
ر سخن، تنها رفتار تقویتشده آموخته میشود. در کل یادگیری را میتوان از یک سو به تغيير رفتار نمايان و از سوی دیگر به استعداد يا توانمندي در پاسخ دادن تعریف نمود. (سیف،1388).
– یادداری:
منظور از یادداری، توانایی به یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت میباشد. بدین معنی که یادگیری دانشآموزان تا چه حد معنیدار بوده است که آنها بتوانند بعد از گذشت چند مدت برای پرسشهایی که ازمتن مورد تدریس از آنها میشود جواب صحیح داشته باشند (مالکی،1389).
– انگیزش پیشرفت تحصیلی:
انگیزش، به نیروی ایجادکننده، نگهدارنده و هدایتکننده رفتار گفته میشود (یوسفی،1388). منظور از انگیزش پیشرفت یا انگیزش موفقیت، میل یا اشتیاق برای کسب موفقیت و شرکت در فعالیتهایی است که موفقیت در آنها به کوشش و توانایی شخص بستگی دارد (سیف،1388). با این انگیزه افراد تحرک لازم را برای به پایان رساندن موفقیتآمیز یک تکلیف، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در کار خود دنبال میکنند تا بالأخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی کسب نمایند.
– روش بدیعه پردازی:
روش تدریس بدیعه پردازی، روشی است که یادگیرندگان را برمیانگیزاند تا ایدهها یا افکار نو و خلاق را بپرورانندوارائه دهند. این روش به فرد فرصت ابتکارمیدهدتا امکانات مورد نیاز برای ابراز خویشتن را بررسی کندو در رویارویی با مسائل از راهحلهای نوین بهره گیرد (قوشلی،1384). در تعریف دیگری روش تدریس بدیعه پردازی روشی است که خلاقیت افرادراطوری پرورش دهد که بتوانندبایکدیگر همیاری داشته باشند و به حل مسائل بپردازندوبه طراحی محصولات اهتمام ورزند (آنجفی،1387). بدیعه پردازی، شامل رویههایی برای توسعه و گسترش رفتارکارگروهی است. این روش برای تمام دانشآموزان فرصتی را فراهم میسازد تا در فرایند حل مسئله به طور کامل تری مشارکت داشته باشند. (به نقل ازهاپکینز دیوید، ترجمه مهر محمدی وعابدی،1385).
– روش تدریس رایج (متداول):
اين روش که سابقهای طولاني در نظامهای آموزشي دارد به ارائه مفاهيم به طور شفاهی از طرف معلم و يادگيري آنها از طريق گوش کردن و يادداشت برداشتن از طرف شاگرد میپردازد. (به نقل از فونتانا دیوید، ترجمه مهشید فروغان، 1389). در اين روش يک نوع يادگيري و رابطه ذهني بين معلم و شاگرد ايجاد ميشود در تعریفی دیگر روشهای سنتی به روشهایی گفته میشود که اکثر مدارس دنیا، در طول تاریخ آموزش و پرورش از آن استفاده کردهاند و امروزه نیز یکی از متداولترین روشهای حاکم بر مدارس هستند. مهمترین این روشها، روش حفظ و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ میباشد.
1-6-2. تعاریف عملیاتی:
– یادگیری:
در این تحقیق، منظورازیادگیری تغییر در رفتار است، به عبارت دیگر نتایج یادگیری همواره در رفتار فراگیر قابلمشاهده میباشد یعنی یادگیرنده قادر به انجام کاری خواهد بود که پیش از یادگیری نمیتوانست آن را انجام دهد.
– یادداری:
منظور از یادداری در این تحقیق، دادن فهرستي از نامها، ارقام، اشكال و تصاوير، موضوعها و مانند آنها به دانشآموزان است که آن را حفظ کنند و پس از گذشت مدت مشخصي، آنها را به یادآورند تعداد مطالب به ياد مانده ميتواند درجه حافظه را نشان دهد.
– انگیزش پیشرفت تحصیلی:
در این تحقیق، گرایش همهجانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالیترین معیارها و تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد توأم است.
– روش تدریس بدیعه پردازی:
در این تحقیق، منظور از روش بدیعهپردازی، روشی است که در آن فراگیران در جریان آموزش برانگیختهشده و در امر یادگیری میکوشند. در واقع معلم، نقش راهنما و هدایتکننده را ایفاء میکند و دانشآموز نقش فعالی در کلاس دارد ویک ارتباط متقابل بین معلم و فراگیر وجود دارد.
