
ممنوع است (Ibid).
فیلسوفان یهودی در مورد این که آیا در سنت یهودی نیز مفهوم قانون طبیعی (Natural Law) آنگونه که در سنت اخلاقی مسیحیت کاتولیک مطرح است، وجود دارد یا نه، بحث کردهاند. برخی از این فیلسوفان معتقدند که در یهودیت نیز این مفهوم وجود دارد و برای اثبات آن به گزارشهای سفر پیدایش و بحثهای حاخامها که از وجود هفت قانون فرزندان نوح خبر میدهند استناد کردهاند (Rathreif, 2007, p126). آنگونه که در تلمود گفته شده است این هنجارهای اخلاقی پیش از قوانین خاص عهد عتیق وجود داشته و ناظر به همة انسانهاست. این قوانین شامل یک درخواست ایجابی بوده که عبارت است از ایجاد بخش قضا و داوری در جامعه و شش وظیفة سلبی که عبارتند از دوری از کفر، بتپرستی، پایان دادن به زندگی انسانها، زنا، زنای با محارم، همجنسگرایی، وطی حیوانات، دزدی و خوردن گوشت حیوانات زنده بر اساس تفسیر حاخامها این قوانین به گونهای است که قابلیت مدیریت هر جامعه انسانی متمدن را دارد (Rogerson, 1995, p234). این قوانین طبیعی در حکم پیششرطهایی برای قوانین وحیانی عهد عتیق هستند که در اخلاق یهودی از اهمیت محوری برخوردارند.
آموزههای اخلاقی عهد عتیق در سفر پیدایش با آفرینش انسان آغاز میشود و با عطا کردن هنجارهای اخلاقی به انسانها قبل از بستن عهد با او ادامه مییابد و سرانجام با دادن قوانین الهی در کوه سینا به پایان میرسید. داستان آفرینش انسان با پرداختن به موضوع جنس زن و مرد و جایگاه جنسیت در نظام هستی موجب ارائة تعالیم اخلاقی بیشتری برای یهود میشود. همانند متفکران مسیحی، حکمای یهودی با استفاده از این گزارشها که دربارة خلقت آدم و حوا وجود دارد مسائلی همچون علاقه به جنس مخالف، ازدواج و خانواده را استخراج کرده و از آنها به عنوان الگوهای تربیتی در مسائل اخلاقی استفاده کردهاند.
با اینحال برخلاف مسیحیت، اخلاق یهودی به تقدیس و تکریم نظم موجود در طبیعت و عدم دخالت در آن روی نیاورد. متفکران یهودی بر این باور بودند که تغییر و اصلاح طبیعت به منظور بهبود بخشیدن به زندگی انسان لازم و اخلاقی است و از اینرو علیرغم این باور عمومی که شفای بیماری از طرف خداوند است، یهودیان دخالتهای پزشکی برای درمان بیماریها را اجازه میدادند. در همین راستا هرچند که اقدام پیشگیرانه حاملگی از طرف مرد را به واسطة اتلاف شدن اسپرم ممنوع میدانند ولی پیشگیری از حاملگی توسط زن را مجاز میشمرند (نگاه شود به پیدایش باب 38 آیات 8تا10). کامل نبودن آفرینش انسان در آیین سنتی ختنه کردن به خوبی نشان داده شده است. این مطلب را حاخامها در ذیل آیة «هرآنچه که در شش روز اول آفریده شد نیازمند آمادهشدن بیشتر است» توضیح دادهاند. همچنین در آموزههای یهود حفظ جان و دوری از مرگ چنان اهمیتی دارد که بر همة احکام دینی یهود رجحان دارد. برهمین اساس حفظ سلامتی بر رعایت حرمت روز شنبه و یا برگزاری روزة سالیانه یوم کیپور مقدم است (Green, 2005, p223).
2. سفرخروج: رهایی بنیاسرائیل، میثاق خداوند و عدالت
سفر خروج علیرغم قرارگرفتنش در مکان دوم، به لحاظ محتوای اخلاقی بر سفر پیدایش تقدم دارد. اهمیت سفر خروج از لحاظ تعالیم اخلاقی به واسطة این است که موضوع عهد خداوند با بنیاسراییل در کوه سینا در این کتاب بیان شده است. در این کتاب حداقل دو موضوع کلیدی مرتبط با اخلاق که به صورت اساسی بر اخلاق یهودیت اثر گذاشته، مطرح شده است. در ادامه به تبیین این دو موضوع کلیدی پرداخته خواهد شد:
1. آزادسازی یهود از اسارت مصریان و عدالت اجتماعی
موضوع کلیدی اول در این کتاب مرتبط شدن بدنه شریعت یهودی و احکام الهی با آزادی قوم یهود از بردگی و ظلم است. براین اساس بنیاسرائیل متعهد میشوند که از فرامین الهی نه به خاطر عظمت و قدرت خداوند، بلکه به واسطة عدالت، و لطف او در رها ساختنشان از اسارت فرعون اطاعت کنند (A. A, 1971, V6, P934). این مطلب بارها و بارها در متن کتاب مقدس و دیگر کتب یهودیت منعکس شده است. براین اساس، از آنجا که ارادة خداوند در دستورات و احکام شریعتش متبلور است، بر بنیاسرائیل لازم گردید این دستورات را اجرا کنند.
