
گلی در مجموع علل جانبداری از شهرهای کوچک در برنامه های ملی و منطقه ای را به چهار دسته تقسیم می کند :
1-کارایی اقتصادی شهر زماین که به حد معینی از جمعیت برسد ، رو به کاهش می گذارد و هر گاه ابعاد معینی از حد بگذرد ، زیان های اقتصادی جاشنین صرفه های اقتصادی شده و باعث افت کارایی شهری می شوند .
2-اهمیت عدالت و برابری : واقعیت های ملی و منطقه ای و تأمین عدالت اجتماعی از نظر تعادل
فضایی نیز از مواردی است که توزیع متعادل تر جمعیت برای نیل و تحقق اهداف ملی را در ارجحیت دادن به شهرهای کوچک و میانی می داند .
3-شکست ساز اثرات رخنه به پایین : شکست سیاست های توسعه ای پیشین همچون انتشار تدریجی رشد از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک در ارتباط با توسعه و بهبود سکونتگاه ها منجر به توجه ایده شهرهای کوچک شد .
4-نقش توسعه ای شهرهای کوچک : این واقعیتی است که مراکز شهری کوچک ، مراکزی هستند که دارای بیشترین جمعیت روستایی و روابط اقتصادی متقابل روستایی می باشند . این مراکز می توانند با فراهم آوردن امکانات و تسهیلات در راستای توسعه اقتصادی– اجتماعی جامعه روستایی ایفا می کنند . ( گلی ، 1382 ؛ 146)
2-4-نظریات رابطه شهر و روستا
بخش دوم نظریات در تشریح متغیر مستقل یعنی عملکرد شهری است در این بخش ضمن بررسی مهمترین نظریه های دلالت کننده بر مناسبات شهری و روستایی به رویکرد های مهم توسعه روستایی نیز پرداخته می شود .
2-4-1-نظریه اقتصاد کشاورزی فن تونن ( یا مدل حوزه نفوذ )
مطالعات نشان می دهد که برای اولین بار یوهان هنریک فن تونن آلمانی بود که در رابطه با توزیع فعالیتهای اقتصادی نظریاتی را عنوان کرد . وی در سال 1826 در کتاب خود به نام « ایالت منفرد نظریه خود را که مبتنی است بر ارتباط مستقیمی بین الگوی کاربردی زمین و قیمت کالا های کشاورزی بیان کرد او برای تبیین نظر خود فرضهایی دارد که عبارتند از اینکه ناحیه فرضی بقدری دور افتاده است که در آن تنها شهر و حومه کشاورزی قرار دارد . حومه شهر محل سکونت کشاورزانی است که می خواهند سود خود را بنا بر تقاضای بازار به حداکثر برسانند . دسترسی بین حومه و شهر تنها بوسیله یک نوع وسیله نقلیه امکان پذیر است
هزینه حمل و نقل ارتباط مستقیمی با فاصله محل تولید از بازار دارد .
در این شرایط هزینه حمل و نقل عامل اصلی تعیین کننده نوع کشت است .
تونن در مطالعات خود به این نتیجه رسیده بود که در قیمت فروش تولیدات کشاورزی در بازار معینی علاوه بر تأثیر عوامل تولید ، عامل دیگر اثر گذار تعرفه حمل و نقل است بنابراین تولیدات کشاورزی که از فاصله معینی به بازار می رسند ، نمی توانند برای تولید کننده سودی داشته باشد تونن این موضوع را در دوایر متحدالشکل از تولیدات و فاصله آنها بیان کرد . از نظر او دایره اول منطقه مرکزی است . جاییکه قیمت زمین در آن بسیار بالاست و در آن کشت محصولات صیفی صورت می گیرد که حمل و نقل این محصولات به نقاط دیگر برای کشاورز مقرون به صرفه است . دومین دایره از نظر تونن برای کشت جنگل و درختکاری اختصاص دارد ، سومین منطقه را به کشتهای متفاوت غلات و در منطقه چهار مورد نظر وی آیش زمین و دامپروری صورت می گیرد . آخرین منطقه مورد نظر را به آیش پنج ساله و در منطقه ششم دامپروری سطحی صورت می گیرد .
تونن بدلیل داشتن فرضیات ذهنی در دست یافتن به اهداف اصلی خود یعنی رسیدن به بهترین روش در توزیع انواع تولیدات کشاورزی با شکست روبرو شد . ولی می توان نظریه او را پایه و سرمشق نظریات بعدی و ریشه طرح نظریه کلاسیک مکان مرکزی را در کارهای وی جستجو کرد .
هدف این نظریه بیشتر بر اساس سازمان فضایی پیرامون شهر مرکزی است که بر اساس نوع کالا و هزینه حمل و نقل تغییر می کند (رضوانی ، 1381 : 62 ) .
یعنی رابطه شهر را با پیرامون را متأثر از نوع کشت و فاصله مکانی است و هر روستا با توجه به این دو متغیر رابطه ای خاص با شهر خود خواهد داشت . اگر چه نظریه تونن روشنگر این موارد است که :
1-استفاده عمقی و متراکم و فشرده از زمین به موازات دور شدن از مادر شهر کاهش می یابد .
