
نظاممندی از اعتقادات که او آن را ایدئولوژی نامید میدانست. به عقیده مارکس دین فرد بورژوا تقریباً همواره بر این مبنا تبیین شده است که بورژوازی، منافع طبقاتی خویش را بهصورت عقلانی دنبال میکند. خلاصه سخن ماركس اين است كه انسان دين را ميآفريند. وی معتقد است دين هم ابزار ستمگري به طبقه زيردست جامعه و هم بيانگر اعتراض عليه ستمگري ميباشد.
سن سیمون به آزادی کارگران و تأثیر مسیحیت جدید در افکار عمومی پایبند بود، وی معتقد به حکومت مدیران و دانشمندان بود و طبقه مولد را طبقه برتر میدانست. سن سیمون معتقد است که دین درصورت امروزی شده آن برای حفظ حیات اجتماعی و معنی دادن به آن اساسی و ضروری است و در نظر پیروان او، دین همانند سیمانی (عامل پیوند) برای جامعه است؛ زیرا اجتماعی بودن انسان را بیان میکند.
يینگر معتقد است كه دين از طريق تأكيد بر ارزشهاي كلي و دسترسيپذير يعني ارزشهايي چون رستگاري و يا توجيه رنج، ناكامي و محروميت و نظاير آن، سازمان اخلاقي جامعه را حفظ ميكند و موجب پيوند اعضاي جامعه و همبستگي اجتماعي ميشود.
با توجه به اینکه اديان الهى و آسمانى در ترويج فضايل، آرمانها، آداب مثبت و خصلتهاى نيكو، نقش مؤثرى داشتهاند، اسپنسر در اينباره معتقد است: «بيان آداب و فضايل جوامع كه پايهى تمدن آنهاست، ناشى از دين است». همچنين علامه طباطبايى مىفرمايد: «خصلتهاى نيكوى موجود در انسانهاى امروزى، هرچند اندك باشد، ناشى از تعليمات دينى است».
علیایحال در پژوهش حاضر، نظریههای جامعهشناسی امیل دورکیم، ماکس وبر، کارل مارکس، یینگر و هربرت اسپنسر که در حوزهی جامعهشناسی دین نظریهپردازی کردهاند، مبنا قرار گرفته و مقولهبندی و کدگذاریها براساس این نظریهها بهشرح ذیل انجام شده است.
مقوله اول: انسجام و همبستگی
مقوله دوم: فضیلتها و ارزشهای اخلاقی
مقوله سوم: ظلمستیزی
عناوین کدهای مربوط به هر مقوله، در بخش 3ـ3 آمده است.
2ـ7ـ سؤالهای تحقیق
سوال اصلی در این تحقیق این است که استاد شهریار در اشعار خود تا چه حد به ابعاد اجتماعی دین توجه داشته است؟
به غیر از سوال اصلی، تعدادی سوال فرعی هم مدنظر است، که عبارتند از:
1ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «مذمت تفرقه» در دیوان خود پرداخته است؟
2ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «نوعدوستی» در دیوان خود پرداخته است؟
3ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «اتحاد» در دیوان خود پرداخته است؟
4ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «انفاق» در دیوان خود پرداخته است؟
5ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «محبت» در دیوان خود پرداخته است؟
6ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «عفو و بخشش» در دیوان خود پرداخته است؟
7ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «وفای به عهد و وفاداری» در دیوان خود پرداخته است؟
8ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «اخلاقمداری» در دیوان خود پرداخته است؟
9ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «عدل و عدالت» در دیوان خود پرداخته است؟
10ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «مبارزه با ظلم» در دیوان خود پرداخته است؟
11ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «جهاد» در دیوان خود پرداخته است؟
12ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «ایثار و شهادت» در دیوان خود پرداخته است؟
13ـ استاد شهریار تا چه حد به مفهوم «آزادی» در دیوان خود پرداخته است؟
فصل سوم:
روش پژوهش
مقدمه:
در این فصل پس از معرفی روش تحقیق، جامعه آماری و روش گردآوری اطلاعات، به ابزار جمعآوری دادهها و روش تجزیه و تحلیل آماری اشاره و در پایان فصل به بررسی روایی و پایایی ابزار سنجش و نیز بیان دادههای آماری پرداخته شده است.
3ـ1ـ نوع و روش تحقیق
تحلیل محتوا روش تحقیقی است که مجموعهای از دادهها را مورد تحلیل کمی قرار میدهد تا در میان دادهها صفات خاصی مانند الگوهای تکراری را پیدا کند. برتارد برلسون تحلیل محتوا را چنین تعریف میکند: «تحلیل محتوا تکنیکی پژوهشی است برای تشریح کمی، نظاممند و عینی محتوای آشکار پیام».
اهمیت تکنیک تحلیل محتوا بالاخص در آن است که این تحلیل میتواند بیرابطه با زمان و مکان، در مورد محتواها و منابع که در زمانهای گذشته و یا در فرهنگهای دیگر تولید شدهاند، بهکار گرفته شود و از آن طریق، اطلاعات پرارزشی حتی دربارهی جوامع و فرهنگهای دیگر که مطالعهی مستقیم آنها دیگر میسر نیست، بهدست آید (رفیعپور، 1385).
