
الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ اصل اسلام، نماز، فرع آن زکات و اوج آن جهاد است»108
پیامبر اکرم «(» فرمودند:
«اغْزُوا تُورِثُوا أَبْنَاءَکمْ مَجْداً؛109 جهاد کنید تا مجد و عظمت را برای فرزندانتان به میراث بگذارید.»
روند تاریخ این حقیقت را به روشنى ثابت کرده که هیچ ملّتى نمىتواند بدون برداشتن سلاح، حقوق از دست رفتهی خود را بازیابد. از این روست که آمادگى رزمى جهت مقابله با ستمگران و حق ستیزان ضرورت مىیابد.
امام علی «(» با اعلام آمادگى خود، به همهی فرماندهان و رزمندگان اسلام، درس مىدهد که همواره آماده باشند.
«وَ لَعَمْرِی مَا عَلَی مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَی مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِیهَانٍ …»110
در بیان دیگر از امیرالمؤمنین علی «(» است که جهاد راهی مطمئن برای رسیدن به هدایت و یقین و نزدیکتر شدن به کمال مطلق است.
«… فَذَلِک الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیقِینُ؛111 چنین کسى راه هدایت جسته و بر راه راست استوار گشته و در قلبش نور یقین برافروخته است.»
مستنبط از کلام حضرت رسول اکرم «(» است که اگر جامعهی اسلامى به عافیتطلبى روى آورد و مبارزه با دشمنان را ترک کند ذلیل مىشوند و قدرتهاى شیطانى بر آنان مسلّط شده، استقلالشان را از دست خواهند داد. همچنین دشمن بر منابع اقتصادى مسلمانان مسلّط شده، مسلمانان دچار فقر گردیده، به دیگران محتاج و وابسته مىشوند و دشمن اجازهی استفاده از ثروتهاى خدادادى را به مسلمانان نمىدهد تا براى بهبود زندگى و رفاه مادّى خود از آن بهره گیرند. لذا اگر بخواهند در زندگى پیشرفت داشته باشند، اوّل باید به وسیلهی جهاد دست دشمن را از منابع و سرزمینهاى خود قطع کنند.
اگر ملّتى جهاد را ترک کند و با دشمن به مبارزه برنخیزد دشمن با سلطهی فرهنگى، ارزشهاى اسلامى را تباه کرده فرهنگ جاهلى را تحمیل و جایگزین مىنماید.
اگر مسلمانان سلاح برگیرند و خود را براى جهاد با دشمن آماده کنند، هم مىتوانند سرزمینهاى خود را حفظ کنند، هم مىتوانند ثروتهایى را که زورمداران از جوامع اسلامى به یغما بردهاند، به ملّت اسلام برگردانند و در راه رفاه جامعه و زندگى مستضعفان مصرف کنند.
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ «(» قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «(»: … فَمَنْ تَرَک الْجِهَادَ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ذُلًّا وَ فَقْراً فِی مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِی دِینِهِ إِنَّ اللَّهَ أَغْنَى أُمَّتِی بِسَنَابِک خَیلِهَا وَ مَرَاکزِ رِمَاحِهَا؛112 پس هرکه جهاد را، ترک کند پروردگار، لباس گرفتارى، خوارى و مذلّت و تنگى روزى، بر او مىپوشاند و دینش تباه گردد. بدون تردید، خداوند، امّت من را به کنارهی سمّ اسبانشان و جاى تمرکز نیزههاىشان، سرافراز و بىنیاز کرده است.»
2-2- فضیلت
رسول اکرم «(» در فضیلت مجاهد میفرمایند:
«ثلاثة یحبّهم اللَّه عزّ و جلّ: رجل قام من اللّیل یتلوا کتاب اللَّه و رجل تصدّق صدقة بیمینه یخفیها من شماله و رجل کان فی سریة فانهزم أصحابه فاستقبل العدوّ؛113 خداوند سه کس را دوست دارد: کسی که شب برخیزد و کتاب خدا را بخواند؛ کسی که با دست راست خود صدقه دهد و آن را با دست چپ خود مخفی دارد و کسی که با گروهی به جنگ برود و یارانش بگریزند و او در برابر دشمن بایستد.»
امام صادق «(» از زبان پیامبر اکرم «(» نیز دربارهی فضیلت مجاهدان در راه خدا چنین فرمودند:
«لِلْجَنَّةِ بَابٌ یقَالُ لَهُ بَابُ الْمُجَاهِدِینَ یمْضُونَ إِلَیهِ فَإِذَا هُوَ مَفْتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدُونَ سُیوفَهُمْ وَ الْجَمْعُ فِی الْمَوْقِفِ الْمَلَاءِکةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ الْخَبَرَ؛114 بهشت را دری است که آن را در مجاهدان نام نهادهاند و مجاهدان از آن در به بهشت وارد میشوند، در حالی که شمشیرهایشان را حمایل ساخته و در موقف گرد آمدهاند و فرشتگان به آنها خوشامد میگویند.»
