
شروع گشته و تا به امروز رسيده است كه عبارتند از:
1ـ دوره شكل گيري و تكوين علم كلام.2ـ دوره رقابت كلام با فلسفه و تعامل ميان كلام و فلسفه.
3ـ دوره ادغام كلام با فلسفه.4ـ دوره احياء و نوسازي كلام.
دوره اول خود متشكل از سه مرحله ميباشد كه عبارتند از:
1ـ مرحله آغاز و پيدايش علم كلام (كلام توصيفي سياسي).2ـ مرحله پيدايش كلام نظري (دوره تبيين).
3ـ مرحله شكل گيري منظومههاي اعتقادي و تدوين علم كلام (دوره تدوين).
مدرسه های کلامی شیعه
كلمه مدرسه در زبان عربي با معادل فارسی مكتب از نظر لغوي به مكان نوشتن يا مطلق تعليم اطلاق ميگردد21و در قديم مكتب به جايي گفته ميشد كه در آن به كودكان خواندن و نوشتن ياد ميدادند اما كاربرد امروزي كلمه به عنوان يك اصطلاح كاربرد پيدا كرده و به «مجموعه انديشهها و افكار يك استاد كه در جمعي نفوذ يافته باشد يا يك نظر فلسفي و ادبي و جز اينها»22 اطلاق ميشود كه مجموعه انديشههاي اعضاي يك مكتب داراي جهت گيري هماهنگ و همسو بوده و ايدئولوژي مستقل و متفاوت با ديگر انديشهها را پديد ميآورند.23 به تعريف ديگر: «مدرسه يا مكتب24 در اصطلاح به يك جريان علمي مرتبط با يك منطقه جغرافياي گفته ميشود كه در آن تعدادي دانشمند متخصص در آن علم بر روي موضوعي با روش خاصي فعاليت علمي25 نموده و به توليد علم و نظريه در ان رشته علمي پرداختهاند.» مقومات شكل گيري يك مكتب و مدرسه را ميتوان در محورهاي ذيل ذكر نمود:
1ـ مؤسس مكتب كه ميتواند فرد يا گروهي همسو در جهتي خاص با برخورداري از قدرت تأثير گذاري بر اعضاي مكتب2ـ شاگردان و رهروان مؤسس مكتب كه وظيفه نشر افكار مؤسس يا تقويت و دفاع از آن را بر عهده دارند.3ـ استقبال و پذيرش محيطي است كه مكتب در آن شكل.26
در جهان تشيع مكتبها و مدرسههاي كلامي مختلفي به موازات مكتب هاي فقهي27در قالب دورههاي مختلف از ادوار علم كلام شكل گرفت و هركدام داراي نقطه شروع و اوج و نقطه افول بوده است. مدرسههاي مهم و مشهور دانش كلام شيعه عبارتنداز:
1ـ مدرسه مدينه 2ـ مدرسه كوفه 3ـ مدرسه قم 4ـ مدرسه بغداد 5ـ مدرسه ري 6ـ مدرسه حله 7ـ مدرسه جبل عامل 8ـ مدرسه فارس 9ـ مدرسه اصفهان 10ـ مدرسه بحرين 11ـ مدرسه تهران 12ـمدرسه نجف13- مدرسه خراسان 14ـ مدرسه قم معاصر.28
مدرسه کلامی کوفه 29
در دوره معاصر با حيات امام باقر و صادق (عليهما السلام) شرايطي پديد آمد و افرادي از اصحاب دانشمند اين دو امام (عليهما السلام) در شهركوفه گرد هم آمدند و در اين منطقه يك مدرسه كلامي شيعي شكل گرفته و براي اولين بار در جهان اسلام نظريه پردازي در زمينه كلام آغاز شد. اين جريان كلامي با گرفتن معارف ديني از محضر دو امام فوق الذكر30 توانست مناطق همجوار مانند بغداد پايتخت حكومت اسلامي را تحت الشعاع خود قرار دهد و مبدء پيدايش جريانهاي كلامي متاخر در مناطق ديگر شود. ريشه پيدايش اين مدرسه را