تعیین مقولات در تحلیل محتوا با رعایت چند اصول صورت میگیرد:
1ـ فراگیر بودن: یعنی هر مقوله باید همه عناصر مربوط به خود را در خود جای دهد. به زبان دیگر مقولههای برگزیده همهی جمعیت نمونه را بپوشاند.
2ـ طرد متقابل: یعنی عنصری از متن مورد تحلیل نتواند در دو یا چند مقوله جای گیرد.
3ـ همگنی: یعنی پذیرش دیدگاهی منظم در تعیین مقولهها. (ساعی، 1388: 152).
در این تحقیق نیز از تکنیک تحلیل محتوا استفاده نمودهایم و از نمودارهای کمی و کیفی که شامل تحلیلهای محتوایی هستند استفاده کردهایم. اصول و مبانی انتخاب مقولهها که بهعنوان شاخص، ما را در استخراج شواهد برای مفاهیم موردنظر هدایت میکنند نیز همانهایی هستند که در تحلیل محتوا مورد توجه قرار میگیرند.
3ـ2ـ واحدهای تحلیل محتوا
بیت: در این بررسی «بیت» یا «مصراع» بهعنوان واحد ثبت برگزیده شده و ابیاتی که بهنحوی در راستای سؤالات تحقیق هستند استخراج و ثبت شدهاند.
3ـ3ـ مراحل گزینش مقولهها و کدگذاری آنها
پس از مطالعه دیوان اشعار فارسی استاد شهریار، براساس نظرات اساتید و کارشناسان محترم و با اقتباس از نظریههای جامعهشناسی دینی امیل دورکیم، کارل مارکس، ماکس وبر، یینگر و هربرت اسپنسر، مراحل گزینش مقولهها و کدگذاری آنها بهترتیب زیر صورت گرفت:
مقوله اول: انسجام و همبستگی
مقوله دوم: فضیلتها و ارزشهای اخلاقی
مقوله سوم: ظلمستیزی
کدهای تحلیلی هر مقوله نیز به ترتیب زیر تعیین گردیدند:
مقوله اول (انسجام و همبستگی) شامل 6 کد تحلیلی میباشد که عبارتند از:
الف) کد تحلیلی مذمت تفرقه (با شماره کد 1ـ1)
ب) کد تحلیلی نوعدوستی (با شماره کد 1ـ2)
ج) کد تحلیلی اتحاد (با شماره کد 1ـ3)
د) کد تحلیلی انفاق (با شماره کد 1ـ4)
ه) کد تحلیلی محبت (با شماره کد 1ـ5)
و) کد تحلیلی نامشخص (با شماره کد 1ـ6) یعنی ابیات و مصراعهایی که مربوطه به مقوله اول تحقیق (انسجام و همبستگی) هستند ولی براساس نظر کارشناسان و اساتید محترم، در هیچکدام از پنج کد تحلیلی مقوله اول قرار نگرفتند زیرا مفهوم جامعهشناسی دینی از این ابیات و مصراعها استنباط نمیشود.
مقوله دوم (فضیلتها و ارزشهای اخلاقی) شامل 5 کد تحلیلی میباشد که عبارتند از:
الف) کد تحلیلی عفو و بخشش (با شماره کد 2ـ1)
ب) کد تحلیلی وفای به عهد و وفاداری (با شماره کد 2ـ2)
ج) کد تحلیلی اخلاقمداری (با شماره کد 2ـ3)
د) کد تحلیلی عدل و عدالت (با شماره کد 2ـ4)
ه) کد تحلیلی نامشخص (با شماره کد 2ـ5) یعنی ابیات و مصراعهایی که مربوطه به مقوله دوم تحقیق (فضیلتها و ارزشهای اخلاقی) هستند ولی براساس نظر کارشناسان و اساتید محترم، در هیچکدام از پنج کد تحلیلی مقوله دوم قرار نگرفتند زیرا مفهوم جامعهشناسی دینی از این ابیات و مصراعها استنباط نمیشود.
مقوله سوم (ظلمستیزی) شامل 4 کد تحلیلی میباشد که عبارتند از:
الف) کد تحلیلی مبارزه با ظلم (با شماره کد 3ـ1)
ب) کد تحلیلی جهاد (با شماره کد 3ـ2)
ج) کد تحلیلی ایثار و شهادت (با شماره کد 3ـ3)
د) آزادی (با شماره کد 3ـ4)
ه) کد تحلیلی نامشخص (با شماره کد 3ـ5) یعنی ابیات و مصراعهایی که مربوطه به مقوله سوم تحقیق (ظلمستیزی) هستند ولی براساس نظر کارشناسان و اساتید محترم، در هیچکدام از سه کد تحلیلی مقوله سوم قرار نگرفتند زیرا مفهوم جامعهشناسی دینی از این ابیات و مصراعها استنباط نمیشود.
