
جزایر سهگانه ایرانی(ابوموسی و تنبها) در دهانه این تنگه واقع شده است و از جایگاه ژئوپلتیکی بسیار مناسبی برخوردارند.
4-3-2-اهمیت ژئوپلتیک تنگه هرمز
برای ایران امنیت تنگه هرمز از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا این کشور گذشته از داشتن ارتشی نیرومند، میتواند از بندرهای استراتژیک خود در درازای این آبراه و نیز جزیرههایش که جایگاه خوبی در پیوند با تنگه هرمز دارند، امنیت این تنگه را به شایستگی تامین کند. در دهانه خلیج فارس، ایران دارای چند جزیره استراتژیک است که در میان آنها((جزایر نازعات)) یعنی،هرمز، لارک، قشم ، هنگام، تنب بزرگ و ابوموسی ،برترین جایگاه استراتژیک را دارند و نخستین قوس دفاعی ایران را میسازند.این خط دفاعی برای پاسداری از تنگه هرمز و کشتیرانی بینالمللی اهمیت بسیاری دارد و گویای اثرگذاری آتش جنگ افزارهای ایرانی در این منطقه خواهد بود. خط دوم دفاعی ایران در خلیج فارس را پایگاههای نظامی بوشهر، بندرعباس و چابهار تشکیل میدهد.گذشته از اینکه پایگاهها پشتوانهای برای حمایت از جزایر درتنگه هرمز هستند، جزیره های یاد شده نیز بصورت پایگاههای مقاوم آفندی و پدافندی عمل میکنند.پاسداری از این جزایر به معنای پاسداری از بندرعباس است و پاسداری از بندر عباس ،پاسداری از امنیت ایران به شمار میآید. بندرعباس دهلیز جنوبی فلات ایران و مسیر بندرعباس-کرمان یکی از مهمترین راههای ارتباطی به درون فلات ایران است (جعفری ولدانی، 1376).
نقشه شماره3-2: اهمیت ژئوپولیتیک تنگه هرمز.
4-3-3-اهمیت ژئواستراتژیکی
تنگه هرمز دارای اهمیت ژئواستراتژیک ویژهای است که آن را در هر دو استراتژی بری و بحری وارد میکند،زیرا تنگه هرمز مکمل هر دو استراتژی یاد شده است. تنگه هرمز ،بندرعباس خلیج فارس را به کرمان ،فارس و داخل فلات ایران وصل مینماید.(هنرزاده، 1383: 2) مجموعه جنبههای ژئواستراتژیک تنگه باعث افزایش ارزش و اهمیت ژئوپلتیکی آن شده است و تنگه هرمز را در کانون رقابت قدرتهای جهانی و منطقهای قرار داده است به نحوی که هر قدرتی که کنترل تنگه و جزایر پیرامون و حاکمیت بر آنها را در اختیار داشته باشد قادر است موازنه قدرت منطقهای و جهانی را به نفع خود تغییر دهد و میتواند اراده سیاسی خود را در صحنه بینالمللی و منطقهای اعمال کند. همچنین تنگه هرمز دارای موقعیت ارتباطی و اقتصادی ویژهای است که در ذیل بدان پرداخته میشود(حافظنیا، 1371: 467).
4-3-4-اهمیت ارتباطی
تنگه هرمز از گذشته به عنوان نقطه عبور ساکنان و صادرات اقتصادی حوزه خلیج فارس به دریای عمان و بالعکس بوده است و تمام قدرتهای بزرگ نسبت به این اهمیت خاص توجه زیادی داشتهاند .امروزه نقش ارتباطی تنگه هرمز به عنوان یکی از عوامل سازنده هویت ژئوپلتیکی آن همچنان محفوظ باقی مانده است. موقعیت جغرافیایی تنگه هرمز، سامانه حمل و نقل فلات ایران را با شاهراه ارتباطی شرق و غرب تنگه هرمز عهدهدار بوده است و در صورت تحقق یافتن موافقتنامهای ایران و ترکمنستان در خصوص اتصال راهآهن و شبکههای ارتباطی سرخس به بندرعباس، آسیای مرکزی را نیز از این طریق به شبکه حمل و نقل جهان متصل میکند و در نتیجه اهمیت نقش تنگه هرمز را دو چندان خواهد کرد (شریعت پناهی، 1388).