حضرت علی «(» کسانی را که سستی میکنند و از رفتن به میدان جنگ و جهاد خودداری میکند، مورد نکوهش و انتقاد قرار داده است و میفرماید:
«فَمَنْ تَرَکهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ؛ کس جهاد را ترک کند، لباس مذلّت خواهد پوشید.»115
در کلام دیگری از امیرمؤمنان علی «(»، به سه مدال و پاداش که خداوند به جهادگران عنایت میکند اشاره شده است که عبارتند از: به هدایت رسیدن، استوار گشتن در راه راست، افروخته شدن نور یقین در دل آنان.
«… فَذَلِک الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیقِینُ؛116 چنین کسى راه هدایت جسته و بر راه راست استوار گشته و در قلبش نور یقین برافروخته است.»
جهاد در کلام حضرت رسول «(» برتر از تمام علایق مادّى و دنیوى محسوب میشود
«غُدْوَةٌ أَوْ رَوْحَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ الدُّنْیا وَ مَا فِیهَا؛117 یک بامداد یا یک شبانگاه در جهاد به سر بردن، بر همهی دنیا و آنچه در آن است برترى دارد.»
در میان اعمال فردی و اجتماعی، بعد از ایمان به خدا برترین اعمال، جهاد در راه خداست و مبارزهی بدون انگیزهی ایمانی ارزش ندارد. خداوند جهاد را بر تمام اعمال برتری داده و جهادگران را برترین امّت دانسته است و درجات و آمرزش و رحمت خویش را نثار آنها کرده است.
با جهاد دین در جامعه ظهور مییابد و کیان دین حفظ میشود و بدون تردید حفظ و نشر دین مهمترین و برترین عمل است. در جهاد، خداوند جان و مال مسلمین را خریداری کرده که تجارت پرسود و رستگاریبخش برای مؤمنان است.
«… الْجِهَادُ الَّذِی فَضَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْأَعْمَالِ وَ فَضَّلَ عَامِلَهُ عَلَى الْعُمَّالِ تَفْضِیلًا فِی الدَّرَجَاتِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ لِأَنَّهُ ظَهَرَ بِهِ الدِّینُ وَ بِهِ یدْفَعُ عَنِ الدِّینِ وَ بِهِ اشْتَرَى اللَّهُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِالْجَنَّةِ بَیعاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً…؛118 جهادى که خداوند عزوجل آن را بر اعمال بندگان برترى بخشیده و مجاهد را با مفتخر کردن به درجات، بخشودگى گناهان و رحمت بر امّت خویش برترى داده است، چون به واسطهی جهاد، دین ظهور مىیابد و از کیان اسلام دفاع مىشود و خداوند جان و مال مؤمنان را در ازاء بهشت مىخرد؛ چه معاملهی سود آور و نجات بخشى!»
در تفسیر کشف الاسرار از امام رضا «(» و او نیز از اجداد طاهرین خود روایت کرده است که روزی علی بن ابیطالب «(» در مسجد کوفه، خطبه ایراد میفرمود و یاران را به جهاد ترغیب مینمود جوانی برخاست و از امیرالمؤمنین «(» از فضیلت جهاد در راه خدا پرسید؛ امام در پاسخ فرمودند: همسفر پیامبر خدا «(» روی شتر عضباء در بازگشت از یکی از جنگها بودیم من همین سؤال را از رسول خدا «(» پرسیدم. در پاسخ فرمودند: رزمندگان هنگامی که اراده نمودند به جنگ رهسپار گردند خداوند متعال برائت از آتش را بر آنان مینویسد و هنگامی که به رزم و کارزار مجهّز شدند خداوند با وجود آنان به فرشتگان مباهات مینماید.
فصل دوم
فلسفهی جهاد در اسلام
در اسلام، خواه جهاد برای دفاع از جامعهی اسلامی و حمایت از مظلومان باشد و خواه برای حفظ دین و گسترش آن در سرزمینهای دیگر باشد، در هر حال دفاع از حقوق انسانها محسوب میشود. بنابراین در جوامع اسلامی وجود یک نیروی دفاعی قدرتمند ضروری احساس میشود تا از چنین ایدههای الهی و انسانی با ارزشی دفاع کند.
