
نگردید.
از سوی دیگر رشد و تعالی جامعه شیعی در دوران غیبت صغری و آغاز غیبت کبری امام زمان عجل الله فرجه الشریف و نیاز پیوسته عالمان دینی اعم از فقیهان، متکلمان، مفسران شیعه به میراث روایی مدون و رویکرد اختلاف در نگرشهای فقهی و کلامی در اثر پراکندگی اصول روایی، ضرورت تدوین جوامع حدیثی شیعه را بیش از هر زمان دیگر ضروری میساخت.
در پاسخ به چنین نیازی بود که ثقهالاسلام کلینی اقدام به تنظیم و تبویب اصول روایی نمود و کتاب کافی به رشته تحریر درآمد.
1- زندگی نامه کلینی
شیخ ابوجعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی معروف به کُلِـینی، شیخ کلینی، ثقهالاسلام کلینی صاحب کتاب الکافی -یکی از کتب اربعه- و مشهورترین فقیه و محدث شیعه در سده ی سوم هجری در روستای کلین یکی از روستاهای قدیمی پیرامون تهران در ۳۸ کیلومتری شهر ری و نزدیک حسن آباد قم، و در زمان امام عسکری به دنیا آمد. به همین جهت، او را به لقب رازی، منسوب به ری هم میخوانند. پدرش به خاطر ارادتی که به رسول گرامی اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) داشت، او را محمد نامید. وی عالم و زاهدی متقی بود که در قریهی کلین همه او را به ایمان و دیانت میشناختند. مادرش نیز عالمهای مطهره، از خاندانی ربانی و دانشمندانی بزرگ بود. در این خاندان پاک، آنچنان نور معنویت و تقوا تلالؤ داشت که مردم ری به سبب علم و کمالات سرشار، آنها را “علّان” (یعنی کسی که علم و فضیلتش آشکار است) لقب داده بودند. ( کنگره بینالمللی بزرگداشت ثقة الاسلام کلینی. )
زیر سایهی تربیتهای عالمانهی چنین پدر و مادری که هر دو بندگان مؤمن خدا بودند، محمد ابن یعقوب کلینی از کودکی با معنویات مأنوس گشت و پاک و مطهر تربیت شد، لذا علاقهی زیادی به کسب علوم اهل بیت از خود نشان میداد. وی تحصیلات اولیه را نزد پدرش گذراند و سپس برای کسب علوم بیشتر، نزد بزرگترین عالم آنزمان در شهر خود شاگردی کرد. این عالم وارسـته، “اسـتاد شهید”، “علی بن محمدبن ابراهیم ابان”، دایی شیخ کلینی(رحمةالله علیه) بود.
آری یکی از توفیقات بزرگ شیخ کلینی(رحمةالله علیه) این بود که اولین استاد اخلاق او چنین عالم با فضیلتی بود و تربیتهای همین مرد خدا بود که از کلینی در همان ایام جوانی، فقیهی حدیث شناس و اهل معنا ساخت.
مـحـمـدابـن یعقوب پس از کسب فیض از محضر دایی بزرگوارش تصمیم گرفت تا موطن خود را به قصد ری ترک کند، تا در آنجا بتواند از محضر دیگر علما و اندیشمندان نیز بهره ببرد و با معارف خاندان عصمت و طهارت(علیهمالسلام) بیش از پیش آشنا شود.(کلینی،1407: ج1،ص13)
مقصد بعدی شیخ شهر کوفه بود. زمانی که شیخ کلینی(رحمةالله علیه) وارد شهر کوفه شد، جای جای این شهر مملو از مردمانی بود که احادیث و روایات فراوانی از خاندان عصمت و طـهارت(علیهمالسلام) در حافظهشان ثبت شده بود، ولـی سفـرهـای شیخ به کوفه هم ختم نشد. او طالب علوم خاندان عصمـت(علیهمالسلام) بـود، لـذا به شهرهای مختلف بلاد اسلامی سفر میکرد به امید آنکه شاید در شهری حقیقت جدیدی را درک کند و حدیثی را بشنود که تا آن زمان نشنیده است.تحمل رنج دوری از وطن و سختی مسافرتهای طولانی مدت، برای او که جویای حقیقت بود، سهل و آسان مینمود.
