايي روسيه نيز جلوگيري کرد و اگر اين قرارداد امضا نمي شد ايران در طول اين مدت حداکثر 5/1 ميليارد دلار اسلحه از روسيه خريداري مي کرد”. (خلوپکوف، آنتون، 2001)
همچنين طرف روس دوباره، همچون دوره قبل از ديدار كلينتون از روسيـه در مي 1995 ، نيل به سازش در مورد مسئله ايراني را محتمل ميدانست. ولاديمير پوتين در نوامبر 2001 هنگام مصاحبه با رسانههاي گروهي آمريكايي فهماند كه امكان نيل به توافق در مورد متوقف شدن فروش اسلحه به ايران را نفي نميكند، وي گفت “اگر شركاي غربي ما پيشنهادي در مورد جبران خسارات احتمالي در رابطه با متوقف شدن فعاليت ما در زمينه همكاري نظامي فني داشته باشند، ما آنها را بررسي خواهيم كرد”.(پيشين)
ولاديمير لوکين سفير سابق روسيه در واشنگتن و رئيس سابق کميته روابط خارجي دوماي روسيه، منطق تصميم روسيه را چنين بيان کرد : قرارداد ما با ايران يک ميليارد دلار ارزش دارد. اگر ايالات متحده مايل است اين مبلغ را براي ما جبران کند، اين يک مسئله است، در غير اينصورت با توجه به اين حقيقت که کمک امريکا به روسيه بطور قابل توجهي کمتر از قرارداد ايران- روسيه است، حرفي براي گفتن وجود ندارد. (اورلف، وينيکوف، 1387، صص 196 و 195)
اگرچه، چنين برداشتي در ميان کارشناسان غيردولتي هر دو طرف آتلانتيک متداول است، اما تمايل روسها به خارج شدن از قضيه به وسيله امريکا، در عمل، هرگز مورد حمايت سطوح عالي تصميم گيري نبود. هر چند وسوسه مزاياي اقتصادي که از طرف امريکا پيشنهاد مي شد، ممکن بود به نظر مسکو مهم آيد، اما همان ايده (باختن) ايران به واشنگتن نميتوانست حتي از طرف رهبري روسي که آموخته بود موفقيت سياست خارجي و بعنوان يک بازي با حاصل جمع صفر حوزه هاي ژئوپليتيکي نفوذ ارزيابي کند، بررسي شود. در واقع مسکو با همين استدلال ترجيح داد تا پروژه بوشهر را به جاي اينکه به عنوان امتيازي در قبال رشوه هاي امريکا ببيند، آنرا بطور يکجانبه محدود کند. (پيشين)
هنگامي که در اجلاس بهمن ماه ???? شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي به دبيركل آژانس ماموريت داد تا پرونده ايران را به شوراي امنيت ارسال كند ، پاسخ ايران آغاز غني سازي محدود بود. در اين وضعيت ، پيشنهاد روسيه غني سازي اورانيوم در خاك اين كشور يعني بهره گيري بيشتر از بن بست ايجاد شده در روابط ايران با غرب بود. از اين طريق با ايجاد شرايط امن و تأمين مقدمات مناسب ، همكاري هسته اي روسيه با ايران ادامه مي يافت و منافع گوناگون سياسي – اقتصادي آن قطع نمي شد. به هرحال روسيه نيز همانند آمريكا و اروپا خواستار عدم غني سازي در خاك ايران شده است. رفتار روسيه هم زمان پيگيري براي منافع خاص آن در اين همكاري و همراهي با آمريكا و اروپا و استفاده از مزاياي آن بوده است. (کولايي، الهه، 1385)
سياست روسيه علاوه بر امور سياسي، تأثيرگذاري بر روند همکاري اقتصادي با آمريکا در خصوص سرمايه گذاري هاي مستقيم در روسيه، همکاري چندجانبه اقتصادي در زمينه هايي مانند رفع موانع براي عضويت روسيه در سازمان تجارت جهاني، همکاري هاي فضايي و ديگر موارد را شامل مي گردد.
ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در ديدار با جرج بوش در تاريخ 20 نوامبر 2006 در مسکو توانست موافقت نامه پيوستن کشورش به سازمان تجارت جهاني را به امضاء کشوري که مدتها با ورود روسيه به اين سازمان مخالفت ميکرد برساند. البته در مقابل، رئيس جمهور آمريکا نيز تلاش کرد حمايت پوتين از قعطنامه تحريم ايران را به دست آورد. آمريکائيها معتقدند در اين زمينه موفق عمل کرده اند.