پس از مرحله کدگذاری، شاخصهایی که ابعاد اجتماعی دین را میرسانند انتخاب شدند. با توجه به اینکه مضمون را بهعنوان واحد سنجش و ثبت در مقولهبندی برگزیدهایم، لذا هر مصراع یا بیتی که ابعاد اجتماعی دین را از محتوای آن میشد برداشت کرد، بهعنوان واحد ثبت تلقی کردهایم.
کلمات (بهعنوان شاخصها) در کلیهی ابیات و مصراعها درنظر گرفته شدهاند. بنابراین هم به واژهها و هم به مضامین توجه کردهایم. یادآور میشود که انتخاب شاخصها کیفیت ذهنی نداشته بلکه پس از مطالعهی دیوان و گزینش شاخصها، آنها را در اختیار اشخاص صاحبنظر قرار داده و نظرشان را دربارهی نحوهی شاخصبندی و مقولهبندی جویا شده و مقولهها تعیین شدهاند.
3ـ4ـ جامعه آماری تحقیق
جامعه آماری پژوهش حاضر، دیوان سه جلدی اشعار فارسی استاد شهریار میباشد.
مشخصات دقیق جامعه آماری بهشرح زیر است:
1ـ دیوان شهریار، جلد اول، چاپ پانزدهم، 1373، انتشارات زرین و نگاه، تعداد صفحات از صفحه 1 تا صفحه 749.
2ـ دیوان شهریار، جلد دوم، چاپ پانزدهم، 1373، انتشارات زرین و نگاه، تعداد صفحات از صفحه 750 تا صفحه 1225
3ـ دیوان شهریار، جلد سوم، چاپ سوم، 1374، انتشارات زرین و نگاه، تعداد صفحات از صفحه 1 تا صفحه 494.
3ـ5ـ نمونه آماری
نمونه آماری برابر جامعه آماری میباشد.
3ـ6ـ حجم نمونه
حجم نمونه برابر جامعه آماری میباشد.
3ـ7ـ اعتبار تحقیق
اعتبار بهمعنای عام کلمه، اطمینان به نتایج تحقیق است. نتایج تحقیقی معتبر است که تمام فرایندهای آن منطبق با معیارهای علمی باشد. اعتبار در تحلیل محتوا یا هر روش تحقیق دیگری این است که تحقیق تا حد امکان صادقانه صحبت کند. معمولاً قضاوت در این مورد را به عهدهی شورای متشکل از کارشناسان میگذارند تا دربارهی اعتبار طرح اظهارنظر کنند. به تعبیر بهتر «اعتبار محتوا» غالباً تکیهگاه روش تحلیل محتوا است (محمدی مهر، 1387: 130).
همانطوریکه در قسمت قبل توضیح داده شد، در پژوهش حاضر، برای تحلیل محتوای دیوان شهریار از منظر ابعاد اجتماعی دین، مقولهها و کدهای تحلیلی را با نظر اساتید فن و مشورت با ایشان درنظر گرفتهایم، بهعبارت دیگر از اعتبار صوری بهره گرفتهایم.
3ـ8ـ روش کار (چگونگی جمعآوری دادهها)
در این تحقیق از روشهای کتابخانهای و نیز از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی بهره جستهایم. پس از مطالعهی مقدماتی دیوان اشعار فارسی شهریار، با توجه به مفهوم جامعهشناسی دین از دیدگاه صاحبنظرانی چون امیل دورکیم، کارل مارکس و اسپنسر و. . . کلیه شواهد را در سه مقوله جا دادهایم. اصول و مبانی انتخاب مقولهها که بهعنوان شاخص، ما را در استخراج شواهد برای مفاهیم مورد مطالعه، هدایت کردهاند، همانهایی هستند که در تحلیل محتوا مورد توجه قرار میگیرند که شرح آن در قسمت «روش تحقیق» بیان شد.
در مرحله بعد، واحد شواهد برای مقولهها را تعیین کردیم. برای سنجش مقولههای موردنظر، بیت یا مصراع را بهعنوان واحد ثبت برگزیدهایم که در آن پیامی مخابره میشود. علاوه بر این، کل واژههای مربوط به مقولهها نیز استخراج گشته و فراوانی آن معلوم گردید تا شدت و ضعف توجه استاد شهریار نسبت به مقولههای مختلف، مود مطالعه قرار گیرد.
3ـ9ـ روش تجزیه و تحلیل دادهها
روشی که برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد، عبارت است از: توصیف، تحلیل و تفسیر دادههای جمعآوری شده. دو نوع تجزیه و تحلیل در این پژوهش انجام شده است. بدین ترتیب که، نخست آمار توصیفی یافتههای پژوهش ارائه شده و همچنین از جداول و نمودارهای کمی و کیفی بهره جسته و در مرحله بعد، با استفاده از «روش تحلیل ارزشیابی» که یکی از مهمترین
