
(لوبووهمکاران، 2005،وانگ وهمکاران، 2010،67)82.
حوزه سوم تركيبي از متغيرهاي سود و زياني و ترازنامهاي براي سنجش ميزان افشاي گزارشگري مالي شركت ها استفاده كردهاند كه بيشتر در قالب نسبتهاي مالي برگرفته از متغيرهاي سود و زياني و ترازنامهاي ميباشد (سينگوي، 1994، والاس 1994،58)83.
حوزه آخر رابطه بين متغيرهاي كيفي و متغيرهايي غير از متغيرهاي فوقالذكر مانند ماهيت و نوع صنعت، نوع موسسه حسابرسي كننده، اعضاي حرفهاي و غير حرفهاي هيئت مديره، وجود يا عدم وجود سهامدار نهادي با ميزان افشاي گزارشگري مالي را مورد بررسي قرار دادهاند (مديروس 2003 و خانا 2004 ،104)84.
در اين تحقیق سعي خواهد شد با توجه به تمامي موارد ذكر شده فوق و در بخش پيشينه تحقيق که در ادامه اشاره خواهد شد، صرفاً از شاخصهاي بکارگيري دارايي به ويژه نسبتهاي فعاليت شركتها براي بررسي سطح افشاء گزارشگري مالي استفاده شود. همانطوري که ذکر شد اين مطالعه در رده مطالعات بيان ويژگي هاي گزارشگري شرکت (کفايت افشا )با استفاده از نسبت هاي مالي (فعاليت ) قرار مي گيرد و از آنجاييکه يک و يا هر دو متغير تشکيل دهنده اين نسبت ها (صورت يا مخرج کسر)از صورت سود و زيان ناشي مي شود، در رده نسبت هاي پويا قرار مي گيرند.
8-2- پيشينه داخلي و خارجي تحقیق
1-8-2- مطالعات خارجي
در ادامه اين فصل به بيان برخي از مهمترين تحقيقات اشاره شده كه در نشريات معتبر علمي به چاپ رسيده است، خواهيم پرداخت.
آلن روبرت سرف 85 طي تحقيقي كه در سال 1961 پيرامون “گزارشگري شركتها و تصميمات سرمايهگذاري” در آمريكا انجام داد، دريافته بود كه كيفيت افشاي گزارشگري مالي شركتها تحت تأثير برخي متغيرها قرار دارد و غالباً بين متغيرهاي مزبور وابستگي وجود ندارد. سرف براساس مطالعه فرآيند تصميمگيري سرمايهگذاران، بررسي ادبيات حسابداري در رابطه با تصميمگيري مصاحبه با تحليلگران بورس اوراق بهادار و بررسي گزارشهاي تحليلگران، شاخصهاي افشاي اطلاعات در گزارشهاي سالانه را مشخص كرد. موارد افشاي تدوين شده توسط سرف بعدها توسط ديگر محققين مورد استفاده قرار گرفت. در واقع بايد گفت وي پيشتاز تحقيقات تجربي در زمينه موضوع تحقيق ميباشد.
شاخص موارد افشاي اطلاعاتي كه سرف تدوين كرده و به 31 مورد محدود شده است در جدول 1-2 آمده است.
