
شوند تا زمانی که این نقاط توانایی ارتباط در شبکه را داشته باشند یعنی مادام که از کدهای ارتباطی مشترک استفاده کنند. یک ساختار اجتماعی مبتنی بر شبکه، سیستم باز و پویایی است که، بدون این که توازن آن با تهدیدی روبرو شود، توانایی نوآوری دارد. شبکهها ابزار مناسبی برای فعالیتهای مختلف هستند: برای اقتصاد سرمایهداری، برای کار، کارگران، وشرکتها، برای حکومتها، و برای سازمانهای اجتماعی. از آنجا که شبکهها چندگانهاند، کدها و کلیدهایی که بین شبکهها عمل میکنند به منابع اصلی شکلدهی، هدایت، و گمراه ساختن جوامع تبدیل میشوند. همگرایی تکامل اجتماعی و تکنولوژیهای اطلاعات، در سرتاسر ساختار اجتماعی شالودهی مادی جدیدی برای فعالیتها ایجاد کردهاند. این شالودهی مادی، که در درون شبکهها جای دارد، فرایندهای اجتماعی مسلط را مشخص میکند و بدین ترتیب، ساختار اجتماعی را شکل میدهد. (همان: 544 و 545)
شبکهها ریخت اجتماعی جدید جوامع ما را تشکیل میدهند، و گسترش منطق شبکهای تغییرات چشمگیری در عملیات و نتایج فرایندهای تولید، تجربه، قدرت و فرهنگ ایجاد میکند. در حالی که شکل شبکهای سازمان اجتماعی در دیگر زمانها و مکانها نیز وجود داشته است، پارادایم نوین تکنولوژی اطلاعات بنیان مادی گسترش فراگیر آن را در سرتاسر ساختار اجتماعی ایجاد میکند. این منطق شبکهای عزمی اجتماعی ایجاد میکند که مرتبهی آن از سطح منافع اجتماعی به خصوصی که از طریق شبکهها بیان شدهاند فراتر است: قدرت جریانها از جریانهای قدرت پیشی میگیرد. غیبت یا حضور در شبکه و پویایی هر شبکه در برابر دیگر شبکهها، منابع حیاتی سلطه و تغییر در جامعهی ما هستند: جامعهای که به این ترتیب میتوان آن را به درستی جامعهی شبکهای نامید که ویژگی آن برتری ریخت اجتماعی بر کنش اجتماعی است. (کاستلز، 1385: 544)
2-2-4-6-والرشتاین و تئوری ژئوکالچر
ژئوپليتيك فرهنگي را امانوئل والرشتاين جامعهشناس ماركيست امريكايي مطرحنموده است ، از نظر وی ژئوكالچرمفهومياستکهبرتحميلالگوهاي فرهنگي از سوي قدرتهاي مرکز بر كشورهاي پيرامون و نيمه پيرامون تاکید دارد.
والرشتاین از دیدگاهی جدید،به ژئوپلیتیک توجه می کند و ژئوکالچر را زیربنای ژئوپلیتیک می داند.او بر اساس چهارچوب تمایزات فلسفی در مقایسه ی انواع تعارض ها و جنگ های بین المللی ،متوجه بسیاری از تشابه های ژئوپلیتیکی می شود.بااین حال،این جنگ ها ماهیتی متفاوت بایکدیگر دارند که ناشی از ژئوکالچر آنها است.والر اشتاین ژئوکالچر را جنبه ی درونی جهان می داند،جنبه ای که پوشیده تر از آن است که قابل درک باشد و در عین حال،جنبه ای اس که بدون آن ،دیگر جنبه ها عقیم می مانند.ازاین رو ژئوکالچردر ارتباط با ژئوپلیتیک،چهارچوبی است که در آن نظام جهانی عمل می کند.(زین العابدین،189:1389)
نقشه 2-2 : ایران و سایر مناطق در تئوری ژئوکالچر والرشتاین
منبع : www.en.wikipedia.org))
3-1-متغیرها
3-1-1- متغیر مستقل
ایثار،شهادت و سایر متغیرهایی که بصورت گویه در پرسشنامه ترتیب داده شده همگی متغیرهای مستقل این تحقیق می باشند.
