
ارتقاي اداره کل به سطح معاونت آموزش و تحقيقات قوهقضائيه
ب- توسعه مباني آموزش در قوه قضائيه
ج- توسعه اهداف نظام آموزشي
د- توسعه و تعريف گروههاي مخاطب و فراگيران آموزشي
ه- توسعه از طريق طراحي فرآيندهاي آموزشي
و- توسعه از طريق طبقهبنديهاي آموزشي
ز- توسعه از طريق ارتقاي شاخصهاي عملکردي
در ابتدا اهداف نظام آموزش کارکنان در دستگاه قضايي، به صورت منسجم و مدون شکل نگرفته بود. به عبارت ديگر، ضرورت آموزش کارکنان دستگاه قضايي به اندازهاي از وضوح و عينيت برخوردار بود که بهبود و توسعه نظام آموزش کارکنان قوه قضائيه را توجيه پذير ميکرد؛ اما به مرور زمان و ضرورت توسعه امر آموزش در قوه قضاييه لزوم تبيين اهداف نظام آموزشي بيش از گذشته احساس شد. موارد زير برخي از مهمترين اهداف نظام آموزش کارکنان قوه قضائيه است که در دوره توسعه آموزش مشخص و مدون شده است:
افزايش کارايي و اثربخشي در ارائه خدمات قضائي و بهبود تعامل با ارباب رجوع؛
ارتقاي سطح کيفي سرمايه انساني در دستگاه قضايي کشور از طريق افزايش سطح دانش و مهارت کارکنان و مشاغل وابسته به قوه قضائيه؛
توسعه آگاهيهاي عمومي کارکنان قوه قضائيه به منظور افزايش کيفيت خدمات قضايي؛
توانمند سازي مديران قضايي، درراستاي بهبود وظايف مديريتي؛
آماده سازي کارکنان (قضايي و اداري) قوه قضائيه براي انتصاب به مشاغل قضايي و اداري و ارتقا به رده هاي شغلي بالاتر؛
رشد فضائل اخلاقي، فرهنگ سازماني و بهبود روابط انساني واسلامي کارکنان قوه قضائيه
توسعه و ارتقاي سطح اطلاعات حقوقي جامعه
براي تعيين نيازهاي آموزشي کارکنان دستگاه قضايي روشهاي متعددي به کار گرفته ميشود. از جمله: مفاد بخشنامهها، پيشنهادات و تقاضاهاي مراجع مختلف در سطح دستگاه و سازمانهاي ديگر، نتايج مطالعات تطبيقي، تجزيه و تحليل مشاغل و تعيين وظايف اصلي و فرعي آنها و …
نتايج حاصل از نيازسنجي آموزشي انجام شده در کميسيوني با عنوان «کميسيون طراحي آموزشي» مطرح و مورد بررسي قرار ميگيرد. مخاطبان آموزشي دستگاه قضايي شامل قضات و کارکنان اداري ميباشند. کارکنان اداري نيز شامل کارکنان مشاغل مشترک و کارکنان مشاغل اختصاصي ميباشند. مشاغل اداري که در آموزش دستگاه قضايي به عنوان مشاغل اختصاصي تعريف شده و نيازهاي آموزش خاص براي آنها تعريف شده است به اين شرح ميباشند:
مديران دفاتر قضايي
تقريرنويسان
کارشناسان حقوقي
مأموران و مسئولان ابلاغ و اجرا
نمونه وظایف تقريرنويسان در قوه قضاييه به شرح ذيل تعريف شده است:
تحریر تقریرات رئیس دادگاه و اظهارات اصحاب دعوی در صورتجلسه و اخذ امضاء از حاضرین و یا تقریر تحقیقات بازپرس و یا تحقیق از شهود و متهمین.