جدول 1-2- موارد افشا از نظر سرف
1- صورت سود و زيان مقايسهاي براي 2 سال
2- ترازنامه مقايسهاي براي 2 سال
3- سود و زيان انباشته
4- صورت گردش وجوه نقد (منابع و مصارف وجوه)
5- خلاصه اطلاعات مالي بااهميت
6- روش استفاده شده در تعيين قيمتگذاري موجوديها مبناي ارزيابي موجوديها
7- صورت ريز فروش بخشهاي مختلف اقتصادي يا هر يك از شركتهاي تلفيق شده به تفكيك
8- روش استهلاك
9- شرح و نوع مخارج سرمايهاي برنامهريزي شده
10- مخارج سرمايهاي سال جاري
11- مخارج تحقيق براي سال جاري
12- صورت ريز اموال، ماشينآلات و تجهيزات قبل و بعد از استهلاك
13- صورت ريز فروش برحسب مشتريان يا برحسب صنعت
14- صورت ريز فروش برحسب محصولات اصلي
15- شرح و بحث در مورد عوامل مهم مؤثر بر آينده تجاري شركت
16- اطلاعات در مورد قراردادهاي دست جمعي با كاركنان
17- خطمشيهاي اساسي و اهداف مديريت
18- شرح كارخانههاي اصلي
19- تعداد سهام (عادي و ممتاز)
20- شرح فروش محصولات در بازار
21- نرخ خريد مواد خام و اطلاع از روند قيمت در بازار
22- شرح توليدات جديد در آينده
23- شرح در مورد روندهاي صنعت
24- تعداد كاركنان
25- اسامي و حقوق و مزايا و پاداش مديريت
26- اسامي اعضاي هيأت مديره
27- خلاصه شرحي از محصولات اصلي توليد شده
28- موضوع تشخيص و قطعيت ماليات بر درآمد
29- هزينه تبليغات سال جاري
30- مقدار توليد
31- روش استهلاك داراييهاي نقصانپذير (معادن)
سينگ وي و دساي86 ،1971 تحقيقي را با عنوان “تجزيه و تحليل تجربي كيفيت افشاي مالي شركتها” در آمريكا انجام دادند. از نظر اين محققين افشاي اطلاعات واحدهاي تجاري به اشكال مختلفي ميتواند صورت گيرد. در واقع گزارش سالانه به سهامداران از مهمترين اشكال افشاي اطلاعات واحد تجاري ميباشد. نمونههاي مورد رسيدگي توسط اين تحقیقگران 100 شركت از شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار و 55 شركت از شركتهاي پذيرفته نشده در بورس بوده است.
سينگ وي و دساي به منظور بررسي كيفيت افشاي اطلاعات منتشره در گزارشهاي سالانه، ليستي از 34 مورد اطلاعات تشكيل دادند كه شاخص موارد افشاي آن به غير از چند مورد اختلاف، مشابه شاخص افشاي تحقيق سرف بود. اطلاعات مندرج در شاخص موارد افشاي تشكيل شده توسط سينگ وي و دساي، بيشترين اطلاعات لازم و مهم مالي براي تصميمگيري آگاهانه سرمايهگذاري را در برداشت. در اين تحقيق با استفاده از شاخص موارد افشا، كيفيت افشا در گزارشهاي سالانه كمي شده و شركتها نيز براساس نمرات و امتيازات افشا به چند دسته تقسيم گرديدهاند. همچنين به منظور معنيدار بودن رابطه بين كيفيت افشا و ويژگيهاي مختلف، يك تجزيه و تحليل چند متغيره انجام گرفت.
متغيرهاي اين تحقيق عبارت بودند از:
1- اندازه داراييها (A)
2- تعداد سهامداران (N)
3- در ليست بورس بودن شركتها (L)
4- مؤسسات حرفهاي حسابرسي CPA (E)
5- نرخ بازده (R)
6- سود نهايي (E)
رابطه بين شاخص كيفيت افشا (I) و متغيرهاي فوق به صورت زير ميباشد:
F (A, N, L, C, R, E) = ((I
فرضيه هاي سينگ وي و دساي، در اين تحقيق با اين صورت بود كه بين متغيرهاي فوق با شاخصهاي كيفيت افشا رابطه معنيداري وجود دارد.
نتايج تحقیق سينگ وي و دساي شامل موارد ذيل ميباشد:
1- شركتهاي بزرگ نسبت به شركتهاي كوچك از كيفيت افشاي بهتري برخوردارند.
2- شركتهايي كه تعداد سهامداران بيشتري داشته باشند، از كيفيت افشاي بهتري برخوردارند.
3- شركتهاي حسابرسي شده توسط مؤسسات حرفهاي بزرگ (CPA) نسبت به شركتهاي حسابرسي شده توسط مؤسسات حرفهاي كوچك از كيفيت افشاي بيشتري برخوردارند.
