
عنوان يکي از دو مذهب اصلي در جهان اسلام، از يک سو در قالب ژئوپليتيک اقليتها و از سوي ديگر در چهارچوب ژئوپليتيک مذاهب قابل طرح است؛ زيرا از يک سو شيعيان در کشورهايي مانند ايران، عراق و بحرين در اکثريت هستند در حالي که در بسياري از کشورهاي ديگر مانند عربستان به صورت اقليت زندگي ميکنند. عربستان سعودي از جمله کشورهايي است که با بهرهگيري از ابزار دين و مذهب، يعني اشاعه آئين وهابيت و تضعيف مذهب تشيع در پيشبرد سياستهاي داخلي و خارجي خود، ميکوشد تا جايگاهاش را در سطوح فضاي ملي و فراملي تحکيم بخشد به طوري که حداقل از اواخر دهه 1950، متغيير “دين / مذهب” يکي از سه موضوع مسلط بر سياست خارجي عربستان سعودي ـ شامل امنيت منطقهاي، ناسيوناليسم عربي و اسلام ـ بوده است. هرچند که با سقوط حکومت افغانستان و سپس رخداد انقلاب اسلامي ايران در 1357، بهرهگيري از اين متغير در سياست خارجي آن تشديد شد اما تحولات عراق و سپس در سالهاي اخير، تحولات در کشورهاي عربي به ويژه در بحرين و يمن باعث شده تا عربستان سعودي براي يافتن دستآويزي جهت موفقيت در داخل و خارج کشور به مداخله در کشورهاي اسلامي و نيز سرکوب شيعيان در مناطق مختلف شبه جزيره عربستان و ديگر کشورهاي منطقه بپردازد.(بديعي:347:1391)
پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 نظام ژئوپليتيکي خاورميانه را برهم زد. با فروپاشي اين سيستم تحليلگران علوم اجتماعي و ژئوپليتيک به تحليل چرايي وقوع اين رخداد و پيشبيني سيستمهاي جايگزين پرداختند. اما مؤلفه بارزتر از ساير مؤلفهها، موضعگيريها و بيانيههاي رهبران انقلاب بود که به صراحت بر اسلامي بودن نظام جايگزين، طرفداري از جنبشهاي اسلامي و استعمارستيزي تأکيد ميکردند. موضعگيريها و اقدامات عملي بعدي، از جملهي تشکيل و اعلام رسمي يک حکومت شيعي باعث استقبال گروهها و جبنبشهاي شيعي در ساير کشورها از انقلاب اسلامي شد. تشکيل يک حکومت شيعي در منطقه ژئوپليتيکي خاورميانه باعث همگرايي شيعيان اين منطقه و به دنبال آن افزايش وزن ژئوپليتيکي آنان شد تا آنجا که تحليلگراني چون “فولر” و “توال” مفهوم ژئوپليتيک شيعه را براي بيان اهميت و نقش شيعيان مورد استفاده قرار دادند و اين مفهوم به ترمينولوژي سياسي وارد شد. تحولات بعدي خاورميانه از جمله: حمله آمريکا به عراق، فروپاشي حزب بعث و قدرتيابي شيعيان در عراق باعث نگراني سران کشورهاي عربي از بهم خوردن سيستم نظم سنتي و موضعگيري در مقابل نظم جديد شد، تا آنجا که ملک عبدالله پادشاه اردن ضمن انتقاد از افزايش قدرت شيعيان اصطلاح “هلال شيعي” را مورد استفاده قرار داد و به دنبال او سران کشورهاي مصر و عربستانسعودي نير ترس و نگراني خود را با حمايت از مفهوم هلال شيعي بيان کردند (ضرغامي- شوشتري:275:1391) پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تشكيل نظام اسلامي با محوريت عقايد و افكار شيعه منجر به بروز تغييراتي شگرف در جايگاه و نقش شيعيان در جهان اسلام و مناطق ژئوپليتيكي پيراموني شد به نحوي كه امروزه حضور و فعاليت احزاب، تشكلها، شخصيتها و نخبگان شيعي تأثير به سزايي در حل مسائل منطقهاي به خصوص در جهان اسلام دارد. نگاهي به نظرات، عقايد و بيانات شخصيتهايي چون حضرت امام، آيت الله خامنهاي، سيدعباس موسوي، سيد حسن نصرالله، علامه فضل الله و شهيد چمران و همچنين تشكلهاي شيعي چون حزب الله گواه اين مدعاست.(فرشته منش:651:1391)