در آئین یهود ایمان صرفاً اعتقاد به خدا نیست بلکه اعتقاد به این موضوع که اراده الهی بر اساس عدالت و مهربانی به امور این عالم تعلق میگیرد و دستورات عبادی و اخلاقی او بر اساس عدالت صادر میشود، از عناصر اصلی ایمان بهحساب میآید.
موضوع رهایی بنیاسرائیل، همچنین باعث لزوم تعهد یهودیان به رعایت عدالت اجتماعی در زندگیشان میشود، موضوعی که در سراسر تاریخ یهودیت از دوران باستان تا کنون مشهود بوده است. به همین جهت تصادفی نیست که ده فرمان با نهیب بهیادآورندة: «من پروردگار و خدایی هستم که شما را از سرزمین مصر، سرزمین اسارت و بندگی، بیرون آورد. » (خروج 20: 2) شروع شده و به دنبال آن، احکام دیگری را بیان میکند و قوانین مربوط به کمک کردن به نیازمندان، آوراگان و بیوهزنان و یتیمان را خاطرنشان میکند. در واقع هدف خداوند از کنار هم گذاشتن این دو جمله این است که با یادآوری اسارت بنیاسرائیل و دشورای ظلم و ستم فرعونیان، آنها را به بدی این کار واقف کرده و برای کمککردن به ستمدیدگان تشویقشان نماید. به همین جهت در باب 22 سفر خروج آیات 21و22 آمده است: »به شخص غریب ظلم نکنید. به یاد آورید که شما نیز در سرزمین مصر غریب بودید. از بیوه و یتیم بهرهکشی نکنید. »
این موضوع به غیر از سفر خروج در جاهای دیگر نیز تکرار شده است. در اسفار پنجگانه این مفهوم در قالب دستور به تأمین معاش فقرا منعکس شده است. برخی از این احکام از این قرار است: دستور به پرداخت عشریه هنگام برداشت محصول: «در آخر هر سال باید عشریه تمام محصولات خود را در شهر خود جمع کنید. تا آن را به لاویها که در میان شما ملکی ندارند و غریبان بیوه زنان و یتیمان بدهید… . » (تثنیه 14 : 28و29)، حق داشتن فقیران در تهمانده محصولات: «در مورد حاصل انگور خود نیز همینطور عمل کنید خوشهها و دانههای انگور را که بر زمین می افتد جمع نکنید آنها را برای فقرا و غریبان بگذارید چون من خداوند، خدای شما هستم. » (لاویان 14 : 28و29) بخشوده شدن قرضها در سال هفتم (تثنیه 15 : 1و2) و حکم برگرداندن اموال به صاحبان اصلیشان در سال مقدس یوبیل (لاویان 25 : 9تا13).
در کتب انبیا موضوع عدالت بسیار محوری میشود؛ در این کتابها به صورت مکرر عمل نکردن بنیاسرائیل به تعهدات مالی خود در برابر فقرا علت اصلی خشم خداوند شمرده شده است. پس از حملة روم به اورشلیم در سال 70 میلادی، مرکز جامعه یهودی از روستانشینی و کشاورزی به شهرنشینی در مناطق دیگر تغییر سبک داد. در این محیطها علمای یهود متناسب با شرایط جدید دو نوع سیستم جدید مالیاتی وضع کردند: سیستم زداکا (Zedakah) که عبارت بود از پرداخت اجباری و واجب مالیات برای فقرا وجملوت هسدیم (GemilutHasadim) که نوعی کمک اختیاری و پرداخت صدقه به نیازمندان بود. با این دو سیستم یهودیان در سراسر عالم با پرداخت مالیات به یهودیان فقیر کمک میکردند (A. A, 1971, V6, P934).
2. تبیین احکام شریعت
محور کلیدی دیگری که در سفر خروج در مورد اخلاق مطرح شده، تبیین احکام شرعی و دستورات فقهی است (دستورات هلاخایی) در واقع محرکهای اخلاقی دین یهود در قالب قوانین شریعت بیان شده است. هستة اصلی شریعت یهود 613 دستور فقهی است که در کتاب مقدس ذکر گردیدهاند.
این آموزهها بین سالهای 200 تا 500 میلادی توسط علمای یهود به نام آمورائیم جمعآوری شد و تلمود نام گرفت. نسخه بابلی تلمود شامل 63 رساله و در 17 مجلد چاپ شده است (Green, 2005, p302).
بخشی از احکام شرعی یهود در کوه سینا به موسی وحی گردید و در تورات منعکس شده است و بخشی دیگر توسط حکمای یهودی (تناعیم) در دورههای بعد وضع و در میشنا منعکس شده است.