4- شركتهاي با بازده حقوق صاحبان سهام (
سود خالص
) بالاتر، نسبـت به شركتهـاي با بازده حقوق
ارزش خالص
صاحبان سهام پايينتر از كيفيت افشاي بهتري برخوردار ميباشند.
بازبي (1974) تحقیقي با عنوان “انتخاب موارد اطلاعات و افشاي آنها در گزارشگري سالانه” در آمريكا انجام داد. وي در اين تحقيق، پرسشنامهاي حاوي 39 مورد انواع اطلاعات مالي و غير مالي كه بعنوان مبنايي براي اندازهگيري ميزان افشا در گزارشهاي ساليانه مورد استفاده قرار ميگيرد را تشكيل داد. وي پرسشنامه را براي نظرخواهي و تعديل براي 75 نظر از تحليلگران مالي ارسال نمود كه جمعاً 32 پرسشنامه (3/21%) توسط تحليلگران تكميل و برگشت داده شد.
در اين پرسشنامه نمره صفر الي چهار در نظر گرفته شد، كه تحليلگران در صورت عدم نياز به افشا يك مورد اطلاعات نمره صفر و ساير نمرات را باتوجه به درج سطح افشا براساس اهميت نسبي به آنها اختصاص ميدهند. بازبي ميزان افشاي اطلاعات مزبور را با گزارش سالانه 88 شركت كوچك و متوسط مقايسه و تطبيق نمود.
براساس نتايج حاصله از پاسخگويي تحليلگران مالي به سؤالات پرسشنامه، فقط 34 مورد انواع اطلاعات مالي و غير مالي بعنوان مبنايي براي اندازهگيري ميزان افشا در گزارشگري سالانه مورد استفاده قرار گرفت. نتايج حاكي از اين است كه بسياري از اقلام در گزارشگري سالانه شركتهاي نمونه افشاي كافي نشده و همبستگي بين اهميت نسبي موارد ميزان افشا كم بوده است.
كوك (1992) تحقيقي تحت عنوان “تأثير اندازه، در ليست بازار سهام بودن و نوع صنعت بر فشا در گزارشهاي سالانه شركتهاي ليست شده در ژاپن” انجام داد. هدف از اين تحقیق، بررسي اندازه افشا در گزارشهاي سالانه شركتهاي ژاپني و اندازهگيري متغيرهاي مستقل (اندازه، در بازار سهام بودن و نوع صنعت) مؤثر بر ميزان افشا بوده است.
افشا در اين تحقيق شامل اقلام الزامي و اختياري اطلاعات ميباشد كه از طريق صورتهاي مالي و يادداشتهاي پيوست، تجزيه و تحليل عمليات توسط مديريت براي سال جاري و آينده و هرگونه اطلاعات مكمل ميباشد. در اين تحقيق به اقلامي يا مواردي از اطلاعات كه شركتها طبق قانون تجارت و مقررات بورس اوراق بهادار موظفند آنها را افشا كنند، افشاي الزامي 87 و به ساير موارد افشا، افشاي اختياري 88 گفته شده است.
طبق نظر كوك براي اندازهگيري اندازه شركتها راههاي متفاوتي وجود دارد كه وي در تحقيق خود به هشت مورد از آنها اشاره نموده است كه به شرح ذيل ميباشد:
1- سهام سرمايه 89
2- دوره بازگشت 90
3- تعداد سهامداران 91
4- كل داراييها 92
1- داراييهاي جاري 93
2- داراييهاي ثابت 94
3- آورده نقدي سهامداران 95
4- تسهيلات دريافتي از بانكها 96
كوك براي بدست آوردن يك نمونه رضايتبخش 100 شركت ژاپني را انتخاب و گزارشهاي ساليانه آنها را درخواست كرد. اين شركتها از طريق نمونهگيري تصادفي ساده از ميان شركتهاي مندرج در كتاب راهنماي شركتهاي ژاپني 97 انتخاب گرديد.