تحولات اخير انقلابي در منطقه خاورميانه که با تعابير گوناگوني همچون بيداري اسلامي، بهار عربي و… از آن ياد ميشود، ساختار ژئوپليتيکي منطقه را دستخوش دگرديسي عظيمي نموده است. سرعت و نوع تحولات اخير خاورميانه به گونهاي رقم خورد که حتي نظريههاي سنتي ژئوپليتيک که بر عنصر مکان و مرز تأکيد داشتند، قدرت تبيين آن را نداشتند. اين تحولات حاوي مؤلفهها و شاخصهايي است که سبب شده مقاومت و انقلاب به عنوان اصليترين مؤلفه گفتماني در ژئوپليتيک شيعه، در حرکتها و جنبشهاي مسلمانان منطقه خاورميانه ديده شود. به عبارت دقيقتر، ژئوپليتيک شيعي با اشتراک و توسعه گفتماني مواجه شد که بر اساس آن ديگر مکان و مرز رنگ ميبازد و فضاي مقاومتي جايگزين آن ميگردد. حرکتها و جنبشهاي مبتني بر مقاومت به عنوان هويت اصلي تشيع ميتواند به همافزايي و ارتقا قدرت شيعيان بيانجامد.(شفيع پور- جمالي:412:1391)
شيعيان هم اکنون داراي بهترين شرايط ژئوپليتيکي و ژئواکونوميکي در قاره آسيا و افريقا هستند و اگر بحران ناشي از پرونده اتمي ايران با غرب به نوعي حل و فصل شود و فضاي سرد و سنگين ايران به عنوان قطب محبان جهان شيعه با دنياي غرب به رهبري آمريکا به وضعيت عادي برگردد، ميتوان انتطار داشت که معادلات قدرت و موقعيت اسلام به نفع شيعيان رقم زده شود. نکته ديگر رقابت سنگين بر سر کسب رهبري جهان اسلام است که بين ايران، عربستان سعودي، مصر و عراق يه صورت سنتي در هفتاد سال اخير ملموس بوده و با بروز تحولات اخير در عراق و روي کار آمدن اکثريت شيعه در اين کشور و تشکيل دولت شيعهگرا، جايگاه ايران به طور آشکاري در حال ارتقا و فزوني است.(صادقي- طاهرخاني:351:1391)
انقلاب اسلامي ايران بيثباتي و بحران سالهاي اخير در کشور عراق و ديگر کشورهاي منطقه خليج فارس و خاورميانه، مطالعه درباره تشيع را در غرب گسترش داد. اکنون شيعه شناسي مرکز ثقل اسلامشناسي است که اين موضوع بازگوکننده اهميت ژئوپليتيک شيعه از ديد قدرتهاي فرامنطقهاي ميباشد. از نظر تاريخي، اگرچه شيعه از کشورهاي عربي به سوي ايران گسترش يافت اما نسبت به اين کشورها در ايران شيوع فراواني يافته است. اين تحقيق به بررسي اين مسأله پرداخته است که: با توجه به اينکه مهد مذهب تشيع در خارج از مرزهاي ايران بوده است، چرا اين مذهب در ايران گسترش بيشتري يافته است؟ نتيجه پژوهش نشان ميدهد که: ژئوپليتيک انرژي، فرهنگ غني تشيع در ايران و همچنين قدرت گرفتن شيعيان در منطقه، به ويژه عراق به ژئوپليتيک شيعه در ايران کمک کرده است.(اميدي- ضرغام:1391:810))
