
پس از تصرف كامل راخيوت، ارتش ايران يك خط استحكاماتي جديد براي جلوگيري از رخنه مجدد چريكها در غرب آنان تاسيس كرد. اين سد دفاعي كه به نام خط دماوند شهرت يافت، در 48 كيلومتري غرب خط دفاعي هورن بيم و در حدود 24 كيلومتري مرز يمن جنوبي قرارداشت .
در اواخر خرداد ماه 1354 وادي جردوم در ساحل جنوبي ظفار پاكسازي گرديد. ارتش ايران در 24 و 25 مرداد 1354 طي يك سلسله عمليات نظامي، دو موضع جديد در هشت كيلومتري شمال شرقي و يازده كيلومتري شمال راخيوت را به تصرف درآورد.
از اواسط مهرماه 1354 به منظور تصرف آخرين مراكز حياتي و كليدي جبهه خلق در نزديكي مرزهاي يمن جنوبي كه عمدهترين حمايتكننده چريكها به شمار ميرفت، نبردهاي بسيار شديدي رخ داد. ارتش ايران در 14 مهر 1354 دو منطقه مهم چريكها ما بين مواضع الرشيد و آخرت در غرب ظفار و در 19 مهرماه بيتالمندوب در منطقه جنوبي آزيبي را به تسخير خود درآوردند .
ستاد مشترك ايران در روز جمعه 25 مهر ماه 1354 طي اطلاعيهاي اعلام نمود كه نيروهاي ايران با پشتيباني گسترده نيروي هوايي و دريايي ارتش شاهنشاهي و نيروي هوايي سلطاننشین عمان تپه استراتژيك 587 در منطقه شابوت مشرف بر بندر خرفات محل تخليه تداركات و شيرشيتي از مراكز اصلي شورشيان را به تصرف درآوردهاند . در اواخر مهر ماه 1354، ارتش ايران مواضعي را در ناحيه آخارات و در بامداد روز 3 مهر ارتفاع سوق الجيشي 1022 را در جنوب دهكده شازيبي در منطقه بيت المندوب فتح نمودند.
پيرو استراتژي دستيابي بر قلل و ارتفاعات غرب ظفار و در مجاورت سرحدات يمن جنوبي ، نيروهاي مسلح ايران در 10 آبان 1354 پس از يك سلسله نبردهاي خونين و دشوار با استفاده وسيع از قدرت آتش هليكوپترهاي هوانيروز بر تپه 1073 كه مسلط بر بندر سافكوت ، دره حيفا و چشمه دوب بود ، استيلا يافتند. در اواخر آبان 1354 تپه 749 و 836 و منطقه جنگلي با پرتگاههاي عميق و غارهاي تودرتوي شيرشيتي از وجود چريكهاي ظفار پاكسازي گرديد.
پس از پاكسازي كامل شيرشيتي، تپه 923 در جنوب غربي منطقه تالفوت به دست نيروهاي ايران افتاد و بيش از صد نفر از چريكهاي ظفار كه به طور پراكنده و نامنظم در ارتفاعات و غارها مخفي بودند، تسليم شدند .بدينترتيب با پيشروي و حملات مداوم قواي ايران، شورشيان مجبور به تسليم و يا عقبنشيني به سوي مرزهاي يمن جنوبي شدند.در روز سه شنبه 11 آذرماه 1354، آخرين مواضع جبهه خلق در منطقه دالكوت در منتهي اليه غربي ظفار سقوط كرد .
با پيروزيهاي جبهه مشترك به تدريج رهبران رده بالاي جبهه خلق ظفار و دهها تن از هواداران آنان تسليم دولت مركزي شدند كه از برجستهترين آنها ميتوان به عمروسهيل سليم العمري ملقب به ارض الخير، مسئول سازمان سياسي و عضو كميته فرماندهي ظفار، سالم محمد ادعر مشهور به ابو شكر دبير كميته مركزي جبهه خلق و سعيد سالم خوف از فرماندهان مهم نظامي اشاره كرد.
