
دين مواردي به چشم ميخورد که نشاندهنده اين است که براي مقدسات احترام قائلاند و آن را موردحمايت قرار ميدهند ولي چون اين دين بيشتر صبغه اخلاقي دارد در متون مقدس کمتر به کيفر توهينکنندگان اشارهشده است. عملکرد روحانيون مسيحي و کليسا در حمايت کيفري از مقدسات و تکفير مخالفان قابلتوجه ميباشد. ابتدا مواردي از کتاب مقدس در رابطه با حمايت کيفري از مقدسات ذکر ميشود:
در انجيل متي آمده است: “شنيدهايد که گفتهشده است همسايه خود را محبت نما و با دشمن عداوت نما اما من به شما ميگويم دشمنان خود را محبت نماييد براي لعنت کنندگان خود برکت طلبيد و به آنهايي که از شما نفرت دارند احسان کنيد و به هر که فحش دهد و جفا رساند دعاي خير کنيد.”199 در دين مسيحيت نيز لعن و نفرين کردن دشمنان مذموم شناختهشده است و اين امر براي جلوگيري از اهانت پيروان ساير اديان به مسيحيت است در رساله پولس به عبرانيان آمده است که: “هر که شريعت موسي7را خوار شمارد بدون رحم به دو يا سه شاهد کشته ميشود.”200
در دوران کليسا در کشورهاي اروپايي جرم توهين به مقدسات گسترش پيدا کرد، دادگاههاي تفتيش عقايد به وجود آمد و هر کس برخلاف عقايد ديني و کليسا مطالبي را ابراز ميکرد او را به مجازاتهاي سنگين از قبيل اعدام، در آتش انداختن و قطع اعضاي بدن محکوم ميکردند، حتي اصلاحطلبان مسيحي نظير لوتر نيز در رفع آن تلاش نکردند. “لوتر” در سال 1531 حکم اعدام را براي کساني که به غسلتعميد پشت کردند وضع کرد و از همين تاريخ مجازات اعدام براي لعن، تکفير و انکار خداوند مشروعيت يافت. بعدها مجازات اعدام نهتنها براي مرتدان بلکه براي يهوديان و مسلمانان بهعنوان منکران و معاندان خدا به مرحله اجرا گذارده شد. هر گناه کوچک، هر نقطهنظر سياسي مردم عادي و حتي زارعين طبقه پايين، عدم حضور در مراسم عبادي کليسا و انکار خداوند، لعن و سبّ او محسوب ميشد و مستوجب مجازات بود. هنگاميکه کالوين زمام کليسا را در دست گرفت در آغاز بهآرامي نسبت به اين جرم رفتار ميکرد ولي همينکه از قدرت کافي برخوردار شد، نبرد شديدي را عليه معاندان و منکران خدا و استهزا کنندگان دين آغاز و آنان را خائنين به خداوند ناميد و برخي افراد برجسته علمي را نيز مجازات و اعدام کرد. رفتهرفته در انگلستان و آمريکاي مستعمره آن، عبارت استهزاء و لعن جايگزين انواع جرمهاي مذهبي نظير ارتداد، تکفير، سهلانگاري دستورات شرعي و … قرار گرفت. انکار توهينآميز خداوند در قرون 17، 18، 19، جرمي بود كه دادگاه متهماني را كه بهنوعي بياحترامي نسبت به خداوند يا مسيح يا كليسا روا ميداشتند مستوجب عقوبت اعدام ميدانست و رفتهرفته به عنوان قانون عام “تكفير” يا “انكار، استهزاء و لعن” رواج يافت. اين قانون آنچنان جدي گرفته شد كه شوخيهاي مذهبي و لطيفههاي ديني را نيز غيرقابل تحمل كرده بود، فراتر از آن، حتي كساني كه در مورد كيفيت مجازات پليدکاران در قيامت مجادله ميکردند بايد تن به قبول تكفير ميدادند و در انتظار محکوميت به سر ميبردند.
در سراسر آمريكا و انگليس و اغلب كشورهاي اروپايي، قوانين مزبور، در تمام طول قرن نوزدهم همواره معتبر ماند. در بريتانياي كبير، قوانين مربوط به كفر و ارتداد تا امروز اعتبار خود را حفظ كرده است و لااقل در مقام تئوري بهعنوان مهمترين ابزار و تدبير حفظ دين مسيحيت عليه فحاشي، استهزاء، دشنام و اهانت بهحساب ميآيد.201
گفتار چهارم: آئين اسلام
سيره نبي اكرم6شاهد ضرورت مبارزه با دشمناني است كه با حربه تبليغات سوء و نشر فرهنگ آلوده خويش به جنگ اسلام آمدهاند و رسول اكرم 6هم مجازات كمتر از مرگ براي آنان در نظر نميگرفت.
در سال سوم هجرت كه خبر پيروزي مسلمين در جنگ بدر به مدينه رسيد، كعب بن اشرف كه مادرش يهودي بود از پيروزي و گسترش اسلام خشمگين شد و براي تقويت مشركين و تضعيف اسلام به سرودن شعر و خواندن اشعاري در مذمت اسلام، پيامبر6و اهانت به ناموس مسلمين پرداخت، مدتي را در مكه مشغول اين مبارزه فرهنگي با اسلام شد كه منجر به تقويت روحيه مشركين و تصميم آنها بر جنگ احد شد. پيامبر اكرم 6برادر رضاعي او را به نام (ابونائله) مأمور اعدام او كردند. ابونائله هم به كمك تعدادي از مسلمين شبانه او را اعدام کردند و بدينوسيله اسلام مسلمين از شر او رهايي يافتند.202
محمد بن مسلم از امام باقر7نقل ميکند: مردي از قبيله هذيل به پيامبر اكرم 6دشنام ميدهد چون اين خبر به حضرت رسيد فرمود: چه كسي حاضر است شر او را كم كند؟ دو نفر از انصار بر خواستند و گفتند: يا رسولالله ما آمادگي داريم. آن دو تن رفتند و در سرزميني، او را يافتند كه مشغول چراندن گوسفندانش بود، او از آن دو نفر پرسيد كه شما كه هستيد و نام شما چيست؟ آن دو از او پرسيدند آيا تو فلان پسر فلاني هستي؟ گفت آري، پس آن دو مرد انصاري پياده شدند و گردنش را زدند.203
ابن عباس ميگويد: شخص كوري ام ولدي داشت (ام ولد كنيزي را گويند كه صاحبش از وي صاحب فرزند شده است) كه به پيامبر ناسزا ميگفت و به اندرزهاي وي وقعي نمينهاد، آن مرد هم كنيز را كشت و آمد خدمت پيامبر و اظهار داشت كنيز من به شما ناسزا ميگفت، هر چه سعي كردم او را از اين كار بازبدارم، موفق نشدم و چون به اين كار ناشايست خودش ادامه ميداد درنتيجه وي را كشتم، حضرت فرمود: آگاه باشيد كه خون آن زن هدر است.204
دين مبين اسلام آخرين و کاملترين دين آسماني است که براي رساندن جامعه بشري به سعادت کامل بر پاکترين و گراميترين انسانها يعني حضرت محمد بن عبدالله 6نازل گشته و دربردارنده عاليترين دستورات الهي در جهت سعادت دنيوي و اخروي همه انسانها ميباشد.
بديهي است که چنين ديني با دارا بودن مفاهيم عالي انساني شديداً با اعمالي از قبيل دشنام، استهزاء و توهين به مقابله برخيزد و اينگونه اعمال را مذموم بداند. اين موضوع را ميتوان با توجه به منابع مختلف از جهات گوناگون موردبررسي قرارداد.
مبحث دوم: جرم انگاري در قوانين
همانطور كه گفته شد در تمام جوامع، چه جوامع بدوي چه جوامع حاضر، اعتقاد به امور مقدس وجود داشته است و همچنان وجود دارد. نزد هر قومي اموري هستند كه از احترام و جايگاه خاصي برخوردار هستند و توهين به آنها به سبب همين احترام و ارزش خاص، موجب واكنش اجتماعي ميگردد؛ لذا مقرراتي در جهت حمايت از اين مقدسات در قوانين آنها يافت ميشود كه در اين مبحث به بررسي برخي قوانين كشورهاي اسلامي و غير اسلامي پرداخته ميشود.
گفتار اول: كشورهاي اسلامي
هدف از بررسي قوانين جزايي برخي كشورها آن است که معلوم گردد آيا در قوانين اين کشورها، مقدسات موردحمايت کيفري قرارگرفته اند يا خير؟ در ادامه بهعنوان نمونه قوانين جزايي چند کشور اسلامي موردبررسي قرار ميگيرد:
– مصر
ماده 160 قانون مجازات اسلامي اين کشور مقرر ميدارد: “هر کس يکي از جرائم ذيل را مرتکب شود به حبس يا جريمه نقدي از 100 تا 500 جنيه يا هر دو مجازات محکوم خواهد شد:
1. هر کس که موجب بر هم خوردن شعائر ملي و جشنهاي ديني ملت شود يا آنها را با زور و تهديد تعطيل نمايد.
2. هر کس که تخريب کند يا بشکند يا تلف نمايد يا مکانهايي را که براي برپا کردن مراسم ديني آمادهشده آلوده نمايد يا نشانهها يا اشياء ديگري که براي مردم يک ملت يا گروهي از مردم مورداحترام و قداست است آلوده نمايد.
3. هر کس نسبت به قبور يا گورستانها بياحترامي نمايد يا آنها را آلوده نمايد.”
همچنين در ماده 161 اين قانون مقررشده است که به مجازات ماده قبل محکوم ميشود هر کس به يکي از اديان که مراسم دينيشان را علناً برگزار مينمايند به يکي از طرق پيشبينيشده در ماده 171 توهين نمايد:
الف) چاپ يا انتشار کتابي که در نزد اهل ديني از ادياني که مراسم مذهبيشان را علناً انجام ميدهند، بهنحويکه در نص آن کتاب عمداً تحريفي کرده باشد که سبب تغيير معني آن بشود.
