
الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فىِ الاَخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابىِ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتىِ وَسِعَتْ كلَُّ شىَْءٍ فَسَأَكْتُبهُا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ الَّذِينَ هُم بِايَاتِنَا يُؤْمِنُونَ? (اعراف/156)
و در اين دنيا و در آخرت براي ما نيکي بنويس، که ما به تو باز گشته ايم. گفت: عذاب خويش را به هر که خواهم ميرسانم، و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است. پس به زودي آن را براي کساني که تقوا پيشهاند و زکات ميدهند، و کساني که به آيات ما ايمان دارند، مقرر خواهم داشت.
* فراهم آمدن منزل و مسکن مناسب
? وَ قُل رَّبِّ أَنزِلْنىِ مُنزَلًا مُّبَارَكاً وَ أَنتَ خَيرُ الْمُنزِلِينَ? (مؤمنون/29)
و بگو: پروردگارا! مرا در جايي پر برکت فرود آور، که تو بهترين فرود آورندگاني.
* گرداندن بلا، و شکوه از گرفتاري
? وَ أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنىِّ مَسَّنىَِ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحمِينَ? (انبياء/83)
و ايوب را (ياد کن)، هنگامي که پروردگارش را ندا داد که مرا رنج و عبرت گرفته است و تو از همهي مهربانان مهربانتري.
? قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلىََّ مِمَّا يَدْعُونَنىِ إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنىِّ كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيهْنَّ وَ أَكُن مِّنَ الجْاهِلِينَ? (يوسف/33)
يوسف گفت: پروردگارا! زندان براي من از آنچه مرا بدان ميخوانند خوشتر است، و اگر مکرشان را از من نگرداني به سوي آنان ميل ميکنم و از نادانان ميشوم.
* قبولي دعا
? رَبِّ اجْعَلْنىِ مُقِيمَ الصَّلَوةِ وَ مِن ذُرِّيَّتىِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ? (ابراهيم/40)
پروردگارا! مرا به پادارنده نماز کن و فرزندان مرا نيز. پروردگارا! و دعاي مرا بپذير.
* قبولي اعمال
? وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ? (بقره/127)
و آنگاه که ابراهيم و اسماعيل پايههاي خانه کعبه را بالا ميبردند گفتند: پروردگارا! از ما بپذير که تنها تو شنوا و دانايي.
? إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنىِّ نَذَرْتُ لَكَ مَا فىِ بَطْنىِ مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنىِّ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ? (آلعمران/35)
آنگاه که همسر عمران گفت: پروردگارا! آنچه در شکم دارم نذر تو کردم، آزاد براي (خدمت خانه ي) تو، پس از من بپذير که تويي شنواي دانا.
* مدح الهي
? قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَلِمَ الْغَيْبِ وَ الشهَّدَةِ أَنتَ تحَكمُُ بَينَْ عِبَادِكَ فىِ مَا كاَنُواْ فِيهِ يخَتَلِفُونَ? (زمر/46)
بگو: بار الها!اي پديد آورندهي آسمانها و زمين!اي داناي علم نهان و آشکار! تويي که در ميان بندگانت در آنچه بر سرش اختلاف ميکردند داوري خواهي کرد.
? رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نخُفِى وَ مَا نُعْلِنُ وَ مَا يخَفَى عَلىَ اللَّهِ مِن شىَْءٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ السَّمَاءِ? (ابراهيم/38)
پروردگارا! بي گمان، هر چه را نهان کنيم يا عيان کنيم تو ميداني و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا پنهان نميماند.
? وَ الَّذِينَ جَاءُو مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِاخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْايمَانِ وَ لَا تجعَلْ فىِ قُلُوبِنَا غِلاًّ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ? (حشر/10)
و کساني که پس از آنان (و بعد از فتح مکه) آمدند، ميگويند: پروردگارا! ما و آن برادران ما را که در ايمان بر ما پيشي گرفتند بيامرز، و در دلهايمان نسبت به کساني که ايمان آوردهاند(هيچ گونه) کينهاي مگذار. پروردگارا! براستي تو رئوف و مهرباني.
