
الإسلام وحرمتى وحرمة رحمى.» در باب ولایت به بحث غدیر خم اشاره کرده و از پیامبر حدیثی از کتاب کنوز الحقایق نقل میکنند که میفرماید: «على منى وأنا منه و هو ولى كل مؤمن» و «على مولى من كنت مولاه».
گفتار اول: فعالیت های فرهنگی
این طریقت پایگاه اینترنتی البرهانیه به آدرس: http://www.burhaniya.orgدارد که در آن اطلاعات زیادی در مورد طریقت در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدهد. اطلاعات سایت به زبانهای: عربی، انگلیسی، ایتالیایی، یونانی، فرانسه و چند زبان دیگر ارائه میشود. مطالب سایت در ذیل عناوین اسلامیات، صوفیات، برهانیات، المعرض، المجله، المکتبه، تواسل، اخبار، عالم البرهانیه و عم یتساءلون قرار میگیرد. در قسمت عم یتساءلون، به سوالات بازدید کنندگان پاسخ میدهند و میتوان در زمینههای مختلف به ویژه عقاید نظریات طریقت را فهمید.
مجلهی مخصوصی برای طریقت وجود که با عنوان BURHANI BULLETIN و «برهان بلاغ» در لندن به جاپ میرسد. مجلات دیگری نیز از این طریقت در مونیخ آلمان در مقر آن به اسم TARIKA BURHANIA به چاپ میرسد.377
مجله اینترنتی «رایات العز» نیز فعالیتهای این طریقت را منعکس میکند. در مرکز این طریقت در وین نیز نشریه خبری منتشر میشود. این طریقت سعی دارد یک شبکه اینترنتی بین المللی برای مرتبط ساختن تمام مریدان خود در تمام دنیا ایجاد کند. به این ترتیب مریدان در هر کجا باشند از طریق این سایت میتواند برای برگزاری مراسم در مناسبات مختلف هماهنگی لازم را ایجاد کرده و در این مراسمات شرکت کنند.378
گفتار دوم: فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی
از مواضع سیاسی آنها تنها موردی که میتوان به آن اشاره کرد، دیدگاه آن نسبت به آمریکاست. مطالبی که صریحا مواضع این طریقت را در برابر دول غرب نشان دهد، وجود ندارد اما در یکی از خبرها آمده است که جوزف استافورد در دیداری که از مقر این طریقت درخارطوم داشت، این طریقت را تایید کرده و عبدالله بن محمد احمد، نائب این طریقت در استقبالی از ایشان به اهمیت ایجاد ارتباط میان دو کشور آمریکا و سودان تاکید داشتند.379
نتیجه
پژوهش حاضر سعی نمود با محویت این پرسش که مبانی عرفانی و آداب و رسوم طریقت دسوقیه چیست و سیر تحول و جایگاه سیاسی و اجتماعی آن در کشور مصر چگونه است؟ به بررسی ابعاد مختلف طریقت دسوقیه و جایگاه آن در کشور مصر بپردازد. برای پاسخ به این سوال اصلی رساله، تلاش شد ابعاد مختلف طریقت بررسی شود. برای تحقق این امر، قبل از ورود به مباحث مربوط به خود طریقت، تلاش شد در فصل اول برخی از مفاهیم اصلی تبیین شود تا مقدمه ای برای ورود به بحث و فهم بهتر مطالب باشد. در این فصل واژههای تصوف و عرفان مورد بررسی قرار گرفت و معنای دقیق از تصوف که مورد بحث رساله است بیان شد. برای فهم درست از جایگاه طریقت در مصر نیاز است تاریخچهای از تاریخ تصوف در مصر بیان شود. به همین منظور در فصل دوم تاریخ ورود تصوف به مصر تا عصر موسس طریقت یعنی قرن هفتم مورد بررسی قرار گرفت. پس از این مقدمات از فصل سوم وارد مباحث مربوط به طریقت دسوقیه شدیم.