تنظیم و نگهداری دفتر تعیین اوقات
تنظیم و نگهداری دفتر سجل کیفری و ثبت سوابق محکومیتهای مؤثر
تنظیم و ثبت دفتر اجرای احکام کیفری و ثبت کیفر خواستها و عرایض وارده
صدور اجرائیه طبق دستور مقام مافوق
تهیه مقدمه صورتجلسات دادنامهها و قرارها و همچنین مراقبت در پاکنویسي آراء پس از امضاء رئیس و اعضاء دادگاه و ثبت آراء در دفاتر احکام و تسلیم به ثبات جهت قید در دفتر عرایض
نظارت در آماده نمودن پروندههای تعیین وقت شده برای هر روز
تهیه پیشنویس گواهی عدم سوء پیشینه و تهیه نامههای مربوط به آزادی مشروط محکومین
تهیه پیشنویس نامههای لازم برای ارسال پرونده به دادگاهها یا دیوان عالی کشور یا دادسراها
مجموعه دوره هاي طراحي شده براي اين دسته از مخاطبان به دو دسته كلي قابل طبقه بندي است:
الف- دوره هاي آموزش عمومي
ب- دوره هاي آموزش شغلي
الف – دوره های آموزش عمومی، دوره هایی است که محتوای آنها ، ارتباط مستقیم با وظایف تخصصی كارمندان ندارد ؛ بلکه توانمندی عمومی آنها را تأمین نموده و امکان سازگاری آنها را با محیط کار و جامعه فراهم می سازد .
ب – دوره های آموزش شغلی، دوره هایی است که محتوای آنها با وظایف تخصصی و حرفهای كارمندان ارتباط مستقیم دارد؛ با این دوره ها ، توانمندی مورد نیاز به آنها منتقل میشود . این آموزشها خود به دو دسته تقسیم می شوند: 1- دوره هاي آموزش كوتاه مدت ضمن خدمت ويژه مشاغل اختصاصي اداري دادگستري 2- دوره هاي آموزش كوتاه مدت بدو خدمت ويژه مشاغل اختصاصي اداري دادگستري.
تا کنون مجموعه برنامه آموزشي ودرسي اختصاصي ضمن خدمتي که براي تقرير نويسان طراحي شده است مشتمل بر 35 دوره ميباشد. (دستاورد آموزش قوه قضاييه، 1388)
2-24- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
حاجي يوسفي(1380)، در پژوهشي تحت عنوان بررسي نگرش مديران و کارشناسان ادارات تعاون، در مورد تأثير دورههاي آموزش ضمن خدمت کارشناسان بر موقعيت شغلي آنان تحقيق نموده است. اين پژوهش در سه گروه نمونه مديران، کارشناسان آموزش ديده و کارشناسان آموزش نديده، انجام شده است. نتايج حاکي از اين است که آموزش ضمن خدمت در ايجاد دانش تخصصي در کارشناسان ، ارتقاي سطح انگيزش شغلي افراد، ايجاد خلاقيت، نوآوري و افزايش سطح مهارت شغلي تأثير دارد.
رجبيان(1385)، پژوهشي با عنوان بررسي تأثير دورههاي آموزشي ضمن خدمت بر عملکرد شغلي کارکنان بانک کشاورزي انجام داده است. در اين تحقيق تفاوت ميان نظريات پاسخدهندگان با ويژگيهاي جمعيت شناختي نظير: جنسيت، سابقه خدمت پست سازماني، ميزان دورههاي آموزشي گذرانده شده و ميزان تحصيلات نيز بررسي شده و ازدو پرسشنامه محقق ساخته براي نظرسنجي از مديران و کارکنان استفاده شده است. به صورت تصادفي 100 نفر از کارکنان و 24 نفر سرپرستان مستقيم آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. يافتههاي پژوهش نشان داد که:
1- برگزاري دورههاي آموزشي از نظر کارکنان و مديران بر عملکرد شغلي تأثير بسيار زيادي دارد.
2- بين نظر افراد نمونه با تعداد دورههاي آموزشي، پستهاي سازماني، ميزان تحصيلات، سنوات خدمت و جنسيت متفاوت در خصوص اثربخشي دورههاي آموزشي تفاوت معنيداري مشاهده نشد.
