
تهران ایجاد شده و شهرستانهای شمیران و ری بار دیگر تأسیس گردید.
در سال ۱۳۵۷ و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ایران دارای ۱۶۵ شهرستان و ۴۷۵ بخش بودهاست.
2-9- تقسیمات کشوری دوره انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۸ عمده تغییرات، در تغییر نام عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری بود. در همان سال علاوه بر تغییر نامها و انتزاع و الحاقها، شهرستانهای مهریز، خوانسار، شادگان، قائنات، ترکمن، رامسر، دلیجان، مشیز، علیآباد، فریدونشهر و آستانه اشرفیه تأسیس و در سال ۱۳۵۹ شهرستانهای کهنوج، فلاورجان، دیر، تاکستان، لردگان فارسان، شیروان و چرداول، سوادکوه، کردکوی، سربند، کنگاور، سرپل ذهاب، گیلانغرب و اندیمشک ایجاد و شهرستان کیش به بخش تبدیل شد. در سال ۱۳۶۱، شهرستان ابوموسی ایجاد شده و از سال مذکور به بعد به علت انجام مطالعات مربوط به تهیه و تدوین قانون جدید تقسیمات کشوری، کلیه تغییرات تقسیماتی متوقف گردید.
2-9-1- سومین قانون تقسیمات کشوری
قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری در سال ۱۳۶۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. چارچوب این قانون همان چارچوب قانون مصوب ۱۹ دی ۱۳۱۶ بوده بدینگونه که واحدهای تقسیماتی و سطوح موجود در هر دو قانون، عبارت بودند از استان، شهرستان، بخش و دهستان. در قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری برای هر یک از سطوح تقسیماتی تعاریف، معیارها و ضوابط معینی برای شناسایی و ایجاد و تأسیس آنها در نظر گرفته شد. این معیارها شامل پارامترهای جمعیت با درنظرگرفتن تراکم، و شاخصهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و … مناطق است.
در اجرای مراحل اولیه قانون، نزدیک به ۲۳۲۰ دهستان و ۸۱۰ بخش تأسیس شده، ولی ایجاد و تأسیس شهرستان تا سال ۱۳۶۶ متوقف بود. شهرستان جاسک به عنوان اولین شهرستان پس از تصویب قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری در ۱۲ دی ۶۶ به تصویب رسیده، و از آن پس:
در سال ۱۳۶۷ با ایجاد شهرستانهای دلفان و کوهدشت در استان لرستان بار دیگر تأسیس شهرستانها آغاز شد.
در سال ۱۳۶۸ شهرستانهای دورود در لرستان هریس و کلیبر و بناب و شبستر در آذربایجان شرقی، ساوجبلاغ و شهریار در تهران، جوانرود در باختران، مینودشت و بابلسر در مازندران، شوش در خوزستان، کبودرآهنگ در استان همدان، برخوار و میمه در اصفهان سرخس، نهبندان، خواف و چناران در استان خراسان، لامرد در استان فارس، نیکشهر در سیستان و بلوچستان، رودان در هرمزگان و بوکان در آذربایجان غربی ایجاد و تأسیس شد.
در سال ۱۳۶۹ شهرستانهای اردل در چهارمحال و بختیاری، اسدآباد در همدان، مبارکه در اصفهان، میبد در یزد، باغملک در خوزستان، شاهیندژ و تکاب در استان آذربایجان غربی ایجاد و تأسیس گردید.
در سال ۱۳۷۰ شهرستانهای بیلهسوار و پارسآباد در آذربایجان شرقی و همچنین فریمان در خراسان، بهار و رزن در همدان، صحنه در باختران و حاجیآباد در هرمزگان به تصویب رسیدند. در سال (۱۳۷۲) طی یک ماده واحده، قانون تأسیس استان اردبیل تصویب، و طی آن به دولت اجازه داده میدهد نسبت به تأسیس استانی تحت عنوان اردبیل به مرکزیت شهر اردبیل در محدوده شهرستانهای پارسآباد، بیلهسوار، گرمی، اردبیل، مشگینشهر و خلخال اقدام نماید.
