
به طور کلی رفاه عامه را تحت تأثیر قرار میدهند. ملاحظه فرایند متداول در بازار نفت جهان و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در بهره برداری شایسته از این بازار نشان میدهد که طی دو دهه پس از انقلاب اسلامی ایران آن گونه که باید نتوانسته است از عنصر نفت به عنوان ابزاری امنیت افزا بهره بگیرد.
ایران اسلامی در دهه دوم حیات خود که با بازسازی خرابیهای ناشی از هشت سال جنگ گسترده مواجه گردید و شور نخستین انقلاب را فاقد بود برای تدارک قدرت نظامی خویش و نیز تأمین رشد اقتصادی مناسب، دوباره به استخراج انرژی روی آورد. ایران پس از یک و نیم دهه تجربه دریافت که الزاماً باید به قدرت قوی منطقه از لحاظ نظامی و اقتصادی تبدیل شود. نیل به هر دو هدف فوق مستلزم صدور انبوه و مداوم منابع نفتی بود، از این رو نزدیکی به کارتلهای عظیم نفتی و کشورهای نفت خیز منطقه در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار گرفت و شرکتهای آمریکایی و اروپایی در عداد بزرگترین مشتریان ایران وارد شدند.
به عنوان مثال تا سال 1992، شرکت نفتی آکسون با خرید روزانه 250 هزار بشکه، دومین مشتری آمریکایی ایران بود و شرکتهای موبیل، تکزاکو، جورون، کالتکس روزانه به طور متوسط پنجاه هزار بشکه نفت از ایران خریداری میکردند و در مجموع روزانه نزدیک به پانصد هزار بشکه نفت ایران توسط شرکتهای آمریکایی خریداری میشد.160
گفتنی است در ابتدای سدة21 استفاده از نفت و به طور کلی انرژی در تأمین ادوات نظامی و نهایتاً دسترسی به امنیت ملی پایدار به سختی ممکن شده است و تلاش اصلی کشورها در این مقطع، تزریق عایدات انرژی
برای نیل به توسعه اقتصادی است و این هدف میسّر نمیشود مگر با سرمایهگذاری به هنگام و مناسب در منابع انرژی.
3ـ2ـ2 بخش بالادستی و سرمایهگذاری خارجی
یکی از مهمترین مسائلی که در توسعه مطرح میباشد در صنعت نفت ایران است.
زیرا در صورت عدم بهره برداری از منابع نفت و گاز کشور و مخصوصاً نفت و گاز مشترک با قطر، کویت و عربستان باعث عقب ماندگی کشور و پیشرفت کشورهای اطراف میگردد. و بهره برداری و توسعه نیز نیاز به داشتن سرمایه داخلی و جذب سرمایهگذاری خارجی در سطح گسترده است.
ولی این سرمایهگذاری خارجی با توجه به قوانین اساسی و مجلس شورای اسلامی تا حد زیادی سخت شده است. بنابراین باید راهکاری پیدا کرد که هم جذب سرمایهگذاری خارجی بالا برود و هم ممانعت قانونی نداشته باشیم.161
به نظر میرسد علاوه بر جذب سرمایهگذاری خارجی ما میتوانیم از طریق اوراق مشارکت و فروش اوراق قرضه ارزی ایران در بازارهای جهانی نیز به تامین منابع مالی خود در توسعه میادین مشترک نفت بپردازیم که البته برای انتشار اوراق مشارکت سرمایهگذاری در طرحهای نفت و گاز، ایجاد یک شرکت سهامی لازم است که طی شدن این مراحی نیز با قانون اساسی و قانون نفت مغایرت دارد.162
وضعیت فعلی سرمایهگذاری در بخش بالا دستی نفت در اکثر کشورهای عضو اوپک نگران کننده است. کشور ایران به منظور حفظ سهم تولید خود را در اوپک طی دهه آْتی با محدودیت شدید منابع سرمایهگذاری رو به رو است. بخش بالا دستی نفت از ویژگیهای ممتازی برخوردار است که آن را از سایر فعالیتهای اقتصادی و عمرانی جدا میکند.
ممکن است میلیونها دلار برای اکتشاف یک میدان سرمایهگذاری شود، بدون اینکه میدانی نفتی کشف گردد، حتی در زمانی میدانی کشف میشود به دلیل عدم قطعیتها و خطاهایی که در مرحله اکتشاف وجود
دارد، تولیدات میدان ممکن است عملا نتواند هزینههای هنگفت اکتشاف، توسعه و بهره برداری را جبران کند. کاهش قیمت نفت نیز عامل دیگری است که میزان خطر پذیری این نوع فعالیتها را افزایش میدهد.