سرانجام در روز شنبه 22/ 9/ 1354 سلطان قابوس بن سعيد پادشاه عمان در جمع هزاران عماني كه به همراه تمامي وزيران كابينه و مقامات كشوري و لشكري در ورزشگاه پليس مسقط گرد آمده بودند، رسما پيروزي بر چريكها، كمونيسم بينالمللي و پايان جنگ ده ساله با شورشيان را اعلام نمود (خزائلی و چمنکار، 1386: 39_68).
پس از سركوب چريكهاي ظفار بخشهايي از ارتش ايران به ويژه در قسمت پدافند و مراقبتهاي هوايي به حضور خود در عمان ادامه دادند. به گفته سخنگوي وزارت امور خارجه ايران، مادام كه دولت عمان به وجود ارتش ايران احتياج داشته باشد، اين نيروها در اينجا باقي خواهند ماند، ليكن هر موقع كه رئيس كشور عمان تشخيص دهد و اعلام دارد كه به تعدادي يا كليه نيروهاي ايران نيازي ندارد، دولت شاهنشاهي بي درنگ آنها را فراخواهدخواند.
آمار قطعي تلفات ارتش ايران درجنگ ظفار، هيچگاه اعلام نشد و در گفتار رجال بلندپايه دولتي و مطالب رسانههاي ارتباط جمعي نيز هرگز سخني از كشتهها و يا مجروحهاي اين نبرد به ميان نيامد. شاه در گفتوگويي با احمد جاراله ـ سردبير روزنامه السياسه كويت ـ ضمن تشريح فتوحات در ظفار، در مورد ميزان تلفات گفته بود:”شايد تعجب كنيد اگر بگويم كه تلفات ما فقط در حدود پنجاه كشته و يك هليكوپتر است. البته بعضي از وسايل نظامي و هليكوپتر عمان از كار افتاد. در ميان عمانيها همچنين خسارتهاي جاني وجود دارد، ولي از ما فقط همان پنجاه نفر است”.اما منابع مختلف آمار تلفات ارتش ایران را در این نبرد ده ساله بین 142 تا حدود 700 نفر کشته و 1400 نفر زخمی گزارش کردند (بینام، 1382).
نیروهای نظامی ایران افزون بر عملیات نظامی گسترده، فعالیتهای عمرانی بسیاری را در این کشور انجام دادند. مهندسان ايراني با استفاده از ماشين آلات ترابري به ويژه در امور ترميم و گسترش شبكه ارتباطي كه نبود آن نقش مهمي را در عقب ماندگي اقتصادي و اجتماعي مردم عمان ايفا ميكرد به كار پرداختند. احداث جاده 50 کیلومتری ” جانوک” و “فیوریوس” در قسمت شرقی به مرز یمن جنوبی و آسفالت راه استراتژیک “سلاله” به “میدوی” به طول 82 کیلومتر از فعالیتهای نظامیان ایرانی در سلطان نشین عمان بود. توسعه زیرساختهای اقتصادی عمان از جمله برنامههای دولت ایران در زمان پهلوی دوم بود ایران معتقد بود این امر موجب کاهش مخالفتها و اعتراضات مردمی میشود. به اعتقاد ایران امنیت کشور عمان تنها در سایه قدرت نظامی امکانپذیر نبود بلکه باید به موازات آن وضع زندگی مردم نیز بهبود مییافت(جعفری ولدانی، 1389: 51).
در واقع با انجام كودتاي ژوئيه 1970 روابط اقتصادي ميان ايران و عمان كه در اشكال داد و ستدهاي محدود محلي ساحلي جريان داشت، وارد مرحله جديدي گرديد. عمان از همان آغاز از سرگيري روابط، درخواست حمايت اقتصادي و كمك تهران به بازسازي تاسيسات زير بنايي خود را مطرح نمود. پس از آن تبادل فراوان نمايندگيهاي اقتصادي كاملا مشهود شد. سلطان قابوس در نخستين پيام خود به شاه در شهريور 1349 گسترش روابط اقتصادي و تجاري را خواستار شد. وي به هنگام ديدار از ايران در اسفند 1352، از برخي مراكز اقتصادي از جمله كارخانه خودروسازي ‹‹ ايران ناسيونال›› بازديد نمود.