در فصل سوم موسس طریقت به عنوان تاثیرگذارترین فرد در زمان خود، مورد بررسی قرار گرفت. با مطالعه زندگینامه و شرایط حاکم بر زمان ایشان و واکنشهای او نسبت به اتفاقات عصر میتوان نتیجه گرفت ایشان در کنار حفظ مبانی عرفانی در بعد اجتماعی نیز فعالیت موثر داشت. با وجود بیست سال خلوت نشینی، از وقایع زمان کنارهگیری نکرده در برابر ظلم حاکمانی چون خلیل بن قلاوون لب به اعتراض گشوده و برای آزادسازی سرزمینهای اسلامی مریدان را به جهاد دعوت مینمود. تاکید زیاد وی به علم و عمل برای مریدان را میتوان در سیره خود نیز مشاهده کرد که اینگونه کنشهای سیاسی و اجتماعی شیخ صحت این ادعا را تایید میکند. این سیره را در برخی از شیوخ فعلی شاخهها نیز شاهد بودیم که جلوتر به آن اشاره میکنیم.
در ادامه فصل سوم پس از بیان تاریخچه طریقت از میان منابع بسیار کم، به انشعاباتی که در طریقت صورت گرفت پرداختیم. در میان انشعابات اتفاق افتاده سه شاخه از دسوقیه اهمیت بسیار دارد که در ادامه فصول تمام مطالب یافت شده مربوط به این سه شاخه است. این سه شاخه عبارت است از شهاویه، شرنوبیه و برهانیه که در این فصل تاریخچه آنها بیان شد.
در فصل چهارم آراء و اندیشههای نظری طریقت بررسی شد. با توجه به سیر تاریخی طریقت، در ابعاد عرفانی طریقت شاهد تحولاتی از بدو تاسیس تا عصر حاضر بودیم. شاخه برهانیه همانگونه که در رساله مشهود بود، هرچند در زمینه های اعتقادات کلامی فعال هستند اما بعد از محمد عثمان عبده برجسته ترین شیخ این شاخه که شاهد نظریات عرفانی او بودیم، از دیگر شیوخ آن نیز نظریاتی در باب مبانی عرفانی مشاهده نکردیم. بدین ترتیب ابعاد نظری طریقت که از بسیاری از طریقت های صوفیانه رخت بر بسته در این طریقت نیز شاهد آن هستیم. با این اوصاف، بعد عرفانی شخصیت ابراهیم دسوقی که در اقوال و اشعار او هویداست در احیاگران طریقتش تبلور نیافته و اگر غیر این باشد، متاسفانه در منابع مکتوب رصد شده نیامده است. بنابراین گذشت از فیلتر زمان، این بعد از طریقت را نیز متحول و باعث کمرنگ شدن آن شده است.
در فصل پنجم که مربوط به آداب و سلوک طریقت است مطالب بسیار کمی موجود بود که در این رساله به آن اشاره شد. برخی از این آداب مربوط به دوران موسس و برخی مربوط به دورههای متاخر طریقت است. در این فصل نیز به دلیل کمبود منابع، مطالب سلوکی طریقت کامل نبوده وهمین امر باعث شده سیر تحول آداب طریقت در برخی از موارد مجهول بماند. به همین دلیل، نمی توان نطری نسبت به آداب طریقت داشت، اینکه تا چه اندازه طریقت دسوقیه در حال حاضر پایبند به آدابی است که موسس طریقت بر آن تاکید داشته و در زمان او انجام میشده است.