– روش تدریس رایج (متداول):
منظور از تدریس به روش سنتي همان آموزش رودرروي كلاسي است که در تعامل بين معلم و دانشآموز شكل میگیرد و به اجرا در میآید در اين روش برنامههای کلاس درس توسط معلم طراحي و فعالیتهای کلاسی معلم عمدتاً به کمك سخنراني توسط معلم انجام میپذیرد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1. پیش درآمد
دانش بشری ناشی از ساخت اجتماع است، سیستم اجتماعی تغییر میکند و همزمان کهنه میشود. برای حل مسایل نو که ممکن است هر لحظه در زندگی با آن برخورد کنیم، افرادی توانا لازم است، افرادی که از اندیشههای آزاد و خلاق و مهارت حل مسئله برخوردار باشند. با درنظرگرفتن این شرایط هدف نظام آموزشی باید تربیت کردن دانشآموزانی توانمند، شهروندانی مفید برای جامعه در حال تغییرباشد. افزون براین برنامههای مدارس باید بر روشهایی متمرکز گردند که دانشآموزان به جای آموختن و به خاطر سپردن قابلیتهای چگونه آموختن را از طریق تفکر و برخورد منظم با مسایل ومشکلات یاد بگیرند، زیرا در چنین حالتی است که دانش رشد میکند و یادگیرنده احساس مفید بودن میکند (اکبرزاده،1383).
به نظر میرسد در نظام برنامهریزی درسی ایران سازوکارهای لحاظ شده برای اشاعه تفکر خلاق، به دلیل عدم آشنایی با الگویی برای افزایش خلاقیت و بهکارگیری الگوهای منفعل سنتی برای تدریس، کافی نباشد. با این توصیف، پرداختن به دغدغههایی (از قبیل تا چه اندازه کاربرد الگوی آموزشی بدیعه پردازی برای پرورش خلاقیت مناسب است؟) ومعلمان باچه راهکارهایی میتوانند شرایط را برای بروزخلاقیت محیا (نمایند؟) اجتنابناپذیر است. از طرف دیگر اهداف آموزش وپرورش رسیدن یادگیرنده به یادگیری است. به رغم اهمیت حیاتی یادگیری در آموزش وپرورش، مسئله تبیین نحوه وقوع یادگیری و یادداری و تحلیل عوامل تأثیرگذاربر آن حوزهای است که کم وبیش آشفته باقی مانده است یادگیری فعالیتی بینهایت پیچیده است هر یک از ما جریان پیوسته و متنوعی از تجربه را در سراسر لحظههای بیداری خود دریافت میکند که هر کدام از آنها بالقوه میتوانند به یادگیری منجر شوند، اما بخش اعظم آنها بدون آنکه ردی باقی بگذارند از حیات هشیار ما خارج میشوند. چه چیز برخی از آنها را به یاد سپردنی میکند و برخی را نه؟ بررسی جنبههای عملی فرایند یادگیری ما را به مسئله روشها و فنون آموزش میکشاند. به همین دلیل امروزه شیوههای یادگیری با تفکر و خلاق مورد توجه بسیار قرارگرفته است، تاکید این شیوهها به جای ذخیرهسازی انبوهی از مطالب غیر مرتبط در ذهن دانشآموز بر درگیر کردن دانشآموزان با مسایلی است که بازندگی واقعی آنان مرتبط است بهکارگیری این شیوههای بدیعه پردازی سبب میشود دانشآموزان به تفکر عمیق بپردازند، چگونه فکر کردن، چگونه خلق کردن، چگونه یادگرفتن را بیاموزند و به یادگیرندگانی مادامالعمر تبدیل شوند (فونتانا،1995، ترجمه فروغان،1389).
برای سمتوسو دادن مدارس به سوی بهرهگیری از الگوهای جدید، باید استفاده از آن الگوها در فضای مدارس حاکم شود وتفکر و بازسازی و تجربهآموزی جانشین شیوههای سنتی گردد. البته این امر نیازمند انجام دادن تحقیقات و مطالعات متعدد و بررسی همهجانبه مزایا و محدودیتهای الگوهای سنتی و مقایسه آن با روشهای تدریس بدیعه پردازی است تا معلمان با آسودگی خاطر به گزینش و اجرای الگوی مناسب اهداف و درس مورد نظر اقدام کنند (عارف نیا،1385).
