
گ گافمن حفظ وجهه آنها را نيز در پي دارد.
زبان پيامک اگرچه ظاهراً با زبان معيار تفاوت فاحشي دارد، نقش هايي را که ملينوسکي از زبان ارائه کرده است، داراست. نقش هايي که عبارتند از:
1- محرک فعاليت افراد .2- اثر بر روي تفکر انسان .3- اثر بر روي روابط اجتماعي. 4- بدست آوردن اطلاعات. 5- بيان احساسات. 6- زبان براي خود زبان. 7- باز کردن باب گفتگو (Hudson,1996:109) .
سرويس پيامک به عنوان يک ابزار نوين ارتباطي داراي کارکردها و پيامدهاي گسترده اي در حوزههاي گوناگون اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است. امروزه سيستم پيام کوتاه بعنوان راهکاري تازه براي سرعت بخشيدن به امور روزمره – بطور جدي- نظر طيف وسيعي از افراد جامعه ، بويژه جوانان را به خود جلب کرده است. استقبال بي نظير از فن آوري پيام کوتاه که ارتباط نوشتاري و سريع را در دسترس انبوه کاربران قرار مي دهد در کشور ما به گونه اي بود که موجب تولد پديده اي جديد با عنوان پيامک بازي شد و کار به جايي رسيد که در حال حاضر ارسال پيامکها درايران با ميانگين بيش از 20ميليون پيامک در روز ازکشورخاستگاهش يعني انگلستان پيشي گرفته است. با توجه به امکان اطلاع رساني گسترده اين سيستم،کاربرد آن تنها محدود به امور اقتصادي و اداري نميشود بلکه وارد حوزه هاي ديگري از جمله عرصه هاي اجتماعي و سياسي نيز شده و حوزه هاي رسمي جامعه را به گونه اي جدي تحت تاثير فرهنگ و فضاي ويژه خود قرار داده است .پيامک در عمر کوتاه خود توانسته است بسادگي ساختارهاي از پيش تعيين شده و مسلط جامعه را ناديده بگيرد و با وجود کارکردهاي مثبت و عملي، در بعضي موارد دچار کژکاردکردهايي نيز شده است تا جايي که کاربرد افراطي و گاه هنجار شکنانه و تخريبي پيامک، موجب نگراني نهادهاي سياسي و اجتماعي شده و وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات ، را بعنوان متولي رسمي و دولتي اين شبکه، به چاره انديشي جدي در زمينه کنترل پيامک واداشته است(مقصودي و عرب،1386: 203)؛که از نمونه هاي آن ميتوان به استفاده از آن در سازماندهي تظاهرات و اعتراضات سياسي در کشورهاي مختلف اشاره کرد. اولين نمونه اين اعتراضات را مي توان در فيليپين مشاهده کرد که تظاهرات و اعتراضات بسياري با استفاده از اين سرويس سازماندهي شد که به برکناري و خلع يد رئيس جمهوري وقت آن کشور در سال 2001 منجر شد ( جولا، 1390: 112).
اکنون پذيرش و گسترش استفاده از اين وسيله در ميان جوانان ايراني بسيار سريع اتفاق افتاده است، بگونه اي که ديگر نمي توان زندگي روزمره خيل عظيمي از جوانان را بدون تلفن همراه تصور کرد. شناخت مقوله جواني، بيش از پيش با تاثيرات فناوري در عصر جديد دراميخته است. لذا پژوهش هاي ازين دست، زمينه ساز پيگيري مباحث گسترده تر در تحليل جواني و دوران جديد ديجيتال به شمار مي روند.
فناوريهاي نويني چون تلفن همراه و قابليتهاي آن با دگرگوني در مفاهيم زمان و مکان، مرزها و خطوط قرمز فرهنگي، اجتماعي و سياسي از نشانه هاي مدرنيته متاخر با درجه بالايي از بازانديشي مي باشند. اين پژوهش سعي در شناخت پديده پيامک و ابعاد آن از ديدگاه جامعهشناختي دارد. آنچه در اين پژوهش داراي اهميت است، بيشتر کارکردها و پيامدهاي فناوريهاي نوين ارتباطي بخصوص پيام کوتاه بهعنوان يک مسئله جديد و شناخت صحيح از نقش و عملکرد اين فناوري در فرهنگ جوانان جامعه ما ميباشد.
1-2- ضرورت تحقيق
اولين دليل مهم براي بحث رسانهها و رابطهاش با فرهنگ در جامعه ايران گسترش روزافزون، تعيين کننده و قاطع نقش رسانهها در زندگي مردم است. رسانهها از ارکان دنياي مدرن هستند که ابتدا از قرن 19 با پيدايش روزنامهها و مطبوعات، سپس با توسعه راديو و بعد از آن تلويزيون و در دهههاي اخير با گسترش اينترنت و تلويزيونهاي ماهوارهاي مطرح شدند. البته همزمان در اين دوره شاهد گسترش رسانههاي سنتي يعني همگانيتر و تاثيرگذارترشدن رسانههاي سنتي مانند صنعت چاپ کتاب و مجلات بودهايم. ما در 150-100 سال گذشته شاهد بودهايم که رسانهها به تدريج نفوذ گستردهاي در تمام ابعاد زندگي مردم از جمله مردم ايران پيدا کردند. گسترش رسانهها باعث شده است که تمام فرايندهاي توليد، انتقال، يادگيري و ياددهي فرهنگ، تعليم و تربيت، جامعهپذيري و تغيير و دگرگوني فرهنگ تحت تاثير رسانهها قرار بگيرد.