2-فاصله به عنوان یک عامل تعیین کننده قیمت تولیدات و در کیفیت جذب آنها در بازار نقش دارد . ( فرید ، 505 – 506 )
ولی به این نظریه انتقاداتی نیز وارد است از جمله اینکه :
1-از سال 1826 که تونن نظر یه خود را مطرح کرد بسیاری از عوامل بویژه وسایل حمل و نقل و هزینه مربوط به آن تغییر کرد .
2-با پیشرفت علم نحوه ارتباط و بهره برداری انسان از محیط دگرگون شده و در نتیجه لزومی ندارد که الزاماً پرورش جنگل در کنار بازار باشد .
3-پیشرفت علم و تکنولوژی در سیستم حمل و نقل و روشهای نگهداری مواد فساد پذیر مثل لبنیات ، این دلیل را که تولید انواع محصولات کشاورزی ، و لبنی در کنار بازار باشد را رد می کند .
4-آن نظمی را که تونن در پراکنش مناطق دارد ممکن است همیشه امکان پذیر نباشد .
5-تونن در نظریاتش هیچ جایگاهی را برای حکومت و سیاستهای دولتی در قبال بازرگانی و تجارت مد نظر نداشته است با این حال نظریه تونن اولین نظریه بهره برداری اقتصادی – مکانی در علم جغرافیاست که در مباحث شهری و مسائل روستایی کاربرد داشته است . ( شکوئی ، 1383 ؛ 283 )
2-4-2-نظریه مکان مرکزی
یکی از علمی ترین نظریه های ساخت سکونتگاه ها در بیشتر موارد ، برنامه های اقتصادی ، اجتماعی کشورها را تحت تأثیر قرار داده است . نظریه مکان مرکزی والتر کریستالر81 (1969 – 1893 ) است ، وی در این زمینه کتابی را در سال 1933 با عنوان مکانی مرکزی منتشر ساخت . این نظریه تا سال 1950 مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه در سال 1966 کتاب به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شد و از آن زمان به بعد اساس مطالعات شهری و ناحیه ای واقع شد . کریستالر در نظریه خود بیشتر از نظریات علمی فن تونن (کاربری زمینهای کشاورزی ) ، وبر92 (مکان گزینی صنعتی 1909 ) وانگلند103 (کرایه حمل و نقل 1924 ) الهام گرفته است . هدف نظریه مکان مرکزی ، شرح و تبیین سازمان فضایی سکونتگاه های حوزه نفوذ آنهاست . (شکوئی ، 1380:379).
مهمترین و اساسی ترین مفهومی که در تئوری مکان مرکزی کریستالی نهفته است ، خود مکان مرکزی است این و احد اصلی یک مرکز مسکونی مانند یک روستا ، شهر ، شهرک و یا یک شهر در ابعاد منطقه ای است . (رضوانی ، 1381 : 66 )
که ویژگی این مرکز سکونتگاهی ارایه کالا و خدمات به سکونتگاه های اطراف است . کریستالر در نظریه خود دشتی یکنواخت را در نظر می گیرد که حمل و نقل در آن به آسانی صورت گرفته . جمعیت در آن یکنواخت پراکنده شده و درآمد و تقاضای مشابهی وارد شده و در این دشت نقاطی به عنوان مکان مرکزی خدمت اداری و تجاری را به حوزه نفوذ خود ارائه می دهد و مصرف کنندگان نیز برای تأمین نیازهای خود به نزدیکترین مکان مرکزی مراجعه می کنند . با توجه به این اصل و تمایل ارائه کنندگان خدمات به سود بیشتر ، جلب مشتری آنها در مکانهای مرکزی متفاوت و دور از هم قرار می گیرند . این مکان ها دارای سلسله مراتبی هستند که در آنها با یک یا چن کارکرد مشاهده می شود و در عین حال مکان مرکزی سطح بالاتر مکانهای مرکزی سطوح پایین تر را نیز در بر می گیرد (پاپلی یزدی ، 1382 : 81 ) .
در نظر او جمعیت به گونه ای همسان در سطح دشت توزیع شده است یعنی یک دشت همگن با مرزهای نامحدود وجود دارد در حالیکه تسهیلات حمل و نقل به گونه ای برابر در تمام جهات موجود است .
مکانهای مرکزی موجود در دست کال و خدمات و کارکردهای اداری را به نواحی تحت نفوذشان عرضه می نمایند .مصرف کنندگان همواره سعی دارند فاصله سفر خود را برای دسترسی به مکان مرکزی به حداقل برسانند .
مراکز دارای نظم بالاتر کارکردهای ویژه ای را عرضه می دارند که در سطوح پایین تر وجود ندارد ، ضمن اینکه در آنها تمامی کارکردهای عرضه شده در سطوح کوچکتر وجود دارد .