در توضیح روشهای تدریس سنتی باید بیان کرد که منظور از تدریس سنتی، کلیه فعالیتهای آموزشی است که در کلاس انجام میشود و معمولاً معلم محور است و اگر قرار باشد آزمایشی اجرا شود این معلم است که درگیر آزمایش میشود و دانشآموزان فقط مشاهدهگر هستند یا معلم درسی را توضیح میدهد و دانشآموزان شنونده هستند و به بیان دیگر یادگیرندگان در فرایند آموزش و تدریس نقشی منفعل دارند. در حالی که الگوی بديعه پردازي بدان منظور طراحي شده است كه هم خلاقيّت فرد وهم خلاقيّت گروه را ارتقاء بخشد. مشاركت در تجربه بديعه پردازي میتواند موجب پيدايش نوعي حس جمعي در بین شاگردان گردد. شاگردان به هنگام ملاحظه نحوه واكنش همكلاسان خود به يك مطلب يا مسئله، مطالبي را درباره آنان ياد میگیرند. روشهاي بديعه پردازي به خلق جامعهای از افراد برابر که در آن صرف داشتن يك انديشه، تنها پایهی منزلت اجتماعي است، كمك میکند و اندیشهها به خاطر سهم بالقوه اي كه در فرآيندهاي گروهي ايفا میکنند، ارزشمند تلقي میشوند اين هنجار ونيز حالت بازي گونه آن شرايط لازم مشاركت گروهي را حتي براي خجولترین شرکتکنندگان فراهم میکند (میرشمشیری،1390). حال در چنين فضايي كه آموزش وپرورش به سمتوسوی روشهای فعال تدریس در حركت است، چگونه یک شخص تحصیلکرده نيازمند اطلاعات، میتواند اطلاعات جديد را به موقع كسب كرده و دانش خود را روزآمد نگاه دارد؟ افراد جامعه چگونه میتوانند یادگیری مادامالعمر را در چرخه یادگیری خویش جای دهند؟ براي پاسخ به اين سئوال ها و ديگر سئوال هاي مشابه ابتدا بايد به اين سئوال پاسخ داد كه روش تدریس بدیعه پردازی چیست؟ با به دست آوردن شناخت از تعاریف و نظریههای مربوط به تدریس، انواع روش تدریس، الگوی تدریس بدیعه پردازی و روشهای سنتی و مقایسه این دو روش میتوان تمامي مسائل مطرحشده را بهتر درك نمود و فهميد كه چرا دانشآموزان باید در یادگیری مطالب و مباحث علمی خودمحور باشند. ما در این فصل ابتدا به بررسی مفهوم و کاربردهای روش تدریس بدیعه پردازی و روشهای رایج خواهیم پرداخت، در نهایت در پرتو این تعاریف و ضرورتها رابطه و همپوشانی بین این دو واژه را به نمایش خواهیم کشید.
2-2. تعریف روش تدریس
برای روش تدریس تعاریف گوناگونی ارائهشده که به برخی از آنها اشاره میکنیم: روش در مقابل واژهلاتینی «متد» بهکاررفته است و واژه متد در فرهنگ فارسی معین و فرهنگانگلیسی به فارسی آرایان پور به روش، شیوه، راه، طریقه، طرز و اسلوب معنی شده است.
روش عبارت است از فرایند عقلانی یا غیرعقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت ویا توصیف واقعیت. در معنای کلی تر روش هرگونه ابزار مناسب برای رسیدن به هدف میباشد روش ممکن است به مجموعه راههایی که انسان را به کشف مجهولات هدایت میکند و مجموعه قواعدی که هنگام بررسی و پژوهش به کار میروند و مجموعه ابزاروفنونی که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری میکند اطلاق میشود (مهرمحمدی، عابدی،1389).
در یک نگاه کلی راه انجام هر کاری را روش گویند. اصطلاح تدريس اگر چه در متون علوم تربيتي مفهومي آشنا به نظر میرسد، اكثر معلمان و مجريان برنامههای درسي با معني و ماهيت درست آن آشنايي دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدريس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانشآموزان و نحوهی كار كردن با آنها تأثيرمثبت يا منفي بر جاي گذارد. روش تدريس نيز عبارت از راه منظم، باقاعده و منطقي براي ارائه درس میباشد. در تعریف دیگری آمده که: از مراحل مهم طراحي آموزشي، انتخاب روش تدريس است. معلم بعد از انتخاب محتوا و قبل از تعيين وسيله، بايد خط مشي و روش مناسب تدريس خود را انتخاب کند. به مجموعه تدابير منظمي که براي رسيدن به هدف، با توجه به شرايط و امکانات اتخاذ میشود “روش تدريس” گویند تدریس یک فعالیت است اما نه هر نوع فعالیتی، بلکه فعالیتی که آگاهانه و براساس هدف خاصی انجام میگیرد عمل تدریس یک سلسله فعالیتهایی مرتب، منظم، هدفدار و از پیش طراحی شده است (پارسا،1383).
در تعریف دیگری تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد بر اساس طراحی منظم و هدفدار برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد (سیف،1387). هر فعالیتی که از جانب یک فرد به منظور تسهیل یادگیری فرد دیگر صورت پذیرد را تدریس گویند تدریس عبارت است از تعامل یارفتارمتقابل معلم و شاگرد، براساس طراحی منظم مفاهیم مختلف مانند گرایشها، نگرشها، باورها، عادتها و شیوههای رفتار و به طور کلی انواع تغییراتی که میخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم در