موضوع ژئوپليتيك شيعه و سياست خارجي ايران را بايد در قالب دو راهبرد رقيب امروز در منطقه خاورميانه بررسي كرد. راهبرد “خاورميانه بزرگ ايالات متحده آمريكا” و راهبرد “چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران”. آمريكا در طرح خاورميانه بزرگ، خطر عمده دنياي شيعه را تبديل شدن آن به يك تهديد تروريستي ميداند كه كشور ايران با توسل به آن، نظم مورد نظر طراحان طرح خاورميانه بزرگ را بر نميتابد. اين نظم از لحاظ راهبردي، يك نظم “صهيونيستي محور” است. در طرف ديگر، چشمانداز بيست ساله توسعه جمهوري اسلامي ايران قرار دارد كه شاخصه تأثيرگذار آن بر تحولات منطقهاي، اول شدن ايران در منطقه خاورميانه است. دراين چشمانداز، دنياي شيعه به عنوان عمق استراتژيك ايران به حساب ميآيد.شكلگيري برخي تحولات عملي، اين تقابل را فعالتر ساخته است: 1.ارتباط عملي الگوي مقاومت ضدصهيونيستي با تفكر سياسي و ژئوپليتيك سياسي شيعه؛ ?.تقابل الگوهاي شيعه و سني نظام سازي سياسي بعد از انقلابهاي موسوم به “بهار عربي” در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا؛ ?. تقابل ايران و عربستان در حوزههاي ژئوپليتيك جنبشهاي مردمي با هدف دفاع ازعمق استراتژيك خود4.استقرارحكومت داراي اكثريت شيعه درعراق.(فلاحت پيشه:623:1391)
انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره)، در بعد داخلي منجر به تغيير بنيادي ساختارهاي مختلف از جمله سرنگوني رژيم وابسته پهلوي و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران شد. اين انقلاب در بعد بينالمللي سرمنشاء تحولات بزرگي در مناسبات سياسي منطقه خاورميانه و جهان از جمله تحکيم موقعيت ژئوپليتيک شيعيان گرديد. با توجه به بعد جهانشمولي انقلاب اسلامي و رسالت جهاني آن، شعارها، ارزشها، آرمانهاي انقلاب اسلامي و انديشههاي حضرت امام خميني(ره) ، مرزهاي جغرافيايي را درنورديد و تأثير بهسزايي در احيا و تقويت نقش سياسي مسلمانان و به خصوص شيعيان جهان در بعد بينالمللي به جاي گذاشت.(غفاري – اقبالي:517:1391)
پيروزي انقلاب اسلامي ايران در آغاز سده بيست و يكم و به دنبال آن تغيير و تحول عمده در ساختار نظام بينالملل، تغيير رويكرد سياست خارجي ايالات متحده آمريكا و به وجود آمدن سياست يك جانبهگرايي، شكل جديدي از ترتيبات منطقهاي و بينالمللي را به وجود آورد كه متأثر از نگاه قدرتهاي جهاني و منطقهاي بود. اين امر باعث شد توجه ويژهاي به مسلمانان صورت گيرد و شيعيان به عنوان اقليتي از مسلمانان از لحاظ ساختار جغرافياي سياسي و تركيبات جمعيتي در منطقه خاورميانه در چشمانداز سياست خارجي آمريكا و قدرتهاي منطقهاي از جايگاه ويژهاي برخوردار شوند. اين موضوع از آن جهت که به پراكندگي جغرافيايي جمعيت شيعه در منطقه خاورميانه به عنوان نقطه اتصال سه قاره مهم آسيا، اروپا و آفريقا و نيز به عنوان هارتلند سياسي و استراتژيك جهان ميباشد. حائز اهميت بوده و همچنين به دليل دارا بودن بيشترين حجم ذخاير انرژي فسيلي و بازار مصرف كالاهاي صنعتي توليدي مورد توجه قدرتهاي بزرگ جهاني ميباشد. لذا در راستاي سياست خارجي اين كشورها، تعامل يا تقابل با اين قابليت بزرگ داراي اهميت ميباشد.(فرجي راد:389:1391)