بايد در زمان حكومت و خلافت امام علي عليه السلام جستجو كرد كه با هجرت امام از مدينه به كوفه و گرد آمدن اصحاب دانشمند و با فضيلت به دور حضرت در اين شهر يك گروه علمي در معيت امام عليه السلام و فرزندانش تشكيل شده و اين شهر را به مرور زمان تبديل به مركزي براي شيعيان نمود و اين مركزيت تا زمان انتقال دانش شيعه از اين شهر به قم و بغداد حفظ شد. پيدايش رسمي اين مدرسه از عصر صادقين31 (عليهما السلام) ميباشد. قبل از اين دوره به خاطر مشكلاتي از قبيل فشار حاكمان بنياميه و به حاشيه رانده شدن شيعه و صرف نيروي شيعه بر حفظ موجوديت خود در ميان ساير فرقههاي اسلامي، چنين فرصتي براي جامعه شيعه پيش نيامد32 كه متفكريني در حد دانشمندان كوفه وارد عرصه نظريه پردازي دركلام شوند اما در اين دوره عوامل مختلفي دست به دست هم داد و اين فرصت براي جامعه علمي شيعه پيش آمد كه بتواند به عنوان يك قدرت پيشتاز عرصههاي كلامي در جهان اسلام، مدرسه كلامي بزرگي در كنار ساير رشتهها، از قبيل فقه و حديث و تفسير و تاريخ و غيره بر پا كند. در اين مدرسه متكلمان شاخص شيعه همزمان با شركت در مناظرات شفاهي، شروع به تدوين كتابهايي در موضوعات كلامي به صورت تكنگاري نمودند.
اين مدرسه با آن عمق دانش و متفكرين زبردست در دورههاي بعدي به خاطر فشارهاي خلفاي عباسي و كم شدن حضور ائمه (عليهم السلام) و تحت فشار و پيگرد قرار گرفتن اصحاب ائمه33 و عوامل ديگري كه نياز به پژوهش مستقل دارد رو به افول نهاد. البته ادامه جريان حديث گرا به مرور زمان، به شهر قم منتقل شد و بخشي از جريان عقل گرا هم وارد بغداد گرديد.34 و ادامه ميراث علمي كوفه را از اين به بعد بايد در دو شهر فوق جستجو كرد.
شرایط حاکم در فضای علمی کوفه
با دقت در منابع رجالي و تاريخي و احاديث به اين مطلب ميرسيم كه در فضاي علمي كوفه شرايط خاصي براي شيعه وجود داشته و مجموعه اين شرايط در كنار همديگر منجر به خيزش عظيم كلامي در اين منطقه جغرافيايي شده و شيعه در گذشته خود توانسته بزرگترين مدرسه علمي را در اين منطقه شكل داده و ساير مناطق را تحت الشعاع اين مدرسه قرار دهد كه اين شرايط عبارتند از:
1ـ بودن مجموعهاي از خاندانهاي دانشمند شيعي35 بسيار علاقهمند به خاندان پيامبر (صلي الله عليه و آله) در اين منطقه كه سابقه تشيع برخي از اين خاندان به زمان حكومت امام علي (عليه السلام) در اين شهر باز ميگردد.36
2ـ وجود تاكيد بر خرد ورزي و انديشه در آموزههاي شيعه.37
3ـ قرار گرفتن كوفه در مركزيت عراق به عنوان مركز ثقل تفكرات مختلف اديان و انديشههاي بيروني.
4ـ دور بودن اين شهر از فضاي تعصب آلود اهل حديث و در حاشيه امن بودن اين شهر نسبت به مراكز قدرت سياسي كه هميشه شيعيان در مراكز قدرت مانند مدينه و بغداد تحت فشار بودهاند.
5ـ مقارن بودن اين دوره كوفه با ترجمه و ورود دانش يونان و تمدنهاي همجوار.
