
کنترل اقتصادی 269
نمودار شماره 16: راهکارهای کنترل فیزیکی 283
نمودار شماره 17: الگوی نظری کنترل اجتماعی از دیدگاه قرآن 295
نمودار شماره 18: الگوی نظری کنترل اجتماعی قابل استفاده برای نظام جمهوری اسلامی ایران 296
مقدمه
جوامع برای تضمین همنوایی اعضای خود با هنجارها و مقابله با کجروی، مجموعهاي از منابع مادي و نمادين و قواعد و اصول معين و داراي ضمانت اجرا در اختيار دارند. دانشمندان علوم اجتماعي نیز فرایند کنترل کجروی را در پرتو فهم علمي اين پديده و شناسايي و پيشبيني راهکارهاي مناسب و کارآمدِ مقابله با آن، می دانند. همجنین بخش مهمي از رسالت دين اسلام، توجه به پديدة كجروي و زدودن آن از صحنة جوامع انساني است؛ بنا بر این، ضرورت دارد كه انديشمندان مسلمان با استفاده از منابع وحیانی(آیات و روایات اهل بیت (علیهم السلام) ) به ارائة نظام مند این دیدگاهها و در نهایت به نظريهپردازي ديني در حوزة علوم اجتماعي همت گمارند.
اين تحقيق سعی کرده است تا با شناخت گسترة مفاهیمِ مرتبط با كنترل کجروی در مباحث علوم اجتماعي، با استفاده از روش تحقیق «گراندد تئوری» (نظریة زمینه ای)، پرسش های مرتبط با موضوع را بر آیات قرآن کریم عرضه كند و با مطالعه تمام قرآن، مجموعهاي نسبتاً جامعالاطراف از آموزه های قرآنی را دربارة کنترل کجروی فراهم آورد. با توجه به محدودیت پایان نامه به لحاظ حجم و زمان ارائه، در این مرحله فقط «متن قرآن»(نص و ظهور معتبر آیات)، مورد بررسی و کد گذاری قرار گرفت. در موارد استناد به ظهور آیات، به منظور مستقر شدن ظهور اولیه، به برخی از روایات ذیل آیات و دیدگاه تعداد محدودی از مفسران نیز مراجعه شده است. برای تکمیل این دیدگاه و انتساب آن به اسلام در مراحل بعدی با مراجعه به کتابهای تفسیری، روایی، تاریخی، اخلاقی و فقهیِ اسلامی و تکمیل کدهای اخذ شده، می توان به نظریة کنترل اجتماعی کجروی از دیدگاه اسلام، دست یافت.
هرچند در بارة تقدم و تأخر راهکارها در قرآن، تصریح نشده است، اما به لحاظ منطقی و ذاتی می توان ترتیبی برای این راهکارها در نظر گرفت. این راهکارها از مرحله هنجارگذاری و نظارت کارآمد، شروع می شوند و تا مرحله مجازات فیزیکی(تنبیه بدنی) ادامه پیدا می کنند.
این رساله در پنج فصل تنظیم و ارائه شده است: فصل اول به کلیات بحث، اختصاص دارد؛ فصل دوم به چارچوب مفهومی می پردازد؛ در فصل سوم روش تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم، یافته های تحقیق مطرح شده اند و در نهایت فصل پنجم به جمع بندی و نتیجه گیری اختصاص یافته است.
