
فیروزآبادی، بیتا، ص565) صاحب «مجمعالبحرین» دراینباره گفته است: «عاشورا یک نام اسلامی است و آن روز دهم محرّم است و گاهی الف بعد از عین حذف میگردد و «عشورا» تلفّظ میشود.» (طُریحی، 1416ه.ق، مادّهی «عشر») علمای لغت در اصل كلمهی عاشورا اختلاف دارند؛ بعضی میگویند عاشورا كلمهای عربی است و بعضی دیگر عاشورا را كلمهای عبرانی خواندهاند. (بستانی، 1371ه.ش، ج11، ص445؛ بیرونی، 1380ه.ش، ص330)
3. علّت نامگذاری
درمورد نامگذاری این روز به نام عاشورا اقوال و روایات متعدّدی ذكر شده است؛ بعضی میگویند كه سبب نامگذاری عاشورا به این نام، همانا دهم ماه محرّم است و این قول واضحتر و نزدیكتر به دهم ماه محرّم است؛ همچنین گفته شده است كه عاشورا روزی است كه خداوند تعالی 10پیامبرش را با 10كرامت افتخار بخشیده است كه از قرار ذیل است:
اوّل: در این روز، خداوند موسی(ع) را نصرت بخشید، در دریا راه را برایش باز نمود تا از چنگ فرعون نجات یافت و فرعون با لشكرش غرق گردید.
دوم: در این روز كشتی نوح(ع) با سلامتی در جودی استقرار یافت.
سوم: در این روز یونس (ع) از شكم نهنگ نجات یافت.
چهارم: در این روز خداوند توبهی آدم(ع) را پذیرفت.
پنجم: در این روز یوسف(ع) از قعر چاه تاریك بیرون آورده شد.
ششم: در این روز عیسی(ع) به دنیا آمد و در همین روز به آسمان برده شد.
هفتم: در این روز خداوند داود(ع) را مورد عفو و بخشش خود قرار داد.
هشتم: در این روز ابراهیم(ع) چشم به جهان گشود.
نهم: در این روز چشمان یعقوب (ع) دوباره روشن گردید و بینا شد.
دهم: در این روز گناهان گذشته و آیندهی پیامبر بزرگ اسلام(ص) بخشیده شد. (العینی، بیتا، ج11، ص117)
البتّه باید گفت موارد دهگانهی اخیر اجماعی نیست و تنها از سوی برخی مطرح شده است، لکن دلیلی که در ابتدا برای نامگذاری عاشورا بیان شد، مُتقن و مسلّم است.
4. عاشورا در میان یهودیان پیش از اسلام
فيّومى در «مصباحالمنير» گويد: از رسول خدا(ص) روايت شده كه يك روز قبل از عاشورا و يك روز بعد از عاشورا را هم روزه بگيريد تا از شباهت به يهود كه فقط روز دهم را روزه مىگرفتند خارج شويد. (بيهقى، بیتا، ج4، ص287) پس معلوم مىشود روز عاشورا نزد يهود از روزهاى بزرگى بوده كه در آن روزه مىگرفتهاند.
