
آب نيز بسيار در مضيقه قرار دارد. البته اين کشور داراي مقدار زيادي از مخازن گاز طبيعي در ساحل خود در درياي مديترانه است که انتظار ميرود اين کشور را از وارد کننده گاز به صادرکننده آن تبديل کند.
3-11-2-گردشگري: صنعت گردشگري يکي از منابع مهم درآمد براي کشورهاست و فلسطين اشغالي نيز از اين قاعده مستثني نيست. جهانگردان بسياري به منظور بازديد از مناطق باستاني مذهبي موزه ها مناطق طبيعي جغرافيايي و سواحل از سرزمين اشغالي ديدن ميکنند، جهانگردي يکي از مهمترين منابع حمايتي صنايع فلسطين اشغالي از جمله تجارت هتلها و رستورانها است. در سال ???? بيش از ??? ميليون نفر جهانگرد از اين کشور بازديد کردند.
3-11-3- زبان: عبري و عربي دو زبان رسمي و اصلي کشور فلسطين اشغالي ميباشد. زبان هاي رايج ديگر در فلسطين اشغالي عبارتاند از : ( انگليسي، روسي، ييديش ) زبان رايج ميان يهوديان روسيه ، لهستان و آلمان که مخلوطي از آلماني و عبري است. وزارت آموزش و پرورش فلسطين اشغالي يادگيري زبان عربي را در تمامي مدارس دولتي الزامي کردهاست. هدف از اين کار نزديک کردن دو فرهنگ يهود و عرب به يکديگر ذکر شدهاست. دو زبان عبري و عربي در پارلمان اسرائيل به عنوان زبانهاي رسمي شناخته ميشوند و نمايندگان در صورت تمايل ميتوانند به زبان عربي در کنست سخن بگويند.
3-12- مصر: جمهوري عربي مصر، کشوري است پهناور در شمال شرق قاره افريقا و در تقاطع سه قاره کهن و تاريخساز جهان. مساحت اين کشور بالغ بر449/100 /1 کيلومتر مربع بوده و از نظر وسعت، بيست و هشتمين کشور جهان محسوب ميگردد. در شمال مصر درياي مديترانه و در شرق آن درياي سرخ قرار دارد. از سمت جنوب با سودان و از سوي باختر با کشور ليبي همسايه است. در ناحيه صحراي سينا نيز با نوار غزه و فلسطين اشغالي هممرز است. پايتخت کشور مصر شهر بزرگ قاهره است و از ديگر شهرهاي مهم آن ميتوان به اسکندريه، اسوان، جيزه، فيوم و پورت سعيد اشاره کرد. شهرهاي کوچکتري نيز در اين سرزمين وجود دارند که به واسطه وقوع جنگ جهاني دوم در آنها شهرت يافتهاند که از آن جمله ميتوان به سلوم، برديا، مطروح و العلمين اشاره کرد.اين کشور از 26 ايالت يا استان و يک شهر مستقل از نظر اداراي به نام الأقصر که تحت حاکميت حکومت مرکزي قرار دارد، تشکيل يافته است.(گلي زواره:342:1376)
در شرق و شمال شرقي اين کشور شبهجزيرة سينا واقع شده و تا پيش از قرن نوزدهم کاملاً به خاک مصر متصل بود. اما در سده بيستم به تبعيت از گذشتگان، آبراهي ميان سرزمين اصلي و سرزمين سينا گشوده شد، تا بدين وسيله درياي سرخ را به درياي مديترانه متصل نمايند. اين آبراه که سوئز نام گرفته است 168 کيلومتر طول دارد و مسير پر اهميت ارتباطي ميان سه قاره افريقا، آسيا و اروپا به شمار ميرود.به لحاظ جغرافيايي سرزمين مصر به چهار بخش تقسيم ميشود:
-دره و دلتاي رود نيل: مساحت دره و دلتاي اين رود بزرگ مجموعاً به 33هزار کيلومتر مربع بالغ ميگردد که تقريباً 4درصد از کل مساحت کشور را تشکيل ميدهد. 96درصد از مساحت مصر را صحرا دربرگرفته و نوار باريک رود نيل به طول 1530 کيلومتر، رگ حياتي آن است.