در فصل پایانی به بررسی جایگاه اجتماعی و سیاسی طریقت پرداختیم. بررسی هایی که در فصل پایانی درباره مواضع شیوخ شاخه های شهاویه، شرنوبیه و برهانیه صورت گرفت نشان می دهد هر یک از مشایخ مواضع متفاوتی نسبت به مسائل مختلف دارند. یکی از موارد اختلافی دیدگاه شاخه های طریقت نسبت به تشیع است. شیخ شهاوی نگاه بدبینانه نسبت به تشیع داشته و مکررا از خطر ورود تشیع به مصر هشدار داده است. در برابر این نگاه، شیخ سیاستهای دولت میباشد. در شاخه برهانیه این نگاه متعادل بوده هرچند مانند شهاویه، شیعه را جز غالیان به حساب میآورند ولی معتقدند نباید شرنوبی نگاه مثبتی به تشیع دارد و به وحدت شیعه و سنی تاکید میکند هر چند که همانند دیگر طریقت ها تسلیم احادیث شیعه را به این دلیل که شیعه هستند رد کرد و اگر از نظر دلالت و سند صحیح باشد باید پذیرفت. همین نگاه میتواند راهی برای تسلیم شدن در برابر حقیقت باشد و راه را برای ایجاد وحدت و ارتباط هموار سازد. با توجه به این دیدگاه و مواضع سرسخت شهاویه نسبت به ایران، شاخه شرنوبیه از ظرفیت های زیادی برای تعامل بیشتر شیعه و تصوف برخوردار است و شیخ شرنوبیه نیز از این امر و ارتباط بیشتر ایران و مصر استقبال میکند که در فصل ششم به آن اشاره شد.
بررسیهای صورت گرفته در این فصل نشان میدهد سیره موسس تا حدودی در برخی از مسائل حفظ شده است اما درحدی نیست که بتوانند همانند موسس در جامعه کنونی تحولی ایجاد کنند. واکنش شیوخ فعلی طریقت به انقلاب مصر یکی از دلایل حضور اجتماعی و سیاسی مشایخ است اما روحیه جهادی موسس را نمیتوان در میان مشایخ کنونی طریقت مشاهده کرد. هرچند شاهد تایید و بعضا تشویق مشایخ از فعالیتهای سیاسی هستیم، و همانطور که قبلا اشاره شد شیخ شرنوبی از ورود برخی صوفیان به عرصه سیاست حمایت میکند اما در عین حال سیاست و صوفی گری را نقیض یکدیگر میداند. در هیچ یک از اقوال رصد شده از موسس طریقت مطالبی از عدم حضور سیاسی مشاهده نشد. به نظر میرسد در این نگاه از موسس طریقت فاصله گرفته باشند زیرا که هر چند ابراهیم دسوقی مانند برخی شیوخ سنوسیه چهره سیاسی نداشت ولی دعوت مریدان به حضور در جبهههای جنگ و ایستادگیش در برابر ظلم حاکمان ناقض عقیده به جدایی سیاست و صوفیگری است.
با توجه به مطالب ذکر شده در رساله، به نظر میرسد این طریقت با گذر از بستر زمان و تحولات آن، نتوانست نقش سیاسی و اجتماعی پررنگ دوران موسس را در این زمان حفظ کند؛ اگر در آن زمان جهان اسلام در معرض هجوم مغولان از شرق و صلیبیان از غرب بود و طریقت دسوقیه تلاش کرد در برابر این وقایع، احقاق دین کرده در برطرف ساختن مشکلات قدم بردارد، در حال حاضر نیز، جهان عرب شاهد بیداری اسلامی است و انقلاب شکل گرفته در مصر و دیگر کشورهای عربی می توانست بستری مناسب برای حضور تاثیرگذار در این بیداری باشد. در آن زمان اگر شاهد جنگ با دشمن بیرونی بودیم در حال حاضر نیز شاهد جنگ با دشمن درونی یعنی سلفی گری هستیم. جز شاخه شهاویه عکس العملهایی از دیگر شاخه در این خصوص مشاهده نشد. اما در واکنشهای شیخ شهاوی نیز شجاعت ابراهیم دسوقی دیده