در آبان و بهمن 1352 شعباتي از شركت سهامي بيمه و بانك ملي ايران در مسقط شروع به كاركرد . ( خزائلی و چمنکار ، 1386 ، ص ص 39 _ 68 ) .
در 28 اسفند 1352 پروازهاي مقدماتي شركت هواپيمايي ملي ايران (هما) به مسقط آغازگشت و از 13 فروردين 1353 به طور رسمي افتتاح گرديد.
قيس عبدالمنعم الزواوي در مرداد 1353 موافقتنامه تحديد حدود فلات قاره دو كشوررا در جريان سفر به ايران امضا كرد. بر اساس اين موافقتنامه پنج مادهاي كه اسناد مربوط به آن در تاريخ 7/3/1354 به طور رسمي مبادله گرديد و نقش مهمي در برطرف نمودن اختلافات مرزي دو كشور و توسعه فعاليتهاي اقتصادي به ويژه امور نفت و گاز داشت، ‹‹ خط متصف›› مورد توافق طرفين قرار گرفت .
در14 تا 18 ارديبهشت 1353 ‹‹ جان تاونزد›› مشاور اقتصادي سلطان قابوس و از تاريخ 4 تا 8 تير همين سال ‹‹كريم احمد الحرمي›› وزير برنامه و توسعه عمان از ايران ديدار كردند و در زمينه توسعه روابط اقتصادي و ايجاد يك سازمان مشترك طراحي و برنامهريزي، گفتگو نمودند.
تاسيس يك شركت مشترك ماهيگيري، توسعه صيد ماهي و چگونگي بهرهبرداري صحيح از منابع دريايي خليج فارس و درياي عمان نيز در جريان سفر ‹‹ يوسف العلوي عبدالله›› معاون امور خارجه عمان در بهمن 1353 مورد بررسي و موافقت قرار گرفت .
بخش ديگري از فعاليتهاي اقتصادي ارتش ايران در عمان در برنامه موسوم به ‹‹ مردم ياري›› با توزيع مواد غذايي ، دارويي و بهداشتي و غيره صورت ميپذيرفت. برنامههای توسعه اقتصادی سلطاننشین عمان آنقدر برای شخص شاه اهمیت داشت که به هنگام ديدار با سلطان قابوس در سال 1352 در تهران گفت: “بايد در اين فرصت متذكر شوم كه به عقيده ما تامين امنيت كشور شما نه فقط مستلزم برخورداري از قدرت نظامي است بلكه لازم است بهبودي در وضع زندگي مردم نيز صورت گيرد”.
همچنين در گفتگو با حكمران ‹‹ فجيره امارات›› در آبان 1354 تاكيد كرد: “دولت عمان بايد براي مردم شغل، غذا، و پوشاك تهيه كند و با كشورهاي خارجي پيمان همكاري منعقد نمايد”.
با توسعه روابط همهجانبه اقتصادي كه به تدريج در تمامي بخشهاي صنعتي، كشاورزي، دامداري، دارويي، آبرساني، بنادر، كشتيراني، فرودگاه و راديو و تلويزيون نمودار گشت، حجم مبادلات بازرگاني دو جانبه افزايش چشمگيري يافت. ايران در بين كشورهاي صادركننده كالا به عمان در سال 1352كه هنوز روابط در سطوح ابتدايي قرار داشت، مقام ششم را به دست آورد.