زواريان(1385)، در پژوهشي با عنوان تدوين دستورالعملهاي ارزيابي اثربخشي دورههاي آموزشي شرکت ايران خودرو بر اساس مدل «کرک پاتريک» انجام داده است. نتايج پژوهش حاکي از واکنش مطلوب يادگيرندگان نسبت به دورههاي آموزشي و نيز ايجاد تغيير در رفتار يادگيرندگان بوده است.
حيدري(1386)، پژوهشي تحت عنوان ارزشيابي اثربخشي دورههاي آموزشي ضمن خدمت Icdl کارکنان جهاد کشاورزي بر اساس مدل ارزشيابي «کرک پاتريک»، انجام داده است. روش نمونهگيري براي گروه آموزش ديده؛ «در دسترس» و براي گروه آموزش نديده؛ «تصادفي ساده» بوده است. حجم نمونه براي هر يک از دو گروه 30 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه نظرسنجي و پس آزمون بوده. نتايج تحقيق حاکي از اين است که کارکنان با توجه به عاملهاي مهم موجود در يک دوره آموزشي واکنش مطلوبي نسبت به دوره آموزشي اجرا شده از خود نشان دادهاند. همچنين دوره آموزشي در حد مطلوبي باعث افزايش سطح دانش يادگيرندگان در زمينه مهارتهاي Icdl نيز شده است. از نظر تغييرات انجام شده در رفتار و مهارت يادگيرندگان، نظرات سرپرستان نشان ميدهد که اين تغييرات در سطح نسبتاً مطلوبي ميباشد و بر اساس نظر مديران، اين دوره آموزشي نتايج مطلوبي را براي سازمان به همراه داشته است.
نصرالهي(1388)، تحقيقي به منظور ارزشيابي اثربخشي دورههاي آموزش ضمن خدمت گروه خودرو سازي بهمن بر اساس مدل «کرک پاتريک» صورت داده است. در اين تحقيق 118 نفر از کارکنان به صورت تصادفي انتخاب و به پرسشنامه ساخته شده براي سطح اول يعني واکنش پاسخ دادند. سرپرستان مستقيم اين کارکنان نيز براي بررسي سطح سوم اين مدل يعني رفتار، پرسشنامه مربوط به سنجش رفتار را پاسخ دادند. به منظور بررسي سطح يادگيري نيز نمرات کارکنان در آزمون پاياني دوره ضمن خدمت مورد تحليل قرار گرفت. نتيجه نشان داد که کارکنان واکنش مطلوبي نسبت به دوره آموزشي داشتند، دوره آموزشي در ميزان يادگيري آنها تأثير معنا داري داشته واز نظر سرپرستان ميزان مهارت کارکنان افزايش يافته است. همچنين بر اساس نظر مديران، سازمان از نتايج مطلوب اين آموزشها بهرهمند شده است. و در مجموع دورههاي آموزشي برگزار شده اثربخش بوده است.
اسدي زيد آبادي (1388)، پژوهشي با عنوان تعيين ميزان اثربخشي آموزشهاي ضمن خدمت بر عملکرد کارشناس و تکنسينهاي بخش مهندسي مجتمع مس سرچشمه بر اساس الگوي ارزشيابي «کرک پاتريک»، انجام داده است. حجم نمونه در اين تحقيق 99 نفر بوده است (63 نفر فراگيرندگان و 30 نفر سرپرستان مستقيم) و تحقيق، توصيفي از شاخه پيمايشي بوده است. ابزار گردآوري اطلاعات در سطح اول (واکنش)، سطح سوم (مهارت) و سطح چهارم (تحقق اهداف)، پرسشنامه بسته پاسخ بر اساس مقياس ليکرت است و جهت جمعآوري اطلاعات سطح دوم (يادگيري) از نمرههاي اخذ شده از اساتيد برگزار کننده دورههاي آموزشي (پيش آزمون، پس آزمون) استفاده شده است. به منظور تجزيه و تحليل دادههاي به دست آمده از روش آماري t تک نمونهاي و t همبستگي استفاده شده است. نتايج حاکي از اين است که:
1- فراگيرندگان در تمامي دورههاي آموزشي واکنش مطلوبي نسبت به اساتيد، محتوا، تجهيزات و امکانات نشان دادند.