-صحراي غربي: بخش واقع در کناره غربي رود نيل تا مرزهاي غربي مصر را صحراي غربي مينامند. مساحت اين بخش حدوداً 671هزار کيلومتر مربع است و تا کرانههاي درياي مديترانه امتداد مييابد. اين بخش از کشور را تپههاي صخرهاي دربرگرفته و از نظر تراکم جمعيت نيز در سطح پائيني قرار دارد.
-صحراي شرقي: مساحت اين بخش از کشور مصر که از غرب به رود نيل و از شرق به درياي سرخ محدود شده است در حدود 225 هزار کيلومتر مربع است. و عمدتاً آب و هواي بياباني و خشک دارد.
-شبه جزيره سينا: اين شبه جزيره در حدود 60 هزار کيلومتر مربع و به شکل مثلثي است که قاعده آن در شمال و رأس آن در جنوب قرار گرفته است.
آب و هواي مصر در نقاط مختلف متفاوت است. در تابستان در صحراها، هوا گرم و خشک و در ديگر نواحي گرم و مرطوب است. صحراي شرقي و غربي و کنارههاي درياي سرخ هواي گرم و يکساني دارد، ولي شمال کشور داراي آب و هواي مديترانهاي است. هواي مصر تقريباً در تمام فصول غبار آلود است.
علاوه بر گرد و غبار، ذرات معلق شن نيز هواي بياباني مصر را همراهي ميکند. اما در فصل بهار اين گرد و غبار به صورت طوفانهاي موسمي شن نمايان ميشود. 96 درصد از اين سرزمين را صحرا تشکيل داده است.
مصر در مجموع کشور کمارتفاعي بوده و بلندترين نقطه در اين سرزمين کوه “کترنيه” در صحراي سينا است که 2642 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.مصر از لحاظ منابع طبيعي کشوري متوسط بوده و داراي معادني از قبيل نفت و گاز و فسفات است. توليد نفت خام در مصر در دهه گذشته تقريباً 870 هزار بشکه در روز است که بخشي از آن صادر ميشود. نفت، سنگ آهن، فسفات، سنگ نمک، منگنز، سنگ آهک، طلا، ذغال سنگ، نقره، نيکل، تنگستن، مس و گوگرد مهمترين معادن مصر هستند. کشاورزي و زراعت در مصر اساساً در حاشيه رود نيل شکل گرفته است. محصولات اصلي تابستاني اين صنعت، شامل پنبه، برنج، ذرت و محصولات زمستاني آن عمدتاً گندم، لوبيا و برخي سبزيجات است. اما از لحاظ مواد غذايي، اين کشور وابستگي زيادي به خارج دارد و حدود نيمي از نياز غذايي خود را وارد ميکند. منابع انرژيزاي مصرهمانگونه که گفته شد، مصر داراي منابع نفتي و گازي است. ميزان توليد نفت اين کشور در سال 1995، نهصد و بيست هزار بشکه در روز بود که اين ميزان در سالهاي بعد رو به کاستي گذاشت به طوري که طي ده ماه نخست سال 1997، اين کشور 877 هزار بشکه نفت در روز توليد ميکرد. در حال حاضر کل ذخاير نفتي شناخته شده در مصر بالغ بر 8/3 ميليارد بشکه است و کاوش براي افزايش ميزان ذخاير نيز ادامه دارد. همچنين طبق برآوردهاي انجام شده در سال 2001، گاز توليدي اين کشور دو برابر مقدار سالهاي قبل بوده است. در سال 1998 کل منابع گازي به ثبت رسيده در مصر برابر 6/27 تريليون فوت مکعب بود که نسبت به سال 1997 ميلادي، 35 درصد و نسبت به سال 1993 دو برابر افزايش پيدا کرده است.( تکيه اي:5:1375)
3-12-1-جغرافياي انساني: مصر پرجمعيتترين کشور خاورميانه و دومين کشور پرجمعيت قاره افريقا است.