3-1-1-1-ایثار و شهادت
. توجه به فرهنگ ایثار و شهادت راز بیمه شدن کشور در برابر دشمنان است. جامعه امروز نیازمند گسترش فرهنگ ایثار و شهادت است که در این زمینه همه دست اندرکاران وظیفه مهمی را بر عهده دارند. دوران هشت ساله دفاع مقدس مشعلی است که همیشه فروزان است و نیازهای فکری و معنوی نسل فعلی و نسلهای بعدی را تأمین میکند. تفاوت دفاع مقدس ما با بقیه جنگها در روحیه معنویت و ایثار و فداکاری رزمندگان بوده است که این روحیه در هیچ جنگی در دنیا دیده نشده است. رزمندگان ما خلأ تسلیحاتی خود را با معنویت پر میکردند.
3-1-1-1-1-شهادت
مفهوم شهادت در اسلام با مسلمان وغیر مسلمان اشتباه گرفته شده است. شهادت معنایی تنگاتنگ با مفهوم جهاد دارد اغلب دانشوران عمدا یا سهوا جهاد را با دفاع مقدس تعریف می کنند . مسلمانان اغلب واژه شهید را مرگ با ارزش برای محبوبشان یعنی پروردگار تعریف می کنند وتوجهی به ارتباط تنگاتنگ به کشمکش دائمی بین جهاد و شهادت ندارند. شهادت انحصارا در اختیار اسلام نیست. (گرچه منحصراروحانی،مذهبی ،معنوی والهی است و مکاتب ماده گرا ادعایی نسبت به آن ندارند). اسلام خود مفهوم شهادت را تعریف می کند. بدون تردید مفهومی اسلامی تنها در قالب وچهار چوب اسلام تعریف می شود ،نه با مسلمان وغیر مسلمان ونه در سایه مفاهیم غیر اسلامی از قبیل گناه ورنج . مسلمانان اجازه ندارند تا اصول اسلامی رابدون توجه به سیستم فکری اسلامی توضیح دهند. شهادت را نمی توان تنها در القاب وواژه های شفاعت ووساطت تشریح کرد. گفته می شود که شهیدان اسلام برای مرگ داوطلب بودندتا بتواننددرروز جزا برای گناهکاران شفاعت کنند.
مفهوم اسلامی شفاعت تنها درچارچوب اصول علیت قابل بیان است ، نه به تنهایی بعنوان شفاعت روحانی. اسلام مفاهیم مسیحی وساطت را بدون مسؤلیت شخصی برای رستگاری افراد رد می کند.
مفاهیم شهادت ودفاع مقدس با الله در ارتباط هستند. این دو واژه مکررا با یکدیگردرقرآن دیده می شود. درحقیقت بدون دفاع برای خدا وحق ، شهادتی وجود ندارد. این واژه ها معانی ادبی متفادت با معنای لغوی خود دارند،گرچه این معنای ظاهری اساسا برپایه معانی ادبی قرار گرفته است. مفاهیم اسلامی شهادت وجهاد توسط نامسلمانان وشرق نویسان بطور ناصحیح بیان شده است.
واژه شهادت از ریشه عربی “شهد” گرفته شده به معنای دیدن ، شاهد بودن ،گواهی دادن ، الگوو نمونه شدن است شهید فردی است که می بیند وشهادت می دهد پس شاهد است .
گویی شهید حقیقت را به صورت فیزیکی درک می کند ومی بیند ومحکم وراسخ حاضر وآماده است آنچنان که آن رانه تنها زبانا شهادت می دهد بلکه حاضر است برای حق وحقیقت ،جنگ ودفاع کند وزندگی خود رادرراه عقیده اش فدا کند بادفاع وفداکردن جانش برای حقیقت او به یک اسطوره واسوه برای دیگران تبدیل می شود که سزاوارتکریم واحترام است.
در تمام این مراحل ، تنها کلمه حق است ، شناخت واظهارش ، جنگ ودفاع برای آن ، آمادگی فداکردن جان برایش الگویی رابرای طالبان حق فراهم می کند. هدف ، رغبت وانگیزه شان برپایه حق است.
جهادوسیله ای برای این منظور است که ممکن است منجر به شهادت نیز شود ولی الزاما به معنی کشته شدن در میادین جنگ نیست. شاید بتوان اینگونه جمع بندی کرد که نه شهادت نه جهاد، بیرون ازقلمرو حقیقت قابل بیان نیستند وشهادت وقتی رخ می دهد که جهاد پیشگام باشد وجهادهمان جنگ برای حقیقت است. مجاهدجانش رابرای حق همچون شهید ایثار می کند،گرچه او دررزمگاه نیست ولی همچون شهید می میرد. اوگشته نمی شود ولی وفاداربه حقیقت الهی است وآماده جنگ برای حقیقت تمام ارزشهای آن است. تازمانیکه زنده است اویک مجاهداست وزمانیکه بمیردیاکشته شود همچون شهیداست.