در اين تحقيق چك ليستي شامل 165 مورد افشا اعم از اطلاعات الزامي و اختياري تهيه شد. روش امتياز دادن موارد افشا توسط كوك بدين صورت ميباشد كه اگر آن مورد افشا گردد، نمره يك (1) و اگر افشا نگرديد، نمره صفر (0) دريافت ميكند و در صورت موضوعيت نداشتن موردي از افشا در شركتهاي نمونه، آن شركت بخاطر عدم افشا هيچگونه نمرهاي دريافت نميكند. بنابراين شاخص افشاي تعريف شده توسط كوك به شرح زير ميباشد:
كه:
حداكثر موارد افشا مربوط به هر شركت
اگر مورد افشا شده باشد
اگر مورد افشا نشده باشد
بنابراين
روش و شاخص افشا فوق كه مورد استفاده كوك قرار گرفت مورد تأييد بازبي و والاس نيز بوده است.كوك در اين تحقيق جهت آزمون فرضيات از مدل رگرسيون خطي استفاده نمود كه به صورت زير ميباشد:
كوك با استفاده از مدل رگرسيون فوق به نتايج ذيل دست يافت:
– اندازه شركت (جمع داراييها) با ميزان افشا رابطه زيادي دارد.
– موارد افشا در شركتهاي توليدي نسبت به شركتهاي غيرتوليدي بيشتر است.
– شركتهاي توليدي پذيرفته شده در بورس نسبت به ديگر شركتهاي توليدي از افشاي بيشتري برخوردارند.
والاس و همكاران ،1994 در زمينه “رابطه بين جامعيت گزارشهاي سالانه شركتها و ويژگيهاي اين شركتها در اسپانيا” تحقيقي تجربي انجام دادند.
اين تحقيق 2 هدف اصلي ذيل را دنبال ميكرد:
1- اولين هدف اينكه آيا اختلاف در جزئيات اقلام انتخاب شده و ارائه شده در شركتهاي اسپانيايي سيستماتيك ميباشد؟ و به عبارت ديگر آيا اختلاف در سطح افشا از اختلاف در ويژگيهاي شركتها ناشي ميگردد.
2- آزمايش اينكه آيا ويژگيهاي مرتبط با سطح افشا در مطالعات ساير كشورها نيز در اسپانيا كاربرد دارد يا خير؟
در اسپانيا موارد افشا طبق طرح حسابداري اسپانيا در سال 1990 و كميسيون ملي بورس اوراق بهادار انتخاب ميگردد. به دليل محدوديت، ليست موارد افشا به 16 مورد الزامي افشا در اسپانيا محدود گرديد. به همين منظور محققين چك ليستي تهيه نمودند كه در آن جزئيات مورد انتظار از هر يك از اقلام انتخابي افشا را منعكس ميكرد. اين چك ليست هم اطلاعات كمي و هم كيفي را ارائه مينمايد. اطلاعات كيفي در بحثها و تجزيه و تحليلهاي مديريتي، يادداشتهاي پيوست گزارشهاي ساليانه و حسابها قابل رديابي ميباشد.
اين محققين به بررسي گزارشهاي سالانه مربوط به سال 1991، 50 شركت بطور نمونه، كه 30 گزارش مربوط به شركتهاي ليست شده و 20 شركت مربوط به شركتهاي ليست نشده در بورس اوراق بهادار در دو شهر والنسيا و مادريد بوده است، پرداختند.
متغير وابسته در اين تحقيق، جامعيت گزارشهاي سالانه بوده و تحت عنوان ميزان موارد افشا در گزارش سالانه تعريف شده كه از 16 قلم اطلاعات تشكيل ميشد و متغيرهاي مستقل، ويژگي هاي مالي بودند كه به سه طبقه زير تقسيم شدهاند:
1-متغيرهاي مربوط به ساختار 98 كه عبارت بودند از اندازه شركت و قدرت پرداخت بدهي. در اين تحقيق اندازه شركت به جمع داراييها و جمع فروش و