فصل اول
کلیات
1-1- بیان مساله (مشکل چیست؟)
انديشمندان علوم اجتماعي، انسان را نيازمند زندگي اجتماعي می دانند. بر همين اساس او را موجودي اجتماعي می دانند؛ هرچند گروهي اين ويژگي را غريزي و ذاتي، و گروهي ديگر آن را اكتسابي ميدانند. اما زندگي در جمع، شرايط و محدوديتهاي خاص خود را دارد. از يك سو، جامعه براي آنكه بتواند انتظام خود را حفظ كند، و به حيات خويش ادامه دهد، ناگزير است پيوسته افراد جديد را با خود همساز ساخته و براي زندگي گروهي آماده كند. وضعيتي كه همنوا شدن افراد با ارزشها و هنجارهاي اجتماعي، نتيجه آن است. تحقق اين همنوايي نیز در پرتو ملتزم بودن افراد به الگوها و هنجارهاي رفتاري ممكن ميشود. بخش عمده اي از اين مهم در قالب يادگيري اين الگوها و هنجارها و تعهد دروني افراد بدانها تحقق مييابد.
از سوي ديگر، شخص احساس ميكند كه مجبور است تا در كنار منافع و مزايايي كه از زندگي اجتماعي به دست ميآورد، پذيراي «هزينه»هايي باشد كه اين زندگي بر او تحميل ميكند؛ مثلا، نياز به احساس امنيت يا تعلق به گروه، يا نياز به محبت ورزيدن به ديگري و برخوردار از محبت ديگران بودن، وي را ناگزير ميسازد تا از منافع و علائق شخصي خود چشم بپوشد و گاه رفتارهايي را برخلاف آن منافع انجام دهد. در بسياري از موارد هم به سبب حساسيت در برابر تشويقها و تنبيه هايي كه ديگران نسبت به او اِعمال ميكنند، خود را نيازمند آن مييابد تا انتظارات آنان را هر چه بيشتر و بهتر دريابد. در عين حال براي فزوني بخشيدن به منافع خود در جامعه و دوري از ضررهاي احتمالي، علاقه مند ميشود تا قدرت پيش بيني خود را در برابر واكنشهاي احتمالي آنان افزايش دهد. از همين روست كه افراد براي محفوظ ماندنِ اين قدرت پيش بيني، ضرورت وجود الگوهاي ثابت و پايدارِ رفتار در مناسبات اجتماعي را به شكلي جدي احساس ميكنند؛ و خود و ديگران را هم به ملتزم ماندن به اين الگوها مجبور مييابند. اين بدان سبب است كه وجود الگوهاي ثابت رفتار، زمينه ساز ثبات انتظارات اجتماعي از هر نقش و همچنين نوع و كيفيت واكنش در برابر انواع كنشهاست.
بدين شكل ميتوان ديد كه انسان ها، در عمل، معمولاً نقشهاي خود را مطابق با چارچوبها و الگوهاي مورد بحث و همچنين با توجه به انتظاراتي ايفا ميكنند كه ديگر اعضاي اجتماع از آنان دارند؛ و بدين وسيله، از يك سو نظم اجتماعي را سامان داده، و جامعه را ممكن مينمايند؛ و از سوي ديگر رفتارهاي خويش را در بستر كنش متقابل با يكديگر، پيش بيني پذير ميسازند.
در عين حال در اجتماعهاي انساني، زمينه و مجال ناهمنوايي همواره به اندازه زمينة همنوايي با هنجارها و ارزشها فراهم است؛ به گونه اي كه دو مفهوم همنوايي و كجروي، عمدتاً در كنار يكديگر مطرح شده، و غالباً در جمع با يكديگر معنا مييابد. بدین ترتیب، زندگی کردنِ انسانها در كنار يكديگر و نياز آنان به كنش متقابل در يك محيط، همچنین تضادهاىِ ميانِ منافع فردى را فعليت مىبخشد. افزون بر اين، هنجارها و مقررات اجتماعى، افراد را مقيّد و محدود مىسازد و از آزادى آنان براى دسترسى به آن منافع مىكاهد. در نتيجه، چندان دور از انتظار نيست كه افراد يا گروه هايى براى عملى ساختنِ تمايلات شخصى يا گروهى، منافع شخصىِ ديگران يا مصالح جمعى جامعه را زير پا بگذارند و هنجارهاى اجتماعى را نقض كنند. بنا بر این، نمىتوان انكار كرد که همان قدر كه اعضاى جامعه از هنجارها پيروى مىكنند، به همان ميزان هم سرپيچى از قواعد اجتماعى وجود دارد و اين واقعيت، همه جا يكسان است. هرچند بيشتر مردم، بسيارى اوقات با هنجارهاى اجتماعى همنوايند، اما انديشمندان اجتماعى همواره تأكيد دارند كه تصوير واقعى و كامل از يك جامعه انسانى، هم در برگيرنده همنوايى با مقررات رفتار اجتماعى و هم نمايشگر شكلهاى مختلفِ هنجارشكنى است.
