
از چهار مجموعه تشکیل شده است: 1. انجیل های چهارگانه: انجیل های متی، لوقا، مرقس و یوحنا، 2. اعمال رسولان مسیح، 3. نامه های رسولان مسیح (21 نامه از رسولان مسیح به تازه مسیحیان قرن اول)، 4. مکاشفات یوحنا.
1- اناجیل اربعه
نام «اِنجِيل» واژهاي «يُوناني» است كه معني آن «بِشارت»، «مُژده» و «نويد» ميباشد. وجه تسميه اين كُتب به انجيل، بشارتي است كه در آنها، به ظهور «مُنجي» (مسيح) موعود يهوديان داده شده است. بشارتي كه به انسانهاي مؤمن در بند آن زمان، قيام مسيح (منجي) آسماني را كه سالها ظهور نجات بخشش را چشم انتظار بودند، داده است. در اين خصوص قاموس كتاب مقدس ميگويد: از آنجا كه اين كتب حاوي بهترين مژدههايي است كه مي توان از آنها به انسان خبر داد (مانند ظهور، تبليغ، حيات و فِدا شدن و زندگي مجدد يافتن عيسي مسيح، اقامه حكومت حقِّه آسماني و … . ) آن را انجيل ناميدهاند (هاکس، 1383: 111).
انجيل هاي چهارگانه حاوي هويت نهضت ديني عيسوي و ريشه هاي اصيل اعتقادي مسيحي مي باشد. اين بخش از عهد جديد، گزارشي از روند زندگي، دوران تبليغ، مواعظ و معجز های عيسي (ع) است كه توسط چهار تن از پيروان نخستين او نگاشته شده است. محتوای این اناجیل به قرار ذیل هستند:
1) انجيل متی (Matthew) : متی فردی يهودی بود كه برای روميان باج و خراج میگرفت. اين شغل نزد يهوديان مذموم بود . وقتی عيسی او را دعوت كرد او پذيرفت و از حواريون او شد. انجيل اول كه غالب محققان برآنند كه بين سالهای 70 65 م. يعنی بيش از سی سال پس از حيات زمينی حضرت عيسی، نوشته شده به اين حواری منسوب است. در اين انجيل كه با سنت يهودی مطابقت دارد و سخنی از الوهيت حضرت عيسی در آن نيست، نسب، تولد، كودكی، شروع به تبليغ، موعظهها، معجزات، دستگيری، مصلوب شدن حضرت عيسی (ع) و سرانجام برخاستن او از ميان مردگان، با تفصيل نسبی آمده است.
2) انجيل مَرقُس (Mark) : اين انجيل، كه كوتاهترين و قديمیترين اناجيل است و غالبا تاريخ آن را نيز به سالهای 70 65 م. برمیگردانند، به مرقس منسوب است. مرقس از حواريون نبوده، بلكه شاگرد خاص پطرس حواری بوده است. گفته میشود كه او مطالب اين انجيل را از پطرس نقل میكند. اين انجيل از نظر محتوا و سبك، مانند انجيل متی است، با اين تفاوت كه مختصرتر است و قسمتهايی از زندگی عيسی، مانند تولد و كودكی او را در بر ندارد. پژوهندگان كتاب مقدس برآنند كه متی و لوقا از اين انجيل استفاده كردهاند.
3) انجيل لُوقا (Luke) : لوقا پزشكی غير يهودی بود كه پس از حضرت عيسی به دست پولس ايمان آورد و شاگرد و همراه او شد. انجيل سوم و نيز كتاب اعمال رسولان را وی برای فردی به نام تئوفيلوس نوشته است . با اينكه پولس مبدع الهيات عيسی خدايی است، ولی در دو كتاب منسوب به لوقا، كه شاگرد خاص او بود، هيچ سخنی از الوهيت مسيح نيست و انجيل لوقا از نظر مطالب و سبك، شبيه دو انجيل قبل است. گفته میشود اين انجيل همزمان با انجيل متی يا اندكی پس از آن نوشته شده است.
4) انجيل يوحنّا (John) : اين انجيل به يوحنا پسر زبدی منسوب است. يوحنا يكی از حواريون بود. وی در زمان حيات زمينی حضرت عيسی طفل خردسالی بود. در اين انجيل هم، زندگی نامه و سخنان حضرت عيسی آمده است، ولی ويژگی بارز آن مسيح شناسی خاص آن است. در اين انجيل، مسيح جنبه الوهی يافته و خدای متجسد گرديده است. غالب محققان امروزی تاريخ نگارش اين انجيل را به پايان قرن اول، يعنی نزديك به هفتاد سال پس از حضرت عيسی، برمیگردانند.
