
مهم تر بپردازند.
نصب سيستمهاي مدرن و پيشرفته به شركتها ابزار لازم براي شناسايي چالش هاي كسب و كار در حين كاهش هزينه ها و منافع گسترده اي كه حاصل مي شود را مي دهد. نرمافزار ERP مناسب ميتواند با افزايش كارايي از طريق يكپارچه كردن و مكانيزه نمودن فعاليت ها باعث افزايش قدرت تصميمگيري و در نتيجه بهرهوري شركتها شود.
به چهار دليل عمده زير شركت طرفه نگار تصميم به اجراي پروژه نمود:
1- یکپارچهسازی اطلاعات مالی:
در حالت عادی برای آنکه مدیر عامل بتواند عملکرد کلی سازمان را ارزیابی کند، باید نسخههای مختلفی از واقعیت را در اختیار داشته باشد؛ یعنی بخش مالی اعداد خاص خود را در مورد درآمد دارد؛ فروش هم نسخهای دیگر دارد؛ به همین ترتیب سایر واحدهای کسب وکار هم ممکن است نسخههای مربوط به خود را در مورد میزان تاثیرگذاری خود در درآمد سازمان داشته باشند. سیستم ERP یک نسخه واحد از واقعیت را به وجود میآورد؛ نسخهای که نمیتوان صحت آن را زیر سوال برد؛ زیرا همه بخشها از آن استفاده میکنند.
2-یکپارچهسازی اطلاعات مشتریان:
سیستمهای ERP را میتوان همان محل زندگی سفارشات مشتریان از لحظه دریافت سفارش بهوسیله نماینده فروش تا بارگیری کالای فروخته شده و ارسال صورتحساب دانست. با داشتن این اطلاعات در یک سیستم واحد به جای پراکندگی آنها در سیستمهای مختلف که قادر به تعامل درست با هم نیستند، سازمانها میتوانند سفارشات را آسانتر ردگیری کنند و تولید، انبارداری و بارگیری و ارسال محصولات را در مکانهای مختلف در آن واحد هماهنگ نمایند.
3-صرفهجويي در زمان و افزايش بهرهوري:
استانداردسازی این فرآیندها و استفاده از یک سیستم رایانهای واحد میتواند صرفهجویی در زمان، افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای سربار را به دنبال داشته باشد.
4- کاهش موجودی انبار: ERP
جریان فرآیند تولید را روانتر و مشاهدهپذیری فرآیند انجام سفارش در درون سازمان را بیشتر میکند. این امر میتواند به کاهش موجودی مواد مورد استفاده در تولید محصول (موجودی کالای در حال ساخت) منجر شود و به کاربران در برنامهریزی بهتر تحویل محصول به مشتریان، کاهش کالاهای ساختهشده موجود در انبار و تسهیل در ارسال کالا کمک کند. سازمانها برای بهبود واقعی جریان زنجیره تامین به نرمافزارهای زنجیره تامین نیاز دارند؛ اما از ERP نیز میتوان برای تحقق این هدف کمک گرفت.
5-استانداردسازی اطلاعات منابع انسانی:
بهویژه در سازمانهایی که دارای چندین واحد کسبوکار هستند، منابع انسانی ممکن است فاقد روشی واحد و ساده برای پیگیری موضوعات مربوط به زمان کار نیروی انسانی و تعامل با آنها درباره مزایا و خدمات ارائه شده با ایشان باشد ERP میتواند این مشکل را برطرف نماید.
در این پژوهش در به كار گيري اختيارات حقيقي از روش درخت دوجمله اي براي حل مسئله استفاده شده است و اختيارات گسترش و كوچك سازي و انتخاب مورد ارزش گذاري و تحليل قرار گرفته است. در پايان فصل، مقايسه اي بين نتايج روش سنتي جريان هاي نقدينگي تنزيل شده با نتايج حاصل از اختيارات حقيقي صورت گرفته است.
4-2- روش تجزيه و تحليل اطلاعات
در اين پژوهش رابطه بين فاكتورهاي ريسك و وجود اختيارات حقيقي خاص با استفاده از مدل رگرسيون مورد بررسي قرار گرفت. از آنجايي كه متغيير وابسته دودويي مي باشد، از رگرسيون لجستيك استفاده نموديم. هدف اصلي بررسي اين نكته مي باشد كه آيا نقشه برداري ريسك-گزينه ارائه شده توسط چارچوب مديريت ريسك مبتني بر گزينه در فعاليت هاي مديريت ريسك مديران شركت مشاهده مي شود يا خير. تحليل اطلاعات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است.