* مناجات با حق تعالي
? قُلْ إِنَّ صَلَاتىِ وَ نُسُكِى وَ محَيَاىَ وَ مَمَاتىِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ? (انعام/162)
بگو: بي گمان، نماز و عبادات من، و زندگي و مرگ من همه براي خدا پروردگار جهانيان است.
* مسلمان واقعي باشيم
? رَبَّنَا ءَامَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ? (آلعمران/53)
پروردگارا! به آنچه نازل کردهاي ايمان آورديم و از اين پيامبر پيروي کرديم پس ما را در شمار شاهدان بنويس.
? رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ? (بقره/128)
پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود گردان و از نسل ما امتي فرمانبردار خويش پديد آور، و آداب عبادي ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاي؛ بيترديد تويي توبهپذير مهربان.
* نجات از دست ستمگران
? وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لىِ عِندَكَ بَيْتًا فىِ الْجَنَّةِ وَ نجِّنىِ مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ? (تحريم/11)
و خدا براي کساني که ايمان آوردهاند، همسر فرعون را مثل آورده، آنگاه که گفت: پروردگارا! براي من نزد خويش در بهشت خانهاي بساز و مرا از (شر) فرعون و عمل او نجات ده و مرا از مردم ستمکار برهان.
? قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِى كَذَّبُونِ*فَافْتَحْ بَيْنىِ وَ بَيْنَهُمْ فَتْحًا وَ نجِّنىِ وَ مَن مَّعِىَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ? (شعراء/117-118)
گفت: پروردگارا! قوم من مرا تکذيب کردند * پس ميان من و آنها فيصله ده، و من و مؤمنان همراه مرا نجات بخش.
?رَبِّ نجِّنىِ وَ أَهْلىِ مِمَّا يَعْمَلُونَ? (شعراء/169)
پروردگارا! من و کسان مرا از آنچه ميکنند نجات بخش.
? فخَرَجَ مِنهْا خَائفًا يَترَقَّبُ قَالَ رَبِّ نجِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ? (قصص/21)
پسترسان و نگران از آن (شهر) بيرون شد و گفت:اي پروردگار من! مرا از قوم ستمکار رهايي بخش.
* نجات از غم
? وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فىِ الظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىِّ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِينَ? (انبياء/87)
و صاحب ماهي (يونس) را (يادکن)، آنگاه که خشمگين (از ميان مردم خود) برفت و پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نميگيريم، (که ماهي او را بلعيد، ) پس درون تاريکيها ندا در داد که معبودي جز تو نيست. منزهي تو. به راستي که من از ستمکاران بودم.
* نبودن با ستمگران
? وَ إِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصحْابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لَا تَجعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ? (اعراف/47)
و چون چشمشان به جانب دوزخيان گردانده شود، گويند: پروردگارا! ما را با ستمکاران قرار مده.
? قَالَ رَبِّ إِنىِّ لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسىِ وَ أَخِى فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَ بَينَْ الْقَوْمِ الْفَسِقِينَ? (مائده/25)
موسي گفت: پروردگارا! من جز اختيار خود و برادر خويش را ندارم؛ پس ميان ما و اين قوم نافرماني جدايي افکن.
* نفرين بر بدکاران
? وَ قَالَ نُوحٌ رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلىَ الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا*إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَ لَا يَلِدُواْ إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا? (نوح/26-27)
و نوح گفت: پروردگارا! احدي از کافران را بر روي زمين باقي مگذار * که اگر تو آنها را باقي گذاري، بندگانت را گمراه ميکنند و جز پليد کار نا سپاس نميزايند.
* نجات از جهنم
? الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ? (ال عمران/16)
کساني که ميگويند: پروردگارا! ايمان آورديم پس گناهان ما را بيامرز و ما را از عذاب آتش در امان دار.
? وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا? (فرقان/65)
و کسانياند که ميگويند:اي پروردگار ما! عذاب جهنم را از ما بگردان که عذابش سخت و دائمي است.
* نام نيک پس از مردن
? وَ اجْعَل لىِّ لِسَانَ صِدْقٍ فىِ الاَخِرِينَ ? (شعراء/84)
و براي من در ميان آيندگان زبان صدق و ثنا گو قرار ده.