در واقع اولين دليل براي اين که بگويم بحث رسانه و فرهنگ در جامعه ايران بسيار ضرورت دارد اين است که روابط رسانهها و فرهنگ يک رابطه بسيار گسترده و پيچيدهاي بوده و هست. ما شاهد يک نوع انقلاب رسانهاي در فرهنگ هستيم و اين انقلاب رسانهاي انقلابي است که در حال دگرگون کردن ساختار احساسات جامعه ايران است. اين انقلاب رسانهاي شيوه و سبک زندگي ايراني را به طور گستردهاي متاثر و دگرگون کرده است. اين انقلاب رسانهاي نه تنها وجوه ذهني و معنايي ما بلکه وجوه مادي يعني شرايط عيني زندگي، کسب و کار، فعاليتهاي حرفهاي ،درآمد و فرصت شغلي، انواع مشاغل، مناسبات مادي بين انسانها، شيوههاي رقابت و ستيز و چگونگي تنشهاي انساني -که اجتناب ناپذير در زندگي ماست- و ديگر شرايط عيني ما مثلا نهاد خانواده، نهاد دين، نهاد اقتصاد و نهاد سياست را تحت تاثير خودش قرار داده و ميدهد. به عبارت ديگر انقلاب رسانهاي از يک سو وجوه معنايي زندگي ايرانيان و از سويي ديگر وجوه عيني که در نهادهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي تبلور پيدا ميکند را تحت تاثير خودش قرار داده است.
دليل دوم براي اهميت بحث مناسبات ميان فرهنگ و رسانه؛ چالش ها، تنشها، تضادها و بحرانهايي است که اين انقلاب رسانهاي در فرهنگ در جامعه ايران بوجود آورده است. ما معمولا درباره بحرانهايي مثل بحران محيطزيست و آلودگي هوا، بحران فقر، گسترش فقر و گسترش جمعيت زير خط فقر، فروپاشي خانواده به ويژه خانواده هستهاي، بحران ناشي از اعتياد به مواد مخدر و قاچاق مواد مخدر، بحران ناشي از کاهش سرمايههاي اجتماعي يعني کاهش اعتماد بين گروههاي مختلف و نيز بين افراد ، بحرانهاي بينالمللي که به اشکال مختلفي بر روي جامعه ما هم تاثير ميگذارد مثل بحران جهاني رکود اقتصادي و خيلي از بحرانهاي ديگر صحبت ميکنيم اما کمتر درباره بحرانهايي که بهدنبال انقلاب رسانهاي در زندگي اجتماعي ما بهوجود آمده بحث ميکنيم. سالها پيش آلبرت انيشتين گفته بود که من از اين ميترسم که توسعه فناوريها و تکنولوژيها موجب کاهش تعاملات انساني شود ،يعني آن روابط چهره به چهره، گرم، صميمي و عاطفي که ما به عنوان انسان به آن احتياج داريم در نتيجه گسترش تکنولوژيهايي مثل اتومبيل، تلفن و از جمله رسانههاي ارتباطي مثل راديو، تلويزيون، روزنامه و… کاهش پيدا کند. اين البته تنها يکي از آن چالشهاي ماست. ما بايد در مورد اين موضوع صحبت کنيم که انقلاب رسانهاي در جامعه ما چه پيامدهاي مثبت و سازنده و چه چالشها، تنشها و تضادهايي را به وجود آورده است. مسلما توسعه رسانهها پيامدهاي سازنده فراواني داشته که در مورد آن حتما صحبت خواهيم کرد ولي در کنارش يکسري تنشها و چالشهايي را هم بوجود آورده است. ما بايد هر دوروي اين سکه واقعيت رسانهاي شدن يا انقلاب رسانهاي در فرهنگ ايراني را بحث کنيم .
دومين دليل براي اهميت بحث درباره رسانه و فرهنگ به اين واقعيت برميگردد که رسانهها به عنوان جهان امروزي که ما در آن استقرار پيدا کردهايم و به عنوان انقلابي که ساختار عواطف و احساس ما را دگرگون ميکند، موضوعي است که ما به کمک تحليل، تفسير و توضيح چگونگي پيوند و مناسبات آنها با خودمان ميتوانيم نوعي آگاهي انتقادي نه تنها درباره رسانهها و فرهنگ و روابط آن بلکه درباره کليت زندگي اجتماعي بدست آوريم.