مهمترین احکام شریعت یهود در قالب دهفرمان موسی در سفر خروج باب 20 آیات 1 تا 17 و سفر تثنیه باب 5 آیات 6تا21 منعکس شده است. این احکام به نوعی جوهرة اصلی دستورات اخلاقی آیین یهود را شکل میدهد. محورهای اصلی و دستورات برگرفته از ده فرمان معروف موسی به این قرار است: فرمان اول و دوم مربوط به عبادت خداوند یگانه است که در سفر تثنیه باب 5 آیات 6تا10 و سفر خروج باب 20 آیات 3و4 آمده است: «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. هیچگونه بتی به شکل حیوان یا پرنده یا ماهی برای خود درست نکن، زیرا من که خداوند، خدای تو میباشم، خدای غیوری هستم و کسانی را با من دشمنی میکنند مجازات میکنم… . » (خروج 20 : 3و4) فرمان سوم نیز ماهیتی اعتقادی دارد و از بیاحترامی به نام خداوند منع شده است: «ازنام من که خداوند، خدای تو هستم سوء استفاده نکن. اگر نام مرا با بیاحترامی به زبان بیاوری یا به آن قسم دروغ بخوری تو را مجازات میکنم. از فرمان چهارم دستورات اخلاقی شروع میگردد، در این فرمان اخلاق مرتبط با کار مطرح است که بر یهودیان لازم است شش روز کار کنند و روز هفتم را مقدس شمرده و از کار در روز شنبه خودداری کنند: «روز سبت را به یاد داشته باش و آن را مقدس بدار… . » (خروج 20 : 8)، فرمان پنجم نیز اخلاقی است و احترام به پدر و مادر را یادآوری میکند: «پدر و مادرت را احترام کن تا در سرزمینی که خداوند خدای تو به تو خواهد بخشید عمر طولانی داشته باشی. » (خروج 20 : 12). فرمانهای ششم تا دهم نیز اخلاقی هستند و به ترتیب دربارة خودداری از قتل، زنا، دزدی، شهادت دروغ و طمع آمدهاند: «قتل نکن، زنا نکن، دزدی نکن، دروغ نگو، چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیر و گاو و الاغ و اموال همسایهات نباش. » (خروج 20 : 13تا17) (Ibid, p312).
به غیر از ده فرمان که شالودة اصلی اخلاق توراتی در سفر خروج را شکل میدهد فرامین دیگری نیز در همین کتاب آمده که به نوعی تعالیم اخلاقی به حساب میآیند. برای مثال: در باب 21 همین کتاب دستوراتی دربارة چگونگی رفتار با بردهها، احکام مرتبط به وارد کردن جراحت و ضرر مالی به دیگران و چگونگی محترم شمردن آیینها و مراسم اعیاد و مناسبتها ذکر شدهاند.
3. سفر لاویان: تقلید از خدا
آنچه که سفر لاویان را از لحاظ تعالیم اخلاقی ویژه و خاص کرده است اصل تقلید از خدا و مقدس شدن است که پیش از این به اجمال توضیح داده شد. درمیان اصول اخلاقی کتاب مقدس، بیتردید مهمترین و منحصربهفردترین حکم اخلاقی تقلید (imitation dei) کردن از خداست: «شما همگی مقدس هستید؛ زیرا من به عنوان پروردگار شما مقدسم. » (لاویان باب 2 آیه 19). البته این حکم به صورت اجمالی در جاهای دیگر کتاب مقدس نیر اشاره شده است، از جمله: «اکنون ای بنیاسرائیل، خداوند از شما میخواهد که از او بترسید، در مسیر او گام بردارید، به او عشق بورزید و پروردگار خویش را با تمام وجود عبادت کنید. » (تثنیه باب : 12)، «پروردگار تو را برای انسانهایی مبعوث کرد که در نزدش مقدس هستند به شرط آن که همانگونه که به تو سوگند یاد کرد، فرمانهای او را اجرا کنند و در مسیر او گام بردارند. » (تثنیه 9 : 29) و «در پی خداوند خدای خود بروید. » (تثنیه 4 : 24). در این آیات و نمونههایی از این دست، دو دستور روشن وجود دارد: تقدس (به دلیل آن که خدا مقدس است) و تقلید از خدا.
مراد از تقلید از خدا در تورات رسیدن به خداگونگی در این جهان است؛ یعنی این که انسان شیوههای خدایی را دنبال کند و رفتار خداگونه را تا جایی که برای بشر ممکن است انجام دهد و در نهایت شبیه خدا شود؛ یعنی این که انسان از صفات او پیروی کند و به مقام پاک شدن، عادل شدن و خردمند گشتن در همین زمین نائل شود (A. A, 1971, v6, p934).
در پی این اصل اخلاقی است که بنیاسرائیل مکلف میشوند که برهنگان را بپوشانند (پیدایش 18 : 1) همانگونه که خدا برهنگان را جامه پوشانید (پیدایش 3 : 21)، به عزاداران تسلیت دهد آنگونه که خدا به عزاداران