* هنگام سوارشدن برمرکب
? لِتَسْتَوُاْ عَلىَ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَاهاذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ *وَ إِنَّا إِلىَ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ? (زخرف14-13)
تا بر پشت آنها قرار گيريد، سپس چون بر روي آنها نشستيد، نعمت پروردگار خود را ياد کنيد و بگوييد: پاک است خدايي که اينها را مسخر ما کرد و (گرنه) ما را توان رام کردن آنها نبود * و بيترديد ما به سوي پروردگارمان باز خواهيم گشت.
2 – 02 دعا از منظر روايات
بنا بر رواياتي که از معصوم (ع) رسيده است دعا به عنوان عبادت بيان گرديده و از بهترين عبادت به حساب آورده شده است تا جايي که رسول مکرم اسلام (ص) آن را به منزله مغز و روح پرستش خداوند دانستهاند.
و توصيه فرمودهاند که: در شدائد و گرفتاريهاي زندگي انسان به آن تمسک جسته و به درگاه خداوند تضرع نمايد. (غفاري سارويي؛1357:61) و تعابير فراوان و بلند ديگري که از زبان روايات از دعا بعمل آمده است که در ادامه به بخشي از آن ميپردازيم.
2-2- 1-0 عناوين دعا از لسان روايت
.1-1-2-2دعا برترين عبادات
پيامبر اسلام (ص) فرمودند: ” اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اَلدّعاء”. برترين عبادتها دعا است (ري شهري؛1389: 4/15 ح 5742)
2-2-1-2 . دعا محبوبترين کارها نزد خداوند در زمين
امير المؤمنين على بن ابى طالب (عليه السّلام) فرمود:” أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ فِي الْأَرْضِ الدُّعَاءُ وَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الْعَفَافُ قَالَ وَ کَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام رَجُلًا دَعَّاء”. محبوبترين کارها در روى زمين، نزد خداوند متعال، دعاست. و برترين عبادت، عفاف مىباشد. بعد حضرت صادق- عليه السّلام- فرمود: امير المؤمنين (ع) بسيار اهل دعا بود. (حلي؛ 1407 ق: 39) و (ري شهري؛ 1389: 4/16 ح 5749)
2-2-1-03 دعا برترين عمل
فردى به نام سُدَيرِ بن حَنان مىگويد: به امام باقر عليهالسلام عرض کردم: اَيُّ الْعبادَةِ أفْضَلُ؟ فَقالَ: “ما مِنْ شَيءٍ أَفْضَل عِنْدَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ يَسْأَلُ وَ يُطْلَبُ ما عِنْدَهُ “. کدام عبادت بهتر است؟ فرمود: چيزى نزد خداى ارجمند بهتر از اين نيست که از او درخواست شود و از آنچه نزد اوست خواسته شود و بعد فرمودند: بدترين فرد نزد خدا کسى است که از عبادت او تکبّر ورزد و آنچه نزد اوست، درخواست نکند. (آشتياني؛1363:1/432)
2-2-1-4 . دعا وسيله تقرب به خداوند
از امام صادق عليهالسلام نقل شده که فرمود: بر شما باد به دعا؛ زيرا با هيچ چيز مانند آن، به خدا نزديک نمىشويد و دعا را براى هيچ حاجت کوچکى به خاطر کوچکىاش رها نکنيد، زيرا آن کس که حاجتهاى بزرگ را بر آورده مىکند، حاجتهاى کوچک هم به دست اوست. (الهامينيا؛ بيتا:1/62)
2-2-1-05 دعا سلاح مؤمن، ستون دين و روشني بخش آسمان و زمين
پيامبر اکرم (صل الله عليه و آله) ميفرمايد: “الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدِّينِ وَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ”.
دعا اسلحه مؤمن و ستون دين و روشني بخش آسمانها و زمين است. و فرمود: “أَ لَا أَدُلُّکُمْ عَلَى سِلَاحٍ يُنْجِيکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ يُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاء”. ميخواهيد که شما را به سلاحي رهبري کنم که شما را از دشمنان محفوظ نگه دارد، و روزيتان را فراوان سازد؟ گفتند:آري يا رسول الله، فرمود آفريدگار خود را شب و روز بخوان که سلاح مؤمن دعا است.
از حسين بن علي (ع) نيز روايت شده است که: “کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا
