
رقابت ميپردازند، از استعدادهاي خود استفاده ميكنند و بر فعاليت خويش ميافزايند. در بسياري از موارد نگراني از اين كه چه پيش خواهد آمد، سبب رفتار مؤثر، كارآيي بيشتر و شكوفايي حس خلاقيت كاركنان ميشود. با وجود اين، پيامد اضطرابهاي شديدتر، ميتواند براي شخص وخيم باشد. اشخاصي كه دچار اضطرابهاي نسبتاً شديد ميباشند، اغلب نسبت به آينده نامطمئن و از نظر حالت رواني ترسان و محتاط ميشوند.
ج ـ كشمكش دروني:
آخرين نوع فشار رواني، حالتي است كه هنگام انتخاب يا تصميمگيري پديد ميآيد اين حالت از فشار رواني را كشمكش دروني مينامند كشمكش دروني يا تعارض هنگامي رخ ميدهد كه چند راه ممكن براي رسيدن به هدف در پيش است و شخص بايد يكي از راهها را انتخاب نمايد. و بر آن اساس رفتاري از خود نشان دهد. در واقع كشمكش دروني آن گاه ظاهر ميشود كه شخص در برابر دو يا چند راه ممكن قرار گيرد و انديشهاي در پس هر يك از آنها وجود داشته و شخص نداند كه كدام راه را برگزيند. كشمكش خود به عنوان يك نيروي انگيزشي به فعاليت ميپردازد. فردي كه دچار كشمكش دروني است براي كاهش ناراحتي خود كوشش ميكند كه موقعيت را تغيير دهد(علوی ، 1370).
2-3-7-4)پيامدهاي رفتاري
پيامدهاي رفتاري فشار عصبي واكنشهائي هستند كه ممكن است باعث ايجاد آسيب به فرد يا ديگران شوند. يكي از اين نوع رفتارها سيگار كشيدن است. نتايج تحقيقات به عمل آمده نشان ميدهند اشخاص هنگاميكه دچار فشار عصبي ميشوند تمايل به كشيدن سيگار پيدا ميكنند. شواهدي نيز در دست است كه نشان ميدهد بين اعتياد به الكل و مواد مخدر با فشار عصبي رابطهاي وجود دارد. البته اين ارتباط چندان زياد نيست. حادثه آفريني، خشونت بهم خوردن اشتها نيز از جمله پيامدهاي رفتارهاي فشار عصبي ميباشند(مورهد، 1385). پيامدهاي رفتاري به صورت تغيير در ميزان توليد، غيت و جابهجايي كاركنان و نيز به صورت تغيير در عادت غذا، افزايش مصرف دخانيات سرعت در حرف زدن پديدار ميگردد(رابینز،1376).
2-3-7-5)پيامدهاي سازماني
بديهي است آنچه كه تاكنون تحت عنوان پيامدهاي فردي مورد بررسي قرار گرفت، ميتواند برسازمان نيز اثر بگذارد. به هر حال فشار عصبي پيامدهاي ديگري نيز دارد كه اثر مستقيمتري بر سازمان دارد.
عملكرد ـ كنارهگيري ـ طرز تلقيها از پيامدهاي مستقيم فشار عصبي بر سازمان هستند. كاهش عملكرد در مورد كارگران اجرايي به صورت كيفيت ضعيف كار و افت بهرهوري متجلي ميگردد و در مورد مديران به معني تصميمگيري غلط و يا برهم خوردن روابط كاري با ديگران به دليل عصبانيت و ناسازگاري باشد. و مهمترين انواع كنارهگيري عبارتند از غيبت و استعفا و در مورد طرز تلقيها رضايت شغلي، روحيه، تعهد سازماني همزمان با انگيزش فرد است.پيامد نهايي فشار عصبي كه هم بر اشخاص و هم بر سازمانها اثر ميگذارد، واماندگي است(مورهد، 1385).
