
و کافی را داشته باشد (مشایخ،1386).
3. تجربیات گذشته: تجربیات قبلی یادگیرنده، پایه و ادراکات او را تشکیل میدهد و به همین طریق آنچه را که شاگرد (یادگیرنده)، امروز یاد میگیرد، در رفتار آینده او مؤثر است که جان دیویی آن را «اصل ادامه مینامد (سیف،1387).
4. فعالیت یادگیرنده: یادگیری، هنگامی صورت میپذیرد که یادگیرنده، خود در آن فعالیت داشته باشد. روی این اصل، نقش اساسی بر عهده شاگرد یا یادگیرنده میباشد و یاد دهنده، نقش هدایتکننده و راهنما را باید داشته باشد.
5. تشویق و تنبیه: یکی از روشهای متداول در تعلیم و تربیت، استفاده از پاداش و تنبیه است. انسان طبیعتا از پاداش لذت میبرد و از تنبیه، رویگردان است. همین گرایش، سبب ترغیب انسان به انجام کارهای خوب و خودداری از انجام کارهای ناپسند میشود.
6. موقعیت و محیط یادگیری: موقعیت یادگیری و محیط آن از عوامل بسیار مؤثر در یادگیری است. محیط، ممکن است فیزیکی باشد مانند نور، هوا، تجهیزات و امکانات آموزشی و ممکن است عاطفی باشد مانند رابطهی معلم و شاگرد، رابطهی شاگردان با یکدیگر، رابطه والدین با یکدیگر و نگرش مربیان در زمینهی تربیت شاگردان.
7. روش تدریس معلم: معلم، از مهمترین عوامل تشکیلدهندهی محیطهای آموزشی است. اگر معلم، خود را راهنما و ایجادکنندهی شرایط مطلوب یادگیری بداند و به جای انتقال اطلاعات، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعالتر خواهند شد. با چنین روشی، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرامیگیرد، بلکه با روشهای علمی کسب معرفت نیز، آشنا خواهد شد.
8. تمرین و تکرار: تأثیر تمرین و تکرار در کل فرایند یادگیری و حیطههای مختلف آن و بهویژه در حیطه روانی- حرکتی، انکارناپذیر است. اجرای تمرین در زمان غیرمتمرکز، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد؛ مثلاً شاگرد، موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقهای، زودتر از یک تمرین چهل دقیقهای یاد میگیرد.
2-21. بنياد فلسفي نظريههای یادگیری
– خردگرايي
خردگرايان معتقدند كه معلومات يا دانش بدون اتكا به حواس از عقل يا خرد ناشي ميشود. تمايز ميان ذهن و ماده را ميتوان به گونهاي نمايان در آثار افلاطون ملاحظه كرد. به عقيده او براي مثال، اشياء و امور مادي، مانند خانه، درخت، اتومبيل و جز آن از راه حواس آشكار ميگردند؛ اما افراد آدمي انديشهها را از راه تفكر درباره آن چيزهايي كه قبلاً ميدانستهاند به دست ميآورند و بر اثر داشتن انديشه درباره جهان است كه انسان م