در كتاب «سنن دارمى» از ابنعباس نقل شده كه او مىگفت: رسول خدا(ص) هنگامى كه به مدينه آمد، ديد كه يهوديان روز عاشورا را روزه مىگيرند. آن حضرت سؤال كرد كه چرا روزه مىگيريد؟ گفتند: زيرا اين روزى است كه موسی(ع) بر فرعون غالب شد. پس رسول خدا(ص) به مسلمانان فرمود: شما به امّت موسى(ع) اولى هستيد، پس شما هم روز عاشورا را روزه بگيريد. (دارمى، بیتا، ج2، ص22) و همين روايت با مختصر تفاوتى در «سنن ابن ماجه» نيز نقل شده است. (ابنماجه، بیتا، ج1، ص552)
در كتاب «محلى» از ابنحزم، از عطاء نقل شده كه او مىگويد: از ابنعبّاس شنيدم که مىگفت با يهوديان (در روزهی روز عاشورا) مخالفت كنيد. هم نهم را روزه بگيريد و هم دهم را. (تا معلوم باشد اين روزه، روزهی آنان نيست.) (ابنحزم، بیتا، ج7، ص18)
5. عاشورا در ميان مسيحيان پيش از اسلام
در «مصباحالمنير» روایتی از رسول خدا گفته شده است مبنی بر روزه گرفتن یهودیان و مسیحیان در روز عاشورا که ظاهراً مقصود حضرت اين بوده كه روز نهم را به روز دهم مىافزاييم تا شبيه به كار يهود و نصاری نباشد.(فیومی،بی تا،ص104). از اين نقل «مصباحالمنير» برمىآيد كه مسيحيان هم عاشورا را گرامى مىداشتهاند. امّا در اين مورد غير از اين منبع، تا كنون به مدرك ديگرى برنخوردهايم.
6. عاشورا در ميان قريش جاهلیّت
در «سنن دارمى» روايت شده كه رسول خدا(ص) فرمود: اين روز، روز عاشورا است و قريش اين روز را در جاهليّت روزه مىگرفتند، پس هر كدام از شما (مسلمين) دوست دارد، روزه بگيرد و هر كدام دوست دارد، روزه را ترك كند. (دارمى، بیتا، ج2، ص22)
در كتاب «موطّأ مالك» آمده که عایشه می گوید روز عاشورا روزی است که قریش در جاهلیت در آن روز روزه می گیرد(مالک،بی تا،ج 1،ص 219 دارمی،بی تا،ج2،ص23).
در كتاب «نيلالأوطار» آمده: اهل جاهلیت در روز عاشورا روزه می گرفته اند وپیامبر و مسلمانان نیز قبل از آن که روزه ی رمضان واجب گردد در این روز روزه می گرفتند. (شوکانی، 1409ه.ق، ج4،ص326).
7. عاشورا پس از اسلام و پیش از وجوب روزهی رمضان
در «صحيح بخارى» از ابنعمر نقل شده: «که پیامبر عاشورا را روزه بوده است و هنگامی که روزه ی رمضان واجب گردید آن را ترک نمود.» (بخارى، بیتا، ج3، ص31)
و نيز در «صحيح بخارى» از عايشه نقل شده: رسول خدا(ص) به روزهی روز عاشورا امر كرد تا هنگامى كه روزهی ماه رمضان واجب شد. آنگاه فرمود: «هركس مىخواهد، روز عاشورا را روزه بگيرد و هر كس مىخواهد افطار كند.» (بخارى، بیتا، ج3، ص31)
در كتاب «جامع أحاديث الشّيعة» از كتاب «من لايحضره الفقيه» از امام باقر(ع) نقل شده: محمّدبن مسلم و زراره از آن حضرت از روزهی روز عاشورا سؤال كردند، فرمود: «آن روزه ی قبل رمضان بود وقتی که روزه ی رمضان واجب گردید می توانید آن را ترک کنید». (معزی ملایری، 1413ه.ق، ج9، ص479؛ قمی، 1413ه.ق، ج2، ص85؛. همچنین ن.ك: مجلسی اوّل، 1406ه.ق، ج3، ص247) روزهی آن قبل از
(تشريع روزهی) ماه رمضان (معمول) بوده، ولى پس از نزول روزهی ماه رمضان ترك شده است.