این روند در سال ۱۳۷۳ نیز ادامه یافته و شهرستانهای دیواندره و کامیاران در استان کردستان، اسلامشهر در تهران، سلسله، ازنا و پلدختر در لرستان و ابرکوه در استان فارس بوجود آمد.
در سال ۱۳۷۴ شهرستانهای بردسکن در خراسان، جلفا در آذربایجان شرقی، محمودآباد، نکا و چالوس در مازندران، ملکان در آذربایجان شرقی، آبدانان در ایلام، بوانات در فارس، دیلم در بوشهر و تفت در یزد و نیز آران و بیدگل در اصفهان، نمین و کوثر در اردبیل، ماهنشان در زنجان، امیدیه در خوزستان، رباطکریم، فیروزکوه و بوئینزهرا در تهران، راور در کرمان و چالدران در آذربایجان شرقی ایجاد و تأسیس گردید.
در سال ۱۳۷۵ قانون ایجاد استان قم به مرکزیت شهر قم و متشکل از بخشهای مرکزی جعفرآباد، خلجستان، سلفچگان و نوفل لوشاتو به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. علاوه بر آن در سال مذکور شهرستانهای جاجرم در خراسان، رضوانشهر، املش و سیاهکل در گیلان، ایجرود و طارم در زنجان، خرمبید در فارس، جویبار در مازندران، تیران و کرون در اصفهان، ارسنجان در فارس، اسکو و آذرشهر در آذربایجان شرقی، پاکدشت در تهران، صدوق در یزد و بندرگز در مازندران به تصویب رسید.
در سال ۱۳۷۶ دو استان گلستان و قزوین به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. استان گلستان مشتمل بر شهرستانهای گرگان، گنبدکاووس، مینودشت، بندرترکمن، کردکوی، علیآباد، بندرگز و استان قزوین متشکل از شهرستانهای قزوین، بوئینزهرا و تاکستان.
در سال ۱۳۷۸، شهرستانهای زریندشت و خاتم در استان یزد و کلاله و آققلا در گلستان، سرباز در سیستان و بلوچستان، چاراویماق در آذربایجان شرقی بستک در هرمزگان، دنا در کهگیلویه و بویراحمد، مانه و سملقان، در خراسان ایجاد و تأسیس شد.
در سال ۱۳۸۰ شهرستانهای آزادشهر و ارسباران و عجبشیر در استان آذربایجان شرقی، رامیان در گلستان، کوهرنگ در چهارمحال و بختیاری، آبیک در قزوین، مهر، قیر و کارزین در استان فارس به تصویب رسیدند.
در سال ۱۳۸۱ شهرستانهای ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه، سروآباد در کردستان، منوجان در کرمان، چادگان در اصفهان، زرندیه و کمیجان در استان مرکزی، جم در بوشهر، نظرآباد در تهران، فراشبند در استان فارس و رشتخوار در خراسان به تصویب رسیده و ایجاد گردیدند.
در سال ۱۳۸۲ شهرستانهای کلات، سربیشه و خلیلآباد در خراسان، عنبرآباد در کرمان، لالی و هندیجان در خوزستان و سمیرم سفلی در اصفهان به تصویب رسیدند.
در سال ۱۳۸۳ شهرستانهای فاروج، گاوبندی، روانسر، لیکک، خمیر، کوهبنان، الوند و خنج تاسیس و استانهای خراسان شمالی و خراسان جنوبی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیدند.
در سال ۱۳۸۴ نیز شهرستانهای اسدیه، فیضآباد، کرندغرب، سعادت شهر، گتوند، رامشیر، کنارک، گلوگاه، سرایان، زهک، رودبار و قلعه گنج به تصویب رسیدند.
در سال ۱۳۸۴ کشور ایران دارای ۳۳۶ شهرستان، ۸۸۹ بخش، ۲۴۰۰ دهستان و ۱۰۱۶ شهر میبودهاست.
