
ابتدا توجه خاصي به آن داشتهاند که با رجوع به آثار فقهي آنها ميتوان به اين مهم دستيافت. ميتوان از همان قرون نخست شاهد توجه سيد مرتضي در کتاب الانتصار به هتک شريعت بود. اين روندِ توجه علما را در آثار فقهي آنها شاهد هستيم. اولين کسي که با يک نگاه جديد به محترمات بحث را در کتاب خويش آورده جعفر نجفي در کتاب کاشف الغطاء است، وي محترمات را به سه دسته تقسيم کرده است. بعد از او ميتوان شاهد استفاده بيشتري از اين قاعده در کتابهاي فقهي بود. فقهاي شيعه در آثار فقهي خويش فرع فقهي سبّ و شتم نبي را بررسي نمودهاند. فقهاي اهل سنت نيز در کتاب ارتداد اشاراتي به اين موضوع کردهاند. در نزد اهل سنت ابن تيميه کتاب “الصارم المسلول علي شاتم الرسول” را خاص کيفر اهانت به پيامبر اسلام 6نگاشت. قاضي عياض نيز در “الشفاء بتعريف حقوق المصطفي” در مسأله ساب النبي بهتفصيل سخن گفته است.
پاياننامهها و مقالههاي کارشده در اين زمينه عبارتاند از: بررسي فقهي حقوقي جرم اهانت به مقدسات اسلام (موضوع ماده 513 قانون مجازات اسلامي) با نگرشي به کتاب آيات شيطاني از مهدي غلامي، اهانت به مقدسات مذهبي در قانون مجازات اسلامي و بررسي ادله حکم آن در فقه اماميه از محمدصادق دبيري، بررسي فقهي و حقوقي تعظيم شعائر و اهانت به مقدسات از فاطمه موسوي خراساني، بررسي تطبيقي حکم توهين به شخصيتهاي مقدس در اديان الهي از محمدرضا جواهري، مقاله جرم اهانت به مقدسات در نظام حقوقي اسلام و کامن لا و آثار ديگري که درزمينه اهانت به مقدسات اسلام نگاشته شده است ولي هيچيک از اين آثار به بررسي اهانت به مقدسات اديان (زرتشت، يهود و مسيحيت) در فقه اسلامي نپرداختهاند. اين مسأله فقهي بهصراحت و مستقيم در فقه مطرح و بررسي نگرديده است و هيچ متن استدلالي در اين مورد تدوين نگرديده است.
صاحب اين قلم اميدوار است بتواند مباحث اختصاصي اين پژوهش پيرامون اهانت به مقدسات دين زرتشت، يهود و مسيحيت را پيگيري نموده و پس از بررسي در آينده چاپ نمايد. شايد اين قلم در اين مسأله مهم بتواند اين مباحث را تعقيب نموده و به حوزه نشر سپرده و پژوهشگران را ياري و درگير اين بحث نمايد.
5. سؤالات تحقيق
محقق در اين تحقيق در پي به دست آوردن پاسخ علمي و مستند به پرسشهاي ذيل است:
الف) سؤالات اصلي:
1. اهانت به مقدسات اديان (زرتشت، يهود و مسيحيت) در فقه اماميه و عامه چه حکمي دارد؟
2. آيا دين اسلام قائل به مدارا و همزيستي مسالمتآميز با طرفداران ديگر اديان است؟
ب) سؤالات فرعي:
3. مصاديق اهانت به مقدسات بهويژه در عصر معاصر چيست؟
4. مصاديق مقدسات اديان (زرتشت، يهوديت و مسيحيت) چه چيزي است؟
6. فرضيهها
اين پژوهش که در پي پاسخ به اين پرسشهاست، بيان ميدارد که:
1. در اين پژوهش با بررسي مباني و ادله در فقه اماميه به دست ميآيد که اهانت به مقدسات اديان الهي غير از دين اسلام نيز جايز نيست و در مواردي حرام و منجر به قتل ميشود و بايد مناسبات ما با غيرمسلمانان مبتني بر اخلاق انساني، احترام و مهرورزي، مدارا و تسامح ديني، آزادي فکر و بيان، مخاطب شناسي و آشنايي با زبان و متون مقدّس ديگر اديان- و همزيستي مسالمتآميز باشد.
2. نگرش قرآن در حوزه ارتباطي مسلمانان با اديان (زرتشت، يهوديت و مسيحيت) بر سه اصل “رعايت احترام”، “همزيستي مسالمتآميز” و “رعايت اخلاق اجتماعي” استوار گرديده و بر اين اساس، قرآن منادي دعوت به همزيستي مسالمتآميز در جامعه جهاني است.
3. در دنياي جديد علاوه بر شيوههاي سنّتي اهانت مقدسات (مثل تخريب قبور) روشهاي جديدي نيز بر اين اهانتها اضافهشده است، در عرصه هنر به سينما، کاريکاتور و در عرصه علم جديد به تشريح ميتوان اشاره کرد.
4. احصاي كليه امور مقدس با توجه به اينكه تعريف جامعومانعي از مقدسات در هيچيک از كتب فقهي ارائه نشده است عملاً ممكن نيست، لكن با توجه به معيارهايي كه در هر دين وجود دارد ميتوان مقدسات اديان را به خدا، انبيا، کتب و ديگر مقدسات خاص هر يک از اديان تقسيمبندي نمود.
7. روش تحقيق
روش تحقيق در نگارش اين پژوهش، روش توصيفي – تحليلي (کتابخانهاي) است، با اين توضيح که از طريق فيشبرداري از منابع و کتابهاي فقهي، دکترين حقوقي، مقالات حقوقي و … گردآوريشده است. همچنين از پايگاههاي اينترنتي جهت دسترسي به مقالات مرتبط با موضوع نيز استفاده گرديده است.
8. نوع تحقيق
نوع تحقيق صورت گرفته پژوهشي بنيادي است.
9. محدوديتها و تنگناهاي تحقيق
تحقيق و پژوهش در اين زمينه کاري دشوار است؛ زيرا از يکسو، فقها و انديشمندان مسلمان ضرورت پرداختن به چنين موضوعي را احساس نکرده و بهصورت پراکنده و در ضمن ابواب مختلف کتابهاي فقهي به آن اشارهکردهاند. از سوي ديگر، بسياري از مستشرقان و متفکران غيرديني به علت بياطلاعي از آموزههاي اسلامي يا به سبب اغراض سياسي و استعماري، اسلام را دين خشونت معرفي ميکنند که از اداره جامعه عاجز است.
همچنين جهت شناسايي مصاديق مقدسات چندين بار به کليساي مسيحيان مراجعه کرده، با برخي دانشمندان اديان نيز مکاتبه نمودهام که هيچ پاسخي دريافت ننمودم، حتي مراکز اقليتهاي ديني پرسشهاي تحقيقاتي اينجانب را بيپاسخ گذاشتند.
10. طرح کلي پاياننامه
اين پژوهش بيشازپيش، جامعيت و کمال دين اسلام را آشکار مينمايد به دليل اينکه در هيچيک از اديان همانند دين اسلام حکم شفاف و روشني در اهانت به مقدسات اديان ديگر وجود ندارد.
ترتيب جاي دادن از آئين زرتشت تا مسيحيت، بر اساس تاريخ ظهور اديان بوده است عليرغم اختلافي که در تقدم و تأخر آيين زرتشت و دين يهود وجود دارد. براي اينکه در ترتيب اديان ابراهيمي در کنار هم قرار گيرد نخست آيين زرتشت و سپس اديان يهود و مسيحيت قرار گرفت.
پاياننامه در دو بخش تدوينشده است:
بخش اوّل به کلّيّات اختصاصيافته است که در سه فصل: موضوع شناسي، جرم انگاري اهانت به مقدسات مذهبي و رابطه اهانت به مقدسات با ارتداد تنظيمشده است.
در بخش دوم حکم اهانت به مقدسات اديان و مباني آن در فقه اسلامي در چهار فصل: حکم اهانت به مقدسات اديان و مباني آن در فقه اماميه و عامه و دلايل عقلي عدم اهانت به مقدسات اديان در فقه اسلامي و رابطه اهانت با آزادي بيان، آزادي عقيده و آزادي سياسي بررسيشده است.
بخش اوّل:
کلّيّات
بخش اوّل شامل سه فصل است: در فصل اول تعاريف لغوي و اصطلاحي برخي واژهها، مصاديق نوين اهانت و مصاديق مقدسات اديان (زرتشت، يهوديت و مسيحيت) بررسي ميشود. در فصل دوم به جرمانگاري اهانت به مقدسات مذهبي پرداخته ميشود. در فصل سوم رابطه اهانت به مقدسات با ارتداد مورد تبيين قرار ميگيرد.
فصل اوّل:
موضوعشناسي
در مدخل پژوهشهاي علمي از مبادي تصوّري و تصديقي موضوع سخن به ميان ميآيد، ازاينرو مفاهيم مربوط به موضوع از قبيل تعاريف و اصول موضوعه و نيز پارهاي از اصول پايه، همچون: مصاديق نوين اهانت و مصاديق مقدسات اديان که در پژوهش موردنظر نقش ويژه دارند، موردبررسي قرار ميگيرد؛ زيرا موارد يادشده بهطور کامل منقّح و از يکديگر متمايز نشده و در مواردي بهجاي يکديگر به کار ميروند ازاينرو، مناسب است با توجه به معناي لغوي و مفاد استعمالي آنها، تبيين گردند.
مبحث اول: مفاهيم
يکي از وظايف مهم هر محقق، ارائه تعريفي روشن از مفاهيم و واژههاي اساسي تحقيق است. مفهوم شناسيِ واژهها و تعريف اصطلاحي باعث ميشود که رابطه خوبي بين محتوا و مسأله پژوهشي برقرار شود. مشخص ساختن تعاريف و ارائه معاني و مفاهيم بر اساس تعاريف ذکرشده، منجر به انتقال معناي موردنظر محقق به خواننده ميگردد؛ چراکه ممکن است هر شخصي بر اساس برداشت خاص خود، واژگان مهم تحقيق را تعريف نمايد و احياناً هماهنگ با محقق نباشد و سرانجام در دستاوردهاي تحقيق به تفاهم نرسند؛ لذا در ذيل به تبيين تعاريف و مفاهيم پرداخته ميشود.
گفتار اول: اهانت و توهين
معناي لغوي و اصطلاحي اهانت و توهين به هم نزديک است که براي شناخت آنها، بيان معناي لغوي و اصطلاحي آن ضرورت دارد:
بند اول: معناي لغوي
در لغت اهانت به معناي استخفاف و سبک کردن، استحقار و حقير شمردن، ضعيف و ذليل گردانيدن،6 استهزا و مسخره کردن،7 خوارداشتن و خوارگرفتن و خوار و کوچک نمودن،8 پست کردن و آزردن9 آمده است. ضد اهانت، اکرام و اعزاز است.10 توهين نيز به معناي ضعيف گردانيدن و سست کردن11 است. ضعف ضد قوّت و تضعيف نمودن ضد تقويت نمودن است و ضعف و تضعيف در بدن و جسد، رآي و عقل، عمل و امر12 و خَلق (به فتح خاء به معني آفرينش) و خُلق (به ضم خاء به معني خوي و منش)13 به کار ميرود. علاوه بر اين، توهين در لغت به معناي ناچيز شمردن، خوار داشتن، حقير و سبک داشتن، استخفاف و کوچک شمردن، خوار و زبون ساختن14 نيز آمده است. اهانت از ريشه “هوَن” و توهين از ريشه “وهن” ميباشند اما اين دو واژه به دليل تقارب و نزديکي معانيشان، در فرهنگهاي فارسي در ترجمه و تبيين معناي يکديگر نوشتهشدهاند.15
از مجموع آنچه در کتب لغت پيرامون دو واژه اهانت و توهين وجود دارد استفاده ميشود که برحسب عرف هر قول و فعلي که باعث استخفاف، استحقار، استهزاء، خوار و پست و ذليل گردانيدن انساني شود اهانت است و هر گفتار، نوشتار و رفتاري که موجب تضعيف، سست کردن، سبک شمردن، حقير و کوچک و خوار ساختن چيزي شود توهين است. درواقع اهانت و توهين کاربرد مشترک دارند.
بند دوم: معناي اصطلاحي
الف) در اصطلاح فقه
آنچه از طرف شارع مقدس در خصوص آداب و معاشرت در جامعه انساني مورد تأکيد و توجه قرارگرفته به کار بردن کلام نيک و احترام به يکديگر است. سرکشي از اين دستور موجب اهانت به ديگري ميشود و مرتکب آن مستحق مجازات است. در قرآن کريم علاوه برداشتن کيفر دنيوي و عذاب اخروي مورد لعن و انزجار خداوند نيز قرارگرفتهاند: “خداوند، بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد، مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواىِ داناست.”16
فقها17 به بررسي عناويني چون قذف، سبّ المومن، سبّ النبي و هجاء پرداختهاند و در ارتباط آن بحث کردهاند.
برخي18 در اين رابطه ميگويند: کساني که الفاظ تحقيرآميزي نسبت به ديگران به کار ميبرند مثلاينکه شخصي به ديگري بگويد “ولد حرام” که به حد قذف نميرسد يا در مواردي که به شخص مقابل چيزي بگويد که موجب کراهت و ناخوشايندي او گردد، مثلاينکه بگويد “فاسق، سگ، يا خوک و …” مستحق تعزير دانسته شدهاند.
در فقه اسلامي جرمي بهعنوان توهين يا اهانت مطرح نشده است، بلکه توهين در فقه با کلمات قذف و سبّ که از جرائم حدّي است و با کلمات تأذي، تعريض و هجو که از جرائم تعزيري است مطرحشده است؛ اما ميتوان با توجه به آنچه ذکر شد توهين يا اهانت را ازلحاظ فقهي اينگونه تعريف کرد که توهين يا اهانت فعل يا قولي است نسبت به شخص که بهقصد تحقير، استخفاف و اذيت و آزار انجام گيرد.
ب) در اصطلاح حقوق
حقوقدانان در مورد تعريف توهين به تعابير گوناگون و متفاوتي دامن زدهاند که به چند مورداشاره ميشود:
1. مراد از توهين عام، همان معناي عرفي است؛ “هر فعل يا ترک فعل اعم از گفتار، رفتار، کتابت و اشارت که به نحوي از انحاء در حيثيت متضرر از اين جرم نوعي وهن وارد آورد.”19 در معناي خاص عبارت است از “نسبت دادن هر امر وهن آور اعم از دروغ يا راست، به هر وسيلهاي که باشد يا انجام هر فعل يا ترک فعلي که ازنظر عرف و عادت موجب کسر شأن يا باعث تخفيف و پست شدن طرف گردد.”20
2. اهانت به معني نسبت دادن هر فعل يا ترک فعلي است که عرفاً مخالف حيثيت و احترام طرف تلقي گردد21.
3. توهين جرمي است که متضم