گزارشهاي انجيلي اين چهار تن كه به نام خودشان در متن رسمي عهد جديد درج شده است، داراي اعتبار بالايي هستند. آنان همگي در قرن اول و مقارن با دوران ظهور عيسي ناصري (ع) ميزيستهاند و چنانكه از طرز گزارش كردن آنها مشهود است، مي توان نتيجه گرفت كه در اكثر مواقع، خود شاهد يا لااقل نزديك وقايعه گزارش شده بوده اند، با اين وجود گزارش هاي آنها با هم داراي اختلاف های مشخصي است و اين اختلاف بين سه انجيل اول با انجيل «يوحنّا» بيشتر است (ویر، 1374: 675؛ کمیجانی، 1384: 213). سه انجيل «مِرقُس»، «مَتّي»، «لُوقا» از لحاظ سبك و سياق با هم شباهتهاي بسياري دارند، چنانكه محققين مسيحي آنها را به نام انجيل «ملَخَّص يا مجمل» مي خوانند و اين منظور را با عبارت synoptic که واژه «يُوناني» به معني «همراه ديدن» است، بيان مي نمايند. بنا بر اجماع علماي صاحب نظر مسيحي، متي به غير از منابع مستقل خود، از مكتوب مرقس استفاده نمودهاند و لوقا نيز علاوه بر آن منابع مستقل خود، از مكتوب متي و مرقس بهره گرفته است (وير، 1386: 675). زيرا محتواي آنها با هم شبيه و بسياري از مطالب و حتي گاه عبار های آنها با هم مشترك است. چنانكه حدود 95 درصد از محتويات انجيل مرقس، تقريباً كلمه به كلمه در انجيل متي به چشم مي خورد و نيز تقريباً 60 درصد از متن انجيل مرقس كلمه به كلمه در انجيل لُوقا وجود دارد. لذا مي توان انجيل مُرقس را به عنوان مأخذ و منع اصلي دو انجيل ديگر دانست (همان: 676). در اين انجيلها سبك بيان، بيشتر تاريخي و نقلي است و كمتر رنگ و بوي كلامي و فلسفي دارد، و غير از برخي تعاليم كلي كه از مواعظ عيسي بدست داده مي شود، مطالب آنها بيشتر روند روايي دارند. اما بيان «انجيل يُوحنّا» نه تنها از لحاظ ترتيب زماني وقايع و شرح جزئيات محلي با سه انجيل ديگر متفاوت است، بلكه تمركز بيان آن بيشتر در تفسير اهميت مذهبي شخص حضرت عيسي (ع) مي باشد. يوحنّا در عبار های خود به نکتههای فلسفي يوناني همچون «لُوگُوس» و «كلمه خدا» (كه منظور عيسي است) اشاره نموده است، كه قبل از آن، در انجيل ديگر اشاره اي به آن نشده بود. لذا محققان مسيحي انجيل يوحنا را كه در اواخر قرن اول ميلادي نگاشته شده است، منعكسكننده اصول نظري رو به رشد مي دانند كه از توسعه در اجتماع فكري و اعتقادي مسيحيان اوليه پديد آمده بود (ناس، 1377: 625). بنابراین، اختلاف های موجود در اين انجيلها، غير از اختلاف زماني، تا تا حد زيادي تحت تأثير اعتقادات و افكار شخصي بوده است (هوشنگي، 1382: 90).
2- مکاشفات یوحنا، نامهها و اعمال رسولان
پس از مدتی در اواخر قرن اول میلادی تعدادی رسالههای دینی به عنوان مکتوبات کتاب مقدس که دربردارندهی خطبهها و مواعظ عسیی مسیح بود، در جامعه مسیحیان در دست بود. در این بین برخی نامهها و دستنوشتههای متفرقه و مستقل رسولان (مبلّغان) نخستین مسیحی مانند پولس، نیز از اهمیت خاصی برخوردار شد. چنانکه به تدریج اکثر مسیحیان تعدادی از نامههای آنها را به عنوان مجموعهای کامل از قوانین و مقررات مسیحی جمعآوری نموده و در بین خود دست به دست میگرداندند (ویر، 1374: 711). لذا با اهمیت یافتن این گونه نامهها و دست نوشتهها در بین مسیحیان، کتبی مانند «مکاشفات یوحنا» و یا «اعمال رسولان» و «نامههای رسول» که در مقام تبیین و تفسیر تعالیم و آیین مسیحی بودند، نیز جزء متون مقدس قلمداد شده و در ضمیمه اناجیل قرار گرفتند (کمیجانی، 1384: 214). تفاسير مزبور اغلب در چارچوب دينيهود، اديان يونانيمآب و نوعي جهانبيني عرفانيـثنوي صورت گرفت (ایلخانی، 1374: 19-20).
در ذیل مختصری درباره محتوای کتب فوق توضیح داده خواهد شد:
5) كتاب اعمال رسولان (Acts) : نويسنده اين كتاب همان نويسنده انجيل سوم است و اين امر از ابتدای كتاب مشخص است. پس اين كتاب هم به شاگرد خاص پولس، يعنی لوقا، منسوب است. در هشت باب اول اين كتاب، فعاليتها و تبليغات حواريون حضرت عيسی، و در راس همه پطرس، مطرح شده است. در باب نهم سخن از ايمان آوردن ناگهانی پولس به ميان میآيد كه تا قبل از آن يهودیای سختگير و شكنجهگر مسيحيان بود. اين كتاب از باب نهم به بعد، بيشتر به مسافرتها و تبليغات پولس میپردازد و از حواريون كمتر سخن میگويد. اين كتاب قطعا پس از انجيل سوم نوشته شده است.