با توجه به تغییرات ایجاد شده، تعداد عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری تا ۲۷ مهرماه ۱۳۸۷ از قرار ۳۶۳ شهرستان، ۹۲۰ بخش، ۲۴۳۰ دهستان و ۱۰۶۸ شهر بوده است.
2-10- تقسیمات کنونی
براساس آخرین وضع تقسیمات کشوری در بهمن ۱۳۸۹ خورشیدی، کشور ایران از ۳۱ استان، ۳۹۴ شهرستان، ۹۷۳ بخش، ۲۴۸۶ دهستان و ۱۱۳۳ شهر تشکیل یافتهاست.(پایگاه اطلاع رسانی وزرات کشور ،1389)
2-11- تاریخچه تقسیمات کشور در استان گیلان
از سال 1341 تا پایان سال1382 تقسیمات کشوری در استان گیلان دستخوش تغییرات بسیاری شده است (انساندوست، 1383 : 47و44)
سابقه تقسیمات کشوری ایران به قرن پنجم پیش ازمیلاد مسیح ( دوره فرمانروایی سلسله هخامنشی ) میرسد . اولین تقسیمات کشوری، توسط داریوش اول ( 521 – 485 ق. م ) انجام گرفت ، که قلمرو پادشاهی ایران شامل تمام منطقه خاورمیانه ، خاور نزدیک و آسیای مرکزی بوده است .
داریوش اول این منطقه وسیع را به 30 قسمت بر مبنای حدود جغرافیایی و ویژگیهای نژادی و قومی تقسیم و برای هر قسمت فرمانروا و حکمرانی به عنوان ( خشتروپان ) یعنی شهربان انتخاب کرد .
با توجه به کتبه های رسمی پادشاهان پارس ، سرزمین کادوسیان و کاسپیان ( گیلان و دیگربخشهای سواحل دریای خزر)جزو سرزمینهای تابع هخامنشیان نبوده است .
دیاکونوف مورخ روس در کتاب «تاریخ ماد» می نویسد: در اراضی نزدیکتر به کرانه دریای خزر و کاسپین و نیمه سفلای دره قزل اوزن ( سفید رود ) و نقاط شمالی تر آن ، پادشاهیهای کوچک وجود داشت و قبایلی در آنجا می زیستند که مولفان عهد باستان بعدها ایشان را گلها و کادوسیان و غیره نامیدند.
پس ازهخامنشیان سلوکیان سرزمینهای ایران را به 72 ساتراپ تقسیم کردند. ولی روشن نیست که گیلان یکی ازساتراپی های هفتاد ودو گانه بوده یا نه ؟ اگربه قول ابن مقفع اعتماد کنیم سرزمین گیلان نمی باید جزء ساتراپهای مزبور باشد. زیرا ازآنچه وی در مقدمه « نامه تنسر» می نویسد، چنین برمی آید که گیلان و طبرستان در عهد سلوکیان استقلال خود را بازیافته بودند.
در عهد اشکانیان در قلمرو سلطنت آنان دو نوع ایالت وجود داشت :
1- ایالاتی که اطاعت از سلاطین داخلی داشتند و از شاهنشاهان اشکانی اسماًًً تبعیت میکردند.
2- ایالاتی که مستقیما تابع حکومت مرکزی شاهنشاه اشکانی بودند و برای هر یک ازآنها ازطرف پادشاهان اشکانی، فرمانروا تعیین می گردید و تعداد آنها 18 ایالت بود .
لذا نمی توان تردید داشت که گیلان جزو ایالاتی بوده که ازپادشاهان داخلی خود پیروی می کرده و تابع حکومت شاهنشاه اشک نبوده است . در ابتدای دوران ساسانی، سازمان کشور همچون دوران اشکانیان بود . ابن خردادبه در اثر مشهور خود «المسالک و الممالک » لقب پادشاهان زمین راذکرکرده و سپس تحت عنوانی دیگر، نام 33 تن از شاهان را بیان می کند ، که نام گیلان شاه نیز در میان اسامی پادشاهان به چشم می خورد . ازاین نوشته چنین استنباط می گردد که در آن دوران گیلان سرزمینی مستقل بوده است .