توني اسنو سخنگوي کاخ سفيد پس از ديدار بوش و پوتين به خبرنگاران گفت: بوش معتقد است توانسته در متقاعد کردن پوتين به حمايت از قعطنامه تحريم ايران به پيشرفت قابل توجهي دست يابد. اسنو در بخش ديگري از سخنانش گفت: روسها لزوم فرستادن پيامي روشن به ايران را فهميدهاند. بنا به گفته سخنگوي کاخ سفيد، تهديدات امنيتي در اختيار داشتن سلاح اتمي از سوي ايران از موضوعات مهم در گفتگوهاي پوتين و بوش بوده است.
در اين راستا ولاديمير پوتين گفت: روشن است که اين مسأله بر امنيت روسيه تأثير ميگذارد. اکنون بايد شاهد تأثير مذاکرات جرج بوش با همتايان روسي و چيني خود بر تصويب قطعنامه تحريم ايران بود. (خبرگزاري فرانسه، 19/11/2006)
شوراي روابط خارجي آمريکا در يک بررسي از روابط ايران و روسيه با اشاره به اين که “تلاشهاي آمريکا براي ممانعت از گسترش معاملات تسليحاتي روسيه با ايران تاکنون ناکام بوده و حتي تحريمهاي واشنگتن عليه شرکتهاي روسي هم کارساز نبوده است” تأکيد کرده: ممکن است روسيه بخواهد از اين مساله به عنوان يک امتياز استفاده کند. به اين ترتيب که از آمريکا بخواهد از گسترش ناتو تا مرزهاي روسيه جلوگيري کند. چيزي که آمريکا تاکنون از پذيرش آن امتناع کرده است. (سايت خبري آفتاب، 12/8/1385)
بايد بدين موضوع واقف بود که روسيه اهداف سياسي – اقتصادي خود را در منطقه و جهان دنبال ميکند. لذا نبايد فراموش کرد سياست روسيه در رابطه با آمريکا و اتحاديه اروپا نيز در چارچوب دستيابي به اهداف و منافع خود مي باشد. بهر حال هر سياستي هزينه خود را دارد و بايد ديد هزينه پرداختي روسها براي حمايت از فعاليتهاي ايران مطابق با مابه ازاء آن مي باشد و يا درآمد آن کمتر از سرمايه گذاريش است. در اين صورت شايد بتوان گفت همراهي روسيه با ديگر کشورهاي گروه 1+5 امري خلاف عقل و دور از منافع روسها نخواهد بود. لذا در ديپلماسي عملگراي روسيه، استفاده از ايران به عنوان يک اهرم و ابزار مهم چانهزني راهبردي و اخذ امتياز در قبال ايالات متحده و غرب عوايدي را براي آنان به همراه داشته است. لکن برخي محدوديتها را نيز براي آنان ايجاد مي نمايد.
در عين حال سياست شرايط خود را دارد و کشورها بايد با تعيين بازيگران و ايجاد ائتلافهايي نسبت به تقويت موضع خود اقدام کنند که بطور قطع جمهوري اسلامي نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد و همراه نمودن حمايت کشورهاي بزرگ و دوست مانند چين و کشورهاي اسلامي و نيز منطقه خاورميانه و همينطور جنبش غيرمتعهدها از برنامه هستهاي ايران مطمئنأ بر موضع روسيه بمنظور حمايتهاي قويتر از ايران در مجامع بين المللي کمک خواهد کرد.
در همين راستا و در چارچوب ديپلماسي فعال ايران ، وزيران امور خارجه 116 كشور عضو جنبش غير متعهدها در نشست مورخ ??/6/?138 خود در وين در بيانيهاي رسمي با تقدير از تلاشهاي ايران در زمينه شفاف سازي درباره برنامه اتمي خود، از حق تمام كشورها براي توسعه، تحقيق، توليد و كاربرد انرژي هستهاي در جهت مقاصد صلحآميز، بدون تبعيض و در تطابق با مسئوليتهاي حقوقيشان تاكيد كردند. (خبرگزاري فارس، 22/6/1385) برهمين اساس، هيچ موردي نبايد بگونهاي كه دربردارنده محدود نمودن حق كشورها براي توسعه انرژي هستهاي براي مقاصد صلح آميز باشد تفسير شود. همچنين تأكيد نمودند انتخاب و تصميم كشورها در زمينه كاربرد صلح آميز فناوري هستهاي و سياستهاي ايشان در خصوص چرخه سوخت بايستي محترم شمرده شود.