بر طبق آمار سال 2011 ميلادي جمعيت اين کشور بالغ بر 82.000.000 است که با ضريب رشدي برابر 75/1% روبرو است. اين ميزان رشد جمعيت با توجه به ضريب بالاتر رشد در سالهاي گذشته، کاهش محسوسي را نشان ميدهد.
3-12-2ـ ساختار جمعيتي: تراکم جمعيت مصر که يکي از پرجمعيتترين و پهناورترين کشورهاي افريقايي است جمعيت مصر حدود 82.000.000 ميليون نفر مي باشد که حدود 44% آنها در شهرها سکونت دارند. حدود 90% مردم اين کشور مسلمان و باقي مسيحيند. در سال 1996 برابر 2/59 نفر در هر کيلومتر مربع بوده است که با افزايش جمعيت در سالهاي بعد اين ميزان در سال 2000 به 61 نفر در هر کيلومتر مربع رسيد. در حال حاضر اين تراکم به حدود 25/70 نفر در هر کيلومتر مربع رسيده است. تراکم جمعيت مناطق مختلف اين کشور اختلاف زيادي با هم دارد. براي مثال در حالي که تراکم جمعيت پايتخت، بيش از 12780 نفر در هر کيلومتر مربع است، در صحراي سينا، صحراي غربي و صحراي شرقي به کمتر از 10 نفر در هر کيلومتر مربع ميرسد. در مجموع ميزان تراکم در نواحي قابل زيست مصر 1540 نفر در هر کيلومتر مربع است. مردم مصر از لحاظ شيوه زندگي به شهرنشين، روستانشين و کوچنشين تقسيم ميشوند. شهرنشينها عمدتاً در منطقه دلتاي نيل و سواحل درياي مديترانه زندگي ميکنند و حدود 49 درصد کل جمعيت مصر را تشکيل ميدهند. مهمترين و پرجمعيتترين شهرهاي مصر عبارتاند از: قاهره با بيش از 7 ميليون نفر، اسکندريه 3/3 ميليون نفر و جيزه با 2/2 ميليون نفر جمعيت روستانشين عمدتاً در مناطق حاشيه نيل که مساعد کشاورزي است سکني گزيدهاند و در حدود نيمي از جمعيت مصر را به خود اختصاص دادهاند. اين مردم عمدتاً از امکانات جهان امروز همچون برق و آب لولهکشي بيبهرهاند. کوچنشينان مصر اعراب بيابانگردي هستند که سراسر صحراهاي مصر را در جستوجوي علوفه براي دامهايشان و آب براي خانوادههايشان درمينوردند. اين گروه جمعيتي در حدود 1/18 درصد کل نفوس مصر را به خود اختصاص ميدهند.ميزان سواد در ميان افراد بالاي 15 سال بالغ بر 57/7% است که از اين ميان مردان با 68/3درصد و زنان با 46/9 درصد، کل با سوادان اين کشور را تشکيل ميدهند.(حسيني:75:1381)
3-12-3- مذهب: مردم مصر پس از حمله اعراب در سال 639 ميلادي اسلام را پذيرفتند و هماکنون بيش از 90 درصد مردم اين کشور مسلمان هستند که از اين ميان 99 درصد را مسلمانان اهل سنت و يک درصد را شيعيان فاطمي تشکيل ميدهند. حدود 10 درصد از مردم مصر نيز مسيحياند که 90 درصد از اين گروه را نيز قبطيان مصر تشکيل دادهاند. تا پيش از سال 1948 حدود 80 هزار يهودي در مصر زندگي ميکردهاند اما از آن سال تعداد اين يهوديان به تدريج رو به کاهش گذشته است، به طوري که امروز تعداد آنها به هزار نفر ميرسد که بيشتر در شهرهاي قاهره و اسکندريه زندگي ميکنند. دليل اصلي کاهش تعداد يهوديان در مصر از سال 1948 به اين سو، مهاجرت آنان به فلسطين اشغالي بوده است.