او گوهر شناسی بود که قدر و منزلت کلام معصوم(علیهالسلام) را فهمیده بود، لذا مثل جویندگان گنج، شهر، به شهر میگشت و دُرّ و گوهرهای کلام خاندان عصمت و طهارت(علیهمالسلام) را ابتدا در صندوقچهی دلش و سپس در مجموعهی احادیثش، که بعدها با عنوان کتاب “کافی” عرضه شد، ثبت و ضبط میکرد.
3- 2- عـصـر کلـینی
عـصـر کلـینی را میتوان عصر بروز و خودنمایی فرقههای مختلف نامید.در آنزمان فرقههای مختلف از شافعی و حنبلی و حنفی گرفته تا اسماعیلیه و صاحبان مکاتب کفر و شـرک، هـمـگـی بـه طـرز عـجـیبی، در بلاد مختلف اسلامی به تبلیغ میپرداختند.
به بیان دیگر میتوان عصر کلینی را “عصر حدیث” هم نامید. زیرا نهضتی که برای فراگیری و نوشتن احادیث آغاز شده بود سراسر ممالک اسلامی را فرا گرفت و تشنگان علم حدیث از شهری به شهر دیگر و از محفلی به محفل دیگر در جستجوی روایت گری بودند تا بتوانند بر اندوخته های خویش بیفزایند. لذا در آنزمان تلاش فوقالعادهای بین مردم، برای جمع آوری حدیث وجود داشت، به طوری کـه هـر شـش کـتاب مـرجع اهل سنت (صحاح ستّه) در همین عصر جمعآوری و به رشتهی تحریر درآمد.
بـا توجه به اینکه ری در آنزمان یکی از مهمترین شهرهای بلاد اسـلامی بود، سران فرقهها بر این گمان بودند که اگر ری را در دست بگیرند، دیگر کار بر آنها سهل شده و به راحتی میتوانند مردمان دیگر بلاد را هم با خود همراه سازند؛ از این رو در عصری که شیخ کلینی در ری تحصیل میکرد، فرق مختلف هم در جهت تبلیغات و هم در تلاش برای تصرف ری، رقابت عجیبی با هم داشتند. در عین حال این گروهها ، ترس عجیبی از شیخ داشتند، چون شیخ به هر شهری که میرسید به افشاگری در مورد مسلکهای انحرافی میپرداخت؛ به خصوص آنجا که شیخ دید فرقهی قرامطه (از شاخه های اسماعیلیه) که عقاید شرک آلودی را ترویج میکردند، ، دست به قلم برد و با نوشتن کتابی با عنوان «الردُّ علی القرامطه» مردم را با انحرافات عقیدتی این فرقه آشنا کرد. (دوانی ، ج 3، ص 26)
سر انجام کلینی در سال ۳۲9 قمری در بغداد، درگذشت. ابو قیراط محمد بن جعفر حسینی، یکی از بزرگان بغداد بر پیکرش نماز خواند. آرامگاه او در «باب الکوفه» بغداد، زیارتگاه مسلمانان است(سبحانی، بی تا: ج4، ص480)
3-3- لقب “ثقةالاسلام”
در عصر حاضر، القابی چون “ثقةالاسلام” (کسی که مورد اعتماد اسلام و مسلمانان است)، حجه الاسلام (کسی که حجت و دلیل حقانیت اسلام است) و … ممکن است جنبهی تشریفاتی داشته باشد ، اما اگر جنبههای تشریفاتی و غیر واقعی کنار گذاشته شوند، چنان که در گذشته چنین بود ، به خوبی در مییابیم که لقب “ثقةالاسلام” برای مرحوم کلینی که از بزرگترین دانشمندان تاریخ شیعه است و پس از هزار سال هنوز احادیث کتابش منبع اصلی احادیث شیعه به شمار میآید، لقبی بس بجا و شایسته است که باید برای رسیدن به چنین لقبی، دهها سال زحمت و ریاضت تحمل نمود؛ لذا در اثر زحمات فراوان آن مرحوم، که مورد وثوق و اعتماد همهی فرق اسـلامـی بـود به شایستگی به او لقب “ثقةالاسلام ” دادند. او نخستین دانشمند اسلامی است که به این لقب خوانده شد.( مدرس تبريزي، 1374ق، ج 5، ص 79.)