4-2-1- نتايج يافته های توصیفی:
انتخاب گزينه
با توجه به نتايج جدول4-1، از 28 نفرخبرگان شركت كننده در مطالعه براي تعيين استراتژي كاهش ريسك براي ريسك هاي شناسايي شده، 28.3 درصد گزينه برونسپاري انتخاب نمودند در واقع اين شركت براي توليد محصول جديد نرم افزارهای مالي و فروش، استراتژي برونسپاري بكار گرفت. 25 درصد گزينه اجاره كردن انتخاب نمودند، به عنوان مثال با اجاره كردن شركت سخت افزاري پوزهاي فروشگاهي، احتمال شکست سرمايهگذاري در اثر هزينه بالاي منابع را ازبين بردند. 13.3 درصد گزينه مرحله بندي به عنوان استراتژي كاهش ريسك براي پروژه هاي بزرگ و پيچيده در نظر گرفتند. 12 درصد گزينه پايلوت انتخاب كردند به عنوان نمونه، شركت براي توليد نرم افزار جديد مالي از تعدادي مشاور املاك حوالي شركت كمك گرفتند به اين صورت كه نرم افزار در ابتدا در چند مشاور املاك بكار گرفته شد بعضي ريسكها در طي پايلوت شناسايي شد و با ازبين بردن ريسك هاي شناسايي شده در سطح گسترده بكار گرفته شد. 11.3 درصد شركت كنندگان مورد مطالعه گزينه توسعه خدمات را هنگام پيش دستي رقبا انتخاب كردند.10 درصد شركت كننده در مطالعه به استراتژهاي كاهش ريسك ديگري چون استراتژي رشد و يادگيري و ….انتخاب نمودند، در واقع اين افراد به هيچ گزينه اي شناسايي شده در چارچوب مديريت ريسك مبتني بر گزينه اعتقاد نداشتند. بنابراين نتايج يافته هاي جدول(4-1) نشان داد با توجه به اينكه خبرگان شركت با تئوري اختيارات حقيقي آشنايي نداشتند اما در عمل با درصد بالايي استراتژي هاي كاهش ريسك انتخاب شده از سوی خبرگان با چارچوب مديريت ريسك مبتني بر گزينه مطابقت داشت و به گزينه هاي ترك/توقف پروژه و همچنین به تعويق اندازي پروژه به عنوان اقدامات واكنشي براي ريسك هاي شناسايي شده در اين مطالعه در هيچ موردي اشاره نشده است.
جدول4-1 انتخاب گزينه براي ريسك هاي شناسايي شده
متغیر
سطوح متغیر
درصد
optionها
برونسپاري
28.3
اجاره
25
مرحله بندي
13.3
پايلوت
12
توسعه
11.3
ساير
10
جمع
100
شكل 4-1 نمودار درصد انتخاب گزينه براي ريسك هاي شناسايي شده
4-2-2- تحليل رگرسيون:
براي بررسي قابليت مدل از 3 آماره زير استفاده شده است.
آماره والد اهميت B را بررسي مي كند(فرضيه صفر آن اين است كه مقدار ضريب برابر با صفر است).
آماره مربع كاي: در رگرسيون لجستيك از اين آماره به طور گسترده استفاده مي شود به صورت 2LL نوشته مي شود.اين آماره شبيه به مربع كاي رفتار مي كند و هنگامي كه يك مدل تطابق ضعيفي دارد داراي مقدار بزرگي است و هنگامي كه مدل با داده ها به خوبي تطابق دارد، مقدار آن كوچك مي شود. (فرضيه صفر ان اين است كه متغيير مستقل در پيش بيني متغيير وابسته تاثير دارد).
آماره هاسمر-لمشو(H-L): نتايج حاصل از اين آزمون شاخصي از توافق بين نتايج مشاهده شده و نتايج پيش بيني شده را ارائه مي دهد. اين آماره آزموني براي فرضيه صفر است و نشان دهنده مناسب بودن مدل مي باشد در واقع مدلي خوب است كه مقدار P-value آن زياد باشد(فرضيه صفر، تفاوتي بين مقادير پيش بيني شده و مقادير مشاهده شده وجود ندارد).
جدول4-2 رابطه فاكتورهاي ريسك و گزينه هاي شناسايي شده
توضيحات
مقدار آماره(سطح معني داري)
آماره آزمون
فاكتورهاي ريسك
فرض صفر رد
4.443(0.03)
wald
عدم استطاعت مالي سازمان براي اجراي پروژه.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
11.02
1.38(0.84)
-2ll
H-L
فرض صفر رد
3.87(0.049)
wald
هزينههاي طراحي يا عملياتي پروژه با منافع پيش بيني شده همسو نيستند.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
18.33
4.58(0.33)
-2ll
H-L
فرض صفر رد
4.59(0.032)
wald
تخمينهاي ضعيف، عدم وجود فرآيندي براي كسب منافع شناسايي شده در حين اجراي پروژه.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
10.1
2.19(0.7)
-2ll
H-L
فرض صفر رد
5.73(0.017)
wald
عدم مهارت و تجربه پرسنل.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
27.51
5.79(0.326)
-2ll
H-L
فرض صفر رد
6.3(0.012)
wald
بزرگي يا پيچيدگي بيش از حد پروژه.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
24.91
1.76(0.779)
-2ll
H-L
فرض صفر رد
1.58(0.0209)
wald
عدم ثبات معماري اطلاعات سازمان يا عدم سازگاري آن با پروژه، عدم وجود زيرساخت اطلاعاتي مناسب.
فرض صفر تایید(مناسب بودن مدل)
35
3.68(0.45)
-2ll
H-L
فرض صفر تاييد
2.79(0.095)
wald
طراحي نامناسب (براي مثال سيستم وظايف خود را درست انجام نميدهد و نقص عملكردي دارد).
فرض صفر رد(نامناسب بودن مدل)