3-12-4 – نژاد و قوميت: در مصر گروهها و اقوام مختلفي وجود دارند که هر کدام داراي انگارههاي قومي و فرهنگي خاص خود هستند. مهمترين اقوام ساکن مصر به ترتيب عبارتاند از: اعراب، قبطيها و نوبينها.
اعراب که قسمت اعظم جمعيت مصر را تشکيل ميدهند عمدتاً ريشههاي اصيل عربي ندارند و 1360 سال پيش با پذيرش اسلام و سپس زبان عربي، عرب شدهاند. اما به هر حال انگارههاي قومگرايانه عربي، بسيار بيشتر از برخي اعراب اصيل منطقه، در اين کشور نضج يافته است و همين امر باعث سرخوردگي بسياري از قبطيان و به ويژه متمکنان و باسوادان قبطي شده است. قبطيان به ادعاي خودشان، بازماندگان مردمان مصر باستان هستند. آنها هم به زبان قبطي و هم عربي سخن ميگويند.(همان:75)
دولت مصر آمار صحيحي از قبطيان مصر ارائه نميدهد اما آمارها بين 6 تا 10 ميليون نفر و حتي بيشتر در نوسان است. نوبينها در گذشته در بخشهاي جنوبي مصر (منطقه اسوان) زندگي ميکردند. نوبينها چهره سياهتري نسبت به اعراب و قبطيان دارند و در نواحي اسکندريه تا قاهره و از قاهره تا اسوان پراکندهاند.
به لحاظ تيره و نژاد، مردم مصر به گروههاي زير تقسيم ميشوند: مصري (بربر، نوبين، قبطي، بدوي) 98%، بيجا 1%، يوناني و ارمني و ديگر تيرههاي اروپايي (عمدتاً فرانسوي و ايتاليايي) 1%درمجموع مصريها داراي چهرههاي گندمگون و مديترانهاي هستند.
3-12-5- زبان و گويش: زبان اصلي مصر، عربي است که چهار گويش مصري (بيش از 40 ميليون)، بدوي مصري شمال شرق (حدود 100هزار نفر)، بدوي مصر شمال غرب (بيش از 300000نفر) و سعيدي (حدود 20 ميليون نفر) در اين کشور رواج دارد. زبان عربي معيار (فصيح)، به عنوان زبان رسمي و نوشتاري به کار ميرود و در مدارس تدريس ميشود. بجز عربي، زبانهاي ديگري نيز ميان مردم مصر رواج دارد که عبارتند از: 1-ارمني: حدود 000/100 نفر (عمدتاً مسيحيان) 2-کنوزي -دانگول) حدود 100هزار نفر از نوبينها بدان تکلم ميکنند. (اين زبان در مصر در حال از بين رفتن است)؛ 3- سيوايي: 5000 نفر در بيابان سيوا بدان تکلم ميکنند؛ 4-نوبين: حدود 200000نفر در اين کشور با اين زبان صحبت ميکنند.(همان:77)
3-12-6- وضعيت اقتصادي: حدود 96 درصد از مساحت اين کشور افريقايي را صحراها و بيابانهاي غيرقابل سکونت و کشاورزي تشکيل دادهاند .اقتصاد بومي مصر شديداً وابسته به رود نيل، به عنوان تنها منبع با اهميت آب شيرين اين کشور است. اکثر جمعيت اين کشور در حاشيه نيل سکني گزيدهاند و دلتا و دره رود نيل اقتصاد کشاورزي اين سرزمين را تأمين ميکند.پس از مرگ جمال عبدالناصر نظام اقتصادي بسته اين کشور آرام آرام و به تبع نظام سياسي اين کشور به غرب نزديک شد و جلوههايي از آزادسازي اقتصادي را تجربه کرد. اما هنوز هم بسياري