يك کنش، با اين استدلال «كجروى» قلمداد مىشود كه مىتوان آن را نوعى مخالفت با هنجارهاى «يك جمع» به حساب آورد. مفهومى كه به تعبير كلى مىتوان آن را «هنجارشكنى»، در معناى عام كلمه، ناميد. به همین سبب اندیشمندان هر جامعه به دنبال راهی برای کنترل کجروی در جوامع خود هستند؛ تا آنجا که از دیدگاه آنان، مقصود و مطلوب نهایی از تمامى مباحثى كه پيرامون کنش های نابهنجار و مخالف با اصول و موازين شكل گرفته است، کنترل کجروی است. اينكه بدانيم كجروى چيست، كجرو كيست، و به چه دليل مرتكب كجروى شده و مىشود، همه بدان سبب است كه ابزارى مناسب و كارآمد را به شيوه اى متناسب و مؤثر، براى مقابله با وقوع اين پديده در جوامع انسانى به كار بگيريم؛ هر چه علل كجروى و جوانبِ ابعاد آن بهتر شناخته شود، امكان پيش بينى دقيق تر موارد و ابعاد وقوع اين پديده در جامعه و در نتيجه، امكان برنامه ريزى مناسب در جهت مقابله با آن و گاه درمان كجروى آسان تر خواهد بود. در هر حال، اين نكته به تازگى و در خلال دهه های أخير، اهميت و جلوه خاص خود را يافته است. آن هم بدين سبب كه در اين دوره، جامعه شناسان كانون توجه خويش را از مطالعه و بررسى پديده «كجروى» و «كجروان»، به فرآيندهاى كنترل اجتماعى و مباحث پيرامون آن معطوف ساخته اند. به همین سبب، این اندیشمندان، سياستهاى اجتماعىِ برخورد با جرم و كجروى را در سطوح مختلف سياستگذارى و ايجاد نهادها و ابزارها و راه حلهاى اجرايى آن، مورد بررسی قرار داده اند.
در جامعة اسلامی ایران نیز شيوع تأملبرانگيز کنش های كجروانه در گونههای متفاوت، عواطف مردم را جريحهدار کرده و موضوعِ صيانت از كيان ديني جامعه و ارزشهاي حاكم بر آن را به يك «مسئله اجتماعي» و اولويتي فوري و فوتي تبدیل كرده است. از طرف ديگر، به لحاظ نظري، تا کنون نظریة کنترل اجتماعی کجروی بر اساس نگاه جامع به منابع اسلامی (آیات و روایات) ارائه نشده است. علاوه بر این، برای مقایسه نظریة اسلامی با نظريههايِ ارائه شده دربارة کنترل کجروی در علوم اجتماعی و تعیین موارد انطباق و همخوانی این نظریهها با دیدگاه اسلامی، به استخراج آموزههای دینی و ارائة آن در قالب نظریهای منسجم، نیاز است.