نمیشود و بعضا به خاطر شخصیت محافظه کارانهاش به برطرف کردن اختلاف صوفیه و سلفیه تاکید دارد و تلاش میکند در برابر خشونتهای سلفیه راه تسامح را در پیش گرفته و تنها راه حل را حل اختلاف در چارچوب مذاکرات آرام بداند. در این خصوص نیز قدمهایی را برداشته که از جمله آن برقراری ارتباط با یکی از رهبران سلفی است که به آن اشاره کردیم. هرچند اذعان دارد قدرت یافتن سلفیه، برای تصوف مشکل ساز خواهد بود، ولی صوفیان را ضعیفتر از آن میداند که بتوانند در برابر آنها اقدامی کنند. همانگونه که از آداب و رسوم و فعالیتهای طریقت بررسی شده به دست آمد بیشتر فعالیتهای طریقت، در برگزاری موالید و حلقههای ذکر ظهور یافته است که در دیگر طریقتهای صوفیانه مصر نیز این حقیقت مشهود است. پر رنگ شدن این بعد و مسکوت ماندن ابعاد دیگر طریقتها، میتواند عاملی باشد که آنها را از اعمال قدرت و انجام فعالیتهای تاثیر گذار باز داشته است.
پایان
کتابنامه
کتابها
1. قرآن کریم.
2. آملی، حیدر، جامع الاسرار و منبع الانوار، تصحیح هنری کربن و عثمان اسماعیل یحیی، ترجمه جواد طباطبائی، چاپ اول، بیجا، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1347ش.
3. ابن الجوزی، ابوالفرج، تلبیس ابلیس، تهران، 1368ش.
4. ابن العماد الحنبلی، ابی الفلاح عبدالحی، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، قاهره، 1352ه.
5. ابوالعینین، سعید، رحلة اولیاء الله فی مصر المحروسة، قاهره، مایو الوطنیة.
6. بلك، آنتوني، تاريخ انديشه سياسي اسلام، ترجمه محمدحسين وقار، تهران، اطلاعات، 1385ش.
7. پولادي، كمال، تاريخ انديشههاي سياسي در ايران و اسلام، تهران، نشر مرکز، 1385ش.
8. تریمینگهام، اسپنسر ، The sufi orders in islam، آکسفورد، 1971م.
9. جان احمدی، فاطمه، ساختار نهاد دینی فاطمیان در مصر، چاپ اول، تهران،علم،1388ه ش
10. جی.جستایس، فیلیس، Holy people of the world cross-cultural Encyclopedia، بیجا، 2004م.
11. جی.هافمن، ولری، Sufism,mystism,and saints in modern Egypt، بیجا، انتشاراتThe University of South Carolina Press ، 2009م.
12. حسن، عمار علی، التنشئة السیاسیة للطرق الصوفیة، قاهره، 2009م.
13. الحفنی، عبد المنعم ، الموسوعة الصوفیة، چاپ اول، بیجا، دار الرشاد، 1992م
14. حمزه، عبداللطیف، الحرکة الفکریة فی مصر فی العصرین الایوبی والمملوکی الاول، الهیئه المصریه العامه للکتاب، 1999م
15. خفاجي، محمد عبدالمنعم، الازهر في الف عام. جزء الاول. بيروت: عام الكتب، مكتبة الكليات الازهريه القاهره، 1988.
16. خلف الله، أحمد عز الدين، من قادة الفكر الصوفي الإسلامي السيد إبراهيم الدسوقي، قاهره، مطابع الاهرام التجاریة، 1992م.
17. داج، بايارد، دانشگاه الازهر؛ تاريخ هزار ساله تعليمات عالي اسلامي، ترجمه آذر ميدخت مشايخ فريدني، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1367،
18. دامادی، محمد، شرحی بر مقامات اربعین با مبانی سیر و سلوک عرفانی، تهران، انتشارات و چاپ داشنگاه تهران، 1367ش.
19. دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج17، ج7، ج15،