الف: واماندگي
يك احساس تحليل رفتگي است و هنگامي به وجود ميآيد كه فرد احساس ميكند، فشارهاي خيلي زيادي را تحمل ميكند. و منابع رضايت نيز خيلي كم ميباشد.( شكل 2-8) چگونگي بروز درماندگي در فرد را نشان ميدهد.نخست اشخاصي كه داراي اشتياق بالا بوده وانگيزش شديدي براي انجام كار دارند، در شرايط ويژهاي اولين قربانيان حالت واماندگي ميباشند. آن ها بويژه هنگاميكه سازمان نوآوري آنها را ناديده گرفته و يا محدود كرده است و دائماً به فكر منافع خود ميباشد، آسيب ميبينند. در چنين موقعيتي فرد احتمالاً بيش از اندازه خود را درگير شغل خود ميكند. به عبارت ديگر، ممكن است فرد همزمان با تلاش براي تحقق انتظارات سازمان، موضوعهاي مورد نظر خود را نيز جامعه عمل بپوشاند.
محتملترين اثرات اين حالت بروز خستگي، سرخوردگي و درماندگي ناشي ازحجم الزامات خارج از تحمل فرد ميباشد. در اين مرحله ممكن است از رفتن به سركار احساس وحشت كند، ممكن است وقت زيادتري را صرف انجام كار كند ولي موفق به انجام كار كمتر شود و ممكن است ناتواني فكري و جسمي از خود نشان دهد.
2-3-8)استراتژيهاي مقابله با استرس
2-3-8-1)استراتژيهاي مقابله فردي(رمضانی نژاد،1380).
از ميان استراتژيهاي كه براي كمك به افراد پيشنهاد شده به 5 مورد از مهمترين آنها كه در شكل (2-10) است،اشاره شده است:
شكل 2-9: مكانيسم فشار عصبي ناشي از كار(نبوی ،1378).
ورزش : يكي از شيوههاي كه افراد ميتوانند با استفاده ازآن بر فشار عصبي خود فايق آيند، ورزش است. اشخاصی كه به طور منظم ورزش ميكنند، كمتر از سايرين دچار حمله قلبي ميشوند، احساس تنش و فشار عصبي كمتر و اعتماد به نفس بالاتري دارند.
استراحت: استراحت مناسب يكي از راههاي مؤثر براي مقابله با فشار عصبي است. استراحت شكلهاي مختلف دارد يكي از راههاي استراحت كردن ، استفاده منظم از تعطيلات است. برداشت افراد نسبت به ويژگيهايي محيط سازمان بعد از بازگشت از مرخصي به طور بارزي تغيير ميكند.
برنامه زماني: عقيده بر اين است كه بسياري از فشارهاي روزانه را ميتوان در مديريت خوب زمان، كاهش داد و يا از بين برد. يكي از نگرشهای متداول در مديريت زمان، تهيه فهرست اقداماتي است كه در طول زمان بايد انجام داد.
مديريت نقش: مديريت نقش به معنای آن است که فرد براي پرهيز از فشار كار، ابهام و تضاد ، فعالانه كار ميكند. به عنوان مثال، اگر شما ندانيد از شما چه انتظاري دارند نبايد بنشينيد و به اين مسئله فكر كنيد. بلكه در عوض از رئيس خود بخواهيد در اين مورد توضيح لازم را بدهد.
گروههاي حامي: آخرين استراتژي مقابله با فشار عصبي ايجاد و حفظ گروههاي حامي است. يك گروه پشتيبان، گروه سادهاي متشكل از اعضاء خانواده يا دوستاني است كه فرد ميتواند وقت خود را با آنها بگذراند به عنوان مثال، رفتن به تماشاي مسابقه بسكتبال با دو نفر از دوستان بعد از اتمام كار روزانه ميتواند در كاهش فشار عصبي نقش مؤثری داشته باشد(مورهد، 1385).