در این فصل به دلیل کوتاهی مجال به اختصار به برخی از فلسفههای جهاد اشاره میگردد.
گفتار اوّل: قرآن و فلسفهی جهاد
1-1- آزمودن مؤمنان
بر حسب آموزههای قرآنی میتوان به آزمایش مؤمنان بوسیلهی جهاد به عنوان یکی از فلسفههای وجود جهاد اشاره کرد.
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیءٍ مِّنَ الْخَوفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛119 قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش مىکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان.»
آزمودن مؤمنان با جنگ، بر اساس حکمت، لطف و مصلحت خداوند متعال انجام میگیرد. در وجه لطف بودن این آزمون دو قول است:
أ) مؤمنانی که پس از آنان میآیند، هرگاه با این مشکلات روبهرو شدند، بدانند که اینها دلیل پستی جایگاه و مقام آنان نیست؛ زیرا اصحاب پیامبر که دارای مقام بالاتری بودند نیز با این سختیها روبهرو شدهاند؛
ب) هنگامی که کافران ببینند مؤمنان به رغم این مشکلات از یاری پیامبر دست برنمیدارند و همچنان با بصیرت به یاری خود ادامه میدهند، در مییابند که مسلمانان به حقّانیّت دین اسلام یقین دارند و این باعث تمایل کفّار به اسلام میگردد.
محک آزمون اهل ایمان، جهاد همراه صبر و پایداری است.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَیعْلَمَ الصَّابِرِینَ؛120 آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادّعاى ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالى که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخصّ نساخته است.»
ایضاً خداوند متعال مؤمنان را با جنگ نمیآزماید تا انگیزهها و اسرار آنان را بداند؛ زیرا خداوند پیش از وقوع جنگ نیز از انگیزههای آنان آگاه است، بلکه آزمون جنگ برای آشکار شدن اسرار و انگیزههای آنان و دادن جزا و پاداش به اعمالشان است.121
1-2- جهاد مقیاس بازشناسی مؤمنان از منافقان
از مواردی که میتوان بین مؤمن و منافق تمیز داد امتحان و تکلیف کردن بر جهاد و مانند آن است که موجب ظاهر شدن باطن و کشف حال مردم است چنان که روز احد به اثبات قدم مؤمنان و تخلّف و سرکشی منافقان معلوم شد. تا پیش از جنگ احد، کسانی که در زمرهی مسلمانان بودند، نماز میگزاردند، صدقه میدادند و از دستورات آسان پیامبر «(» اطاعت میکردند؛ بدون این که مؤمنان صادق از منافقان بازشناخته شوند. این جنگ و سختیهای آن، صف مؤمنان را از منافقان جدا کرد.
خداوند متعال در آیهی 179 سورهی آل عمران، به سنّت خویش برای جداسازی خبیث از طیّب اشاره میکند که از راههای آن آزمون جهاد و پیامدهای دشوار آن است.122
همچنین در آیهی 16 سورهی توبه حقیقت این امر بیان میشود که دنیا سرای امتحان و ابتلاست و مراتب قرب به خداوند تنها به ازای ایمان خالص به خداوند و آیاتش داده میشود و خلوص ایمان نیز جز به امتحان ظاهر نمیشود. از این رو مدّعیان فروختن جان و مال به بهای بهشت، باید با کارزار امتحان شوند تا صادق از کاذب متمایز گردد. پس مؤمنان باید فرمان جهاد را امتثال کنند، بلکه در امتثال آن از یکدیگر پیشی گیرند تا حقیقت ایمانشان آشکار شود.123
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُواْ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللّهِ وَلاَ رَسُولِهِ وَلاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛124 آيا گمان کرديد که (به حال خود) رها مىشويد در حالى که هنوز کسانى که از شما جهاد کردند، و غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند، (از ديگران) مشخّص نشدهاند؟! (بايد آزمون شويد؛ و صفوف از هم جدا گردد؛) و خداوند به آنچه عمل مىکنيد، آگاه است!»
1-3- جلوگیری از فساد و تباهی
یکی دیگر از فلسفههای جهاد و دفاع جلوگیری از فساد و تباهی است که در آیهی 251 سورهی بقره نیز بدان اشاره شده است.
«…وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ …؛125 و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نمىکرد، زمین را فساد فرامىگرفت.»
در این آیه مراد از فساد زمین، فساد جامعهی انسانی است. سعادت جامعهی انسانی در گرو اجتماع و همکاری آحاد آن جامعه است. جامعهی انسانى بر مبناى تأثیر و تأثّر استوار است و اگر چنین نبود، نظامى برقرار نمىماند و از سعادت بشر خبرى نبود. اگر فردى کارى را انجام