واردات ايران از عمان از ميزان 089/126/14 كيلوگرم در سال 1351 به 161/022/3 كيلوگرم در سال 1356 رسيد در حالي كه ميزان صادرات از 534/197/32 كيلوگرم در 1351 به 649/557/15 كيلوگرم در سال 1356 رسيد كه نموداري پرفراز و نشيب را نشان ميدهد .بخش عمدهاي از كمكهاي اقتصادي ايران به عمان نيز به صورت بلاعوض صورت ميگرفت كه در آمارهاي رسمي ثبت نشده است. ( خزائلی و چمنکار ، 1386 ، ص ص 39 _ 68 ) .
با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 به دستور مهندس مهدي بازرگان نخست وزير دولت موقت تمامي نيروهاي نظامي ايران مستقر در ظفار كه در وضعيتي فراموش شده و بلاتكليف به سر ميبردند از سرزمين عمان فراخواندهشدند. (خزائلی و چمنکار، 1386:. 39-68) وMiddle East ,1982: 657) ).
در مجموعهاي از توافقها و تفاهم نامههاي بين تهران و مسقط از جمله در تفاهمنامه سال1353 و تفاهم نامههاي بعدي، دو طرف اذعان دارند كه اعتقاد راسخ به همكاري در همه زمينهها به منظور حفظ ثبات و امنيت منطقه دارند و آزادي كشتيراني و عبور و مرور بيضرر در تنگه هرمز اهميتي حياتي براي آنها دارد. دو كشور كه تنگه استراتژيك هرمز در بين آنها قرار دارد براساس تفاهم نامههاي موجود همچنين اعمال نفوذ قدرتهاي بيگانه و نيروهاي خارجي در منطقه را تقبيح ميكنند و آن را منافي مصالح دو كشور ميدانند و متعهد هستند در برابر هرگونه اخلال يا خرابكاري كه امنيت دو كشور را به خطر اندازد، اقدام توام و مشترك به عمل آورند.
مشاركت افسران دوكشور در برنامههاي مشترك نظامي از جمله مشاركت افسران بلند پايه ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در رزمايش سپر جزيره 8 فصل جديدي از روابط و همكاريهاي نظامي را رقم زده است. همچنين سلطان نشين عمان، حق ايران در دستيابي به فناوري صلح آميز هستهاي را به رسميت شناخته و آن را حق مسلم ايرانيان ميداند. سران اين كشور در ملاقاتهاي مختلف با مقامات كشورمان، داشتن فناوري صلح آميز هستهاي را نياز لازم و ضروري حال و آينده ايران و ديگر كشورهاي منطقه دانستهاند(www.theiranproject.com)
موضع اين كشور به عنوان عضوي از شوراي همكاري خليج فارس درباره جزاير سهگانه جمهوري اسلامي ايران و ادعاهاي امارات مذاكره و گفتگو دوجانبه است. معاون سلطان عمان درباره ادعاي امارات عربي متحده در خصوص جزاير سه گانه ميگويد، عمان به امارات يادآور شده كه اينگونه مسائل بايد به صورت دو جانبه و بدون دخالت بيگانگان حل شود و به عنوان سلطاننشین عمان از هرگونه تصميمي كه از رهگذر اينگونه مذاكرات حاصل شود، حمايت ميكنيم.عمان در بين كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس هم به لحاظ سياستهاي حكيمانهاي كه در رابطه با مسائل منطقهاي و رابطه با پيشبرد اهداف همكاري با ايران اتخاذ كرده و هم به لحاظ سابقه تاريخي عمان كه مولود ديروز و امروز نيست، نقش مهم و تعيين كنندهاي دارد. ايران و عمان در سطح سياسي و منطقهاي بهترين و كم مسئلهترين رابطه را با همديگر دارند كه در تامين امنيت منطقه نقش موثري داشته است (http//theiranproject.com/blog/22.04.2014).
حال به ميزاني كه كشورهاي منطقه بتوانند در جهت تحكيم و توسعه همكاريها چه در ابعاد منطقهاي و بينالمللي و چه در مسائل