4-3-5-اهمیت اقتصادی
تنگه هرمز به لحاظ فراهم نمودن امکانات حمل و نقل دریایی و ارتباط بین خانواده خلیجفارس با خانواده جهانی، در واقع اقتصاد منطقهای خلیجفارس را به اقتصاد جهانی پیوند میدهد. در پرتو این پیوند، نیاز مشترک کشورهای منطقه خلیجفارس به این تنگه متجلی میشوند. درباره اقتصاد منطقهای باید گفت که کشورهای منطقه هم در صادرات کالا و نفت و هم در واردات کالا و نیازهای غذایی، رفاهی، صنعتی، بهداشتی و تسلیحاتی به تنگه هرمز وابستهاند، سازمان اطلاعات انرژي آمريکا اخيرا در گزارشي اعلام کرد، از ماه ژانويه تا اکتبر ۲۰۱۱ میلادی حدود ۷۰ ميليون تن گاز طبيعي مايع از طريق تنگه هرمز به بازارهاي جهاني منتقل شده است. تحقیقات نشان میدهد که بیشترین رشد در ذخایر گازی جهان، مربوط به دو ناحیه اتحاد شوروی سابق و کشورهای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه بوده است. پس از روسیه، جمهوری اسلامی ایران، قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی به ترتیب دومین، سومین، چهارمین و پنجمین ذخایر بزرگ گاز را در دنیا در اختیار دارند. ذخایر این منطقه، مخازن گازی شمال قطر و میدان پارس جنوبی ایران را در برمیگیرد(جودت، 1380: 166) در اقتصاد جهانی نیز کشورهای صنعتی غرب برای واردات نفتی خود از منطقه خلیجفارس و نیز صادرات کالاهای ساخته شده خود به بازار فروش ثروتمند منطقه خلیج فارس، یعنی مناطق تجاری-صنعتی آزاد نظیر دبی، جبلعلی،کیش و قشم نیز در صادرات و واردات کالا به تنگه هرمز وابستهاند(حافظ نیا، 1371: 469).
با توجه به اهمیتهای ذکر شده در رابطه با ژئوپلتیک منطقه میتوان بیان داشت که تنگه هرمز در آینده نیز نقش و اهمیت خود را خواهد داشت چرا که در صورت هرگونه انسداد دراین تنگه به علت کاهش عرضه نفت و عدم امکان رابطه اقتصادی بحران اوج خواهد گرفت.
کشورهای غربی و آمریکایی باوجود کیلومترها مسافت تا این نقطه به علت داشتن منافع زیاد همیشه در این منطقه حضور فعالی داشته و سعی مینمایند اعمال نفوذ و سلطه بر کشورهای منطقه داشته باشند و همین مسئله در تشدید بحران و بیثباتی در منطقه نقش اساسی دارد (شریعت پناهی، 1388).
4-3-6-اهمیت انرژی ( نفت و گاز )
ایران و عمان در تنگه هرمز دارای برخی حوزه های مشترک نفتی و گازی هستند که یکی از آنها حوزه نفتی هنگام است. این حوزه در تنگه هرمز واقع شده و 80 درصد آن متعلق به ایران و مابقی متعلق به عمان است.این میدان در سال 1975 میلادی کشف شد. میزان نفت در آن 700 میلیون بشکه و گاز حدود 2 تریلیون فوت مکعب است. عمان از آغاز سال 2009 میلادی، بهرهبرداری از این میدان را آغاز کرده و در مدت یکسال سه میلیون بشکه نفت از این میدان مشترک برداشت کرده است. ایران تاکنون از این میدان بهرهبرداری نکرده است(جعفریولدانی، 1389: 60(.
علاوه بر آن دو کشور در بهرهبرداری از حوزه گازی کیش با یکدیگر همکاری دارند. حجم ذخایر گازی این حوزه 48 تریلیون فوت مکعب گاز و معادل چهار فاز پارس جنوبی است. ایران و عمان توافق کردهاند توسعه میدان گازی کیش در سه فاز ( یک فاز در خشکی و دو فاز در دریا ) و در مدت چهار سال انجام شود. قرار است یک خط لوله به طول 200 کیلومتر برای صدور گاز این حوزه به عمان احداث شود. این خط لوله از زیر آب میگذرد(بینام، 1387).
هر دو کشور از تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت هستند که البته تولید و صادرات عمان نسبت به ایران اندک است ولی اقتصاد هر دو طرف به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است و از هرگونه افزایش و یا کاهش قیمت نفت تاثیر میپذیرد(جعفری ولدانی، 1389: 59-60). به هر حال همکاری بینالطرفین در زمینه انرژی به خصوص قیمت نفت امری ضروری و در راستای منافع طرفین ارزیابی میگردد.
4-3-7-اهمیت استراتژیکی
بطور خلاصه قدرت دریایی ایران در تنگه هرمز و حضور بیگانگان در منطقه ناشی از مزیتهای تنگه هرمز برای ایشان است که در ذیل بدان موارد اشاره خواهد شد.
-قرار داشتن در مسیر انتقال نفت مورد نیاز جهان غرب.
-تکیه گاه دفاعی شبه جزیره عربستان.
-واقع شدن در ابتدای دهلیز فلات ایران.
-قرار داشتن در موقعیت مناسب برای ورود قدرت بری به شبه جزیره عربستان.
-قرار گرفتن در موقعیت اشاعه بحران به صحنه عملیات اقیانوس کبیر.
-ایجاد پیوستگی برای نیروی دریایی بحری.
-ایجاد تسهیلات و تدارک نیرو و لجستیک.