8. عاشورا پس از وجوب روزهی رمضان
در «كنزالعمّال» روايت شده: «زمانی که روزه ی رمضان واجب شد از رسول خدا(ص) درباره ی روزه ی روز عاشورا سؤال شد که حضرت فرمودند:آن روز،روزی از روزهای خداست هرکس می خواهد روزه بگیرد،هر کس نمی خواهد آن را ترک کند..» (علاءالدّین علی، بیتا، ج8، ص658)
و نيز در همان كتاب آمده: «که عمار یاسر فرمودند:پیامبر مارا به روزه ی عاشورا دستور دادند قبل از آن که روزه ی رمضان واجب گردد و هنگامی که روزه ی رمضان واجب گردید دیگر به روزه ی عاشورا أمر نفرمودن .» (علاءالدّینعلی، بیتا، ج8، ص656)
مُستفاد از اين روايات و دهها روايت ديگر كه در كتابهاى حديثى سنّى و شيعه نقل شده2 اين است كه عاشورا از زمان حضرت موسىع) تا بعثت رسول خد(ص) و از بعثت تا هنگام وجوب روزهی ماه رمضان و همچنين پس از آن، مورد تعظيم و از ايامالله بوده است و همواره با انجام روزه در آن، بزرگ داشته مىشده است.
در اين جا اين پرسش پيش مىآيد كه علّت عظمت اين روز و از ايامالله بودن آن چيست؟ زيرا غالباً زمانها به واسطهی حوادث مهمّى كه در آنها اتّفاق مىافتد، عظمت پيدا مىكنند؛ مانند روز ميلاد رسول خدا(ص)، روز بعثت و روز وفات آن بزرگوار و روز تولد اميرمؤمنان(ع) و روز غدير و روز شهادت آن گرامى.
در پاسخ اين سؤال، مطالبى در كتابها نقل شده و برخى از آنها مورد خدشه قرار گرفته است. امّا گويا از يك نكته غفلت شده، كه علّت عظمت اين روز، واقعهی كربلا باشد و بزرگداشت اين روز از همان زمان حضرت موسى(ع) نيز به همين علّت بوده و شاهد آن، روايتى است كه در ادامه نقل خواهيم كرد و اگر همهی حوادثى كه گفته شده در اين روز اتّفاق افتاده، مطابق با واقع باشد، باز از همه مهمتر و عظيمتر واقعهی كربلاست.
9. عاشورا پس از واقعهی كربلا
دشمنان اهلبيت و بنىاميّه پس از واقعهی كربلا با سوءاستفاده از روايات مربوط به روزه و بزرگداشت عاشورا، مطلبى را عنوان و مطرح و تبليغ كردند كه با اساس دين و مكتب منافات داشت و آن، اين كه چون در اين روز امام حسين(ع) كشته شده و كشتن امام حسين(ع) و اهلبيت(ع) و ياران او- نعوذ بالله – كار بسيار خوب و مُستحسَنى بوده، پس اين روز، روز بابركتى شده و به اين خاطر بايد اين روز را روزه گرفت.
متأسّفانه اين مطلبِ صد در صد انحرافى، ميان گروهى از مسلمانان ظاهرى نفوذ كرد كه در زيارت عاشوراى امام حسين(ع) آمده: «وَ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ.»
از اين تاريخ است كه روزهی روز عاشورا به دو عنوان مىتوانست انجام شود:
1) به عنوان اين كه از ايامالله است، مانند اين كه قبل از واقعهی كربلا، روز عاشورا را روزه مىگرفتند، يا به عنوان واجب و يا مستحب.
2) به عنوان اين كه چون يزيد امام حسين(ع) را ظاهراً از بين برده، بايد روزه گرفت و از همين تاريخ است كه امامان معصوم(ع) ما با روشنگرى و احياناً نهى از روزهی عاشورا و حتّى با بيان اين كه در روز عاشورا تا نزديك غروب چيزى نخوريد و نياشاميد؛ امّا نزديك غروب قدرى چيزى بخوريد تا روزهی اصطلاحى نباشد، با اين فكر كفرآميز كه ريشه در دشمنى با اهلبيت(ع) دارد، مبارزه و مخالفت كردند.