2-4-4) تقويت جايگاه و نقش جهاني روسيه:
مخالفتهاي مداوم روسيه با تصويب قطعنامه تحريم عليه ايران ، غربيها را به ستوه آورده است. در عين حال عقبنشينيهاي آمريکا در مقابل خواستهاي روسيه، طرح اين فرضيه را ممکن ساخته است که مسکو قطعنامه تحريم ايران را به نمايش ضعف غرب تبديل کرده و تصويب نهايي آن نيز نميتواند پيروزي مهمي براي جبهه آمريکا و اروپا باشد.
روزنامه “واشنگتن پست” در تاريخ 1/?1/?138 با پرداختن به اين موضوع، عملکرد دولت جرج بوش در مقابل سياستهاي زيرکانه روسيه را ضعيف دانسته و معتقد است در شرايط کنوني تصويب قطعنامه تحريم ايران موفقيت قابل توجهي براي جرج بوش محسوب نميشود. بنا به نوشته اين روزنامه آمريکايي، شوراي امنيت سازمان ملل با هدف تحت فشار قراردادن ايران، رسيدگي به پرونده هستهاي اين کشور را آغاز کرد. اما در جريان اين رسيدگي روند کاملأ متفاوتي دنبال شد. يعني در حالي که ايران به غنيسازي اورانيوم خود همچنان ادامه ميدهد، بررسيهاي شوراي امنيت با اقدامات دولت ولاديمير پوتين از مسير اصلي خود خارج شده است.
“واشنگتن پست” آورده است: شوراي امنيت ابتدا به ايران تا 31 اگوست 2006 فرصت داد فعاليتهاي غني سازياش را متوقف کند و تهديد کرد در غير اينصورت تهران با تحريم روبرو خواهد شد. ايران از پذيرش اين درخواست جهاني امتناع کرد و حتي رئيس جمهور اين کشور تصريح کرد که غرب قادر به اعمال تحريم عليه کشورش نيست. البتـه روسيه نيز اظهارات احمدينژاد را تائيد کرد چون با گذشت دو ماه از تهيه پيشنويس قطعنامه تحريم (ايران) هنوز تصويب آن به علت مخالفتهاي مکرر مسکو امکانپذير نشده است. به نوشته اين روزنامه، پس از مهلت 31 اگوست، دولت جرج بوش که ديپلماسي چند جانبه براي مهار برنامه هستهاي ايران را در پيش گرفته بود، مجموعهاي از تحريمهاي ميانه را پيشنهاد داد که شامل محدوديت مسافرت مقامات ارشد ايراني، ممنوعيت صادرات تجهيزات مربوط به برنامه هستهاي و موشکي ايران، و بلوکه کردن دارايي خارجي شرکتهايي که به ايران در توسعه برنامه هستهاياش کمک ميکردند بود. قرار بود در صورت امتناع دوباره ايران از توقف فعاليتهاي هستهاياش، تحريمهاي وسيعتري عليه تهران درنظر گرفته شود. “واشنگتن پست” با اشاره به ناتواني آمريکا در “مهار ايران” مينويسد: “دولت جرج بوش نزديک به چهار ماه براي کسب حمايت روسيه وقت صرف کرده و هنوز هم موفق به انجام آن نشده است. آمريکا اول تحريمهاي مربوط به پروژه نيروگاه هستهاي بوشهر را از تحريمهاي سازمان ملل عليه ايران مستثني کرد و پس از آن نيز تروئيکاي اروپا ، ممنوعيت سفر مقامات ايراني را ناديده گرفت. دولت آمريکا حتي با پيوستن روسيه به سازمان تجارت جهاني به عنوان شرط مسکو براي تصويب تحريمها موافقت کرد. در تازهترين اقدام روسها نيز ، ويتالي چورکين نماينده اين کشور در سازمان ملل خواستار به تعويق افتادن نشست ديروز شوراي امنيت سازمان ملل شد. برخي ديپلماتها معتقدند اين اقدام وي با هدف کمکردن تحريمهاي در نظر گرفته شده براي شرکتهاي خارجي درگير با برنامه هستهاي ايران صورت گرفته است. شايد هم چورکين فقط ميخواهد نشان دهد روسيه هنوز هم ميتواند شوراي امنيت را در دست خود داشته باشد”.
واشنگتن پست از شرح اقدامات روسيه نتيجهگيري ميکند که تصويب قطعنامه تحريم ايران موفقيتي براي آمريکا محسوب نميشود. چون اين قطعنامه حاوي پيام مورد نظر واشنگتن به تهران نيست. تصويب تحريمها باعث نميشود ايرانيها احساس کنند در صورت امتناع از پذيرش آن با