-تناسب جغرافیایی و حقوقی تنگه برای عبور واحدهای ویژه دریایی و هوایی
-تنگه به عنوان مکمل استراتژی بحری(هنرزاده،1383: 24).
5-همگرایی سیاسی
ایران و عمان به عنوان دو همسایه عربستان از سوی این کشور دچار دو تهدید هویتی ، امنیتیاند. در حقیقت باید گفت که ایران و عربستان به مثابه دو قدرت رقیب و ژئوپولیتیک هر دو در روابط خود با عمان به دنبال نزدیکی هر چه بیشتر با این کشور و از سوی دیگر در صورت لزوم کمرنگ کردن استقلال این کشور هستند.
در حقیقت مهمترین هدف سیاست خارجی عمان، اطمینان یافتن از ثبات در منطقه خلیج فارس و حفظ استقلال از عربستان سعودی است. برای دههها، یکی از قطبهای سیاست خارجی مسقط، ایجاد توازن در اتحاد با ایالات متحده، دوستان در شورای همکاری خلیح فارس و ایران بوده است. استراتژی عمان مبنی بر استفاده از شکافهای سیاسی کشورهای همسایه به حفظ سیاست خارجی منعطف این کشور کمک می کند. اما چشمانداز درگیری نظامی غرب با ایران و ادامه بحران در سوریه، توانایی مسقط برای حفظ توازن در اتحادهای مورد نظر را به چالش کشیده است (شریعت پناهی، 1388).
عمان پس از سقوط رژیم پهلوی روابط خود را با ایران حفظ کرد و نیاز به منابع انرژی مسقط را بر آن داشت تا نفوذ منطقهای ایران در تنگه هرمز را بپذیرد یا به بیان بهتر با آن کنار بیاید. مسقط، از مذاکرات محرمانه آتش بس بین تهران و بغداد حمایت کرد و اخیرا نیز به حل مشکلات بین تهران و واشنگتن از طریق میانجیگری تمایل نشان داده است. این تمایل حاکی از آن است که عمان میخواهد بین مشکلات ایران و غرب و کشورهای سنی، پل بزند.که نمونه بارز این تلاش نقش عمان در رابطه ایران و شورای همکاری خلیجفارس است.
(http//studies.aljazeera.net/en/reports/20141218365065800/01.2014.htm).
البته نمیتوان گفت روابط تهران و مسقط به طور کلی عاری از مشکل است و یک روابط تمام عیار به شمار میرود. عمان یک شریک نظامی برای ایالات متحده به شمار می رود و از سالهای 1980، مجوز دسترسی ارتش آمریکا به بنادر و پایگاههای هوایی خود را داده است. عمان تمایل خود را به مشارکت در طرح سپر دفاع موشکی آمریکا نشان داده که در واقع هدف از آن ایجاد ایمنی در مقابل تهدید ایران برای کشورهای منطقه است. در جریان سفر اخیر جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا به عمان، او خاطر نشان کرده که سیستم موشکی پیشرفتهای را در اختیار کشورهای عضو سازمان همکاری خلیج فارس میگذارد تا آنها بتوانند در برابر ایران از خود دفاع کنند.
اما تهران در تلاش برای دور نگه داشتن عمان از آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد کمک به استقلال مسقط را ارائه میدهد. در ماه آوریل، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی موضوع تامین منابع گازی عمان از سوی ایران را مطرح کرد. از سوی دیگر سال هاست که بحث مثلث انرژی بین هند، ایران و عمان مطرح است. در این میان مسقط نیز میخواهد ضمن بهرهمندی از منابع انرژی ایران، از تکنولوژی پیشرفته نظامی آمریکا نیز سود ببرد (شریعت پناهی، 1388).
هرچند عمان مخالف درگیری نظامی آمریکا یا اسرائیل یا هر دو آنها با ایران است اما از تحریمهای بینالمللی اعمال شده علیه جمهوری اسلامی ایران نیز سود سرشاری میبرد بطوریکه بنادر این کشور به قطبی برای تجارت ایران با جامعه بینالملی تبدیل شدهاند. باتوجه به تحریمها، برخی کالاها ابتدا به امارات متحده عربی، سپس به عمان و بعد از آن به ایران صادر میشوند و مقامات مسقط نیز چشم خود را بر روی این قبیل اقدامات که نقض تحریم ها به شمار میروند، بستهاند. به این ترتیب میتوان گفت که ادامه تنشهای ایران با غرب به ویژه آمریکا در نهایت به نفع عمان تمام میشود.
ریاض برای تضعیف تهران و مقابله با نفوذ آن اقداماتی را در سوریه و بحرین انجام میدهد و حامیان حزبالله را نیز از عربستان اخراج کرده است. روشن است که جایگزینهای سیاست خارجی عمان و عربستان در برابر ایران متفاوت است. عربستان میخواهد قدرت مطلق منطقه باشد، در حالی که عمان به دنبال حفظ توازن قدرت بین عربستان و ایران است.
این در