3-4- کلینی در نگاه اندیشمندان
تمام بزرگان رجالی و شرح حال نگاران شیعه از کلینی به بزرگی و عظمت یاد کردند و او را به ویژه به خاطر تدوین مهم ترین جامع روایی شیعه ستودهاند که در اینجا مناسب است شماری از این دیدگاهها را ذکر کنیم:
1- نجاشى گويد: او در زمان خود شيخ و پيشواى شيعه بود در رى، و حديث را از همه بيشتر ضبط كرده و بيشتر از همه مورد اعتماد است.
2- ابن طاوس گويد: توثيق و امانت شيخ كلينى مورد اتفاق همگان است.
3- ابن اثير گويد: او بفرقه اماميه در قرن سوم زندگى تازهاى بخشيد و پيشوا و عالم بزرگ و فاضل و مشهور در آن مذهب است.
4- ابن حجر عسقلانى گويد: كلينى از رؤساء فضلاء شيعه است در ايام مقتدر عبّاسى.
5- محمد تقى مجلسى گويد: حقّ اين است كه در ميان علماء شيعه مانند كلينى نيامده است و هر كه در اخبار و ترتيب كتاب او دقت كند، در مي يابد كه او از جانب خداوند تبارك و تعالى مؤيّد بوده است.
6- شيخ مفيد گويد: كافى در رديف جليلترين كتب شيعه و سودمندترين آن ها است.
7- محمّد بن مكى شهيد در اجازه خود به ابن خازن گويد: كتاب كافى در علم حديث است و اماميه مانندش را ننوشتهاند.
8- محقق كركى در اجازه خود به قاضى صفى الدين عيسى گويد: كتابى بزرگ در موضوع حديث بنام كافى است كه مانندش نوشته نشده. اين كتاب از احاديث شرعى و اسرار دينى مقدارى جمعآورى نموده كه در كتاب ديگرى يافت نمي شود.
9- فيض كاشانى گويد: كافى شريف ترين و كامل ترين و جامع ترين كتب است زيرا كه در ميان آن ها شامل اصول و خالى از عيب و فضول است.
10- شهيد ثانى گويد: كتاب كافى، آبشخور صافى است كه بجان خودم هيچ نويسندهئى مانندش را به رشته تأليف در نياورده است و قدر و منزلت كلينى و جلالت او از اين كتاب هويدا گردد.
11- مولى محمّد امين استرآبادى در كتاب «فوائد المدنية» گويد: ما از اساتيد و علماء خود شنيدهايم كه در اسلام كتابى تأليف نشده كه برابر يا نزديك به كتاب كافى باشد.(مصطفوی، بی تا : ص7-8)
3-4-1- فرازی از پیام مقام معظم رهبری در همایش بزرگداشت کلینی
کلینی، تنها یک محدّث نبود. بررسی کتاب کافی، از جهت چگونگی تبویب و تقدیم و تأخیر ابواب آن و عناوین انتخابی آن ها (نظیر: کتاب العقل و الجهل، کتاب الحجة، کتاب التوحید و….) نشان می دهد که کلینی، علاوه بر آن که محدّثی بزرگ است، متکلّمی چیره دست نیز هست و محتوا و روش و عناوینِ به کار گرفته شده توسّط وی ، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در روزگار اوست. ضمناً مقدّمه شیخ بر کافی، مقدمه درخشانی است که نشان می دهد این مرد، چه تسلّطی بر عبارات و کلمات و مطالب و مفاهیم کلامی و … داشته است.