به عبارت ديگر ما نبايد رسانه را تنها به عنوان کالايي که مصرف ميکنيم بپنداريم. ما نبايد منفعلانه در برابر رسانه ايفاي نقش کنيم ما بايد متوجه باشيم که همه هستي فردي و جمعي ما در جهان رسانه در حال شکلگيري است. در اين وضعيت اگر منفعل باشيم در واقع مثل اين است که در جهان واقعي زندگيمان يا به تعبير جامعهشناسان “زيست جهانمان”، بيتفاوت و سست هستيم و گويي داريم به شيوه يک فرد تنبل، خودباخته، ترسو يا يک فرد ناآگاه در اين جهان رسانهها زندگي ميکنيم. ما بايد به يک بينش کلي درباره جهان رسانه دسترسي پيدا کينم تا بتوانيم جايگاه خودمان را در فضاي رسانهاي و جهان رسانهاي تعريف کنيم. بتوانيم يک شهروند خلاق و تاثيرگذار در اين جهان رسانهاي باشيم (فاضلي، 1392).
اکنون در اين مطالعه با در نظرگيري تلفن همراه به عنوان يک رسانه تعاملي بايد گفت که تلفن همراه نماد ارتباط همه جانبه عصر حاضر است و اين خصيصه، تلفن همراه را به مفهوم جامعه مجازي فراگير نزديک مي کند. تلفن همراه به عنوان تکنولوژي کاريزماتيک در مقايسه با تکنولوژي هاي ديگرچون کامپيوتر و لپ تاپ تجسم فرهنگي پيدا کرده و بصورت گسترده اي وارد زندگي اجتماعي مردم شده است (Fortunati, 2001: 87 ).
به موازات گسترده شدن رشد موبايل در جوامع، پيامدها و تاثيرات آن بر جنبه هاي مختلف زندگي نيز يکي يکي پديدار شده واين نفوذ روند رو به رشدي را آغاز کرده است (موسوي، 1390: 86) . پيامک يا سرويس پيام کوتاه به عنوان يک ابزار نوين ارتباطي داراي کارکردها و پيامدهاي گسترده اي در حوزه هاي گوناگون اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي است. امروزه سيستم پيام کوتاه بعنوان راهکاري تازه براي سرعت بخشيدن به امور روزمره – بطور جدي- نظر طيف وسيعي از افراد جامعه، بويژه جوانان را به خود جلب کرده است. استقبال بي نظير از فن آوري پيام کوتاه که ارتباطي نوشتاري و سريع را دردسترس انبوه کاربران قرار مي دهد در کشور ما به گونه اي بود که موجب تولد پديده اي جديد با عنوان پيامک بازي شد (مقصودي و عرب، 1386: 202) و کار به جايي رسيد که در حال حاضر ارسال پيامکها در ايران با ميانگين بيش از 40 ميليون پيام در روز از کشور خاستگاهش يعني انگلستان پيشي گرفته است. همچنين افراد هزينه اي را که بطور ماهانه براي تلفن همراه پرداخت مي کنند بسيار بالاتر از هزينه اي است که براي مثال براي استفاده از اينترنت مي پردازند (ذکايي، 1388: 122).
امروزه تاثيرات و بسترسازي هاي تلفن همراه براي برخي مقاصد نامتناسب افراطي و گاه هنجار شکنانه و تخريبي آن موجب نگراني نهادهاي سياسي و اجتماعي شده است. تلفن همراه بواسطه برخي ويژگي ها چون سرعت انتقال، تنوع مطالب و ارزان بودن آن که از شاخصه هاي مهم رسانه هاي پست مدرن مي باشد، براحتي در اختيار افراد با سبک ها و هنجارهاي مختلف اجتماعي قرار گرفته و اين امر به مرور به ميزان کنترل خانوادهها و مدارس و آموخته هاي نسل جديد و نيز کيفيت و جهت گيري هاي آموزشي و تربيتي خانواده ها، مدارس و جامعه را متاثر ساخته است(سبحاني نژاد: 1387: 20).
خوب يا بد تقريبا همه مايکي از همين گوشي هاي تلفن همراه را در نزديکي خود هميشه داريم. پس بايد درباره چيزي که هميشه همراه ماست، بيشتر صحبت کنيم ؛ چرا که همچنان موضوعي به نسبت ناشناخته و تحت اين عنوان کمتر مورد تحقيق و بررسي قرار گرفته است در حاليکه در جوامع غربي ادبيات و پژوهش هاي بسيار غني در اين رابطه هم در سطوح کمي و هم از نگرش کيفي انجام گرفته است؛ اين در حاليست که اهميت دادن به چنين موضوعي در ايران تازه در حال پيدايي است.
درحالي که باتوجه به روند رو به رشد استفاده از سرويس پيام کوتاه در ميان جوانان ايراني، و تغيير در مناسبات و الگوهاي ارتباطي آنان هنوز پژوهشي جامع از ديدگاه هاي مختلف جامعه شناسان در خصوص پيامک و فرهنگ پيرامون آن صورت نگرفته است و با وجود اين ، حجم مطالعات در اين زمينه – در مقايسه با مطالعات انجام شده بر روي اينترنت – در حال حاضر حجم کوچک و ناچيزي را تشکيل داده است.البته خوشبختانه مطالعات و پژوهش ها در زمينه موبايل در غرب مدتي است شروع شده و به شدت در حال افزايش است و ميتوان گفت که