زراره از امام صادق (ع)و امام باقر(ع) نقل كرده كه به او فرمود: «روز عاشورا روزه نگیر….» (معزی ملایری، 1413ه.ق، ج9، ص447)
جعفربنعيسى گويد: از امام رضا(ع) درباره ی روزه ی روز عاشورا سؤال کردم که حضرت جواب دادند:آن روز روزی است که قاتلین حسین (ع) به آن تبرک می جویند و روزه می گیرند وآن روز روزی است که ابن مرجان به آن تبرک می جوید. (معزی ملایری، 1413ه.ق، ج9، ص477 و 478)
امام صادق(ع) فرمود: «هر کس آن روز را روزه بگیرد نصیبش چون نصیب ابن مرجان وآل زیاد خواهد بود.راوی می گوید پرسیدم که نصیب آنان چیست؟حضرت فرمودند آتش..» (معزی ملایری، 1413ه.ق، ج9، ص478) .
مرحوم مقدّس اردبيلى در كتاب «شرح ارشاد» در شرح فتواى علّامه حلّى به استحباب روزهی عاشورا، به شرط اين كه به خاطر محزون بودن از شهادت امام حسين(ع) باشد فرموده است: روايات در اين مورد مختلف است، برخى دلالت بر استحباب دارد و مىگويد: روزهی عاشورا كفّارهی گناهان يك سال است و روزهی تاسوعا و عاشورا كفّارهی گناهان يك سال است و رسول خدا(ص) اين روز را روزه گرفته است… برخى ديگر از روايات دلالت بر كراهت، بلكه حرمت دارد؛ مانند روايتى كه میگوید روزهی اين روز، سنّت آلزياد و روزهی ابنمرجانه است… براى جمع بين اين دو گروه روايت، مىتوان گفت: گروه دوم مربوط به روزهی عاشورا به عنوان تبرّك و شكر به خاطر شهادت امام حسين(ع) است، كه روزه به اين منظور حرام است و اگر به اين منظور هم نباشد، ممكن است، به خاطر اين كه تشابه به سنّت دشمنان اهل بيت(ع) است و روزهدار در اين روز به آنان شباهت پيدا مىكند، مكروه باشد. كما اين كه اتّصاف به اوصاف يهود و نصاری مكروه است. امّا اين كه علّامه حلّى فرمود: «درصورتىكه به خاطر حُزن باشد، مستحب است» مقصود اين است كه هيچ شباهتى به كار بنىاميّه كه به خاطر سرور و شكر روزه مىگرفتند، نداشته باشد. (اردبیلی، 1409ه.ق، ج5، ص188)
صاحب جواهر هم در شرح قول محقّق که فرمودند روزه ی روز عاشورا به خاطر حزن مستحب
است فرمودند مستحب است ولی نه اینکه به خاطر تبرک جستن وشکر باشد.بنابراین صاحب جواهر و محقق گویا معتق به جمع بین روایاتی که دال بر مطلوبیت روزه ی روز عاشورا و روایاتی که دال بر نهی از آن روزه هستند می باشند. (نجفی، 1266ه.ق، ج17، ص105)
امّا روايتى كه شاهد بر این مطلب است که علّت عظمت روز عاشورا، واقعهی کربلا میباشد، در «مجمعالبحرين» از طُريحى و «مستدرك سفينةالبحار» از نمازى نقل شدهاست و مُستفاد از آن اين است كه يومالله بودن عاشورا به خاطر وقوع واقعهی بسيار عظيم شهادت سيّدالشّهدا(ع) در اين روز است و اين مطلب را خداى متعال به حضرت موسى(ع) فرموده است. و بنابراين مىتوان گفت اگر روز عاشورا در ميان يهود و ديگران كه پس از آنها بودهاند، احترامى داشته، به جهت اين بوده كه حضرت موسى(ع) آنان را به اين كار امر كرده و امر او به خاطر اين بوده كه از راه وحى به عظمت اين روز پى برده است و البتّه اين حديث، با وقوع حوادث مهمّ ديگر در اين روز، منافات ندارد. امّا ترجمه ی آن روايت به این شرح است که حضرت موسی (ع)از خداوند می پرسند که امت محمد(ص) را چگونه بر سایر امت ها برتری بخشیده ای؟سپس خداوند فرمودند: به خاطر د