2-3-8-2)استراتژيهاي مقابله سازماني(علوی ، 1370).
راههاي مقابله با استرس و فشار رواني در مورد افراد مختلف، متفاوت است. ولي به برخي از آنها كه ميتواند براي مديران و كاركنان سازمانها مفيد باشد اشاره ميشود.
شناخت موقعيت: عدم شناخت موقعيت و نگراني و اضطراب از آينده چيزي است كه در نیروی انسانی سازمان سبب نگراني و فشار رواني ميگردد.
تجربه در كار: در پژوهشهايي كه انجام گرفته مشاهده شده است كه افراد كم تجربه به مراتب بيش از كساني كه در زمينهای تجربه اندوختهاند، دچار استرس و فشار ميشوند. بنابراين توصيه ميشود كه مديران جوان با مطالعه در زمينه كاري خود و آشنايي با تجارب مديريت ميزان فشار رواني خود را كاهش دهند.
پرهيز ازاشتغال به چندكار: بسيار ديده ميشود كه افراد از جمله مديران و كاركنان سازمانها براي كسب درآمد بيشتر به چند كار كه هر يك بار مسئوليتي خاص را بر دوش آن ها مينهد، ميپردازند. هر چند فعاليت از ضروريات زندگي عصر ما است ،ولي اشتغال فكري به چند كار به ويژه اگر در زمينههاي مختلف باشند موجب افزايش فشار رواني و نگراني فرد ميشوند.
مشاركت دادن ديگران در كار: مشاركت با ديگران در كار و مشاركت دادن زيردستان در كار از انبوه شدن و سردرگمي در كار ميكاهد. آنانكه ديگران را در كارهاي خود بويژه در مديريت شركت ميدهند، بواقع از فكري آزاد برخوردارند و به ديگران احترام ميگذارند. احترام به ديگران، سبب واكنش مناسب از سوي آنان ميشود و بدين گونه واكنشهاي تلافي جويانه و خصمانه جاي خود را به واكنشهاي ملايمت آميز دوجانبه ، همكاري و همياري و صميميت ميدهد.
2-3-9)توصيههاي كليدي براي مقابله با استرس
الف) غنا بخشيدن به زندگي معنوي خود:
داشتن اعتقاد مذهبي، افق ديد انسان را توسعه ميدهدو به او سعه صدر ميبخشد و به هنگام بروز فشار عصبی بسيار كمك كننده است. مطالعات متعدد انجام شده نشان ميدهد كه توكل به يك منبع عظيم و قادر متعال، تحمل انسان را در برابر عوامل استرسآفرين افزايش ميدهد. شركت در مراسم و مناسك معنوي به فرد اين احساس را ميدهد كه به منبعي تمام نشدني متصل است. اين اعتقاد و احساس، نيروي رواني فرد را افزايش ميدهد.
ب) مديريت مالي:
در پژوهشهاي مختلف، افراد بسياري اعلام كردهاند كه فشار مالی بالاترين منبع توليد استرس است. يكي از پرفشارترين پديده هاي زندگي اين است كه فرد در سطحي زندگي كند كه متناسب با قواي مالي او نباشد. در این حالت به افراد توصیه میشود که:
الف: در چارچوب توانايي مالي خودشان زندگي كنند.
ب: اهداف مالي خود را بنويسند و راه رسيدن به آنها را تعيين كنند.
ج: قبل از خريدها بااطرافيان مشورت نمايند.
د: قبل از خريدهاي عمده تعمق كنند و با اطرافيان مشورت نمايند.
ه :فقط چيزهاي را بخرند كه به آن نياز دارند.
ذ: با وسوسه ديگران چيزي را نخرند(فتي ،1385).