این تئوری در تلاش بوده تا با استفاده از فاصله و اندازه مکانهای مرکزی از منطقه تجارت آنها به تحلیل روابط آنها بپردازد . مهمترین اصل در سازماندهی فضایی مکانهای مرکزی کارایی آنهاست که در حداقل حرکت مشتریان برای تأمین خدمات و کالاهای مورد نیازشان تجلی پیدا می کند ، از نقطه نظر تئوریکی دو مفهوم آستانه و محدوده کارایی مکانهای مرکزی را تعرف و تجدید می کنند .
در واقع نشان دهنده حداقل میزان حمایت و نیازی است که به ارائه یک کالا هست . چنانچه تقاضا کمتر از میزان فوق باشد ارائه کالا و یا خدمات مورد نظر به صرفه نخواهد بود .
انتقادات به نظریه مکان مرکزی
1-کریستالر به دلیل اینکه تغیرات فرمی و نقش مکانهای مرکزی یک ناحیه مورد نظر مطالعه در مقطع زمانی معینی توجه نمی کند در بررسیهای مورد استفاده است نظریه پردازان معتقدند که نقشه های کریستالر راکد و غیر فعال است .
2-این نظریه بیشتر بر بازاریابی و بخش خدمات تأکید دارد نه به صنعت ، در صنایع عوامل لازم به در
دسترس بودن مواد اولیه و نیروی کار ماهر مکان وابسته است .
3- مکانی را که کریستالر برای مطالعات انتخاب کرده است ، دشت هموار و بدون موانع طبیعی کوهها و رودها بوده است در حالیکه ممکن است این موانع در جایی دیگر نظم موجود را بر هم بزند. ( شکوئی 1380 ؛ 392 )
4- کریستالرنیز در نظریه خود مثل تونن به پیشرفت داشتن توجهی نداشته است به گونه ای که ساکنین مناطق کوچک می توانند با حمل و نقل آسان به شهر بزرگتر و خدمات بیشتر دسترسی پیدا کنند .
2-4-3- نظریه قطب رشد
از میان تمامی مفاهیمی که بر این توسعه مطرح شده است ، قطب رشد گرایی و استفاده بیشتری در ادبیات توسعه داشته است ( صرافی ، 1379 :109 ) مفهوم قطب رشد در فضای ناحیه ای بوسیله میرشمن111 (1958 )، بودویل1212( 1966) هرمانس133 (1972 ) و … تعریف و توسعه یافت بعضی از آنها با تجمع فضایی از صنایع زیاد کرده اند و بعضی بر نقش مکانی شهرها به عنوان مراکز رشد تأکید کرده اند و یا برخی شهرها را بعنوان مراکز رشدی که موجب توسعه پیرامون می شوند قلمداد کرده اند . در تمامی این تعاریف مفهومی از اثرات رشد شهر بر حوزه نفوذمان مد نظر است .
نظریه قطب رشد را پرو141 برای رشد و توسعه نواحی کمتر توسعه یافته ارائه کردهاست که با بخش صنعت سرو کار ظاهر شده و از طریق مسیرها یا با تأثیرهای گوناگون بر کل اقتصاد اثر می گذارد . به عبارتی دیگر توسعه از نقاط معینی شروع ، و سپس پخش می شود ( رضوانی ، 1381 ؛ 26 ) . در نظریه قطب رشد تأکید شده است که با سیاستگذاری منطقه ای می توان توسعه قطبهای رشد را تقویت کرد و از این طریق منافع به هم پیوسته ای را بدست آورد( به نقل از پایلی یزدی 1380 ) اول اینکه رشد یک نقطه (قطب ) خود به خود توسعه منطقه ای را ارتقاء می بخشد و دوم اینکه قطب رشد خود یک مرکز جاذب جمعیت می شود و مهاجران مناطق کمتر توسعه یافته را در خود جای می دهد به جای اینکه به شهرهای بزرگتر روی آورند و سوم این قطب رشد اثرات و پیشرفت جنبه های مثبت توسعه را از طریق عامل پخش و انتشار به نواحی پیرامونی می رساند . طبق این نظریه زمانی که رشد اقتصادی در یک کانون بوجود می آید این رشد و توسعه در همه نقاط ناحیه گسترش می یابد و همه سطوح ناحیه از برنامه ریزی توسعه بهره مند می شدند ( شکویی 1383 ؛ 469 ) ولی در جهان سوم بعلت موانع اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی زیاد تأثیرات برنامه ریزی نمی تواند در همه نقاط ناحیه گسترش پیدا کند و چون تنها در قطب معین سرمایه گذاری می شود و همه مهاجران از نقاط روستایی و غیر روستایی به این قطب ود می آورند . مهاجران غیر روستایی به این قطب جذب و غیر روستاییان در بخشهای غیر رسمی و بدون مهارت مشغول می شوند . در نتیجه بخش غیر رسمی گسترش پیدا می کند و بر سیستم شهری نیز اثر می گذارد ، به گونه ای که شهر بزرگ این ناحیه از نظر ریخت و سیمای شهری تفوت و اختلاف زیادی با دیگر شهرهای سیستم دارد . بدین سان اجرای طرحهای مربوط به قطب رشد در کشورهای جهان سوم به شهرگرایی ( نه شهرنشینی ) کمک کرده و اختلاف میان شهر و روستا