6ـ متصل بودن دانشمندان شيعه به منبع وحياني و استفاده عميق از سخنان اهل بيت (سلام الله عليهم) و عرضه نظريات بر امامان (عليهم السلام) و در نتيجه آن، قدرت داشتن بر تبيين صحيح دين و توانايي پاسخ دادن به سوالات مطرح توسط قشر فرهنگي نوپا در ميان مسلمان و تازه مسلمانها و دانشمندان اديان ديگر.
7ـ قدرت علمي پيدا نكردن جريانات رقيب در ميان اهل سنت و عدم غلبه فرهنگ دانشمندان اهل سنت در عرصه نظريه پردازي كه بتواند جريان علمي شيعه را منفعل كند.
8ـ واگرايي جامعه اسلامي در حال عقلانيت پذيري از اهل حديث و حمايتهاي سياسي انجام گرفته از اهل حديث توسط حكومت بني اميه كه اين عامل يك نوع اقبال به سود عقلگرايي در اين برهه را اقتضاء ميكرده است.
با توجه به عوامل فوق و دست به دست هم دادن مجموعه اين شرايط و شرايط ديگر مدرسه بزرگ كلامي شيعه در كوفه شكل گرفت و اين مدرسه داراي ويژهگيهاي خاص و برجستهاي شد كه عبارتند از:
1ـ عليرغم ورود به حوزه عقل گرايي نگاهش در توليد نظريه كاملا به معارف كتاب و سنت معطوف ميباشد. شواهد زيادي براي اين مسأله وجود دارد و توجه به بسياري از روايات ميتواند اثبات گر اين مدعا باشد.38
2ـ با وجود اينكه رويكرد عمومي متكلمين آن عرضه نظريات كلامي، بر قرآن و سنت است ولي در مقام توليد و تبيين نظريههاي كلامي كاملا از يك فضاي آزاد انديشي برخوردار بوده به گونهاي كه متكلمين داراي اختلافات و نظريات متنوع بوده و مناظراتي بين آنها صورت ميگيرد و در عين هماهنگ بودن با يكديگر در مسائل اصلي و اساسي اعتقادي، داراي برخي اختلافات كلامي نيز ميباشند كه البته به خاطر فاصله داشتن از مدينه و عدم دسترسي هميشگي به امام اين اختلافات در فضاي مناظرات كلامي بوده و در بسياري از موارد نظراتشان را بر امام عرضه نموده39 و عقيده درست را انتخاب نمودهاند و مناظراتشان هم گاهي در حضور امام (عليه السلام) صورت ميگيرد.40 و يا اختلاف نظر دو متكلم بر امام (عليه السلام) عرضه ميشود و امام يكي از آن دو نظر را تأييد ميكند41 و يا متكلمي ديگر داور مناظره قرار ميگيرد.42
3ـ اين مدرسه ادبيات خاصي دارد و خود به دنبال اصطلاح سازي است زيرا خود كوفه ميدان توليد نظريه كلامي است و از ادبيات جريانات رقيب بهره نميبرد و تحت الشعاع جريانات رقيب قرار نگرفته است. اصطلاحاتي مانند: «معرفت43»، «ضرورري بودن معرفت»44، «انيت و مائيت»45، وساير اصطلاحات كلامي كه به وفور در روايات اندیشمندان کوفه موجود است.
4ـ در اين مدرسه رقابت شيعه با رقيبان متوازن و برابر است و يا دست كم ميتوان گفت شيعه متاخر از اهل سنت نيست و متكلمان شيعه امثال هشام بن حكم و هشام بن سالم در اين برهه جريانهاي مخالف را به چالش كشانداند.