2- تمامي دورههاي آموزشي باعث ارتقاي سطح دانش شغلي فراگيرندگان شدهاند.
3- تمامي دورههاي آموزشي از ديدگاه سرپرست مستقيم شرکتکنندگان باعث افزايش سطح مهارت شغلي فراگيرندگان شده است که ميتوان نتيجه گرفت دورههاي برگزار شده تأثير معني داري برعملکرد (دانش و مهارت) فراگيرندگان گذاشتهاند.
4- دورههاي آموزشي منجربه تحقق کليه اهداف سازماني (کاهش هزينههاي توليد، کاهش توقفات دستگاهها، صرفهجويي در زمان توليد، صرفهجويي در مواد اوليه) شده است.
قارلي(1388)، در پژوهشي به بررسي اثربخشي دورههاي آموزشي ضمن خدمت کارکنان شهرداري با تأکيد بر مدل «کرک پاتريک» پرداخت. حجم نمونه در اين تحقيق 206 نفر بوده است (103 نفر فراگيرندگان و 103 نفر سرپرستان مستقيم آنها). ابزار گردآوري اطلاعات در سطح اول (واکنش)، سطح سوم (مهارت) و سطح چهارم (تحقق اهداف)، و سطح پنجم(نرخ بازگشت سرمايه) پرسشنامه بسته پاسخ بر اساس مقياس ليکرت است و جهت جمعآوري اطلاعات سطح دوم (يادگيري) از نمرههاي اخذ شده از اساتيد برگزار کننده دورههاي آموزشي (پس آزمون) استفاده شده است. .به منظور تجزيه و تحليل دادههاي به دست آمده در سطح واکنش، مهارت و تحقق اهداف از روش آماري t تک نمونهاي و در سطح يادگيري از آزمون خي دو استفاده شده است. نتايج به دست آمده از سطح واکنش، يادگيري، مهارت و نتايج نشان ميدهد که کارکنان واکنش مطلوبي نسبت به دوره آموزشي داشتند، دوره آموزشي در ميزان يادگيري و همچنين ميزان مهارت آنان تأثير داشته است. در سطح چهارم و پنجم از نظر مديران مالي، سازمان نتوانسته است به اهداف خود نايل شود اما از نظر شهرداران نواحي، سازمان توانسته به اهداف خود نايل شود.
وفادار(1388)، پژوهشي تحت عنوان بررسي اثربخشي دورههاي آموزش کارگزاران بيمه کشاورزي طي سالهاي 1384 الي 1386 بر اساس مدل ارزشيابي «کرک پاتريک»، انجام داده است. روش نمونه به کار گرفته شده تصادفي طبقهاي بوده که طبق جدول مورگان، تعداد نمونه 354 نفر محاسبه گرديده است. ابزار اندازهگيري مورد استفاده، 4 نوع پرسشنامه محقق ساخته با طيف ليکرت است. به منظور تجزيه و تحليل دادههاي به دست آمده، از روشهاي آماري توصيفي و استنباطي(تحليل واريانس و همبستگي) استفاده شده است. نتايج تحقيق حاکي از اين است که فراگيرندگان از دورههاي آموزشي رضايت داشتهاند؛ نمرههاي کارگزاران بيانگر اين مطلب است که فراگيرندگان مطالب تدريس شده در دورهها را فرا گرفتهاند؛ سرپرستان مستقيم نيز بيان نمودهاند که رفتار کارگزاران پس از طي دورههاي آموزشي، بهبود يافته است. بنابراين با توجه به يافتههاي به دست آمده از سه سطح واکنش، يادگيري و رفتار، دورههاي برگزار شده در طول سالهاي 1384 الي 1386 از اثربخشي بالايي برخوردار بوده است.
زارعي(1389)، در پژوهشي به بررسي