6) نامه پُولُس به روميان (Romans) : در كتاب عهد جديد سيزده يا چهارده نامه به پولس منسوب است كه محققان میگويند بين سالهای 60 45 م. يعنی قبل از نگارش اناجيل، نگاشته شدهاند. در همه اين نامهها الهيات خاص پولس، كه الهيات عيسی خدايی است، دنبال شده است. نامه اول به مسيحيان روم است. در اين نامه بر اين نكته تاكيد میشود كه نجات، تنها با ايمان به مسيح، حاصل میشود، نه با عمل كردن به شريعت.
7) نامه اول پولُس به قُرِنْتِيان (1 Corinthians) : در اين نامه پولس به سوالاتی كه برای مسيحيان قرنتس پيش آمده پاسخ میدهد و مسائلی از قبيل اختلافات، فساد اخلاقی در كليسا، ازدواج و روابط جنسی، نظام كليسايی و رستاخيز را بيان میكند. او در پايان بر محبت تاكيد میكند.
8) نامه دوم پولس به قرنتيان (2 Corinthians) : در اين نامه پولس بيشتر مشكلاتی را كه در راه تبليغ مسيحيت برای وی پيش آمده، مطرح میكند . گويا میخواهد مسيحيان قرنتس را دلگرم كند.
9) نامه پولُس به غَلاطيان (Galatians) : در اين نامه پولس به مسيحيان غلاطيه گوشزد میكند كه با عمل به شريعت به جايی نمیرسند، بلكه با ايمان نجات میيابند و آن هديهای الهی است. گويا برخی از حواريون و يا فرستادگان آنها به غلاطيه رفته و از تعاليمی خلاف گفتههای پولس سخن گفته بودند.
10) نامه پولس به اَفَسُسيان (Ephesians) : گويا بين مسيحيان افسس به خاطر تفاوتهای نژادی و زبانی اختلاف پيدا شده بود. پولس اين نامه را از زندان برای حل اختلاف آنها میفرستد.
11) نامه پولس به فيلپيان (Philippians) : در اين نامه كه باز در زندان نوشته شده، پولس به مسيحيان فيلپی گوشزد میكند كه ايمان به مسيح چه شاديها و سعادتهايی نصيب انسان میكند.
12) نامه پولس به كُولُسيان (Colossians) : برای مسيحيان كولسی درباره انسانيت و الوهيت مسيح سوالی پيش آمده بود. آنها فردی را نزد پولس به زندان میفرستند. پولس اين نامه را مینويسد و بر جنبه الوهيت مسيح تاكيد میكند. در ضمن مطالب ديگری هم گوشزد میكند.
13) نامه اول پولس به تَسّالُونِيكِيان (1 Thessalonians) : در اين نامه، پولس مسيحيان شهر تسالونيكی را به ايمان و زندگی پاك همراه با صبر و تحمل دعوت میكند و از آنها میخواهد منتظر ظهور مسيح باشند.
14) نامه دوم پولس به تسالونيكيان (1 Thessalonians) : برخی از مسيحيان به بهانه انتظار مسيح دست از كار و زندگی شسته و به تنبلی روی آورده بودند. پولس در اين نامه واقعيتهای زندگی را به آنها گوشزد میكند.
15) نامه اول پولس به تِيمُوتائوس (Timothy 1) : تيموتائوس شاگرد پولس است كه او را به رهبری كليسای افسس گماشته بود. در اين نامه برای او شرايط رهبری خوب را بيان میكند و از او میخواهد كه تعاليمی را كه درباره مسيح و انجيل به او آموخته است، از تحريف و تغيير حفظ كند.
16) نامه دوم پولس به تيموتائوس (Timothy 2) : اين نامه را پولس از زندان به عنوان وصيتنامه برای شاگرد خود تيموتائوس نوشته است و از او میخواهد كه در راه مسيحيتی كه او تعليم داده است استقامت كند و زير بار تعاليم ديگران نرود. پولس مشكلاتی را كه در راه تبليغ و بشارت تحمل كرده است، گوشزد میكند.
17) نامه پولس به تِيطُس (Titus) : تيطس يكی از شاگردان پولس است كه او را به رهبری كليسای كريت گماشته بود. در اين نامه، او وظيفه يك رهبر خوب را بيان میكند و از او میخواهد كه مردم آن شهر را از گناه باز دارد.
18) نامه پولس به فِلِيمُون (Philemon) : فليمون از كسانی است كه به دست پولس ايمان آورده است. غلام او از شهر كولسی میگريزد و به روم میرود. در آنجا به دست پولس ايمان میآورد. پولس او را به شهر كولسی میفرستد و در اين نامه از فيلمون میخواهد كه غلام خود را ببخشد و با او مثل برادر رفتار كند.
19) نامه به عِبْرانِيان (Hebrews) : اين نامه خطاب به مسيحيان يهودی الاصلی است كه به شريعت يهودی پايبند بودند. نويسنده نامه به آنها میگويد: اين شريعت و اعمال با آمدن مسيح باطل شده است و ايمان به مسيح انسان را نجات میدهد. نويسنده اين