بنابراین، در فرايند مقابله با پديدههاي كجروانه، نيازي جدي به راهحلهاي اسلامي و حضور كاربردي اين راهحلها احساس ميشود. زیرا می دانیم: يكي از رسالتهاي دين مبين اسلام، هدايت فردي و جمعي انسانها به سرمنزل سعادت دنيوي و اخروي است؛ و دور نگاه داشتن افراد و اجتماعات بشري از کجروی ها يكي از این رسالتها است. همچنین اسلام، ضمن احترام گذاشتن به دستاوردهای علمی بشری که بر اساس تجربه و عقلانیت، حاصل شده است، معارف حاصل از وحی را به عنوان مهم ترین معارف خود به دو منبع قبلی افزوده است. پس، بيترديد، اسلام، نگاهي عميق و عالمانه به کجروی ها و علل آنها دارد؛ و راهحلهايي كاربردي براي پيشگيري و كنترل آنها ارائه كرده است. راهحلهايي كه در گذشته، انسانهای جوامعی مانند اعراب جاهلي را از جهل، کشتار، غارت و کشتن فرزندان دختر و … نجات داده اند؛ و به عقیدة ما در زمان حاضر نيز از كارآمديهاي لازم و حتي نوآوريهاي شايان توجهي برخوردارند. بنا بر این، استخراج این راه حل ها و ارائه آن با بیانی منسجم و نشان دادن کارآمدی آن در مقایسه با سایر دیدگاهها، می تواند بالاترین دلیل بر این ادعا باشد. موضوعی که نگارنده در این تحقیق به دنبال اثبات آن می باشد.
هر چند این دیدگاهها و روش ها در متون اسلامی به وفور یافت می شوند و در برخی از آثار علمای اخلاق می توان مواردی از آن را یافت، ولی استخراج همه جانبه و منسجم آنها و ارائه آن به صورت یک دیدگاه استدلالی و قابل دفاع، تاکنون انجام نشده است؛ و همین امر ما را با یک مسألة نظری و متعاقباً با یک مسألة اجتماعی، مواجه ساخته است. استخراج همه جانبه اين ديدگاهها و روش ها و ارائه آن، سبب ميشود، دست اندركاران اجرایی کشور با شناخت اين موارد، در مقام اجرا از آنها استفاده كنند؛ علاوه بر این، آگاهی دست اندركاران ديني اين حوزه از همخوانی و عدم تنافی دست آوردهاي علوم انساني با دیدگاه اسلامی، سبب می شود اهتمام بيشتري به حمایت از اجراي راهكارهای ارائه شده در علوم اجتماعی داشته باشند. از آنجا که تحقیق در تمام متون اسلامی نیازمند پژوهشی جامع و گسترده می باشد، در این پژوهش به اقتضای پایان نامه بودن آن، به استخراج این راهکارها از دیدگاه قرآن بسنده شده است. بنابراین، مساله نظری تحقیقِ حاضر «شناخت راهکارهای كنترل کجروی از دیدگاه آموزه های قرآن» است.
1-2- ضرورت انجام تحقیق
همان طور که در بیان مسأله آمد، شيوع تأملبرانگيز رفتارهاي كجروانه در گونههای متفاوت، عواطف جامعه اسلامي ايران را جريحهدار کرده و موضوعِ صيانت از كيان ديني جامعه و ارزشهاي حاكم بر آن را به يك «مسئله اجتماعي» و اولويتي فوري و فوتي تبدیل كرده است. از طرف ديگر، به لحاظ نظري، نظریة کنترل اجتماعی کجروی بر اساس نگاه جامع به منابع اسلامی (آیات و روایات) ارائه نشده است. علاوه بر این، برای مقایسه نظریة اسلامی با نظريههايِ ارائه شده دربارة کنترل کجروی و تعیین موارد انطباق و همخوانی این نظریهها با دیدگاه اسلامی، به استخراج آموزههای دینی و ارائة آن در قالب نظریهای منسجم نیاز است. به بیان دیگر، هر چند در متون اسلامی، آموزشها و راه حل هایی مؤثر برای حل مسألة یاد شده وجود دارد، ولی متأسفانه استخراج همه جانبه و منسجم آنها و ارائه آ