دومین ویژگی، حجم بالای سرمایهای است که برای انجام عملیات بالادستی مورد نیاز است. تنها برای توسعه یک میدان نفتی جهت تولید صد هزار بشکه نفت در روز بین 3 تا 4 میلیلار دلار سرمایهگذاری نیاز است، بنابر این لازم است هزینههای هنگفتی برای جادههای دسترسی خطوط لوله، جهت انتقال نفت تولیدی آنها به مبادی صادراتی صرف گردد. سومین ویژگی نیاز به فناوری و دانش به روز و پیشرفتهای است که برای توسعه میدان نفت و گاز ضرورت دارد. عدم بکارگیری تکنولوژی به روز میتواند خسارات غیر قابل جبرانی به میدان وارد نماید. علاوه بر آن ضریب بازیافت نفت به نوع تکنولوژی مورد استفاده بستگی دارد. امروزه با بکارگیری فناوری پیشرفته میتوان میزان برداشت نفت از مخازن را افزایش داد. درنتیجه این افزایش میزان برداشت نفت باعث خواهد شد که درآمد حاصل از پروژه زیادتر گردد.
سرمایهگذاری در صنعت نفت از اهمیت زیادی بخصوص برای اکتشاف و توسعه میادین برخوردار است قوانین و مقررات گوناگون و پراکندهای به سرمایهگذاری در عملیات بالادستی ناظر است.
3ـ3 سرمایهگذاری خارجی و قراردادهای نفتی خدماتی
محدودیتهای موجود در قوانین ایران مانند قانون اساسی، قانون بودجه از یک سو و از سوی دیگر الزامات و تاکیدات مجلس برای ایجاد شرایط سرمایهگذاری خارجی در کشور، خصوصا در بخش نفت و گاز سبب گردیده است تا راههای جذب منابع مالی و انتقال تکنولوژی، به شیوههای خاص از قراردادهای توسعه نفت محدود و معمول گردد. میتوان گفت شاخصترین و رایجترین گونهای قرارداد در بخش بالا دستی صنعت نفت و گاز ایران که مورد قبول مراجع قانونگذار کشوراست، یک نوع قرارداد خرید خدمات پیمانکاری، موسوم به «بیعمتقابل» میباشد که همراه با تامین منابع مالی صورت میگیرد.163
قراردادهای خدماتی سند افتخاری است برای ملت ایران و شرکت ملی نفت ایران در حفظ سرمایههای ملی. این قرارداد در دورهای توانست با ایجاد ظرفیتی مناسب مبالغ چشمگیری سرمایه خارجی نصیب کشور کنند
که درآمد سرشاری را برای کشور بدنبال داشت. حدود ۳۰ میلیارد دلار از طریق این قرارداد سرمایه جذب صنعت نفت شد. تولید کشور در سایه همین قرارداد بدون اینکه ریالی از منابع کشور خرج شود و با جذب سرمایه خارجی به تولید روزانه بیش از ۴ میلیون بشکه نفت رسید و تولید گاز، بخصوص از میدان پارس جنوبی، افزایش چشمگیری داشت. قراردادهای بیع متقابل طی دورهای موفق به جذب 22میلیارد دلاراز طریق سرمایهگذاری خارجی شد و در واقع عسلویه و پارس جنوبی را مدیون همین قراردادها هستیم. این مسئله حکایت از موفقیت این نوع قرارداد طی دوره مذکور دارد.164
گرچه انتقاداتی، گاها درست، به این نوع قرارداد گرفته شده ولیکن در یک جمع بندی سودی که این نوع قراردادها برای مملکت داشت بسیار فراتر از زیانهای احتمالی آن است. قراردادهای خدماتی مزایای زیادی دارد که توانایی فائق آمدن بر نقدها را دارد. استفاده از سرمایه خارجی و تکنولوژیهای روز دنیا و افزایش درآمد از طریق بهرهبرداری بیشتر خصوصا در منطقه پارس جنوبی که دارای میدان مشترک با قطر هستیم و همچنین استخدام و استفاده از نیروهای کارآمد داخلی و جلوگیری از فرار نخبگان به خارج دلایلی است که قراردادهای خدماتی را منطقی و اصولی نشان میدهد.
به منظور جذاب تر شدن سرمایهگذاری در توسعه میادین نفت و گاز کشور، نرخ بازگشت سرمایه در قراردادهای خدماتی برای سرمایهگذاری درتوسعه میادین نفت و گاز از 14 یا 15درصد به 18 درصد افزایش یافت. در قراردادهای بیع متقابل که به صورت open capex یا سقف باز بسته میشود، پیمانکاران دراجرای برنامه توسعه میدان over head (هزینه بالاسری) دریافت میکنند که این رقم در پروژههای مختلف، متفاوت خواهد بود.165
برای جذاب تر شدن قراردادهای توسعه میادین به پیمانکاران پاداش نیز تعلق خواهد گرفت، این پاداش در ازای تولید هرچه زودتر از میادین پرداخت خواهد شد. این پاداش براساس فرمول خاصی پرداخت میشود وهر چه پیمانکار زودتر میدان را به تولید برساند، پاداش بیشتری نصیب خود میکند. قراردادهای خدماتی
به شرکتهای خارجی این امکان را میدهد تا در ازای توسعه یک میدان نفتی محمولههای نفتی را به صورت مشخص و یکجا دریافت کنند.