ج:تنظيم وقت:
بيشتر دانشجويان وقتي تحت فشار روحياند، آن را اينگونه تعريف ميكنند: كارهاي زيادي هست كه بايد انجام شود و وقت هم خيلي كم است. توصيه ميشود اگر هميشه احساس ميكنيد از برنامهريزي عقب هستيد، هميشه وقت كم ميآوريد، هميشه سرتان شلوغ است.
محدوديتها را بسنجيد. محدوديتها به انسان ميگويد تا چه اندازه مسئول است، توان او چه اندازه است و به ديگران نشان ميدهد كه فرد مايل به انجام يا پذيرش چه چيزي است. يكي از راههاي تنظيم وقت نوشتن گزارش است.
د: هدف گذاري:
به افراد توصيه ميشود اهداف كوتاه مدت داشته باشند و آنها را اولويت بندي كنند.
هـ: ارزش گذاري فعاليت:
ارزش گذاري، فعاليتهايي هستند كه هر فرد انجام ميدهد و يكي از راههاي خوب تنظيم وقت است. يك راه خوب تصميمگيري در مورد انجام هر كاري اين است كه فرد از خود بپرسد « اگر من اين كار را انجام دهم چه ميشود؟ يكي از راههاي كاهش استرس ناشي از كارهايي كه بر دوش افراد است يااين كه بپرسد اگر كيفيت كارم را پايين بياورم، يا روش رسيدن به آن را تغيير دهم چه ميشود؟(فتي ،1385).
د: مهارت نظم بخشي:
ميتوان با استفاده از توصيههاي زير بر بينظمي غلبه كرد:
گام اول: فرد درباره آنچه ميخواهد در طي دوره زماني معين انجام دهد، فكر كند.
گام دوم: مشخص نمايد كه اين تكاليف را چگونه انجام دهد كه بيشترين كارايي را داشته باشد.
گام سوم: يادداشت كردن زمانها و ميزان فعاليتهايي است كه بايد در چهارچوب زماني انجام شود.
ز: تغييرنگرشها و ادراكات دروني:
نگرش يعني برداشتهاي همراه با احساسات يك فرد درباره خودش، ديگران، محيط اطراف و آينده. تغييرنگرش و داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و ديگران، محيط اطراف و آينده راهبردي اساسي براي كاهش تجربهي استرس است. براي ايجاد نگرش مثبت راهكارهاي وجود دارد:
* توجه به نقاط قوت و توانمنديهاي خود
* توكل كردن به خداوند
* توسعه و تعميق باور با ياري خداوند
* استفاده از امكانات محيطي
* تلاش براي رفع نقاط ضعف خود
* طلب كمك از خلق و . . .
ط : توجه به توانايي و سلامت جسمي:
پژوهشها نشان دادهاند افرادي كه از نظر جسمي و فيزيكي سالمتر هستند، بهتر در مقابل عوامل فشار زا دوام ميآورند و راحتتر از منابع مقابلهاي خود استفاده ميكنند. عوامل اثرگذار بر سلامت جسمي را به اين ترتيب ميتوان مديريت نمود:
* داشتن يك برنامه متعادل غذايي كه در آن مصرف كربوهيدراتها، شكلات، نوشيدنيهاي شيرين به حداقل برسد و برعكس مصرف مواد پروتئيني سبزيجات و ميوه افزايش يابد.
* حذف مواد حاوي كافئين و نيكوتين
* شروع و ادامه دادن يك برنامه آمادگي جسماني و ورزشي
* تنظيم زمان و ميزان خواب و استراحت
* استفاده از روشهاي آرام سازي
* تربيت دادن فعاليتهاي تفريحي و فوق برنامه سالم(فتي ،1385).
2-3-10)فشار عصبي و تأثير آن بر عملكرد:
حجم عمدهاي از مطالعات انجام شده، پيرامون فشار عصبي به بررسي روابط فشار عصبي ـ عملكرد، پرداختهاند. كاملترين الگوي معتبر و مستند مربوط به فشار عصبي ـ عملكرد روابطي به شكل u