عصر کلینی نیز روزگار حسّاس و دشواری است. ولادت او، در حوالی سال ۲۶۰ هجری اتّفاق افتاده است که سال وفات امام عسکری علیه السّلام و آغاز غیبت صُغراست و با در نظر گرفتن سال درگذشت او (یعنی ۳۲۹ هجری) ، در می یابیم که حیات وی، کاملاً منطبق بر دوره غیبت صُغراست که از پیچیده ترین و حسّاس ترین بُرهه ها در تاریخ تشیّع است و شیخ کلینی ، تقریباً بیست سال پایانی عمر خویش را، در بغداد به سرآورد که محلّ سکونت نُوّاب اربعه و وکلای ناحیه مقدّسه بود و این ویژگی ها در حیات کلینی، برای کسانی که می خواهند درباره حرکت علمی شیعه به تحقیق بپردازند ، در خورِ توجّه است.
از این ستایشها میتوان نتیجه گرفت که:
1- کلینی در زمان خود به عنوان یکی از چهرههای برجسته عالمان شیعه در شهر ری برای شیعیان و اهل سنت شناخته شده بوده است.
2- کلینی در شناخت حدیث ونقل صحیح و نقد روایات بر همهی محدثان عصر خود پیشی داشته است.
3- 5- آثار کلینی
کلینی افزون بر کافی دارای آثار دیگری نیز بوده است که عبارتند از:
1- الرد علی القرامطه (قرامطه ، فرقه ای بودند که عقیده داشتند اسماعیل پسر حضرت صادق (ع) امام غائب است و در حقیقت همان اسماعیلیه نخستین بودند. علت تسمیه آنها به قرامطه یا قرمطی این است که اولین بار شخصی به نام ” قرمط ” از مردم حومه کوفه چنین دعوی را کرد و پیروان او به نام وی خوانده شدند. قرامطه به مرور ایام سخت به انحراف در عقیده و اعمال کشیده شدند ، و بر ضد عموم مسلمین شورش کردند.)
2- رسائل الائمه علیهم السّلام
3- تعبیرالرویا
4- کتاب الرجال
5- ماقیل فی الائمه علیهم السّلام من الشعر (مشتمل بر قصائدی که شعرا در مناقب و فضائل اهلبیت عصمت و طهارت گفته اند). (نجاشی، 1365: 377)
وجود کتاب هايی همچون «الرد علی القرامطه» و کتاب «الرجال» نشان میدهد که کلینی افزون بر حدیث، در زمینههای کلام و رجال نیز دارای مهارت بوده است.
3-6- مشایخ و راویان کلینی
شیخ کلینـى از محضر اساتید برجسته ای که هـر یک در عصـر خـود از نـوابغ روز گار بشمار مـى رفتنـد کسب فیض نموده است که بـرخـى از آنها عبـارتند از:
1- پدر بزرگوارش یعقوب بن اسحاق که خودش از راویان تراز اول شیعه به شمار می رود و آرامگاه و مقبره اش در کُلین همواره زیارتگاه شیعیان بوده است. 2ـ دایی او که ابوالحسن علی بن محمد علّان کلینی نام داشت و او نیز از راویان و محدثان تراز اول آن زمان بود. 3ـ علی بن ابراهیم بن هاشم قمی. 4ـ محمد بن یحیی عطار اشعری. 5ـ ابو الحسین محمد بن علی جعفری سمرقندی. 6ـ محمد بن احمد خفاف نیشابوری. 7ـ ابو العباس محمد بن جعفر رزّاز . 8ـ ابو علی احمد بن ادریس اشعری قمی. 9ـ ابو سلیمان داود بن کورۀ قمی. 10ـ احمد بن محمد عاصمی. 11ـ ابو الحسن محمد بن اسدی کوفی. 12ـ احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی. 13ـ عبدالله بن جعفر حمیری. 14ـ ابو العباس احمد بن محمد بن سعید ابن عقدۀ کوفی . 15ـ حسن