گفته شد که شهید خودرااسطوره والگو قرارمی دهد. دراین معنا ، مفهوم شهادت ارتباط تنگاتنگی بامفهوم نبوت دراسلام دارد((www.shohadagachsaran.persianblog.ir شهادت برترین درجة کمال و شکوهمندانه ترین مرگی است که هر مجاهد راه حقی آنرا آگاهانه و با افتخار بر می گزیند و به زندگی و مرگ پس از مرگ بهترین معنی و زیبائی و جلال را می بخشاید .اساسا شهید واژه ایست که به معنای حاضر ، ناظر ، گواه ، امین در شهادت ، خبر دهندة راستین ، آنکه از علم او چیزی فوت نشود ، آگاه، محسوس و مشهود ، کسیکه همة چشم ها باوست ، نمونه والگوازآنیادمیشود(www. arshian.persianblog.ir)
برخی از آیات قرآن بهمقاموالای شهید و شهادت اشاره دارند، عبارتند از:
١. بر خورداری از رحمت الهی و اخذ جایگاه کمال: “و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون” (قرآن کریم، سوره آل عمران ، آیه 157).
اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید ، که به رحمت ایزدی پیوسته و به کمال ایده آل دست یافته) و بسوی خدا محشور (وخداگونه) خواهید شد .
٢. بهرهمند شدن از حیات معنوی و روزیهای معنوی: “وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ”(قرآن کریم، سوره آل عمران ، آیه 169).
هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند”.
٣. خوشحالی آنها از نعمتهای فراوانی که خداوند به آنها بخشیده است: “فَرِحِینَ بِمَآ ءَاتَـئـَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ” (قرآن کریم، سوره آل عمران ، آیه 171).
آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به آنها بخشیده است، خوشحالند و به خاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آنها، به آنان ملحق نشدند (نیز) خوشوقتند”.
زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند و میدانند) که نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت.
۴. خوشحالی آنها نه تنها نعمت است; بلکه از فضل او است که تکرار نعمت است: “یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ” (قرآن کریم، سوره آل عمران ، آیه 171).
و (نیز) از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان خوشحال و مسرور میشوند).
۵. خوشحالی آنان از اینکه میبینند که خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند: “وَأَنَّ اللَّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ” (قرآن کریم، سوره آل عمران ، آیه 171).
و (میبینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمیکند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدانی که شهید شدند.
۶. حیات جاویدانِ شهیدان: “وَلاَ تَقُولُواْ لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتُ بَلْ أَحْیَآءٌ وَ لَـَکِن لآ تَشْعُرُونَ”
و به آنها که در راه خدا کشته میشوند، مرده مگویید; بلکه آنها زندگانند، ولی شما نمیفهمید”.(قرآن کریم، سوره بقره ، آیه 154).
٧. زحمات شهیدان راه خدا از بین نمیرود و مورد هدایت خداوند هستند و بهشت جاویدان، به آنها عطا میفرماید: “وَ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللَّه…
و کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمیکند، به زودی آنها را هدایت میکند و کار آنها را اصلاح میکند، و آنها را در بهشت (جاویدانش) که اوصاف آن را برای آنان بازگو کرده است، وارد میکند.”
. شهیدان دارای ایمان راستین هستند و نسبت به پیمان و تعهد خود با خداوند، وفادارند; “مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَـَهَدُواْ اللَّه…”(قرآن کریم، سوره احزاب ، آیه 23).
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستادهاند; بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادهاند(www.arshian.persianblog.ir).
3-1-1-1-2-فرهنگ ایثار و شهادت
دنیای معاصر با بحرانی عظیم تحت عنوان بحران ارزشها مواجه شده است. بحرانی که بواسطه دور ماندن از ارزشهای بشری، الهی و دینی پدید آمده است. به همین جهت یکی از دغدغههای مهم متفکران بشردوست در دنیای جدید، ترویج ارزشهای انسانی در عرصه دنیای کنونی میباشد.
یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی صلی الله علیه و آلهو دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری مفهومی خاص به نام شهید و شهادت چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب میگردد. (ptth://mth.216714/moc.golbisrap).
، مجموعهای از افکار، اعتقادات، باورها، ارزشها، پسندها، علایق، دلبستگیها، روابط، عرف و عاداتی است که در جریان انقلاب و با توجه به پیشینه دینی ملت بارور شد. در دوران دفاع مقدس تجلییافت. ایثار: این کلمه به