ب) تقليد نمودن يک جشن ديني در يک مکان عمومي يا در يک جمع عمومي بهقصد مسخره کردن آن يا بهقصد دور کردن مردم از آن جشن.205
– لبنان
ماده 473 قانون مجازات اين کشور مقرر ميدارد: “هر کس آشکارا به نام خداوند توهين نمايد به حبس از يک ماه تا يک سال محکوم ميشود.”
در ماده 474 بيان ميکند: “هر کس به يکي از طرق پيشبينيشده در ماده 209 بر تحقير شعائر ديني که بهطور آشکار انجام ميشود اقدام نمايد، يا تلاش بر بيارزش شمردن آن شعائر نمايد به حبس از 6 ماه تا سه سال محکوم ميشود.” همچنين در ماده 475 اين قانون آمده است: “هرکس مکانهايي که مختص عبادت است تخريب نمايد يا خرد کند يا از شکل بيندازد يا آلوده و نجس نمايد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.”206
– اردن
قانون مجازات اين کشور در ماده 275 مقرر ميدارد: “هر کس بهقصد اهانت، مکان عبادت يا علامت يا شيئي که در نزد جماعتي مقدس است را تخريب نمايد يا تلف يا آلوده نمايد، يا قصد اهانت نداشته ولي علم دارد که مردم عمل او را حمل بر اهانت به دين مينمايند به حبس از يک ماه تا دو سال يا جريمه از 5 تا پنجاه دينار محکوم خواهد شد.”
در ماده 278 اين قانون آمده است: “هر کس مرتکب يکي از جرائم ذيل شود به مجازات حبس يا سه ماه يا جريمه نقدي تا بيست دينار محکوم خواهد شد:
1. انتشار يک نوشته يا نشريه يا عکس يا نقاشي که منجر به اهانت به شعائر ديني يا معتقدات ديني افراد ديگر شود.
2. در يک مکان عمومي يا محلي که مردم ميشنوند چيزي بگويند که موجب اهانت به شعائر ديني و اعتقادات افراد ديگر شود.”207
– امارات متحده عربي
قانون مجازات اين کشور موادي را در ارتباط با موضوع بحث اختصاص داده است:
مواد 312 – 326 مواردي از قبيل اهانت به يکي از مقدسات و شعائر دين اسلام، دشنام به يکي از اديان آسماني که معترف به آن هستيم، نيکو شمردن گناه و تشويق بر آن و ترويج گناه، خوردن گوشت خوک توسط شخص مسلمان، تظاهر به روزهخواري در ماه مبارک رمضان، توهين به مقدسات و شعائر ديني که بر طبق احکام شريعت اسلامي مصون شمردهشدهاند، هتک حرمت و نجس کردن قبرستانها، تأسيس کردن و اداره کردن سازمانها و گروه ها باهدف از بين بردن تعاليم اصلي دين اسلام يا ضروريات دين و مجادله يا انکار نسبت به اساس دين و ضروريات دين اسلام؛ را جرم شناخته و براي آنها مجازات از قبيل حبس و جزاي نقدي پيشبيني کرده است.
در قوانين جزايي ديگر کشورهاي عربي ازجمله سوريه، بحرين، تونس، کويت، قطر عناوين مجرمانه مشابهي وجود دارد که ارتکاب اعمالي از قبيل تقليد شعائر ديني و مراسم ديني بهقصد تمسخر، بر هم زدن و تعطيل نمودن شعائر، جشنها و اجتماعات ديني با زور و تهديد، کفر گويي و تعدّي نسبت به انبيا عظام، تخريب کردن، سوزاندن، اتلاف کردن و آلوده کردن قرآن مجيد، تخريب کردن و اتلاف نمودن، سوزاندن و آلوده نمودن مساجد و مکانهاي عبادت و اشياء مقدس در نزد هر گروهي، هتک حرمت نسبت به قبرستانها و قبور اموات را جرم شناختهاند و براي مرتکبين اين اعمال مجازات حبس يا جزاي نقدي پيشبيني کردهاند.208
با توجه به مطالب بيانشده آنچه که حائز اهميت ميباشد اين است که در اغلب اين قوانين علاوه بر مقدسات اسلام، مقدسات ساير مذاهب و اديان موردحمايت قانونگذار قرارگرفته است.
گفتار دوم: کشورهاي غربي
در نظام حقوقي “کامن لا”،209 که متأثّر از حقوق کليسايي است و هماکنون بعضي از کشورهاي غربي ازجمله انگلستان و آمريکا از اين نظام تبعيت نسبي دارند، از ديرباز توهين به مقدسات با عنوان “کفر گويي”210 جرم شناختهشده است. منظور از مقدسات در اين جرم اعتقادات کليساي انگلستان است بنابراين توهين به ساير اديان و فرق الهي مشمول اين عنوان مجرمانه قرار نميگيرد.211
بر اساس تعريفي که حقوقدانان غربي از اين اصطلاح ارائه نموده اند، قاعده مزبور نهتنها توهين به مقدسات را در برميگيرد بلکه شامل ارتداد نيز ميشود. بر اساس اين تعريف هرگونه انکار حقانيت مسيحيت يا کتب مقدس و يا انکار