5ـ كوفه چون در آغاز راه است به دنبال تك نگاري بوده و رويكرد كلي در تاليفات آن مسأله محوري ميباشد. شاهد اين مسأله حجم انبوه از كتابهاي نوشته شده توسط دانشمندان شيعه در اين مدرسه است كه در كتب فهرست از قبيل فهرست نجاشي و شيخ طوسي و ابن نديم از آنها نام برده شده است كه در ميان آنها ما با منظومههاي اعتقادي مواجه نبوده بلكه شاهد وجود تكنگاريهاي فراوان در مسائل كلامي رايج آن روز هستيم.46
6ـ هر متكلم آن داراي تخصص در زمينه خاصي بوده است.47 و درجات تخصص آنها هم در كلام متفاوت بوده به گونهاي كه برخي از مناظره منع ميشدهاند.48
7ـ كوفه اولين آزمون نظريه پردازي در جهان شيعه بلكه در جهان اسلام ميباشد و دليل اين ادعا اين است كه قبل از پيدايش جريان كلامي شيعي در كوفه تفكر اهل حديث حاكم بوده و از ورود به مباحث كلامي امتناع داشته و دانشمندان اسلامي صرفا حديث نگار هستند و تاليفات صورت گرفته در ميان مسلمانان چه شيعه و چه سني منحصر به حديث نگاري و ثبت وقايع ميباشد اما پس از پيدايش مدرسه كوفه و به تكاپو انداختن مباحثات و مناظرات كلامي توسط متكلمين كوفه ناگهان شاهد پيدايش تاليفات كلامي و پيدايش دانشمندان متكلم محدث در ميان شيعيان و دانشمندان صرفا متكلم در ميان اهل سنت ميباشيم.
8ـ متكلمين كوفه داراي معارف عميق بودهاند شاهد اين مدعا نقل روايات بسيار دقيق و داراي معاني لطيف توسط اين متكلمين هستيم كه ورود به چنين حيطههاي علمي و سؤال از منبع وحي، جهت به دست آوردن معارف عميق و قابل اعتماد در هيچ مدرسه كلامي سابقه نداشته است.49
جریانهای فکری شیعه در کوفه
در کوفه جریان های فکری اسلامی مختلفی وجود داشت و منظور از جریان های فکری مدرسه کوفه در این نوشتار، جریان های درونی مذهب شیعه امامیه سده دوم هجری است که در برهه ای از زمان تولید فکر کرده و بعد ها برخی از این ها منشأ پیدایش فرقه هایی به نام خود شدند و در یک تقسیم بندی کلی به دو گروه قابل تفکیک می باشند:
یک. کلامی- حدیثی؛ این جریان فکری که می توان از آن به عقل گرا یا متکلمان اولیه تعبیر کرد خود، به سه گروه کلی شخصیت های ممتاز کلامی، شخصیت های کلامی جریان ساز و شخصیت های منفرد کلامی قابل تقسیم است؛ از شخصیت های این مدرسه می توان به زراره، هشامین و مومن الطاق اشاره داشت.
دو. حدیثی – کلامی؛ این جریان فکری اگرچه به طور مستقیم نظریه پردازی نکرده و وارد مجادلات کلامی نشده است، اما به نقل احادیث کلامی علاقه نشان داده و نسبت به شفاف سازی جامعه از عقاید خرافی وارد عمل شده و در ضمن چهره فقهی، هدایت افکار را نیز دنبال می کرد؛ از شخصیت های این گروه می توان به ابان بن تغلب و محمدبن مسلم اشاره داشت.50
مشكلات بحث و روش تحقيق
از آنجايي كه مكتوبات كلامي متكلمان شيعه در طول زمانها به واسطه عوامل مختلفي از قبيل عدم حمايت حكومتها و تحت پيگرد بودن دانشمندان شيعه و يا محبوس شدن و وجود ضعف مالي و عدم سازماندهي در بين شيعيان و آتش سوزيها و ساير عوامل از بين رفته است ولي با وجود كم بودن منابع و فقدان روش مدون جهت استخراج نظرات اين دسته از متكلمان ميتوان از منابع موجود از قبيل احاديث نقل شده توسط اين متكلمان و منابع رجال و برخي نقلهاي تاريخي و سخنان صاحبان كتب ملل و نحل و ساير قرائن تا حدودي نظريات اين متكلمان را ب