تحولات يك دهه اخير در خاورميانه، تشيع را به يكي از مهمترين كانونهاي توجه در مطالعات سياسي و بينالمللي تبديل كرده است. اين امر با نقشي كه جوامع شيعي در سرنگوني طالبان (سال 2001) در افغانستان و سقوط صدام حسين (سال 2003) در عراق و دولتسازي پس از آن ايفا كردند آغاز شد و با مبارزهجويي شيعيان در عربستان، يمن و بحرين ادامه يافت كه در خلال آنچه طي يك سال گذشته به بهار عربي موسوم شده است به اوج خود رسيد. اين مبارزات البته با الهامجويي از انقلاب اسلامي در ايران به رهبري روحانيت شيعه (1979) و پس از جنبش شيعيان در لبنان (از 1982 به اين سو) كه به ارتقاي موقعيت جامعه شيعي در اين كشور انجاميد، صورت گرفت. در همين دوره زماني، تلاش برخي ديگر از جوامع شيعي در كشورهايي مانند پاكستان براي يافتن و تثبيت جايگاهي براي خود در نظام سياسي كشورشان جريان داشت. در تمامي اين جوامع به استثناي ايران، شيعيان حتي اگر اكثريت را در كشورهاي متبوعشان دارا بودند با تضييقات و محدوديتهاي جدي براي ابراز هويت خود روبهرو بودند. در برخي كشورها، شيعيان به خشونتبارترين شيوهها سركوب ميشدند و در برخي ديگر، عامل بيگانگان يا حتي “رافضي” نام ميگرفتند كه تبعات فقهي، حقوقي و سياسي شديدي را براي ايشان در پي داشت. دستكم آن بود كه شيعيان شهروندان درجه دو به شمار آمده و مورد تبعيض واقع ميشدند. تلاش شيعيان براي احقاق حقوق خود و يافتن جايگاه اجتماعي و سياسي مناسب، در برخي از اين كشورها با واكنش گروههايي از اهل سنت مواجه شده است.(تقوي:465:1391)
سي و پنج سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران ميگذرد و انقلاب اسلامي در چارچوب جمهوري اسلامي ايران و گفتمان انقلاب اسلامي همچنان استمرار مييابد. مهمترين تأثير انقلاب اسلامي بر احياي ارزشها و آگاهيهاي اسلامي، القاي تفکر اسلام سياسي بود. اين انقلاب بر مسلماناني که پيرو مکتب اهل بيت بودند يعني بر شيعيان جهان تأثير شگفتي داشت و ميتوان ادعا کرد که جايگاه شيعيان جهان را از حاشيه و پيرامون به مرکز ثقل تحولات جهان اسلام منتقل نمود. بعضي از اين شيعيان خواستار مشارکت حداکثري در مسائل حکومتي ـ سياسي خود شده و به دنبال تغيير ساختار حکومتي هستند (مانند شيعيان عراق و بحرين)، اما برخي از آنان تنها به دنبال تقسيم قدرت هستند (مانند شيعيان لبنان)، بعضي ديگر نيز خواهان مشارکت حداقلي در قدرت سياسي کشور خود ميباشند مانند (عربستان و کويت).(بصيري- نساجي:736:1391)
منطقه مسلماننشين خاورميانه و شمال آفريقا، يا به تعبير امروزي خاورميانه اسلامي، از منظر ژئوپليتيک و استراتژيک در طول تاريخ، همواره از اهميت و جايگاه منحصر به فردي نزد قدرتهاي برتر جهان برخوردار بوده است. اين منطقه حساس و تعيين کننده، در طول حدود يکصد سال اخير، يعني