سعید نفیسی، مؤلف « تاریخ تمدن ایران ساسانی »، معتقد است که ایران در دوره ساسانیان از یک نوع دولت متحد یا کنفدراسیون تشکیل شده بود و هر یک از این کنفدراسیونها حکمرانی مستقل داشته که غالباً به نام سرزمین و نژادشان حکم شاه می افزودند ، و براین اساس سرزمینهای یاد شده(توسط ابن خردادبه واز جمله دیگران ) را یکی ازولایات مستقل و کنفدراسیون ایران می شمارد .
پس از انقراض ساسانیان و تسلط اعراب بر ایران، تقسیمات کشوری تا چند قرن در ایران مفهومی نداشت و پیوسته در معرض تغییر و تبدیل بود .
گیلان طی سه قرن با ایالات دیگر ایران که تحت تسلط اعراب بودند رابطه ای نداشته و دارای استقلال بود
ازقرن پنجم تا دوره مغول در مأخذ و منابع معتبر شرح قابل توجه و دقیقی در مورد حدود ، موقعیت و تقسیمات کشوری گیلان دیده نمی شود .
براساس اطلاعات حمدالله مستوفی در «تاریخ گزیده »، ایران در عهد پادشاهان مغول شامل 20 بخش بوده و گیلان یکی از بخشهای 20 گانه محسوب می شده است .
گرچه در این تقسیم بندی گیلان به عنوان استان بیستم ایران معرفی شده ولی نباید فراموش کردکه این سرزمین در دوره مغول نیزتابع حکومت مرکزی نبوده و خطه مستقلی محسوب می شده است .
در عهد صفویه ، ایران به 4 والی نشین و 13 بیگلر بیگی نشین تقسیم شده بود. برطبق مدارک و مأخذ موجود ازجمله کتاب «نظام ایالات دوره صفویه » تألیف رهربرن ، گیلان در دوره مزبور یکی ازایالات چهارگانه ایران شناخته شده بود.
در دوره افشاریه وضع ایران ازنظر تقسیمات کشوری با دوران صفویه تفاوت زیادی نداشت .
قاجاریان تقسیمات کشوری را تغییر دادند . در دوره پادشاهی فتحعلی شاه که مصادف با آغازقرن سیزدهم هجری بود کشور ایران به 15 ایالت و تعدادی ولایت تقسیم شدکه گیلان باوجود اهمیت فوق العاده ای که داشت درشمارایالت بزرگ ایران قرار نداشته و جزو ولایت درجه دوم بود .
5ایالت بزرگ عبارت بودند از: خراسان ، آذربایجان ، کرمان ، فارس و خوزستان . یک سال پس از تصویب متمم قانون اساسی یعنی درسال 1325 هجری قمری قانون تشکیل ولایات و ایالات به تصویب سومین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی رسید ، در ماده 2 قانون تعریف ایالت ، اسامی ایالات ایران چنین تعریف شده است :
ایالت قسمتی از مملکت است که دارا ی حکومت مرکزی و ولایات حاکم نشین جزء است و فعلاً منحصر به 4 ایالت است : آذربایجان ، کرمان و بلوچستان ، فارس و بنادر ، خراسان و سیتان
ولایت قسمتی ازمملکت است که دارای یک شهر حاکم نشین و توابع باشد . اعم ازاین که حکومت آن تابع پایتخت یا تابع مرکزایالتی باشد که شامل 12 ولایت : استرآباد، مازندران ، گیلان ، زنجان ، کردستان ، لرستان ، کرمانشاهان ، همدان ، اصفهان ، یزد ، عراق و خوزستان بود .
مؤلف کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران می نویسد :
درسال 1341 هجری قمری (1302 شمسی) ایران دارای