بخش عمده سرمایهگذاریهای خارجی در کشور ما حتی با وجود تحریمها در بخش صنعت نفت و گاز، از طریق قراردادهای خدماتی در قالب قراردادهای بیعمتقابل صورت گرفته است؛ بهنحوی که شرکتهای سرمایهگذاری خارجی از محل استحصال و فروش تولیدات نفت و گاز، اصل سرمایه و سود خود را برداشت نموده یا خواهند نمود. 2 قراردادهای خدماتی و مدل پیشرفته آن (بیع متقابل) میتواند تاحدودی آثار امنیتی، سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی راسیستم تجاری و اقتصادی حفظ نماید. همچنین از لحاظ ساختاری قراردادهای بیع متقابل میتواند شرایط یکسان و مفیدی را جهت انگیزه بیشتر در پیمانکار خارجی به وجود بیاورد. به علاوه اینکه این نوع از قراردادها به کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته، امکان عملی تری را برای انتقال تکنولوژی و بهره وری از قابلیتهای موجود در اقتصاد ملی مهیا میسازد. با توجه به ویژگیهای مذکور این قراردادها به عنوان راهی برای جذب سرمایههای خارجی و انتقال فن آوری مورد نیاز در بخش نفت و گاز مورد توجه قرارگرفتند. به نظر میرسد استفاده از قراردادهای امتیازی و مشارکت در تولیدهم نه تنها برای ایران راهگشا نیستند بلکه بسیار خطرناکند زیرا صنعت نفت را به عقب برمیگردانند. در خصوص فاینانس نیز باید گفت اگر کشوری که سرمایهگذاری در آنجا صورت میگیرد از لحاظ تواناییهای اقتصادی، مدیریتی، سازمانی و تکنولوژی توانمند باشد و طرحهای توسعهای را در موعد مقرر به بهرهبرداری برساند و بتواند محصولات خود را بازاریابی کرده به قیمتهای پیشبینی شده در طرح، بهفروش برساند، روش فاینانس مطلوب است چرا که مدیریت طرحها به طور کامل به عهده خود کارفرماست.166
روش فاینانس برای کشوری که از لحاظ سازمانی و مدیریتی ضعیف باشد یا برای محصولات خود بازاریابی نکرده و نتواند در بازار بینالمللی و رقابت با دیگر تولیدکنندگان محصولات خود را به فروش برساند، روش مطلوبی نیست. چرا که ریسک سرمایهگذاری بالا است و در صورتی که فروش تولیدات به مانعی برخورد کند، پرداخت وامها و بهره آنها با مشکل مواجه میشود. این مهمترین چالش پیشروی سرمایهگذاریهای
پتروشیمی است؛ چرا که اغلب سرمایهگذاریهای پتروشیمی به صورت فاینانس است که در صورت عدم تحقق اهداف پیشبینی شده، پرداخت وامها و سود آنها را با مشکل مواجه میکند.
برای چنین کشورهایی، قراردادهای خدماتی (روش بیع متقابل) بهتر از فاینانس است چرا که سرمایهگذار، سرمایه و سود خود را از محصولات برمیدارد، بنابراین سرمایهگذار خود را دربارهی کیفیت و بازار محصولات متعهد میداند و در مدیریت طرحها مشارکت میکند. این مشارکت باعث پوشش ضعف مدیریتی کارفرما و ارتقای منابع انسانی آن میشود و فروش با مشکلات کمتری مواجه است.167
روش سرمایهگذاری مستقیم که در کشورهای دیگر رایج است از لحاظ قانون اساسی ما مشکل دارد. بنابراین با توجه به شرایط کشور و ضعفهای مدیریتی، سازمانی و بازاریابی موجود، روش بیع متقابل برای کشور ما مطلوبتر از روش فاینانس است168 در حال حاضر حدود 60 درصد قراردادهای نفتی جهان امتیازی، حدود 35 درصد به شیوه مشارکت در تولید و کمتر از 5 درصد به صورت بیع متقابل یا T. S. A منعقد میشود
در اجرای طرحهای بالا دستی توسعه میادین نفتی توسعه نیافته که ریسک تولید در میدان وجود دارد، قراردادهای بیع متقابل مناسب و موثر هستند، بدین ترتیب قراردادهای بیع متقابل تاکنون نیز در اجرای طرحهای بالادستی بسیار مفید و کارا بوده اند.
تا قبل از سال 1373 هیچ نوع قرارداد توسعهای وجود نداشته به عبارت دیگر تا قبل از آن زمان قرارداد خدمات نفتی وجود نداشت. بنابر این اگرقراردادهای خدماتی (بیع متقابل)تعریف نمیشد امکان توسعه طرحهای متعدد نفتی دیگر را نداشتیم. رشد 11درصدی تولید ناخالص داخلی توسط بیع متقابل در حالی است که با توسعه میدانهای پارس جنوبی اثرگذاری ایران در صحنههای بینالمللی چندین برابر شد. همچنین در نتیجه این قراردادها حدود 650هزار بشکه نفت بیشتر تولید شد که تاکنون دهها میلیارد
